کافئین خاصیت ضد سرطان دارد

کافیئن خاصیت ضد سرطانی دارد .
پژوهش ها نشان می دهد: ماده کافئین موجود در قهوه و چای خاصیت ضدسرطانی دارد.
 
بر اساس مطالعه ای که به تازگی در مجله پوست شناسی تحقیقی Investi gative Dermatology امریکا منتشر شده است  ، کافئین موجب کاهش رایج ترین نوع سرطان پوست می شود.
این نوع سرطان ها اغلب با قرار گرفتن طولانی مدت زیر نور آفتاب پدید می آید. اشعه فرابنفش از نوع بی (B) وارد سلول های اپیدرم پوست می شود و موجب تخریب دی ان ای می شود و در نتیجه خطر تبدیل شدن این سلول ها به سلول های سرطانی افزایش می یابد.

هنگامی که سلول های غیرعادی در معرض ماده کافئین قرار می گیرند، این سلول ها به جای آنکه به سلول سرطانی تبدیل شوند، تکثیرشان متوقف می شود و می میرند.

دانشمندان پیشتر به این تاثیر ضدسرطان زای کافئین پی برده بودند اما قادر به اثبات آن نبودند.
دکتر ژان فرانسوا دوره از مرکز بین المللی تحقیق درباره سرطان می گوید،مطالعات نشان می دهد: مصرف قهوه کافئین دار موجب کاهش سی درصدی احتمال ابتلا به سرطان پوست می شود.

پژوهشگران سرگرم ساخت کرم های ضدآفتاب حاوی کافئین هستند.

بنابر این مطالعه کافئین باعث از بین بردن سلول های آسیب دیده از اشعه فرابنفش که یکی از عوامل پدید آمدن سرطان های پوستی است ، یک فنجان قهوه کافئین دار خطر ابتلا به سرطان پوست را دور می کند.
تحقیقات نشان می دهد که می توان منجر به ساخت کرم های کافئینی یا پمادهای پوستی برای کمک به بازگشت اثرات زیانبار اشعه فرابنفش بر پوست انسان و یا از ایجاد بعضی سرطان های پوستی جلوگیری شود.

سرطان های سلولی غیر ملانوسیتی پوست که بندرت منتشر شده و یا منجر به مرگ مبتلا می شوند از شایعترین سرطان های آدمی با میانگین سالانه یک میلیون فرد مبتلا در ایالات متحده آمریکا می باشند.
در معرض اشعه فرانبفش قرار گرفتن یکی از مهمترین فاکتورهای به وجود آمدن سرطان های سلولی غیر ملانوسیتی پوست است.
اشعه فرانبفش با آسیب رساندن DNA سلول، باعث تغییرشکل یافتن ساختار سلولی و در نهایت سرطانی شدن آنها می شود. طبق تازه ترین مطالعات انجام شده بر نود هزار خانم سفید پوست نشان داد که با هر یک فنجان قهوه دار اضافی، خطر ابتلا به این نوع سرطان های پوستی ، ۵ درصد کاهش می یابد. این در حالی است که قهوه بدون کافئین این اثر را ندارد.
کافئین همچنین بر اساس تحقیقی دیگر نشان بر روی موش هایی که آن را خورده یا بر پوستشان مالیده شده در برابر اشعه فرابنفش تأثیری پیشگیرنده دارد. پاول نیمن از دانشگاه واشنگتن و عضو گروه تحقیقی مطالعات جدید خاطر نشان کرد که محققان نمی دانستند کافئین چگونه تأثیر ضد سرطانی اش را بروز می دهد.
* خودکشی بافت سلولی
پاسخ طبیعی بافت سلولی به آسیب DNA فعالسازی یک نوع پروتئین به نام ATR که خود بهبودی را فعال می سازد اما زمانی که آسیب با اشعه فرابنفش باشد بعضی سلول ها نوعی برنامه خود کشی سلولی را آغاز می کنند که آنها را از سرطان شدن باز می دارد.

با افزودن کافئین به نظر می رسد که سلول های بیشتری راه اندازی کرده، توالی خودکشی موسوم به آپو پتوسیس را تحریک می کند. پاول نیمن به شبکه لایوساینز LS گفت که از ۵۰۰ سلولی که در معرض اشعه فرابنفش قرار می گیرند، فقط یک سلول آپوپتوسیس را تحمل می کند و اگر کافئین باشد از ۲۰۰ سلول تنها یکی آپوپتوسیس را تحمل می کند.
با بررسی اثرات کافئین بر سلول های آدمی برای اولین بار پاول نیمن و همکارانش نشان دادند که پروتئین ATR هدف اصلی درون سلول است . سلول های آسیب دیده، سلول های ماقبل سرطانی یا سلول های تقسیم شده به پروتئین ATR نیاز بیشتری دارند و اگر این پروتئین را با کافئین ترکیب کنید می توانید این نوع سلول ها را به طور انتخابی از بین ببرید. پاول نیمن اضافه کرد که با این طریق بیشترین سلول هایی که تمایل به سرطانی شدن دارند، قبل از سرطانی شدن ، کشته می شوند.

البته این بدان معنی نمی باشند که قهوه یا چایی بیشتری بنوشید. نیمن می گوید: ما به هیچ وجه توصیه نمی کنیم که مردم عادت نوشیدنی شان را تغییر دهند وی افزود: ممکن است نوشیدن ۶ فنجان قهوه به طور منظم در هر روز خطر مبتلا شدن را ۳۰ درصد کاهش می دهد، این در حالی است که چای یک دوم توانایی قهوه را دارد.
بنابر گفته ی نیمن از این یافته می توان در بهبود و توسعه کاربرد موضعی کافئین که می توان هدف سلول های پوستی در معرض خطر باشند استفاده شود.
همانطورکه به نظر می رسد این سلول ها را مرگبارتر کند زیرا کافئین خود بخود ضد آفتاب قوی می باشد. این تحقیق جدید توسط مؤسسه ملی سلامت NIH مرکز مطالعات کنسری دانشگاه هاروارد، جایزه کمیته بهبود دوره نموهاگ و شرکت شیزید و سرمایه گذاری شده بود.

