اعتیاد به مواد مخدر و تاثبر ان بر روی جنین انسان


با تغییر تدریجی شیوه زندگی بدنبال پیشرفت تمدن ، همانگونه که بشر از رفاه بیشتری برخوردار می شود عوارض و معضلات نیز رخ می نماید . زمانی  انسانها به شیوه ای سنتی و ابتدائی زندگی می کردند و مسائل و مشکلات جمعی و روانی شان را نیز سنتی حل می کردند اما با تغییر شیوه زندگی به شکل امروزی و جدید گاهی مسائلی ایجاد می شود که حل آن از عهده بسیاری از افراد خارج است .
بروز بیماریهای روانی و سیر تدریجی آن منجر به ایجاد رفتارها و عادت هایی در انسان می شود که بعضاً کنترل و ترک آن بسیار مشکل و گاهی غیرممکن است .
اعتیاد انسان به مصرف مواد و داروها از جمله این عادت هاست . طبق آخرین آمارها در کشور 5000000 نفر از افراد حداقل یک بار مصرف مواد مخدر را تجربه کرده اند و 2000000 نفر معتاد به آن هستند . سیر پیشرونده اعتیاد به مواد و ترویج روشهای مصرف غیربهداشتی آن همچون تزریق مواد مخدر با سرنگ مشترک منجر به بروز بیمایهای لاعلاجی همچون ایدز می شود که بیش از 70000000 نفر را در جهان گرفتار نموده است و در کشور ما نیز بیش از 14000 نفر به آن آلوده اند . مجموعه مسائل موجود ، دست اندرکاران و آگاهان را می بایست وادار به برنامه ریزی و اقدامات مناسب جهت كنترل معضلات اجتماعی نماید . یکی از استراتژی های مهم مبارزه با بروز معضلات اجتماعی ، آموزش و اطلاع رسانی است . ما نیز به نوبه خود کوشیده ایم سهمی کوچک در آگاهی رسانی به جوانان و هم وطنان داشته باشیم و با ترسیم روشهای پیشگیری و درمان معضل اعتیاد ، قدمی هر چند کوچک برای کمک به هم وطنان خود برداریم .
انواع مواد داروها
  • خانواده حشیش : حشیش ، چرس ، بنگ و ....
  • خانواده مخدرها : تریاک ، هروئین ، کراک هروئین ، مورفین ، کدئین و ...
  • خانواده محرکها : متاآمفتامین ( یا شیشه ) ، ریتالین و ...
  • خانواده کوکائین : کوکائین و کراک کوکائین
  • خانواده توهم زاها : LSD یا اسید لیزرژیک ، اکستازی و ...
  • خانواده مواد استنشاقی : چسب ، بنزین ، تینر و ...
  • داروهای مخدر یا محرک مثل ترکیبات کدئین ، دیفنوکسیلات ، ترامادول ، ریتالین ، فن فلورامین ، پزودوافدرین و ...
  • داروهای خواب آور مثل خانواده بنزودیازپین ها شامل دیازپام ، اکسازپام ، لورازپام ، فلورازپام و .... یا خانواده فنوباربیتال
  • الکل و مشروبات الکلی
مواد مخدر
مواد مخدر طبيعي (natural opiates ) ( مانند ترياك ) از جوانه ترياک (papaver somniferum) (opium poppy) كه يك گياه زيبا و گل دهنده است و ساليانه جوانه مي زند ، گرفته مي شود . اين گياه تا ارتفاع يك متر رشد مي كند و گلهاي آن به رنگهاي سفيد ، صورتي ، قرمز و بنفش است.
قدمت استفاده از مواد مخدر به 6 هزار سال قبل برمي گردد . از مواد مخدر براي درمان بيماريهاي متفاوتي از جمله بيماري افسردگي استفاده مي شد . استفاده از اين ماده بسيار گسترده بود و اغلب افراد از آن براي درمان خود استفاده مي كردند . چرا كه عمدتاً به عنوان مرهمي براي تمامي مشكلات آدمي (از جمله كاهش درد ، درمان سرفه و اسهال ) پنداشته مي شد . لذا ، تجارت و داد و ستد اين ماده مخدر رشد چشمگيري داشت .
اصطلاح شناسي
مواد مخدر از مشتقات ترياك (opium ) هستند كه شامل مورفين ، كدئين و مواد نيمه سنتز شده از آنها مانند هروئين مي شود . اصطلاح اپيوئيد ( opioid ) اصطلاحي است گسترده تر كه تمامي آگونيستها ( agonists ) و آنتاگونيستهايي ( antagonists ) را كه فعاليت مشابه مورفين دارند (مانند پپتيدهاي اپيوئيدي طبيعي از جمله آندورفينها را ) شامل مي شود . گاهي اوقات به اپيوئيدها اصطلاح مخدر اطلاق مي گردد ، چرا كه اين مواد خواب آلودگي يا حالت شبه رويا كه به آن چرت زدن (nod ) نيز گفته مي شود ايجاد مي كنند .
موارد استفاده
در سال  1806 داروساز آلماني به نام فردريك سرترنر  (Frederich serturner ) عنصر فعال موجود  در ترياك  را كشف كرد و  آن  را مورفيوم   (morphium) ناميد كه برگرفته از لغت مورفيوس (morphius ) در زبان يوناني به معناي خداي روياهاست .
در 1832 ماده كدئين كشف شد كه اين ماده نيز مانند مورفين ، ديگر ماده روان گردان موجود در ترياك به شمار مي رود . شناسايي اين مواد مصادف گشت با ابداع سرنگهاي زيرپوستي (hypodermic syringes ) در اوايل دهه 1850 كه اين امر از يك سو به شكل چشمگيري به درمان دردهاي شديد و از سوي ديگر به افزايش شيوع اعتياد به مواد مخدر منجر شد . از آنجا كه استفاده از مواد مخدر تحت هيچ گونه سيستم نظارت كننده اي قرار نداشت و دسترسي به آنها نيز بدون نسخه پزشك ممكن بود ، لذا شيوع آن افزايش چشمگيري پیدا کرد . علاوه بر اين ، استفاده از اين مواد در ميان بسياري از سربازان كه در جنگهاي قرن نوزدهم مانند جنگ داخلي آمريكا (1861-1865) شركت داشتند ، رواج يافت و زماني كه اين سربازان از جنگ برمي گشتند اعتياد آنان به اين مواد  ادامه می يافت . از اين رو اعتياد به ترياك در آن زمان ، به عنوان بيماري سربازان (soldiers disease ) شناخته شد .
طي قرن نوزدهم ، تعداد پزشكان و درمانهاي پزشكي بسيار محدود بود و براي رفع اين كمبود ، صنعت جديدي به وجود آمد كه استفاده از داروهاي مقوي حاوي مواد مخدر و شربتهاي مختلف حاوي اين ماده را تشديد كرد . اين داروها و شربتها بسيار ارزان قيمت بود و موجب كاهش درد و نا آرامي و رفع اسهال و سرفه مي شد ، ولي در عين حال مواد اعتياد آور بود . در ايالات متحده ، نگراني از افزايش تعداد افراد مبتلا به اعتياد به مواد مخدر باعث وضع قانون غذا و دارو (food and drugs act ) در سال 1906 و نهايتاً قانون مواد مخدر هاريسون گشت كه براساس آن تجويز اين مواد  تحت كنترل و نظارت پزشکان قرار گرفت . (رابينز ، 1973 )
مواد مخدر نيمه سنتز شده ( نيمه مصنوعي )
استفاده گسترده از مواد مخدر و توانايي چشمگير آنها در كاهش درد ، و نيز وجود بازار بالقوه سود آور ، باعث شد تا تحقيقات بسياري در خصوص ساختار شيميايي اين مواد انجام پذيرد . در اواخر قرن هجدهم ، محققان دريافتند كه با اضافه كردن دو گروه استيل به مولكول مورفين ، مي توان به ماده جديدي به نام هروئين دست يافت . اضافه شدن دو گروه استيل به مورفين باعث افزايش حلاليت آن در در چربي مي شود و نهايتاً آن را قادر به عبور سريع از سد خوني مي سازد.
هروئين با ورود به مغز مجدداً به مورفين تبديل مي شود . آثار مورفين و هروئين كاملاً مشابه يكديگر است ، با اين تفاوت كه هروئين 3 برابر قوي تر از مورفين است و سريع تر از مورفين اثر خود را اعمال مي كند .
مواد مخدر سنتز شده (مصنوعي )
يكي از شناخته شده ترين مواد مخدر سنتز شده ماده متادون است كه نيمه عمر طولاني ( چيزي حدود 18 تا 22 ساعت ) دارد . اين ماده طي جنگ جهاني دوم توسط آلمانها به منظور مقابله و جبران كاهش مورفين و ديگر مواد بي حس كننده  توليد شد. اين ماده ابتدا دولوفين   (dolophine ) (گرفته شده از نام آدولف هيتلر ) به منظور درمان معتادان به هروئين به بازار آمد . متادون دارويي است اعتيادآور و روان گردان ، ولي زماني كه در شرايط كنترل شده كلينيكي مصرف شود باعث كاهش نياز به مواد مخدر در محيطهاي غير قابل كنترل  (مانند خيابانها) مي شود . علاوه بر اين ، استفاده از آن درمقدار بالا نه تنها باعث انسداد و يا از بين رفتن آثار سرخوشي هروئين مي شود بلكه خطرهاي مرتبط با استفاده جمعي از سرنگهاي آلوده به ويروس ايدز ويا هپاتيت را كاهش مي دهد .
ماده مخدر سنتز شده‌ي ديگر مپريدین (meperidine ) يا دمرول (Demerol ) نام دارد كه در مقايسه با متادون از نيمه عمر كوتاه تري برخوردار است .( جافي و مارتين (jaff & martin ) ، 1975 )
پپتيدهاي اپيوئيدي مغز
همانطور که ذکر شد ، اپیوئیدها موادی اعتیادآور و روانگردان هستند و سلامت افراد را به خطر می اندازند ، لذا در اینجا این سوال مطرح می شود  که  به چه علت بدن افراد  به اپیوئیدها پاسخ میدهد ؟ در اوایل دهه 1970 محققان دریافتند که گیرنده های مواد  مخدر  درونزاد   (endogenous) نه تنها در سیستم اعصاب مرکزی بلکه در سیستمهای دیگری مانند معدی - روده ای نیز وجود دارند .  
دليل وجود گيرنده هاي خاصي مانند اين نوع گيرنده ها در بدن اینست  كه بدن خود به توليد موادي كه  شبيه مواد مخدر خارجي    (exogenous opioids) هستند ، مي پردازد . اولين اپيوئيدهاي پپتيدي درونزادي كه كشف شدند داراي زنجيره آمينواسيد كوتاهي بودند كه به نامهاي لوسين – انكفالين (leucine-enkephaline ) و متايونين – انكفالين (methionine-enkephalin ) شناخته شدند .به دنبال شناسايي اين دو اپيوئيد پپتيدي ، اپيوئيد پپتيد ديگري به نام بتا اندورفين(beta endorphin ) نيز كشف شد كه قسمتي از ساختار آمينو اسيدي آن شبيه ساختار آمينو اسيدي متايونين – انكفالين بود .