رابطه جنسی دهانی STD

خطرات رابطه جنسی دهانی

آیا رابطه جنسی دهانی بی خطر است؟
مطالعات انجام شده حاکی از آن است که رابطه جنسی دهانی کاملا بی خطر نیست، هم برای فاعل و هم برای مفعول امکان انتقال STD وجود دارد.
STD = Sexually Transmitted Diseases = بیماریهای جنسی سرایتی
Active partner = فاعل
Receptive partner = مفعول
- چه بیماریهای جنسی (STD) از طریق رابطه جنسی دهانی منتقل می شود؟
شایعترین بیماری جنسی منتقله از طریق رابطه جنسی دهانی، هرپس است (Herpes Simplex Virus = HSV)
هرپس دو نوع کلی دارد: HSV-1 که منجر به دانه هایی در اطراف دهان می شود (تاول تبخالی) درحالیکه HSV-2 منجر به زخمهای تناسلی می گردد
- HPV که مخفف Human Papilloma Virus است هم ممکن است از طریق رابطه جنسی دهانی منتقل شود و منجر به زگیلهایی در اطراف و یا داخل دهان گردد.
مشخص شده است که گنوره (Gonorrhea)یا سوزاک از فرد آلوده در طی رابطه جنسی دهانی به فرد مقابل منتقل گردد و سپس عفونت از گلوی آن فرد به ناحیه تناسلی افراد بعدی منتقل شود. بدن بطور طبیعی در طی ۳ ماه میتواند باکتریهای گنوره در گلو را از بین ببرد ولی عفونت ناحیه تناسلی نیاز به درمان آنتی بیوتیکی دارد.
امکان انتقال کلامیدیا (Chlamydia) هم از طریق رابطه جنسی دهانی وجود دارد، اگرچه کمتر رخ میدهد. کلامیدیا و گنوره منجر به زخم گلو می شوند (Sore throat). خیلی از افراد ممکن است آلوده به این میکروب باشند ولی بدون علامت بوده و از آن آگاه نباشند.
- سیفلیس (Syphilis) هم در شرایط خاص امکان انتقال در طی رابطه جنسی دهانی را دارد و آن هم در صورتی است که دهان در تماس با زخم باز یا راش پوستی عفونی قرار گیرد
احتمال انتقال عفونتهای دستگاه گوارشی و انگلها هم درصورت تماس دهان با مقعد وجود دارد.
هپاتیت A ویروسی است که در مدفوع فرد آلوده وجود دارد و در طی تماس دهانی-مقعدی امکان انتقال دارد.
هپاتیت B بطور کلی در خون است و تنها درصورتیکه در تماس رابطه جنسی دهانی ، خونی وجود داشته باشد منتقل می شود.
- آیا HIV از طریق رابطه جنسی دهانی منتقل میگردد؟
انتقال HIV در طی رابطه جنسی دهانی برای هر دو فرد فاعل و مفعول با احتمال کم (Small risk) وجود دارد.
احتمال انتقال از فرد مفعول HIV مثبت به فاعل سالم در صورتی امکانپذیر است که فاعل در تماس با ترشحات جنسی (مایع منی یا ترشحات واژن) یا خون (خون عادت ماهانه یا زخمی در ناحیه تناسلی یا مقعدی) مفعول به بریدگی-زخم یا جراحت یا منطقه ملتهبی در دهان یا گلوی فرد فاعل برسد.
پوشش دهان و گلو در برابر عفونتهای ویروسی (همانند HIV) بسیار مقاوم است و اگر فرد سالم باشد امکان انتقال محتمل نیست.
بعلاوه امکان انتقال از مفعول HIV مثبت به فاعل سالم، در طی رابطه جنسی دهانی، خیلی کم است دلیل آن هم این است که میزان HIV موجود در بزاق دهان بسیار بسیار کم است و به اندازه ای نیست که منجر به آلودگی فرد مقابل گردد. تنها خطر در این حالت ممکن است بخاطر وجود زخم خونریزی دهنده یا لثه خونریزی دهنده در فرد HIV مثبت باشد که خون را به مخاط دستگاه تناسلی یا مقعدی و یا زخم و جراحتی که ممکن است فرد سالم مقابل داشته باشد، منتقل کند (هپاتیت C هم از این طریق منتقل میگردد)
ریسک انتقال HIV از فرد آلوده از طریق رابطه جنسی دهانی بسیار کمتر از ریسک آن در طی رابطه مقعدی( Anal)  یا مهبلی((Vaginal است.
تعیین دقیق میزان ریسک انتقال HIV در نتیجه رابطه جنسی دهانی بسیار مشکل است چراکه اکثر افرادی که رابطه جنسی دارند تنها منحصر به رابطه جنسی دهانی نمی شود و فرمهای دیگر رابطه جنسی (آنال یا واژینال) را هم شامل می شود بنابراین تعیین اینکه انتقال HIV از طریق رابطه جنسی دهانی بوده یا فرمهای دیگر رابطه جنسی، بسیار مشکل است.
نهایتا اینکه عوامل متعددی ریسک انتقال HIV از طریق رابطه جنسی دهانی را افزایش می دهند منجمله زخمها و جراحات دهانی- خونریزی لثه-زخمهای تناسلی- سوراخ کردن دهان (oral piercing) و حضور همزمان دیگر بیماریهای جنسی
خطر انتقال ویروس در تماس دهانی با پنیس ( آلت تناسلی مردانه)
خطر بالقوه:
در تماس دهانی با آلت مردانه به شکل “نظری” خطر انتقال برای شریکی که تماس دهانی را انجام می دهد وجود دارد. بدلیل اینکه آلودگی از طریق ترشحات پیش ازمنی و منی به دهان راه پیدا می کند.
برای شخصی که آلت وی بوسیله دهان شریک جنسی اش تحریک می شود نیز، از نظر “نظری” خطر انتقال آلودگی وجود دارد به دلیل آن که آلودگی مستقیماً از ترشحات دهان بوسیله خراش، بریدگی روی پنیس و همچنین از طریق منی با خون تماس پیدا می کند.
خطر مستند:
البته میزان خطر به مراتب بسیار کمتر از خطر تماس جنسی مقعدی و واژینال است.
“ضمناً ویروس اچ. آی. وی. می تواند به شخص دریافت کننده انتقال پیدا کند حتی در مواقعی که انزال صورت نگرفته و مایع منی خارج نشده باشد.”
 خطر انتقال ویروس در تماس دهانی با واژن (عضو جنسی زنانه)
خطر بالقوه:
در تماس دهانی با عضو جنسی زنانه به شکل “نظری” خطر انتقال برای شریکی که تماس دهانی را انجام می دهد  وجود دارد. بدلیل اینکه مایعات مهبلی آلوده و خون واژن آلوده می تواند به داخل دهان راه پیدا می کند. (این مسئله محدود به خون دوران قاعدگی نمی شود).
برای خانمی که عضو جنسی وی بوسیله دهان شریک جنسی اش تحریک می شود نیز، از نظر “نظری” خطر انتقال آلودگی وجود دارد، اگر ویروس و یا خون آلوده ازمایعات دهان و به واژن و زخم های مهبلی و یا دیواره واژن تماس پیدا کند.
خطر مستند:
میزان خطر انتقال اچ. آی. وی. در این مورد نیز به مراتب بسیار کمتر از خطر انتقال ویروس از طریق تماس جنسی مقعدی و واژینال است. در هر صورت در چندین مورد گزارش شده از انتقال ویروس ازطریق دهان، بیشتر تماس دهانی با واژینال گزارش شده است.
خطر انتقال ویروس در تماس دهانی با مقعد
خطر بالقوه:
در تحریک دهانی مقعد نیز به شکل “نظری” خطر انتقال برای شریکی که تماس دهانی را انجام می دهد  وجود دارد. بدلیل اینکه این عضو در معرض خون آلوده قرار دارد که از ضایعات، ترشحات و خونی که بر اثر برش، زخم و یا خراش در اطراف مقعد پدید می آید به داخل دهان راه پیدا می کند.
برای شریک جنسی که مقعد وی بوسیله دهان دیگری تحریک می شود نیز، از نظر “نظری” خطر انتقال آلودگی وجود دارد، اگر ویروس و یا خون آلوده ازمایعات دهان و با مقعد تماس پیدا کند.
خطر مستند:
مواردی مستدل ومستند از انتقال بوسیله تماس دهانی با مقعد ثبت شده است.
کاستن خطر انتقال HIV در تماس دهانی
پزشکان مواردی را گزارش کرده اند که HIV از طریق تماس دهانی انتقال یافته است.
خطر آلودگی به HIV از طریق تماس دهانی را می توان با استفاده از کاندوم های لاتکس کاهش داد.

انواع داروهایی که هم اکنون در درمان ADHD استفاده می گردد؟

ا نواع داروهایی  که هم اکنون در درمان ADHD استفاده می گردد؟
داروهای محرک روانی شامل متیل فنیدات( Concerta,metadate,Ritalin®) ، آمفتامین (Adderall® ,Dextrostate®, Dexedrine®) و یک داروی جدیدتر به نام آتوموکستین (strattera) هستند که داروی اخیر به عنوان داروی غیر محرک در بازار عرضه می گردد اگر چه مکانیسم عمل و اثرات جانبی بالقوه آن همانند داروهای محرک ارزیابی گردیده است آنها به طور گسترده ای تحت آزمایشات قرار گرفته و معمولاً هم برای درمان ADHD نسخه می شوند. تعداد زیادی از مطالعات کوتاه مدت نمایانگر آن بوده اند که ایمن بودن و کارآیی درمانهای دارویی و رفتار درمانی نه تنها به تسکین نشانه های ADHD کمک نموده، بلکه باعث پیشرفت رفتار کودک و بالا بردن توانایی او در پیروی از قوانین و بهبود روابط اش با همسالان می گردد. تحقیقات موسسه ملی روان درمانی نشان داده است که دو شرط درمانی موثر برای کودکان پیش دبستانی مبتلا به ADHD یکی پیگیری دقیق درمانهای دارویی و دیگری برنامه ای است که در واقع دارو درمانی را با رفتار درمانی تلفیق می نماید. در مطالعه درمانی چندگانه که توسط موسسه ملی روان درمانی بر روی تقریباً 600 کودک پیش دبستانی مبتلا به ADHD در مناطق مختلف صورت گرفته، نشان داده شده است که 9 کودک از 10 کودک مبتلا، عملاً با یکی از این برنامه های درمانی بهبود می یابند. دو نوع از داروهای آنتی دپرسانت یکی شامل آنتی دپرسانتهای سه حلقه ای (TCA) (ایمی پرامین، دزیپرامین، نورتریپتین) و دیگری پوپروپیون (ول باترین) تاثیرات سودمندی را روی هر سه نوع ترکیب بیماری ADHD داشته اند (سه نوع ترکیب شامل عدم توجه و تمرکز، شتاب زدگی و فعالیت بیش از حد هستند)داروهای ضد افسردگی به عنوان شانس دوم درمانی در بچه هایی مورد استفاده قرار می گیرد که جواب کافی به داروهای محرک نداده اند یا اینکه اثرات جانبی غیر قابل قبولی مانند تیکها( اختلالات حرکتی غیر قابل کنترل) یا بی خوابی را با مصرف داروهای محرک محتمل می گردند. از آنجا که آنتی دپرسانتها اثرات جانبی بالقوه زیادی مانند تغییر در ریتم و سرعت ضربان قلب، خشکی دهان، سردرد و بی خوابی را به صورت محدود ایجاد می نمایند و بوپروپیون نیز در دوزهای بالا ممکن است ایجاد تشنج نمایند پیگری با دقت و منظم در هنگام درمان این داروها مورد نیاز است. استفاده از داروهای محرک و آنتی دپرسانتها بصورت ترکیبی برای بسیاری از کودکانی که ترکیبی از بیماری ADHD و بیماریهای دیگری نظیر افسردگی، اختلالات اضطرابی یا اختلالات روحی را دارند می تواند بسیار مفید باشد.
 