با پيشرفت فناوري و افزايش تحقيقات ، محققان دريافتند كه آندورفينهاي مختلف و متنوعي در مغز و ديگر قسمتهاي بدن توليد و ساخته مي شوند كه هدف آنها مقابله طبيعي بدن با درد است ؛ براي مثال تحقيقات نشان داده اند كه در حين تولد نوزاد ، وقايع آسيب زا و نيز در حين دويدن ، ميزان آندورفين موجود در پلاسما افزايش مي يابد . در حقيقت ، درخصوص مورد آخر( دويدن ) ، افرادي كه به شكل مرتب به ورزش دويدن می پردازند ، از پديده اي به نام سرخوشي دونده (runners high ) برخوردارند كه طي آن فرد دونده ميزان لذت زيادي را در حين دويدن و بعد از آن احساس مي كند.(بلوم (bloom )،1983 )
آنتاگونيستهاي اپيوئيدي
آنتاگونيستهاي اپيوئيدي داروهايي هستند كه از تأثيرگذاري مواد مخدر بر گيرنده هاي مربوطه پيشگيري مي كنند و آثار آنها را خنثي مي‌كنند . در صورتي كه اين دسته از داروها به شكل داروي پيشگيري كننده (prophylactic ) استفاده شوند ، مواد مخدر مسموميتي ايجاد نخواهند كرد . آنتاگونيستهاي اپيوئيدي آن قدر در خنثي كردن آثار مواد مخدر موثرند كه از آنها در درمان مسمويت ناشي از استفاده بيش از حد (overdose) دارو استفاده مي‌كنند؛ براي مثال ، داروي نالوكسون ( ناركن ، narcan )، كه يك آنتاگونيست اپيوئيدي است بدين منظور استفاده مي‌شود . اين دارو، فقط بعد از چند ثانيه بعد از تزريق وريدي ، باعث مي‌شود تا بيماراني را كه دچار حالت اغماي ناشي از استفاده بيش از حد اپيوئيدها شده اند ، به سرعت به حالت هوشياري برگرداند . آنتاگونيست اپيوئيدي ديگري به نام نالتركسون (ريويا،revia ) وجود دارد كه در درمان معتادان به الكل و هروئين موثر است . تأثيرات رفتاري – زيستي مخدرها در جدول 1-7 ذكر شده اند . (جافي و مارتين ، 1975 )
تاثيرات زيستي – رفتاري اپيوئيدها
  1. انقباض مردمك چشم
  2. كاهش ميزان نبض
  3. كاهش دماي بدن
  4. كاهش تنفس
  5. بازتابهاي آهسته
  6. تكلم آهسته و آرام
  7. استفراغ
  8. حافظه و توجه مختل
  9. گيجي يا اغما

روشهاي استفاده
1.دهاني : قديميترين روش استفاده از مخدرها، روش دهاني است . كيكهاي ترياكي ، آب نباتها و شربتهاي مختلف حاوي اين مواد، جزو روشهاي سنتي استفاده از مخدرها به شمار مي روند . از آنجا كه مخدرهاي طبيعي از حلاليت نسبتاً كمي در چربي برخوردارند ، استفاده دهاني از آنها گرچه موثر است ، ارزش حياتي (bioavailability ) چنداني ندارد .
2. ريوي : استفاده بيش از حد و گسترده ترياك در چين تا قبل از هزاره اول كاملاً عادي و از لحاظ اجتماعي قابل قبول پنداشته مي شد ، در حالي كه سيگار كشيدن (تنباكو ) به عنوان عملي اهانت آميز و غيرقابل قبول به شمار مي رفت .در 1644 ، امپراتور چين كشيدن سيگار را ممنوع اعلام كرد ، ولي در خصوص ترياك اين ممنوعيت اعمال نگشت . به همين دليل ، كشيدن ترياك به سرعت تبديل به روش معمول استفاده از اين ماده مخدر شد .
3. استنشاقي : پودر ترياك و هروئين را مي توان از طريق بيني استفاده كرد . از اين طريق اين مواد به سرعت از پوشش بيني عبور كرده و وارد جريان خون مي شوند . اگرچه ترياك معمولاً از اين طريق استفاده نمي شود ، افرادي كه براي اولين بار از اين ماده استفاده مي كنند ، آن را به اين روش مورد استفاده قرار ميدهند . از آنجا كه هروئين ماده اي است با حلاليت بالا در چربي ، از اين طريق به سرعت وارد جريان گردش خون مي شود .
4. تزريقي : مورفين كه به شكل مايع موجود است يا ديگر مواد مخدر حلال (مانند هروئين) را مي توان از سه روش تزريق زيرپوستي ، درون عضلاني و درون وريدي استفاده كرد .
   توزيع ، پخش و دفع : كليه مخدرها در تمامي قسمتهاي بدن توزيع و پخش مي شوند ، بالاخص در قسمت دستگاه اعصاب مركزي كه تاثيرات روانگرداني خود را در آنجا اعمال مي كنند . از آنجا كه قابليت حلاليت در چربي ، مواد مخدر طبيعي كم است ، عمدتاً كندتر از مخدرهاي نيمه سنتز شده ، مانند هروئين ، وارد مغز مي شوند ( بنت ، ميچل و شاينر ، 1990 ) مانند داروهاي ديگر ، اگر مواد شبه مخدر دود شوند (يا كشيده شوند ) به سرعت وارد خون مي شوند . مواد مخدر در كبد متابوليزه مي شوند و از نيمه عمر تقريباً كوتاهي برخوردارند (تقريباً سه ساعت ) . تنها مورد استثنا در اين خصوص ، داروي متادون است كه نيمه عمر آن چيزي حدود 22 تا 25 ساعت است .
مصارف پزشكي
استفاده عمده ازمواد شبه مخدر، مانند مورفين ، در درمان درد است . مواد شبه مخدر در كاهش درد بسيار موثرند . زماني كه افراد تحت تأثيراين مواد هستند ، از وجود درد آگاهي دارند ، ولي قادر به پاسخگويي به آن نيستند . مواد شبه مخدر كه به شكل كدئين هستند در درمان سرفه بسيار موثرند ، گرچه مشتقهاي سنتزشده آن مانند دكسترومتورفان (dextromethorphan ) بدون آنكه داراي خواص اعتياد آور و مسكني باشند ، در درمان سرفه نيز استفاده می شوند .
آثار مضر
در مقايسه با داروهاي روانگردان غيرمخدر ، مخدرها مضرات كمتري دارند . با اين حال ، مخدرها مضرات بالقوه ای براي افراد دارند براي مثال اين داروها از قابليت اعتياد آوري ونيز مسمويت بسيار بالايي برخوردارند . همچنين باعث كاهش فعاليت آن دسته از قسمتهاي ساقه مغز مي شوند كه ميزان دي اكسيد كربن (co2) موجود در خون را كنترل مي كنند . يكي از تبعات مسموميت با مخدرها كاهش ميزان تنفس و نهايتاً مرگ است . اكثر مخدرها باعث تحريك نورونهاي موجود در قسمت بصل النخاع مغز و موجب رفلكس استفراغ مي شوند . در نتيجه ، افرادي كه از موادي مانند هروئين استفاده مي كنند حالت تهوع و استفراغ را تا زماني كه وضعيت تحمل نسبت به اين ماده و در آنها ايجاد نشده ، تجربه مي كنند .