آیا دوزهای استانداردی برای اینگونه درمانها وجود دارد؟ برای بسیاری از بچه ها داروهای محرک بسیار ایمن و موثر هستند، تحقیقات نشان داده است بالای 80 درصد بچه های ADHD به درمان با این داروها پاسخ خیلی خوب تا عالی داده اند. پیشرفت برجسته ای که در خصوص این داروها صورت گرفته این است که یکبار مصرف این داروها در روز برای کودکان کافی بوده و این امر باعث تسکین و بهبود خجالت کودکان برای دریافت دارو از اتاق پرستار در نیمه های روز می گردد. هم اکنون داروی Daytrana یک نوع پچ پوستی متیل فنیدات است که وقتی یکبار در روز مصرف می گردد دارو را با سرعت کنترل شده به بدن می رساند. پزشکان به کودک و خانواده اش در انتخاب بهترین دارو و میزان دوز، و چگونگی دارو رسانی به بدن و جدول زمانی خوردن دارو کمک می نمایند و این امر با توجه به ویژگیهای فردی هر کودک از زمانی که به یک نوع دارو خاص بهتر از دیگر داروها جواب داده یا نیاز روزانه کودک یا اینکه دارو را باید چند وعده در روز بخورد متغیر است.

Daytrana (methylphenidate) ADHD Patch Treatment


 
تا چه زمانی کودکان باید از این داروها استفاده نمایند؟ دوره درمانی در طول دهه گذشته بخاطر ایجاد تأثیر سودمند در دوران نوجوانی و بزرگسالی طولانی تر گشته است. اما زمانی که کودک وارد دوره نوجوانی (13تا19سال) می شود مشکلاتی از قبیل مقاومت نوجوان در خوردن دارو یا احساس مستقل بودن و تنفر از قرار گرفتن روی درمان و غیره بوقوع می پیوندد. در چنین مواقعی نوجوانان باید خودشان در برنامه های ADHD بسیار فعال بوده و شرکت نمایند آنها باید این احساس را داشته باشند که قادرند خودشان در مورد جدول زمان بندی خوردن داروهایشان در مورد زندگی و داروهایشان تا آنجا که ممکن است تصمیم گیرنده باشند. حتی ممکن است لازم باشد زمانی را بدون خوردن داروهایشان سپری نمایند تا تفاوت بین مصرف دارو و عدم مصرف آنها را در زندگی خویش دریابند. موارد بسیار زیادی وجود دارد که دارو تا دوره بزرگسالی مصرف گردد و این امر در واقع برای بزرگسالان بسیار حیاتی است که چگونه خود از عهده استفاده از دارو و سایر موارد مرتبط با ADHD برآیند.
 
آیا استفاده از داروهای محرک بیشتر شده است؟ پاسخ این سوال قطعاً منفی است. در صورتی جواب این سوال می تواند مثبت باشد که نسخه داروهای محرک در 15سال اخیر بطور سریعی افزایش یافته باشد. آمارها نشان داده است که افزایش مصرف این داروها در واقع منطبق با تعداد موارد شناخته شده ADHD در سطح جهان بوده است. به طور کلی پزشکان و افراد جامعه به درجه ای از سطح آگاهی و پذیرش طبیعت بیولوژیکی بیماری ADHD مطابق با تأثیر برجسته پروتوکل های درمانی دست یافته اند. داروهای محرک بسیار قوی هستند و اگر چه پزشکان در استفاده از این داروها بسیار راحت هستند ولی قبل از استفاده از این داروها باید بیماری ADHD به طرز صحیحی تشخیص داده شود و در طول دوره درمان کارآیی و ایمن بودن این داروها مداوماً از طرف پزشک پیگیری شود.
 
آیا تفاوتی در استفاده از داروهای محرک بین نژادها و گروههای قومی وجود دارد؟ تفاوت برجسته ای بین قبول خدمات رفتار درمانی بین بچه ها در گروههای نژادی مختلف وجود دارد و متعاقاباً این تفاوتها در استفاده از داروها نیز مشاهده می گردد. بطور مشخص بچه های آمریکایی- آفریقایی نسبت به بچه های قفقازی تمایل کمتر به دریافت داروهای روانی شامل داروهای محرک برای درمان اختلالات روانی دارند.

 
چرا داروهای محرک در مشکل بیش فعالی مورد استفاده قرار می گیرند؟ قابل یادآوری است که 3ترکیب کلیدی بیماری ADHD شامل عدم توجه و تمرکز، هیجان بیش از حد و فعالیت زیاد بودند مادامیکه ماهیت طبیعی این اختلالات در سلولهای مغزی به درستی شناخته نشده باشد اینگونه تصور می گردد که داروها از طریق تحریک سلولهای مغزی برای تولید بیشتر مواد شیمیایی(نوروترانسمیترها) عمل می نمایند. نوروترانسمیترها پیام را از سلولی به سلولی دیگر مخابره می نمایند. این افزایش در پیام رسانی توانایی مغز را در ایجاد توجه، کنترل در رفتار و هیجانات، برنامه ریزی و عمل به آنها و پیگیری از روی یک الگوی مناسب بالا می برد.
 
خطرات استفاده از داروهای محرک و سایر درمانها چیست؟ داروهای محرک زمانی که با نظارت پزشکی مورد استفاده قرار می گیرند کاملاً ایمن هستند. این داروها زمانی اعتیاد آور هستند که توسط نوجوانان و بزرگسالان مورد سوء استفاده قرار می گیرند. اما هنگامی که برای درمان ADHD تجویز گشته و تحت پیگیری دقیق پزشک قرار می گیرند هیچ اعتیاد و مشکل سوء استفاده ای را با خود به همراه نمی آورند. این داروها نباید باعث عصبانیت و پرخاش کودک یا کودنی و بیحالی کودک شود. اگر چنین نشانه های اتفاق افتاد معمولاً تغییر در دوز و نوع داروها پیشنهاد می گردد. اگر چه اطلاعات محدودی در رابطه با تأثیر طولانی مدت محرکهای روانی وجود دارد ولی مدرکی وجود ندارد که استفادۀ این داروها را مضر قلمداد نماید. ایجاد تأثیرات بد دارو معمولاً با دوز دارو مرتبط بوده و با تغییر دوز داروها این مشکل برطرف می گردد. در حدود 30-15 درصد بچه ها تیکهای حرکتی کوچک مانند کشش های سریع غیر ارادی در ماهیچه های شانه، گردن و صورت را هنگام استفاده از داروهای محرک تجربه می نمایند. دورۀ ایجاد این تیکها تقریباً همیشه کوتاه بوده و بدون اینکه مجبور به قطع درمان شویم از بین می روند. سایر تاثیرات مرتبط با دوزهای متوسط ، کاهش اشتها و بی خوابی ذکر گشته اند. این علایم معمولاً در شروع درمان پدیدار گشته و سپس فروکش می نمایند. امروزه بررسی هایی در خصوص افزایش ریسک حمله های قلبی، غیر عادی بودن سرعت قلب و سکته مرتبط با داروهای محرک دردست اقدام هستند. تمام بیمارانی که داروهای محرک برایشان نسخه می گردد ابتداً باید تست های کامل فیزیکی و سایر تستهای مناسبی که هر گونه غیر عادی بودن عملکرد قلب را رد می نماید، انجام دهند. بعضی از بچه ها ممکن است عصبانیت و تحریک پذیری را زمانیکه دارو از بدنشان خارج می گردد تجربه نمایند.این دوره نیز کوتاه بوده و می تواند بوسیله خوردن یک غذای سبک، تشویق به شرکت در برنامه های سرگرم کننده و فعالیتهای گروهی در آن زمان تقلیل یابد. دغدغه های اخیر در خصوص احتمال کاهش سرعت رشد در این بچه ها با استفاده از داروهای محرک بی مورد بوده، مخصوصاً وقتی که پایین ترین دوز مؤثر، توجهات کافی در مورد تغذیه و کیفیت وعدۀ غذایی مورد استفاده قرار می گیرد.
 
آیا زمانی که بچه ها از این دارو در درمان ADHD استفاده می نمایند به آن معتاد می گردند؟ فی الواقع این ایده کاملاً برعکس می باشد. اگر چه تمایل بسیاری به اعتیاد به مواد مخدر و سیگار در بچه های ADHD وجود دارد این مشکلات در واقع به خود بیماری مربوط می گردد نه شیوۀ درمان، در یک تحقیقی که مشترکاً توسط موسسه NIMH و موسسه ملی اعتیاد به مواد مخدر صورت گرفته مشخص گردیده که پسران مبتلا به ADHD که با داروهای محرک درمان شده بوده اند در دوران بزرگسالی بطور قابل توجهی کمتر به الکل و مواد مخدر معتاد شدند. احتیاط حکم می نماید که دارو درمانی با داروهای محرک صورت پذیرد،علیرغم تمام مطالب بالا همه مدارک بر این واقعیت صحه می گذارند که افراد مبتلا به ADHD خصوصاً آنهایی که درمان نشده اند در معرض خطر بیشتری به اعتیاد الکل و سایر مواد هستند. چون بسیاری از مطالعات نتایج متناقضی را در این خصوص ارائه می دهند مطالعات بیشتری به منظور فهم این پدیده باید صورت پذیرد. بدون در نظر گرفتن یافته های تثبیت شده و واقعی در خصوص اثرات مضر داروها یا کافی نبودن درمان با این داروها در بچه های مبتلا به ADHD، والدین نباید از جستجوی درمان موثر بخاطر سوء تعبیر یا اغراق ادعاها در مورد خطر اعتیاد به داروها بازداشته شوند.