تأثيرمخدرها بر روي جنين
زنان بارداري كه از مخدرها سوء استفاده مي كنند نه تنها خود بلكه جنين خود را در معرض خطر قرار ميدهند . آن دسته از زنان معتاد به هروئين ، در صورت قطع مصرف اين ماده ( زماني كه كودك آنها متولد مي شود ) علايم ترك دارو را تجربه مي كنند كه این تجربه مي تواند بسيار ناراحت كننده و مضر براي جنين آنها باشد . كودكان زنان معتاد به هروئين اغلب از ناراحتيهايي مانند بي قراري و تحريك پذيري رنج مي برند . همچنين اين كودكان به علايم تركي كه بزرگسالان از آن رنج مي برند ( مانند آبريزش بيني ) نيز دچار مي شوند و گريه آنها بسيار شديد است .
نوزادان زنان معتاد به هروئين اكثراً جثه كوچك تري دارند و محيط سر آنها بسيار كوچك تر از نوزادان مادران غيرمعتاد است . در ارتباط با رشد شناختي كودكان مادران معتاد به هروئين گزارشهاي چندان روشن و واضحي در دسترس نيست . با اين حال گزارشهاي موجود حاكي از آن است كه اين كودكان زماني كه وارد دوره ابتدايي مي شوند ، توانايي يادگيري شان نسبت به كودكان ديگر كمتر است و اكثراً دچار عقب ماندگي ذهني (delayed mental ability ) و تأخير رشد(delayed motor development ) مي شوند . مادران معتاد به هروئين ، اغلب مواد ديگري (مانند نيكوتين ) نيز استفاده مي كنند و از مراقبتهاي پيش از تولد ( مانند مراقبتهاي بهداشتي ، اجتماعي و رواني ) كمتري بهره مند مي شوند . درنتيجه ، اين عوامل مي توانند منجر به  تأثيرات عميقي بر روي آنها و بروز بيماريها و استرس روحي – رواني درآنها گردد ، همچنین مي تواند زمينه ساز بروز بيماريهاي متعددي ( اعم از فيزيكي و رواني ) براي كودكان آنها نيز باشد.
سوء استفاده و وابستگي به مخدرها
پديده تحمل نسبت به مواد مخدر فقط طي چند روز پس از استفاده از آن ايجاد مي شود و با تداوم در طول فرايند اعتياد افزايش مي يابد. تحمل نسبت به مواد شبه مخدر بسيار جالب و متفاوت است . در پاره اي از مواد، شايد ميزان بسيار كمي از اختلالات در فرد مسموم شده مشاهده مي گردد براي مثال تحمل نسبت به آثار ضددردي و سرخوشي و همچنين تاثيرات جانبي استفاده از اين مواد ( مانند استفراغ ) ايجاد مي شود، ولي تحمل نسبت به تاثيرات ضد درد اين گونه مواد مخدر بر روي انقباض مردمك چشم ايجاد نمي گردد و در خصوص تأثيريبوستي ايجاد تحمل بسيار كم است . در ميان معتادان مزمن، حتي مقادير بالاي دارو سرخوشي كمي ايجاد مي كندو استفاده از دارو فقط به منظور دوري جستن از بروز علايم ترك صورت مي گيرد.
مواد شبه مخدر به طور كلي و بدون در نظر گرفتن نوع آنها ( طبيعي ، نيمه سنتز شده ويا سنتز شده ) وابستگي فيزيكي ايجاد مي كنند . استفاده مرتب و منظم از اين داروها نهايتاً ، بعد از قطع مصرف ، باعث بروز علايم ترك مي شود . ترك داروهاي مخدر ضددرد به ندرت زندگي فرد را به مخاطره مي اندازد . اين گونه علايم شبيه علايم بيماري آنفولانزاست، يعني فرد دچار درد مي شود واحساس خستگي، تحريك پذيري ، حساسيت بيش از حد وآبريزش بيني را تجربه مي كند . بعضي از اين علايم فقط به مدت چند ساعت بعد از آخرين دفعه استفاده از دارو بروز مي كنند.
بيشترين و شديدترين علايم ترك كه شامل حركات اسپاستيك (spastic movement) مي شود ، 48 تا 72 ساعت بعد از آخرين دفعه استفاده از دارو رخ مي دهد . با توجه به اينكه ترك مواد مخدر هيچ گونه تأثيرمثبتي بر پيامد پرهيز (abstinence) ندارد و در حقيقت احتمال پرهيز و قطع استفاده از مواد مخدر را افزايش نمي دهد ، با اين حال ، علاقه و تمايل بسياري ، از بعد كلينيكي نسبت به سم زدايي (detoxification) معتادان به مخدرها وجود دارد. چند گونه روش سم زدايي وجود دارد كه در ذيل بدان مي پردازيم :
  • روش يابوئي و يا "cold turkey" در اين روش بيمار به ناگهان از مصرف مواد مخدر منع و دچار علايم ترك مي شود . ترك ماده مخدر به اين روش براي بيمار بسيار ناخوشايند و ناراحت كننده است ، ولي مرگ آور نيست .
  • ترك ماده مخدر با استفاده از دارو . در اين روش بيمار ( يا فرد معتاد ) استفاده از مواد مخدر را با استفاده از دارو ترك ميكند ، براي مثال كلونيدين (clonidine) (كاتاپرس ، catapres) باعث كاهش علايم ناراحت كنند ترك ، مانند تحريك پذيري بيش از حد مي شود . داروي ديگري كه در اين روش استفاده مي شود لوفكسيدين (lofexidine) است كه هنوز داروي آزمايشي است و يا استفاده از داروهاي مخدر متادون و بوپرنورفين كه علائم بيمار را تخفيف مي دهد .
  • درمانهاي جايگزين (alternative treatments). يكي از روشهايي كه در كاهش علايم ترك دارو در بعضي از بيماران موثر بوده است ، روش طب سوزني (acupuncture) است .
بعد از انجام سم زدايي ، درمان درازمدت وابستگي مواد افيوني به دو شكل ادامه مي يابد: پرهيز كامل يا پرهيز ياري شده (assisted abstinence) . براي دستيابي به پرهيز كامل ، فرد معتاد تشويق مي شود در مراكز درماني به منظور يادگيري و ايجاد مهارتهاي زندگي عاری  از هر گونه ماده مخدر ، شركت كند. در اين مراكز افراد مي آموزند كه چگونه از مواد مخدر دوري جويند و نيز چگونه بدون استفاده از ماده مخدر زندگي كنند .
در روش پرهيز ياري شده ، به فرد معتاد داروهايي مانند نالتركسون داده مي شودكه يك آنتاگونيست مخدر است و تاثيرات لذت بخش مواد مخدر را خنثي مي كند . علاوه بر نالتركسون ، داروي بوپرنورفين (buprernorphine) (بيوپرنكس ، bupernex) نيز به منظور ياري دادن به فرد براي ترك داده مي شود . اين دارو ، مخدري است كه با خواص آگونيستي و آنتاگونيستي كه دارد تأثيرخود را از طريق كاهش ويار براي مخدرهاي ديگر مانند هروئين ، اعمال مي كند . اين گونه برنامه هاي درماني در درمان افراد معتاد به مخدّر ها بسيار موثر بوده و آنها را از استفاده مجدد از داروهاي مخدر،  دور نگاه می دارد .
از ديگر داروهايي كه به طور گسترده در درمان اعتياد به مخدرها استفاده مي شود، متادون است . اين دارو در برنامه هاي درماني متعددي در ترك فرد استفاده مي شود، ولي بهترين برنامه درماني متادون برنامه ای است كه فرد معتاد مجبور باشد داروي خود را ( متادون ) در كلينيك دريافت كند، آزمايشهاي ادرار به منظور نظارت بر استفاده از مواد ديگر انجام پذيرد ، فرد معتاد بايد بتواند شغل خود را حفظ نمايد و در برنامه هاي درماني و جلسات دوازده مرحله اي (narcotics anonymous) (NA) (معتادان گمنام ) شركت جويد . در اين گونه برنامه هاي درماني ، علاوه بر متادون از داروي ديگري نيز استفاده مي شود كه نيازي مراجعه روزانه فرد معتاد به كلينيك ندارد . اين دارو LAAM نام دارد و از مشتقات متادون است و زمان عملكرد آن طولاني تر از متادون است . هدف در اينجا ترك عادت فرد معتاد به مصرف ماده مخدر ( معمولاً هروئين ) است ، ولي بسياري از مواقع افراد معتاد براي هميشه روي متادون نگهداشته مي شوند ، چراکه توانايي و تعهد به پرهيز و دوري جويي از ماده مخدر را ندارند ،‌لذا اثربخشي اين گونه برنامه هاي درماني بر اساس ميزان توانايي اين گونه برنامه ها در پرهيز دادن يا ترك دادن افراد معتاد ارزیابی  نمي شود ، بلكه بر اساس كيفيت زندگي كه فرد معتاد بدان دست يافته است ،‌ ارزيابي می گردد . ( جافي ، 1985)
مواد مخدر بسيار اعتياد آورند ،‌بدين معنا كه يك نياز قوي در فرد وابسته به مواد مخدر ايجاد مي كنند . اين وابستگي را به سختي مي توان از بين برد و به همين دليل مي تواند به استفاده مادام العمر از ماده مخدر منجر شود .
از آنجا كه اكثر افراد معتاد به مواد مخدر به اين امر واقفند كه اين مواد ، برخلاف ديگر داروهاي روانگردان ،‌اثر تخريبي بر روي اندامهاي بدن ندارند ، به استفاده از اين مواد ادامه مي دهند و در حقيقت عمده مشكل استفاده از متادون و بحث برانگيز بودن درمان توسط متادون همين امر است

درمان دارویی اعتیاد
در درمان اعتیاد به مواد مخدر می توان از روشهای سم زدایی و یا درمان نگهدانده استفاده نمود . درمان به روش سم زدایی چندان ماندگاری نداشته و احتمال عود مجدد بسیار بالاست مگر اینکه توسط درمانهای نگهدارنده و یا درمانهای غیردارویی (روان درمانی) حمایت شود .
سم زدایی یعنی استفاده از دارو و روشهای پزشکی برای خروج بدون عارضه و ناراحتی مواد مخدر از بدن فرد و رفع وابستگی جسمی به مواد مخدر .
انواع روشهای معمول سم زدایی که امروزه کاربرد دارند :
1 - درمان علامتی و کلونیدین : در این روش از کلونیدین بعنوان داروی غیرمخدر در درمان استفاده می شود .این دارو با تأثیر بر گیرنده های خاصی در مغز و سایر قسمتهای بدن سبب کاهش علائم ناخوشایند ترک می شود . به همراه کلونیدین داروهایی بصورت کمکی برای کاهش درد ، بهبود خواب ، کاهش علائم آبریزش بینی ، دل پیچه و ... تجویز می شود . در این روش بهتر است فرد برای مدت کوتاه به استراحت بپردازد تا علائم قابل تحمل باشد . این درمان برای مصرف کنندگان کم تا متوسط تریاک توصیه می شود .
2 - درمان با استفاده از داروهای مخدر : در این درمان  از داروهایی همچون متادون یا بوپرنورفین می توان با روش خاصی استفاده کرد . در این روش پزشک با شیوه  خاصی میزان مناسب دارو را تجویز می کند و سپس بتدریج ظرف حدود سه هفته از میزان دارو کاسته می شود و در نهایت قطع می گردد . در این روش فرد می تواند به فعالیتهای روزمره خود بپردازد و علائم جسمی و روانی اندکی را تجربه خواهد کرد .