درمان دارويي اختلال نقص توجه / بيش فعالي ، آيا محرك‌ها مؤثرند؟ اختلال نقص توجه/ بيش فعالي (ADHD) توانايي‌هاي برنامه‌ريزي و توجه و تنظيم رفتار را در هزاران كودك سنين دبستاني مختل مي‌كند. با اين حال تأثير داروهاي معمول ADHD بر نقص‌هاي روان عصب‌شناختي اين اختلال به اندازه كافي مورد بررسي قرار نگرفته است. مؤلفان از يك تكليف ساده جهت ارزيابي ابعاد مختلف رفتاري در كودكان مبتلا به ADHD تحت درمان و درمان نشده استفاده كردند. 25 كودك مبتلا به ADHD در اين پژوهش شركت كردند: 10 كودك ضمن پژوهش دوز معمول داروهاي محرك را دريافت نمودند و 15 كودك در طول ارزيابي دارويي دريافت نكردند. تعدادي كودك كه از نظر جنس، سن، دست برتري و هوش با كودكان بيمار همسان شده بودند به عنوان گروه شاهد انتخاب شدند. آزمودني‌ها تكليف «انتخاب هدف مورد نظر» انجام دادند كه در آن بايد به سرعت هدفي را كه در سمت راست يا چپ نقطه تمركز ظاهر مي‌شد، انتخاب كنند و محرك‌هاي انحرافي را در نظر نگيرند. تكليف مذكور موارد زير را مورد ارزيابي قرار مي‌داد: توجه انتخابي (توانايي پاسخ دادن به هدف در حضور محرك‌هاي انحرافي)، بازداري پاسخ (توانايي پاسخ ندادن به محرك‌هاي انحرافي)، هشياري (پاسخ دادن به تمام محرك‌هاي هدف)، تكانشگري (پاسخ زودرس به ارايه محرك) و توانايي تغيير وضعيت (تغيير دادن پاسخ متناسب با مقتضيات تكليف) با كم كردن زمان لازم براي انتخاب از كل زمان واكنش، «آمادگي براي حركت» از «اجراي حركت» متمايز شد. برخلاف كودكان تحت درمان دارويي، كودكاني كه دارو دريافت نكردند در مقايسه با گروه كنترل، آمادگي براي حركت آهسته‌تر، خطاهاي هشياري بيشتر (پاسخ ندادن به هدف‌ها) و خطاهاي توجه برگرداني بيشتر (پاسخ به محرك‌هاي انحرافي) نشان دادند. هر دو گروه كودكان مبتلا در مقايسه با گروه كنترل داراي خطاهاي تكانشگري بيشتري بودند. بنابر اين به نظر مي‌رسد كه داروهاي محرك برخي از مشكلات ناشي از سرعت و درستي پاسخ ‌دهي را در تكاليف توجه كودكان مبتلا به ADHD بهبود مي‌بخشد.

Daytrana متیل فنیدیت ترانس درمال (ریتالین پوستی )

http://www.behavioral.net/Media/PublicationsArticle/052_BHC0605_ufig4.jpghttp://newideas.net/images/daytrana_patch.jpg
DAYTRANA

Daytrana 

متیل فنیدیت ترانس درمال (ریتالین پوستی )ritalin patch

دی ترانا در سال 2007 توسط کارخانه دارو سازی شایر برای درمان سندرم ADHD (سندرم بیش فعالی ) وارد بازار دارویی شد http://i.bnet.com/blogs/shr05531.jpg

این دارو  که به نام متیل پچ  یا دی ترانا مشهور است برای درمان سندرم بیش فعالی در کودکان 6 تا 12 سال مورد استفاده قرار می گرد و جایگزین قرص های ریتالین است .در واقع دیترانا همان  قرص ریتالین  یا متیل فنیدیت  است که برای درمان سندرم بیش فعالی کودکان استفاده می شود امروز به صورت پچ  با  جذب پوستی در دسترس است 

 http://images.rxlist.com/images/rxlist/daytrana4.gif

  Daytrana       پچ ریتالین  یک چسب اغشته به ماده دارویی ریتالین (متیل فنیدیت ) است که به بدن کودکان چسبانده شده و تا 9 ساعت می تواند به ارامی ماده موثره ریتالین را از طریق پوست  ازاد کند 

opium: ریتالین .متیل فنیدیت .استیمدیتhttp://advancemarketworx.com/images/daytrana_ad.gif

عکس های لیندسی لوهان قبل و بعد از اعتیاد

http://www.topnews.in/light/files/lindsay-lohan_3.jpg
http://salient-news.com/wp-content/uploads/2010/03/lindsay-lohan.jpg

لیندسی لوهان هم شیشه را ترک کرد و از جمع متامفتامین جدا شد ...


عکس های لیندسی لوهان بعد از ترک اعتیاد شیشه (متامفتامین )

عکسهای جدید لیندسی لوهان 25 ساله در حال سیگار کشیدن در Los Angeles Coroner’s Office

دعای زنان معتادان گمنام NA

http://www.loxup.com/images/u0qjy91bxve5ev5m776.jpg
خداوندا :آرامشی عطا فرما تا بپذیرم این شوهری  را  که نمیتوانم تغییر دهم و شهامتی عطا کن  که تغییرش دهم  آنچه راکه نمی توانم و دانشی عطا کن  که همسرم را درک کنم
77      عشق به من ده  تا او را ببخشم، بردباری  و تحمل عطا کن تا شرایطش را بپذیرم، زیرا اگر از تو قدرت بخواهم، او را آنقدر می‌زنم تا بمیرد  66  !
http://www.loxup.com/images/qrvxg34pukv1mq76v6gg.jpg

اعتیاد به مواد مخدر ریشه ژنتیکی دارد

اعتیاد به مصرف مواد مخدر ریشه ژنتیکی دارد

چه افرادی مستعد اعتیاد به مواد مخدر هستند؟
مطالعات نشان می دهد اکثر افرادی که به مصرف مواد مخدر وابستگی جسمی و روانی پیدا می کنند از نظر ژنتیکی مستعد اعتیاد به مواد مخدر هستند و غالبا در نزدیکانشان اعتیاد به مواد مخدر شایع است.
  البته این مطلب دلیل آن نیست که هر شخصی که در بین نزدیکانش اعتیاد به مواد مخدر وجود ندارد، از نظر ژنتیکی مستعد ابتلا به بیماری اعتیاد نیست; زیرا اولا ممکن است نزدیکان شخص از نظر ژنتیک مستعد این مشکل باشند ولی تاکنون این استعداد به ظهور نرسیده و استفاده مواد مخدر را تجربه نکرده باشند; ثانیا اعتیاد به مواد مخدر فقط در زمینه ژنتیکی نیست و تیپ شخصیتی افراد نیز نقش تعیین کننده در این مورد دارد.
افرادی که شخصیت های خود شیفته، پرخاشگر، ضد اجتماعی دارند، مستعد اعتیاد به مواد مخدر هستند; زیرا مصرف مواد مخدر نیازهای روانی ایشان را کاملا برطرف می کند.
از سوی دیگر افرادی با شخصیت های افسرده و اصطلاحا افراد با شخصیت های زودرنج و احساساتی نیز کاملا مستعد اعتیاد به مواد مخدر هستند زیرا در این افراد نیز مصرف مواد مخدر نیازهای درونی و روانی را برطرف می کند.
به طور کلی می توان گفت هر شخصی می تواند مستعد اعتیاد به مواد مخدر باشد. فرد با استفاده از مواد مخدر در مرتبه اول احساس سرخوشی می کند به گونه ای که احساس می کند نیازهای روانی و جسمی او را برطرف نموده است.
بدین ترتیب از نظر روانی معتاد به مواد مخدر می شود و به مرور با استفاده های مکرر از مواد به آنها وابسته می شود. در این مرحله این شخص، بیماری است که به مواد مخدر معتاد شده است.

کوکائین



كوكائين چيست ؟
كوكائين يكي از اعتيادآورترين و خطرناكترين مواد مورد سوءمصرف است . اين ماده از برگ گياه كوكا كه عمدتاً در آمريكاي مركزي و جنوبي ميرويد به دست مي آيد.
وابستگي رواني به كوكائين ممكن است حتي پس از يك بار مصرف به وجود آيد. كوكائين وابستگي جسمي هم ايجاد مي كند. درصد خلوص كوكائين از ۹۰ –۲۰ % فرق ميكند. كراك (crack) نوعي از كوكائين است كه ناخالصيهاي آن جدا گشته و به شكل بلور سفيد رنگ و به شدت اعتيادآور است. امكان بروز رفتارهاي خشن به دنبال مصرف آن بسيار بالاست.
نامهاي رايج :
كوكائين :   coke /snow برف / كراك/ راك
راههاي مصرف:
شايعترين روش مصرف كوكائين استنشاقي است. امكان تزريق زيرجلدي و داخل وريدي هم وجود دارد. به دليل كمترشدن اثر آن به دنبال مصرف خوراكي، معمولاً از اين روش استفاده نمي شود. كراك نيز به روش تدخيني مورد مصرف واقع مي شود.
آثار مصرف :
آثار مصرف كوكائين بلافاصله ظاهر و ۳۰ تا ۶۰ دقيقه بعد رفع ميشود. به همين علت افراد وابسته به كوكائين ممكن است هر نيم تا يك ساعت يك بار براي مصرف مجدد از جمع يا محل كار خارج شوند.
عوارض جسماني: افزايش فشارخون و ضربان قلب، گشاد شدن مردمك، كاهش اشتها، اختلال درخواب. به دنبال مصرف طولاني كاهش وزن، اختلالات گوارشي، خستگي، نارسايي قلبي و كاهش نيروي جنسي بروز خواهد كرد. چنانچه بيمار به طريق استنشاقي مصرف كند در دراز مدت امكان خونريزي مكرر از بيني و  سوراخ شدن تيغه هاي بيني وجود دارد .
عوارض رواني: سرخوشي، افزايش انرژي، احساس خوب بودن عمومي، توهمات لامسه به صورت احساس خزيدن حشرات زير پوست، كاهش تمركز و افزايش نيروي جنسي.
به دليل آثار سريع تدخين و رسيدن سريع كوكائين به مغز به دنبال مصرف كراك علائم بلافاصله  ظاهرشده، اما درعرض ۱۲ دقيقه تحليل ميرود.
چگونه كمك كنيم ؟
علائم ترك كوكائين معمولا يك روز تا يك هفته طول ميكشد.
مصرف كنندگان كوكائين وابستگي رواني شديد پيدا ميكنند كه همراه با حس ولع شديد براي مصرف مجدد است. به دنبال ترك افسردگي، خواب آلودگي، تحريك پذيري و گرسنگي بروز خواهد كرد. قطع كردن تدريجي هيچ فايده اي ندارد و قطع كردن سريع به مراتب بهتر است.
چنانچه مصرف كوكائين جدي نباشد ميشود بدون نياز به دارو و جايگزينهاي مربوطه ترك را انجام داد. بايد به مقدار زيادي مايعات (به غير از الكل) و سه وعده غذاي روزانه در رژيم غدايي گنجانده شود. ورزشهاي آرام بخش كمك كننده اند.
بايد مصرف كننده را مطمئن كرد كه علائم افسردگي، كسالت و خستگي از عوارض طبيعي قطع كوكائين است و پس از  يك هفته قطع خواهد شد.
به هرحال براي بيماراني كه علائم افسردگي شديد به دنبال قطع كوكائين پيدا ميكنند شروع داروهاي ضد افسردگي مفيد خواهد بود.
چنانچه جنون ناشي از مصرف كوكائين بروز كندبیمار بايد به سرويس روانپزشكي ارجاع شود.

ساير اطلاعات :
كوكائين ۸ تا ۶ ساعت پس از مصرف در ادرار قابل تشخيص است.

مواد مخدر توهم زا

آشنایی با مواد توهم زا


توهم زاها چه موادی هستند؟
موادي هستند كه تغييراتي در خلق و ادراکها به خصوص بينايي ايجاد ميكنند. البته كليه حواس پنجگانه را تحت تاثير قرار ميدهند. شناخته شده ترين و قوي ترين توهم زاها عبارتند از ال.اس.دي (LSD) كه از قارچي انگلي كه كه روي گياه چاودار زندگي ميكند تهيه ميشود. البته به طور مصنوعي نيز قابل توليد است.
ال.اس.دي در اشكال مختلف مثل قرص هاي بسيار كوچك (نقره اي ـ خاكستري)، كپسول، پودر و مايع  بدون رنگ و بو وجوددارد. يكي ديگر از اشكال رايج ال.اس.دي كاغذهاي مربع شكل آغشته به ال.اس.دي  محلول درالكل است (به شكل تمبر)، كه در ابعاد كوچك (۷-۶ ميلي متر) و با تصاوير جالب (شخصيت هاي كارتوني، كبوتر و…..) ارائه ميشود.
نامهاي رايج :
اسيد (acid )، تريپ (trip) ، LSD
راههاي مصرف:
معمولاً به صورت خوراكي مصرف ميشود. قرص يا پودر را روي  حبه اي قند ميگذارند و پس از اضافه كردن چند قطره آب و حل شدن ميخورند. كاغذهاي آغشته به LSD (در فرم تمبر)   را هم در دهان يا نقاطي از بدن كه با چاقو برش مي دهند، قرار ميدهند.
آثار مصرف :
آثار مصرف معمولاً پس از نيم تا يك ساعت شروع شده در عرض ۶-۲ ساعت به حداكثر ميرسد و در عرض ۱۲ ساعت آهسته كم ميشود. آثار بسته به شرايط خلقي مصرف كننده و شرايطي كه در آن ماده مصرف مي شود متفاوت خواهد بود.
آثار جسماني:
افزايش ضربان قلب و فشار خون و درجه حرارت بدن، گشادشدن مردمكها و لرزش دستها
آثار رواني:
تغييرات رفتاري به صورت اضطراب، هول، ترس از ديوانگي، افسردگي، سوءظن، اختلال در قضاوت، رفتارهاي خودآزارانه حتي خودكشي، اختلال ادراك (عمدتا در زمينه بينايي)، درهم آميزي حس ها (ديدن صداها و شنيدن رنگها ) و اختلال تعادل.
 آثار رواني غيرقابل پيش بيني است. از حالت سرخوشي (سفر خوب Good trip)  تا اضطراب و حملات هول (سفر بد (Bad trip  متفاوت است.
به دنبال مصرف طولاني مدت امكان تجربه علائم ادراكي ناشي از مصرف حتي بدون مصرف ال.اس.دي (Flash back) وجود دارد. همچنين خطر بروز جنون و كاهش تمركز نيز وجود دارد.
چگونه كمك كنيم؟
مواد توهم زا وابستگي جسمي ايجاد نمي كند و بايد بلافاصله قطع شوند. بسياري از مصرف كنندگان عوارض رواني را تجربه خواهند كرد، كه نياز به مراقبتهاي روانپزشكي خواهند داشت.
در خصوص (Flash back) بايد به مصرف كننده اطمينان داد كه به دنبال قطع مصرف اين عارضه از بين خواهد رفت. در زماني كه علايم بد رواني بروز ميكند و مصرف كننده بسيار ترسيده است بايد در محيطي با حداقل تحريكات صوتي و بينايي قرار بگيرد و براي چندين ساعت تحت حمايت و مراقبت دائم باشد.
در صورت بروز جنون مراقبتهاي جدي روانپزشكي ضروري است . درمانهاي رفتاري به كاهش مصرف كمك خواهند كرد .
ساير اطلاعات:
• مصرف حشيش، كوكائين و داروهاي سرماخوردگي آثار و عوارض رواني را تشديد مي كند.
• ۲۴ ساعت پس از مصرف در ادرار قابل تشخيص است.
• علائم ناشي از مصرف LSD بصورت flash back معمولا تا ۵ سال رفع ميشود. اما گاه به طور دائم باقي مي ماند.
• در محيط تاريك علائم تشديد ميشود.
•  عوارض ناشي از مصرف بر روي نوار مغزي قابل پيگيري است.

منبع : pezeshk.us

تریاک

مروری بر تریاک ( گیاه شناسی ، علائم اعتیاد ، تاریخچه )


تریاک چیست ؟
ترياك به شكل ماده قهوه اي تيره رنگ به گونه دلمه شده مانند پلاستيك وجود دارد. ترياك شيره الكالوييد داري است كه از تيغ زدن گرز خشخاش و لخته شدن شيره خشخاش نارس بدست مي آيد.