3 - سم زدایی سریع : این روش که سم زدایی سه روزه نامیده می شود با استفاده از داروهای مخدر و غیرمخدر با بستری کوتاه مدت بیمار صورت می گیرد . در این روش بیمار مختصری درد و ناراحتی را در روزهای اول تجربه خواهد کرد . و لیکن در صورتی که تحت نظر پزشک مجرب انجام شود خطری بیمار را تهدید نمی کند . این روش برای مصارف کم تا متوسط مواد و برای کسانی که بیماریهای قلبی و تنفسی ندارند مناسب است .
4 - سم زدایی فوق سریع یا Urod : که در اصطلاع عوام تعویض خون نیز نامیده می شود و در حقیقت سم زدایی بیمار با داروهای ضد مخدر تحت بیهوشی می باشد . بیمار در یک مرکز مجهز بمدت چند ساعت بیهوش می شود و در مدت بیهوشی با تزریق داروی نالوکسان به مقدار مورد نیاز مواد موجود در بدن خنثی می شود . پس از بهوش آمدن بیمار با تجویز دارو مرخص می شود . این روش ، برای مصارف بالا خصوصاً کراک و هروئین توصیه می شود و لیکن قابل ذکر است ریسک بیهوشی برای این افراد وجود دارد . منتهی پس از سم زدائی این بیماران باید تحت درمان نگهدارنده قرار گیرند.
از نظر اقتصادی هزینه مصرف سرپایی کمتر از روش سریع یا فوق سریع می باشد چرا که در دو روش اخیر امکانات و تجهیزات بیشتری مورد نیاز است .
سم زدایی در حقیقت سهم کوچکی از درمان اعتیاد را به خود اختصاص می دهد .
بیمار به هر روشی که سم زدایی شود می بایست تحت درمانهای نگهدارنده با نالترکسون یا متادون یا درمانهای غیر دارویی و مشاوره ای قرار گیرد . در غیر این صورت احتمال لغزش و یا عود بیماری بسیار زیاد خواهد بود .
تمام این درمانها با هدف تقویت انگیزه و حفظ تمایل بیمار به دوری از عادت مصرف مواد و بازگشت به زندگی عادی صورت می گیرد . اکثر بیماران معتقدند نیاز به روانشناس و مشاوره ندارند  و تمام آنچه در این جلسات گفته می شود را به خوبی می دانند و فقط اگر سم زدایی شوند برای همیشه می توانند خود را حفظ کنند .
شاید این حرف در موارد نادری به عمل در آید و لیکن عادت اعتیاد ریشه دارتر از آن است که یک فرد به تنهایی با تمام مشغله های ذهنی و فکری با عدم آگاهی به روشهای پیشگیری از عود بتواند در برابر عود مجدد اعتیاد مقاومت کند . لذا قویاً توصیه می کنیم اگر می خواهید زحمات خود و خانواده خود را هدر ندهید حتماً بنا به دستور پزشک معالجتان در جلسات روان درمانی شرکت کنید ویا تحت درمان نگهدارنده داروئی قرار گیرید .
درمان نگهدارنده با نالترکسون
پس از اینکه بیمار سم زدایی شد و 10-7 روز از قطع متادون ویا داروهای مخدر گذشت فرد مورد آزمایش قرار خواهد گرفت و در صورتی که اثری از مواد مخدر در بدن موجود نبود با احتیاط و تحت نظر پزشک داروی نالترکسون برای بیمار شروع خواهد شد .
در نهایت با مصرف روزانه این دارو فرد تمایل به مصرف مواد مخدر را از دست می دهد و احیاناً اگر در مصرف مواد سماجت کند بعلت  تداخل این دو ، دچار حالات بدی از نظر جسمی و روانی خواهد شد لذا تا زمانی که  از داروی نالترکسون استفاده می کند به سمت مصرف مواد مخدر نخواهد رفت . این زمان ، زمان مناسبی برای درمانهای مشاوره ای و غیر دارویی و شرکت در جلسات NA خواهد بود . در طول مصرف نالترکسون تحت نظر پزشک می بایست کارکرد کبد مورد آزمایش قرار گیرد .
درمان نگهدارنده با متادون یا بوپرنورفین ( داروی مخدر )
در روش فوق بیمار از ابتدا با داروی مخدر مورد درمان قرار می گیرد . دارو به اندازه مورد نیاز برای فرد تنظیم می شود و مدت طولانی بنا به صلاحدید پزشک تجویز و در اختیار بیمار قرار می گیرد . تا زمانی که  فرد از این روش استفاده می کند میل و کشش بیمار به مصرف مواد مخدر کاهش یافته و حتی به صفر می رسد .
روشهای فوق بر اساس وضعیت جسمی و روانی بیمار ، نوع ماده مصرفی ، مدت مصرف مواد مخدر و ... توسط پزشک معالج تجویز و اجرا می گردد .
درمانهای مکمل : از روشهای دیگری که در درمان اعتیاد کاربرد دارد و می تواند سبب موفقیت بعضی از افراد شود می توان به درمانهای مکمل زیر اشاره نمود :
  • طب سوزنی
  • هومیوپاتی
  • طب سنتی و گیاه درمانی
  • هیپنوتیزم
  • و ...
نکاتی در مورد درمانهای غلط و خطرناک
 - اعتیاد بعنوان بیماری پیچیده و سخت نیاز به یک درمان تخصصی و دقیق دارد . لذا بجز پزشکان ، روانشناسان و افراد دوره دیده هیچکس صلاحیت درمان اعتیاد را ندارد .
 - استفاده از داروهای خطرناک و بعضاً اعتیادآور همچون اکستازی ، مواد محرک همچون شیشه ، استفاده از مخدرهای قویتر مانند هروئین نه تنها کمکی به درمان اعتیاد نمی کند بلکه مشکل را دوچندان خواهد کرد .
 - استفاده از مشروبات الکلی یا حشیش در درمان اعتیاد جایگاهی ندارد و می تواند خطراتی را برای بیمار در بر داشته باشد .
 - استفاده از داروهای مخدر تزریقی همچون تمجیزک ، نورجیزک ، ترامادول تزریقی در درمان اعتیاد به هیچ عنوان توصیه نمی شود و شدیداً اعتیادآور است .