آشنایی با گیاه و چگونگی تهیه تریاک :
تخمدان حاوي دانه هاي خشخاش، بيضي شكل است كه گلبرگهاي صورتي رنگ دارد. وقتي اين گلبرگها رو به پژمردگي مي رود، با تيغ زدن تخمدان نارس، عصاره شيري رنگي شروع به تراوش مي كند كه در مجاورت هوا به صورت (دلمه) شده پس از گذشت يك شبانه روز به رنگ قهوه اي و گاهي سياه در مي آيد و به حالت صمغي چسبيده بر جدار خارجي تخمدان باقي مي ماند كه آن را تراشيده و جمع آوري مي كنند.
اين گياه را در انگليسي ((Papaver Somniferom)) و خشخاش را ((Poppy)) و در فارسي كوكنار و دانه هاي خشخاش را به انگليسي ((Poppy Seeds)) و صمغ جمع آوري شده را ترياك كه از ترياكا (Theriaca) يوناني گرفته شده و در عربي افيون، ابيون، ترياق، درياق و در انگليسي ((Opium)) مي نامند، ابيون يا افيون نيز از ريشه يوناني اپيون ((Opion)) اقتباس شده است .
تاریخچه تریاک :
تاريخچه ترياك بوته خشخاش از گياهان آسياي صغير بوده است. (مارسل گرانيرد وايه) (Marcel Granin Doyeux) معاون سابق بخش كنترل مواد مخدر در سازمان ملل متحد، متخصص و دارو شناس و نزوئلايي در اين باره گفته است كه:
(در لوحه هاي سومري متعلق به سه يا چهار هزار سال پيش از ميلاد مسيح مطالبي پيرامون گياه ترياك نوشته شده و آن را (گياه شادي بخش) ناميده اند. متون آشوري، مصري و يوناني در مورد استفاده ترياك در زمانهاي قديم مطالب بسياري دارند).
در كتاب اديسه هومر آمده است كه (النا) (Elena) همسر شاه (منلائو) شربتي به (تلماكو) (Telemaco) داد. از جستجوي بي حاصل پدر غمگين بود، (مروفه) (Morfer) خداي رويا و خيال در داستانهاي اساطيري يونان – گل خشخاش بدست مي گيرد.
هرودت، ارسطو و هيپوكرات در كتابهايشان از ترياك بسيار سخن گفته اند. زنان مصري از شربت ترياك براي فرونشاندن خشم و تسكين غم استفاده مي كرده اند، از زمان (ارسطو) تا (ويرژيل) شاعر رومي و ديگر نويسندگان يونان و رم همواره از خشخاش و ترياك سخن گفته اند.
صحبت از آن، در قرون وسطي نيز ادامه يافت.برخي مطالعات نشان مي دهد، اين ماده در قرن هشتم (ميلادي) در هند رايج شده و عده اي عقيده دارند، سابقه استفاده از آن در هند به دروازه قرن قبل از لشكر كشي اسكندر مقدوني مي رسد.به نظر مي رسد اولين تركيب دارويي ترياك در قرن ۱۶ ميلادي به دست آمد و آن را به نام كاشف سوئيسي اش ناميدند كه دكتر پاراسلوس بود.(Claudanum Para cel si), (Dr. Paracelsus)
يك پزشك انگليسي به نام توماس سيدنهام (Thomas Sydenham) كه افلاطون انگلستان ناميده شده، نيز در قرن هفدهم م. داروي جديدي را با ترياك تهيه كرد.
در قرن نوزدهم م. بسياري ديگر از فرآورده هاي آن ( مورفين ، كدئين و… ) كشف گرديد.
گيـــــاه خشخاش از ناحيــــــه آسياي صغير به يونان منتقـــــل شده، اگـــــر چه در بعضـــي منــــابع آمــــده است كه در اروپـــــا مجـــــارها اولين ملتي هستند كه با گياه خشخاش آشنا شده اند و گياه شناسان اين كشور، اين آشنايي را از هزار و دويست سال قبل از ميلاد به بعد مي دانند.
ولي هومر شاعر نابينا و حماسه سراي يوناني كه احتمالا ۶۰۰ سال قبل از ميلاد مي زيسته در آثار خود از گل خشخاش ياد مي كند كه در باغهاي شهر روم كشت مي شده و چون يونانيان زمان سقراط يعني حدود چهار صد سال قبل از ميلاد از تاثيرات طبي ترياك سخن گفته اند، مي توان گفت كه حداقل آشنايي يونانيان با تاثيرات طبي مخدرها به چند صد سال قبل از ميلاد مسيح بر مي گرددبقراط در چهار صد سال قبل از ميلاد مسيح و نئوفراست در همان تاريخ از ترياك براي درمان اسهال و رفع درد استفاده مي كرده اند.از نوشته هاي پاپيروس بر مي آيد كه مصري ها از زمانهاي قديم (اپيوم) استعمال مي كرده اند و اسم (Thebaica) مشتق از شهر (Thebes) است كه در آنجا خشخاش نيز مي كاشتند.
در ژاپن تا قرن پانزدهم ميلادي گياه خشخاش كشت نشده بود، در دايره المعارف بريتانيكا آمده كه ترياك در قرن هفتم قبل از ميلاد مسيح در چنين كشت مي شده و به وسيله تركها و عربها در قرون ۶ و ۷ به چين برده شده و تا قرن هفدهم ميلادي براي تسكين دردها و به طور محدود مورد استفاده بوده است. در قرن هيجدم م. مصرف دارويي ترياك در دنيا حدود ۱۷۰۰ تن بود.
ترياك خام (طبيعي) به صورت گلوله، چانه، قرص، قالبي، آجري و حتي به صورت پودر عرضه مي گرديد و در قديم براي تسكين درد به طور مايع و جامد استفاده مي شده است.
در ايران، پزشكان عالي قدري مانند شيخ الرييس ابوعلي سينا (۳۷۰ – ۴۲۷ ه. ق) و ابوبكر محمد بن زكرياي رازي (۲۵۱- ۳۱۳ ه. ق) از ترياك در مواد گوناگون بيماري ها استفاده كرده اند و در اشعار شعرايي كه پس از اين دو دانشمند مي زيسته اند، به موارد طبي ترياك اشاراتي شده است.
اگر چه خوردن ترياك در چيــــن معمول بود، ولي دود كردن و كشيدن ترياك از آمريكاي شمالي به چين رسيد و رايج گرديد.
بعضي از مــــردم تــــرياك را با توتون مخلوط مي كردند، و بزودي كشيدن ترياك به حدي بين مردم گسترش يافت و عمومي شد كه حتي به درباريان هم سرايت كرد و به عنوان يك مشكل بزرگ اجتماعي چين در آمد كه در سال ۱۷۲۹ م. توسط امپراطور (يانگ چينگ، ۱۷۳۵ – ۱۷۲۳ م.) ممنوع اعلام شد.فروش و كشيدن ترياك ممنوع گرديد و موقتا به تجارت ترياك لطمه زد.
با وجود اين لطمه، كمپاني انگليسي هند شرقي به كشت ترياك در ايالت بنگال هند ادامه داده و آن را در سال ۱۷۷۵ م. به وسيله (ناركي وارن هستينگ) كه از صورت يك كارمند ساده به حكمراني كليه املاك انگليس در هند رسيده بود، در انحصار خود گرفت و او اين ماده را با نرخي ارزان و مقدار فراوان عرضه مي كرد.
كمپاني ، خود مستقيما در چين فعاليت فروش نداشت و ترياك را به بازرگانان بزرگ و خصوصي چين در ساحل تحويل مي داد و بازرگانان ياد شده آن را در بازارهاي چين به فروش مي رساندند، و در ازاي فروش ترياك، طلا و نقره و گاهي هم چاي، كتان، ابريشم به نمايندگان كمپاني تحويل مي دادند.
مقدار ترياكي كه كمپاني ياد شده در سال ۱۷۲۹ م. به چين داده، ۲۰۰ صندوق بود كه در سال ۱۷۶۷ م. به ۱۰۰۰ و در سال ۱۸۲۰ م. به ۱۰۰۰۰ و از ۱۸۳۰ تا ۱۸۳۸ م . به ۴۰۰۰۰ صندوق افزايش يافت.
در ماه مارس ۱۸۳۹ م. امپراطور وقت، (لين چه هسو) را كه مردي قاطع بود به كانتون فرستاد و او پس از گفتگوهاي بي نتيجه با تجار خارجي و چيني دستور داد بيش از ۲۰۰۰۰ صندوق كه حاوي حدود يك ميليون و نيم كيلو ترياك بود، مصادره شود.
صندوقها را به ساحل بردند و (لين) شخصا در ميان ابراز احساسات مردم، آنها را آتش زد، آتشي كه ۲۰ روز روشن بود.
به موازات انگليس ها و همراه با آنها پرتغاليها و ديگر كشورهاي غربي حتي ايالات متحده آمريكا از تركيه و هند ترياك تهيه كرده و به تجارت آن در چين مي پرداختند. مشكل ترياك سرانجام منجر به جنگهاي ترياك در سالهاي ۴۲- ۱۸۳۹ م . و ۶۰- ۱۸۵۶ م. شد.
در فاصله جنگ هاي اول و دوم، تجارت ترياك در چين از ۵۰۰۰۰ به ۶۰۰۰۰ صندوق افزايش يافت.در ســــال ۱۹۰۷. (چينگ) توانست جلوي ورود ترياك را به داخل چين بگيرد و تا سال ۱۹۱۷ م. ورود تــرياك از هند به چين ممنوع بود ولي چيني ها خود مبادرت به كشت خشخاش در داخل كشورشان كردند.با وجود ممنوعيت هـــاي فرمانروايان چين، در اوايل جنگ جهاني اول باز هم بيش از هفتاد ميليون كيلو ترياك وارد چين شد.
گويا در سال ۱۹۳۷ م. حدود ۴ ميليون نفر چيني به ترياك معتاد بوده اند كه نامشان ثبت شده بود و در سال ۱۹۳۸ م (مائو) رهبر حزب كمونيست چين مي شود.
در دهه هاي ۱۹۴۰ تا ۱۹۸۰ م مبارزه شديد عليه اعتياد و درمانهاي اساسي و گسترده براي معالجه اعتياد در چين جريان داشته و اين كشور تجربيات با ارزشي در اين زمينه دارد.
هم اكنون در ناحيه يونتان در جنوب غربي چين كه در مجاورت برمه، لائوس و تايلند (مثلث طلايي) قرار دارد، كشت خشخاش براي استفاده دارويي مجاز است و همين امر موجب بقاي اعتياد در اين ناحيه شده و ضمنا گزارش شده ترياك از اين منطقه تا حدودي به صورت غير قانوني از بنادر چين به هنگ كنگ و غيره قاچاق مي شود.تاريخچه ترياك در ايران
در ايران كشت ترياك در دوره سلسله صفويه براي مصرف داخلي كه در ايران گسترش سرسام آوري داشته، تا حدي كه بعضي از پادشاهان اين سلسله هم معتاد بودند، ولي با دقت در اشعار شعراي پيش از اين تاريخ گويا ايرانيان پيش از اين دوره هم ترياك خواري داشته اند.
تاورنيه و شاردن كه در زمان صفويه از ايران ديدن كرده اند، مي نويسند:
(خوردن ترياك و كوكنار در ايران رايج است).فرير (Freyer) طبيب و جراح كمپاني انگليسي هند شرقي كه در سال ۱۰۸۷ ه. ق از ايران ديدن كرده، در سفر نامه خود مي نويسد: “ايرانيها هر وقت بخواهند كيفور شوند، ترياك مصرف مي كنند”
و اضافه مي نمايد: ” كه معتادين مي توانند مقدار زيادي از اين ماده مصرف كنند بدون آنكه ناراحتي پيدا نمايند و آنها حالتي شبيه به مستي پيدا مي كنند و در بين آنان ضرب المثلي وجود دارد كه مي گويند: در كرمان از هر سه نفر چهار نفرشان ترياكي هستند”.استعمار انگليس پس از به زانو در آوردن هند، بر آن شد كه ميان لندن و هندوستان خط ارتباطي تلگراف برقرار كند و براي اين هدف مي بايست از ايران بهره مي گرفت.
بنابراين، موضوع را به ناصر الدين شاه گوشزد كرد و آن را عملــي ساخت و از اين رو سيم بانان و كارگران هندي خط ارتباطي، از بزرگترين عوامل گسترش و آمــــوزش ترياك كشي در ايران گرديدند و خراسان دروازه ترياك كشي شد، به طوري كه از سال ۱۲۳۰ ه. ش پيشقراولان قاچاقچيان اين ماده مخدر در لباس دراويش هندي در خراسان و كرمان پراكنده شدند و به ترياك كشي پرداختند.
اين سوداگران انگليسي بودند كه از يكسو به طور غير مستقيم سعي در تشويق كشت و توليد بيشتر ترياك نموده و از سويي ديگر ترياك كشي را در سطح گسترده اي در سراسر ايران گسترش دادند تا بتوانند سلطه خود را در كشور هاي تحت استعمار بيشتر كنند.
بنابراين همراه با رشد استعمار در جوامع در حال توسعه، كشت خشخاش و اعتياد به ترياك نيز در روستــاهاي ايران متداول گشت و خريد و فروش آن معمول گرديد و از آنجا كه انگليسي ها ترياك ايران را به قيمت خوبـــي مي خريدند، كشاورزان دست از كاشت گندم و ديگر محصولات كشاورزي كشيدند و قسمت زيادي از كشتزارهاي گندم را به كشت خشخاش اختصاص دادند، به طوري كه ترياك به صورت يكي از مهم ترين كالاهاي صادراتي ايران در آمد.
ماژوري نومي مورخ انگليسي در اين مورد در كتاب (شرق ميانه) مي نويسد: ” از ۲۶ ولايت ايران در ۱۸ ولايت آن ترياك كاشته مي شود و……..”.از طرفي براي كشت خشخاش كشاورزان و كارگران هنگام گرفتن شيره خشخاش از آن مي خوردند و به آن عادت مي كردند. سرانجام در ۱۳۲۹ ه. ش رژيم وقت به منظور كنترل ترياك و در واقع حفظ منابع مادي خود قرارداد “انحصار ترياك” را به تصويب مي رساند.
هر چند اين قانون ظاهرا در جهت كاهش ميزان مصرف اين ماده و مبارزه با آن وضع گرديده بودن ولي عملا مردم را به ترياك كشي دعوت و تشويق مي نمود، زيرا در بخشي از اين قرارداد مقرر گرديده بود كه دولت موظف است سوخته ترياك را پس از مصرف، جمع آوري كند و در ازاي هر مثقال سوخته ترياك مبلغي هم به عنوان حق الزحمه به تحويل دهنده پرداخت نمايد.
بدين گونه ملاحظه مي گردد كه چگونه استعمار خارجي و ايادي داخلي آن در تار و پود اين ملت رخنه مي كنند و مردم را به اسارت مواد مخدر در مي آورند.در سالهاي جنگ جهاني دوم و پي از آن قاچاق مواد افيوني و اعتياد به آن رواج بيشتري پيدا مي كند، تا آنكه در سال ۱۳۳۴ ه. ش قانون منع كشت خشخاش و جلوگيري از مصرف غير طبي ترياك از تصويب مجلس گذشت و در سال ۱۳۴۸ دولت وقت، قانون منع كشت خشخاش را لغو كرده و قانون كشت محدود خشخاش و سهميه كوپن ترياك را جايگزين آن نمود.
ولي كليه اقدامات دولت وقت، ظاهري بود و رژيم نه تنها سعي جدي در از بين بردن و حتي محدوديت آن اعمال نمي داشت، بلكه عوامل استعمار خارجي و داخلي نيز به نوعي در گسترش اعتياد مي كوشيدند.
آنچه قابل ذكر مي باشد اين است كه در سال ۱۳۱۱ ه. ش. (زمان سلطنت رضا خان) هشت شيره كش خانه به طور رسمي در محله باغ فردوس كنوني داير بود كه نام آنها را دارالعلاج يا شفا خانه گذاشته بودند!!خلاصه آنكه استعمال ترياك در دوران قاجاريه، در زمان خاندان (پهلوي) گسترش يافت و علاوه بر ترياك، مصرف هرويين نيز معمول شد كه اين ماده را در حدود سال ۱۹۶۰ م. (۱۳۳۹ ه. ش) يك دارو ساز ايراني از آلمان به ايران آورد.انواع ترياك
۱- ترياك خام, كه عبارت از شيره خودبخود غليظ شده گرزهاي خشخاش است كه بدون توجه به ميزان آن, جز براي بسته بندي و ارسال, دستكاري ديگري در آن نشده باشد.
۲- ترياك عمل شده (پرورده), طبق تعريف لاهه, ترياك پرورده محصولي است كه از ترياك خام با يك رشته عمليات مخصوص حل كردن, جوشاندن, بودادن و تخمير بمنظور تبديل آن به عصاره براي استعمال غير طبي تهيه مي شود.
- ترياك پزشكي, ترياكي كه مقدار آن (دوز) مشخص بوده و براي مصارف درماني و پزشكي كاربرد دارد. و در صنايع داروسازي هر كشوري آن را بصورت گرد يا دانه هاي ريز درآورده و يا با مواد بي اثر مخلوط كرده و مورد مصرف قرار مي دهند.
مشتقات ترياك در ترياك حدود ۲۵ نوع آلكالوئيد وجوددارند كه ۶ نوع آن بيشتر از بقيه در ترياك يافت مي شوند كه عبارتند از : مورفين (۳ تا ۲۳درصد), كدئين (۵/۰درصد), پاپاورين (۱/۰درصد), نارسئين(۱/۰درصد), ناركوتين (۷درصد), تبائين (۳/۰درصد).
هرچه مقدار مورفين موجود در ترياكي بيشتر باشد مي گويند آن ترياك داراي مرغوبيت بيشتري است. مقدار مورفين در ترياكهاي بازرگاني ۶ تا ۱۴ درصد مي باشد.
نحوه مصرف ترياك ترياك به صورت خوردن، كشيدن يا تزريقي مورد مصرف قرار مي گيرد. ترياك از نظر طبقه بندي فارماكولژي، تضعيف كننده فعاليتهاي سلسله اعصاب مركزي است.
علائم مصرف ترياك مهمترين علائم مصرف ترياك و مشتقات آن عبارتند از :
۱- خواب آلودگي با حضور ذهن,
۲- تسكين درد,
۳- انبساط خاطر و آرامش,
۴- احساس گنگ و مبهم به زمان و مكان,
۵- بخواب رفتن با آرامش و تخيلات مطبوع,
۶- سستي اراده و ضعف حركات فعاله
۷- كاهش اميال جنسي.
اثرات دلپذير و آرامش بخش مواد مخدر بسته به مصرف دارو و تحمل شخص بمدت چهار تا شش ساعت ادامه مي يابد و پس از آن مرحله خماري فرا مي رسد كه بصورت خميازه و آبريزش از بيني, بيقراري, بي اشتهائي, افسردگي, تهوع و استفراغ مي باشد.
بعد از كشيدن به اصطلاح چند “بست” ترياك, توجه فرد بر روي خودش متمركز شده و گرايش شديدي به آرامش پيدا مي كند. درحقيقت اعصابش آرام و اراده اش سست شده و در تفكر و خيال فرو مي رود و از معاشرت با ديگران تا حدودي پرهيز مي كند و از وزن و زمان و فضا آزاد مي شود. و دگرگوني در جهت يابي زماني- فضائي در وي ايجاد مي شود.
مصرف ترياك سبب مي شود تا گذشته وآينده فرد با هم مخلوط شده و مجموعه “حال” را برايش ايجاد نمايد و از زمان آزاد گردد.
شخص معتاد به ترياك در خيال واهي خود پس از استعمال ترياك احساس مي كند كه داراي روشن بيني زياد و قدرت فهم و قضاوت هوشيارانه و بينش و ادراك اصيل از دنياي اطرافش مي باشد و از اين كه بدون هيچ سعي و كوششي داراي اين حالت در تفكر و تصور گرديده ابتدا تعجب مي كند.
ولي رفته رفته در حالت كيف فرورفته و احساس خوشي و خوشبختي به وي دست مي دهد و درنتيجه نسبت به محيط اطراف خود بيگانه و بي تفاوت مي گردد. با توجه به مطالب ذكرشده, فرد معتاد به ترياك به سهولت مي تواند, ساعات شبانه روز را با بي خوابي و روياهاي رضايتبخش ادامه دهد.
و بتدريج در وي وابستگي و بندگي ايجاد شود و در فواصل بست يا پيپ ها اين فرد انرژي خود را از دست داده و اندوهگين و بي حوصله مي شود و حالت يكنواختي در صدا و كندي در حركاتش نمايان مي شود. لاغري و ضعف عمومي در معتادان به ترياك رفته رفته شديدتر مي شود و ضايعات فيزيكي و رواني و اجتماعي فرد بتدريج زيادتر شده و موجب زوال و نابودي فرد مي شود. يعني با گذشت زمان تحمل فرد به مقدار مصرف ترياك بيشتر مي شود و فواصل آن نيز كمتر شده و گروهي نيز در پايان به هروئين روي مي آورند.
از نظر اجتماعي, اگرچه معتادان سنتي به ترياك در هر نقطه كشور همچنان به فعاليت خود اجباراً ادامه مي دهند ولي از هم پاشيدگي خانواده در اغلب موارد نتيجه اوليه اين نوع اعتياد محسوب مي شود.
مصرف مزمن داروهاي مخدر توسط مادر در حين حاملگي كه شامل ترياك و مشتقات آن و آمفتامين ها و باربيتوراتها مي باشند براي جنين مضر است و سبب ديسترس داخل رحمي و كم وزني نوزاد و گاهاً مرگ جنين و نوزاد مي شود و در مواردي كه مادر حامله معتاد تمايل و سعي در ترك اعتياد را دارد بايستي سقط زودرس را انجام داد.
مصرف بيش از اندازه ( Overdose) مصرف بيش از حد، موجب اختلالات سيستم تنفسي گرديده و تنفس به كندي و آهستگي صورت مي گيـــرد و در نهايت احتمالا متوقف شده و به مرگ منجر مي شود. استفاده ترياك همراه با الكل مي تواند، بسيار خطرناك باشد.
درمان و ترك ترياك اكثريت معتادان به مواد مخدر بويژه ترياك، تمايل به ترك اعتياد به صورت تدريجي و در منزل و بويژه زيرنظر پزشك را دارند. بدين منظور يك روش ساده و مفيد در زير عنوان مي‌گردد كه بسياري از معتادان قادر به ترك آن بوده و تعداد زيادي از معتادان نيز از طريق درمان سرپائي و درمانگاهي با همين روش اعتياد را ترك كرده اند و خوشبختانه هيچ خطري نيز دربر نداشته‌است.
در اين روش ابتدا بايستي فرد معتاد به ترياك، در طي ۱۵ روز و هر روز مقدار كمي از ميزان ترياك مصرفي روزانه‌اش را كم كند و پس از ۱۵ روز به يك حد مي‌نيمم برسد، سپس با تجويز ۴ داروي زير كه بيشتر جهت درمان علائم و نشانه‌هاي ترك اعتياد بكار مي‌رود و نوعي جايگزيني خفيف نيز مي‌باشند مي‌توان در مدت ۱۰ روز، وي را از اعتياد نجات داد (درمجموع ۲۵ روز).
داروهاي مصرفي عبارتند از:
۱- استامينوفن كدئين :
كه در روز اول به ميزان ۶-۳ عدد و براي ۳ بار در روز مصرف گردد كه علاوه بر جايگزين شدن مقاديري از كدئين بجاي ترياك مصرفي، مي‌تواند علائم درد بدن و ناراحتي و سردرد ناشي از ترك اعتياد را بطور چشمگير كاهش دهد و سپس از روز دوم تا ۱۰ روز مي‌تواند روزانه حدود ۳ عدد از استامينوفن كدئين‌دار را مصرف نمايد.
۲- مپروبامات و يا داروهاي خانوادة باربيتوريكها :
كه جهت تكانهاي عضلاني و مسائل روحي و عصبي و عضلاني مي‌توانند مفيد واقع گردند كه در روز اول روزانه ۳ عدد و روزهاي دوم و سوم روزانه ۲ عدد و سپس تا روز دهم روزانه ۱ عدد.
۳ - قرص ديفنوكسيلات كه بدليل اسهال و اختلالات گوارشي حاصله از ترك اعتياد بصورت روزانه ۳-۱ عدد و برحسب نياز به مدت ۱۰ روز تجويز گردد.
۴- قرص ديازپام دو عدد روزانه بصورت ۱ عدد ديازپام ۵ ميلي‌گرمي در صبح و يكي در شب مصرف گردد. و براي ساير علائم حاصله از ترك اعتياد بايد داروي مربوط به آنرا تجويز نمود.
مثلاً اگر فرد دچار استفراغ و تهوع شد بايد از داروهاي ضد استفراغ استفاده كرده و يا اگر تغييرات فشارخون و مسائل قلبي پيداكرد داروهاي مربوط به آنها را تجويز نمود.
مصرف قرص يا آمپول كلرپرومازين و فنوباربيتال در صورت نياز مي‌تواند بسيار مفيد باشد. مصرف ساير داروهاي ترك اعتياد و رفع سندرم ترك اعتياد نيز مي‌تواند در هر مقطعي از ترك اعتياد مورد استفاده قرارگيرد.
افراد معتادي كه تمايل به ترك اعتياد دارند اگر زيرنظر پزشك اقدام به ترك نمايند بسيار موفق‌ترند و جاي هيچگونه اضطراب و نگراني از مسائل ترك اعتياد باقي نمي‌ماند زيرا پزشك مربوطه برحسب نياز مي‌توان به تزريق سرم و يا تجويز داروهاي مورد نياز اقدام نمايد.
مصرف اغذيه پرانرژي و مايعات ضروري همراه با ورزشهاي روزمره و مراقبت خانوادگي و تفريحات سالم و شادي‌بخش از ضروريات و اقدامات واجب در روزهاي ترك اعتياد مي‌باشند.