 - استفاده و مصرف داروهایی همچون کدئین ، ترامادول ، دیفنوکسیلات و ... بعلت اعتیادآوری ممنوع است و عوارض کبدی و کلیوی فراوانی  به همراه دارد .
خطرات مصرف خودسرانه داروهای ترک اعتیاد
بوپرنورفین و متادون : این داروها مخدر بوده و در صورت عدم مصرف اصولی و تحت نظر پزشک اعتیادآور است . بعلت دفع کند این دارو و تجمع دارو در بدن خطر مسمومیت با این داروها وجود دارد .
کلونیدین : این دارو با اینکه مخدر نیست و لیکن سوء مصرف آن اعتیادآور است .
کسانی که مشکلات مربوط به فشار خون ویا بیماریهای قلبی دارند و همچنین خانم های باردار می بایست فقط با تجویز پزشک از این دارو استفاده کنند .
این دارو سبب خشکی دهان ، خواب آلودگی و افت فشار خون می شود .
نالترکسون : یا داروی ضد مخدر که برای ایجاد انزجار و تنفر از مصرف مواد بین عوام مصرف گردیده دارویی بسیار مفید در عین حال بسیار خطرناک است . در صورت مصرف غیراصولی این دارو مخصوصاً در فرد مصرف کننده خطر مرگ وجود دارد . توصیه های درمانی
در خاتمه این بحث نظر خوانندگان محترم را به نکات ذیل جهت افزایش موفقیت در درمان جلب می کنیم :
 - قبل از شروع درمان انگیزه کافی و قوی برای درمان داشته باشید در غیر این صورت بعلت عدم موفقیت در درمان دچار سرخوردگی و کاهش اعتمادبه نفس خواهید شد .
 - جهت درمان حتماً به پزشکان دوره دیده و یا مراکز دارای مجوز دولتی یا خصوصی زیر نظر وزارت بهداشت و یا سازمان بهزیستی مراجعه نمایید .
 - دقیقاً به توصیه های پزشک گوش فرا داده و از تغییر دستور دارویی جداً بپرهیزید و از مصرف همزمان داروهای ترک اعتیاد و سایر داروها بدون اطلاع و تجویز پزشک خودداری کنید .
 - در صورت بارداری ، وجود بیماری قلبی ، تنفسی ، بیماریهای اعصاب و روان ، بیماریهای کبد همچون هپاتیت ها و بیماریهای کلیوی حتماً پزشک معالجتان را مطلع کنید .
 - در طول درمان از نظرات و مشورت روانشناسان ، مطالعه کتب روانشناسی عمومی و تفکر در خصوص اعتیاد استفاده کنید .

آنچه خانواده معتاد باید بداند
1 - اعتیاد یک عادت است نه بیماری . بیماری درمان دارد ولی اعتیاد به عنوان یک عادت درمان ندارد و باید کنترل شود .
2 - شروع به ترک اعتیاد به معنی کنار گذاشتن مطلق اعتیاد نیست ، ممکن است معتاد در طول ترک دچار لغزش و حتی عود گردد اما آنچه انسان را به موفقیت امیدوار می کند این است که فرد پشیمان شود و به درمان برگردد . نباید با لغزش و یا حتی عود اعتیاد ، ناامید شد و احساس بی لیاقتی و ناتوانی کرد . در چنین زمانی خانواده به هیچ عنوان نباید برخورد نامناسب و پرخاشگرانه داشته باشند و نباید او را تحقیر کنند و بلکه برعکس می بایست اعتمادبه نفس اورا تقویت کنند و او را به درمان بازگردانند .
3 - برای ترک اعتیاد هر زحمت و تلاشی نتیجه دارد حتی اگر نتیجه اش در زمان طولانی حاصل شود . هر هزینه ای که برای ترک اعتیاد صورت می گیرد نوعی سرمایه گذاری و پس انداز است و در هر شرایطی کمتر از هزینه مصرف مواد مخدر خواهد بود .
4 - زندگی با معتاد صبر و حوصله فراوان می خواهد . اعتیاد و یا بهتر بگوییم عادات جزء زندگی ما انسانهاست و مبارزه با عادات ناپسند و مضر جزئی از زندگی ماست . از تجربه اعتیاد و تجربه ترک آن باید حداکثر استفاده را خصوصاً در تربیت فرزندان نمود .
5 - هر عادت زشت نشان دهنده یک نقطه ضعف در شخصیت ، تربیت ، شیوه تفکر یا شیوه زندگی فرد است با بروز هر عادت نقاط ضعف بیمار را شناسایی کنیم و به اصلاح آن بپردازیم .
6 - بروز بعضی از عادات به شیوه زندگی ، توقعات ما و رفتارهای غلط ما بستگی دارد قبل از جستجوی عامل اعتیاد در بیرون به خودمان نگاه کنیم شایدعلت را پیدا کنیم .
7 - خانواده های متشنج و ناآرام ، والدین ایرادگیر ، والدین متعصب و بدون انعطاف ، والدین بی خیال و ... معتاد پرورند .
8 - کسانی در کنترل این عادت موفقند که با هدفی متعالی ، با اشتیاق برای رسیدن به هدف خود با سختی و تلاش قدم بردارند ، از شکستها نهراسند ، در همه حال سعی کنند امیدوار باشند . تمام عوامل شکست خود را شناسایی و کنار بگذارند و عوامل موفقیت خود را تقویت کنند . حمایت خانواده را با صداقت و تلاش خود جلب کنند و خانواده نیز برای موفقیت آنها از هیچ تلاشی فروگذار نکند . باید منظم و امیدوارانه زندگی کرد و عادات خوب را در زندگی تقویت نمود تا عادات زشت ایجاد نشود .



اعتیاد یک بیماری جسمی – روانی – اجتماعی و معنوی است. (Biophsycosocio spirilual)
این به این معنی است که علاوه بر مداخله داروئی برای تغییر ساختار شیمیایی بدن مداخله روانشناختی ، مداخله جامعه شناختی و همچنین مداخله روحانی نیز در امر درمان می تواند موثر واقع شود .