منبع : pezeshk.us

اعتیاد



اعتیاد
۱-مقدمه
کشور ایران به لحاظ جغرافیایی در منطقه ای واقع شده است که بزرگ ترین منبع تولید مواد مخدر در کنار خود دارد  واقع شدن در مسیر اصلی قاچاق این مواد و همچنین برخورداری جامعه ایران از ویژگی هایی همچون جوان  بودن جمعیت و قرار داشتن در دوران گذار و تحولات ناشی از آن جامعه ما را در برابر  صدمات مرتبط با مواد مخدر آسیب پذیر ساخته است گرفتار آمدن گروه بزرگی از جوانان  در دام این مواد وکاهش مستمر میانگین سن اعتیاد باعث اتخاذ سیاست ها و اقدامات گسترده ای از سوی نظام جمهوری اسلامی ایران برای مقابله با تهدیدات  ناشی از این مواد گردیده است که از جمله آنها می توان به مبارزه شدید با سوداگران  مرگ اشاره کرد .

در کنار چنین برنامه هایی مبارزاتی اجرای برنامه های پژوهشی  جهت شناخت ویژگی های روان شناختی ، پیشگیری و درمان  شخصیت مختل شده  افراد گرفتار در دام اعتیاد ضروری به نظر می رسد .
۲-تعاریف
اعتیاد :  عبارت است از یک حالت روانی وگاهی جسمانی ناشی از تاثیر دارو بر روی یک موجود زنده که به اجبار به بروز رفتار  و عکس العمل های خاصی در فرد می انجامد و همیشه با یک کشش افراط آمیز همراه است ( اداره پیشگیری استان سیستان و بلوچستان ۱۳۷۷ )
ازسوی دیگر اعتیاد    واژه ای است  که امروزه به دلیل کاستی های آن از اصطلاح، وابستگی به مواد، استفاده می شود.
وابستگی نیز به نوبه خود به معنای تمایل شدید فرد به ادامه مصرف یک ماده می باشد به طوری که وابستگی به عنوان یک سندرم بالینی با جنبه های رفتاری شناختی  و فیزیولوژیکی باعث می شود که فرد مصرف مواد را به رفتارهای دیگر ترجیح دهد.
سوء مصرف :  بدین معناست که اگر چه فرد نسبت به آن مواد اعتیاد ندارد ولی  آن را مصرف می کند .
معیارهای تشخیص :  برای تشخیص وابستگی به مواد    حداقل  وجود ۳ نشانه از نشانه های زیر لازم است :
۱- تحمل : افزایش  تدریجی مقدار ماده مصرفی لازم  برای دستیابی به علائم مصرف آن ماده 
۲-  پیدایش  علائم ترک و در صورت عدم مصرف یا کاهش مقدار مصرف
۳- تمایل دائمی به مصرف و تلاشهای ناموفق برای کاهش یا قطع مصرف ماده