روشهای درمان غیردارویی یاروانشناختی به صورت خلاصه عبارتند از :
  • مشاوره انگیزشی برای تغییر
  • آموزش مهارتهای سازگاری
  • آموزش روشهای پیشگیری از عود
  • درمان شبکه ای و قرارداد مشروط
  • تغذیه و ورزش
آموزش خانواده به منظور کنترل مشکلات خانوادگی
 * ایجاد انگیزش یا مشاوره انگیزشی : انگیزه نیروی محرک فرد در حرکت به سوی هدف می باشد . هر کاری بدون انگیزه به سرانجام نخواهد رسید . قدم اول در درمان اعتیاد ایجاد انگیزه کافی در فرد می باشد گاهی این انگیزه تحت تاثیر دیدن صحنه های عبرت انگیز ، دلسوزی برای خانواده و فرزند ، هزینه زیاد زندگی ، تحقیر وتوهین ناشی از اعتیاد ، نداشتن وقت کافی برای مصرف مواد ، تغییر ظاهری در چهره بیمار و ترس از دست دادن اعتبار و شخصیت در فرد معتاد ایجاد می شود . ولی گاهی هیچ چیز برای بیمار مهم نیست ایجاد انگیزه نیاز به مداخله خانواده ، پزشک و روان درمانگر دارد . با روشهای زیر می توان تا حدودی به انگیزش بیمار برای درمان کمک کرد :
    1 - توصیه : نصیحت یا توصیه مستقیم به فرد معتاد ساده ترین روش است . گاهی یک توصیه ساده منجر به یک ترک دائمی می شود . در یک نصیحت باید به زمان و مکان را رعایت کرد و بگونه ای استدلال نمود که فرد معتاد قانع شود از پافشاری و اصرار نیز باید پرهیز نمود . از همه مهمتر فرد نصیحت کننده خود نباید معتاد باشد .
    2 - برداشتن موانع : روش دیگر ، از بین بردن موانع در سر راه درمان اعتیاد برای معتاد است . مثلاً نگهداری از فرزندان کوچک فرد معتاد ، حمایت مالی از بیمار ، حمایت شغلی و کاری از بیمار ، تسهیل در رفت وآمد بیمار به مرکز درمانی علی الخصوص در مسافت های دور .

    3 - حق انتخاب ، بیمار باید در انتخاب روش درمان آزادی داشته باشد . روشی را که خود انتخاب می کند ممکن است امکان موفقیت بیشتری برای او فراهم کند .
    4 - کاهش جذابیت مواد : با آگاه سازی بیمار از نتایج منفی و خطرات مصرف مواد از بعد فردی روانی – اجتماعی – خانوادگی و اقتصادی می توان انگیزه بیمار را برای درمان تقویت کرد .
    5 - درمان مشروط : بیمار باید میان از دست دادن شغل ، جداشدن همسر ، محروم شدن از ارث و ... و درمان بیمار یکی را انتخاب کند .
    6 - هدف گذاری : نشان دادن یک هدف روشن و دست یافتنی به بیمار انگیزه او را تقویت می کند . هدف بهترین وسیله برای حرکت است . ایجاد امید و اشتیاق برای رسیدن به هدف انگیزه تحمل سختی ترک و مقاومت در برابر وسوسه مصرف مواد است .
  * آموزش مهارت های سازگاری : بسیاری از افراد در دوران رشد و تربیت آگاهانه و ناآگاهانه مهارتهایی را جهت سازگاری با محیط و مواجهه با مشکلات کسب می کنند . یکی از تبعات تمدن و شهرنشینی عدم توجه به والدین ومعلمین به آموزش مهارت های سازگاری است . ده مهارت اصلی که سازمان بهداشت جهانی برای سلامت روان افراد ضروری می داند عبارتند از : - خودآگاهی ، همدلی ، ارتباط موثر ، روابط بین فردی ، تصمیم گیری ، حل مسئله ، تفکر خلاق ، تفکر انتقادی ، توانایی حل مسئله ، توانایی مقابله با استرس
 * آموزش مهارتهایی همچون کنترل خشم ، کنترل افسردگی ، کنترل اضطراب و ... نیز بعنوان مهارتهای فرعی در درمان اعتیاد و پیشگیری از عود موثر است .
 * آموزش روشهای پیشگیری از عود همچون تغییر شیوه زندگی ، تغییر و تجدید نظر در دوست یابی ، حذف تمام مظاهر مصرف مواد ، پرهیز از خشم و تنهایی و ... در کنترل و پیشگیری از عود اعتیاد توصیه می شود .
 * همچنین درمان شبکه ای ، قرارداد مشروط ، تغذیه مناسب ، برنامه ورزشی منظم و آموزش خانواده می تواند فرد را در کنترل و درمان اعتیاد یاری رساند .

منابع :
کتاب دارو و رفتار تألیف آقای سعید نقاش زاده تهرانی استادیار دانشگاه تهران
Benet,L.,J. Mitchell and L. Sheiner(1990) .Pharmaco kinetice: the Dynamics of Drug
Absorptim and Eliminatin. in: L.Goudwen and A.Gilman (Eds.), The pharmacoligical
Basis of Therapeutics, NewYork: McGraw Hill
Bloom, F.E. (1983). The Endophins. A Growing Family of Pharmacologially Pertinent
Peptides, Annual Review of Pharmacology and Toxicology. pp. 151_170.
jaffe,j.H.(1985). Drug Addiction and Drug Abuse, in A.G.Gilman, L.S. Goodman,
T.W. Rall and F. Murad(Eds.), The Pharmacological Basis of Therapeutics. 7  ed.
(New York: MacMillan) ,pp.567_568.
jaffe, J. and W.Martin (1975). Nancotic Analfesics and Antagouists. in:L. Goodman
and A. Gilman (Eds.) pharmacological Basis of Therapeutics, New York, Macmillan.
Robins (1974). The Vietnam Drug User Returns: Final Report,  September  1973.
Special Action office Monograph, Series A no. 2 (Washington D.C.:U.S.Government
Printing Office.)
Swonger,A.and L.Constantine,(1983). Drugs and Therapy Boston: Little, Brown.


 

هیچ نظری موجود نیست: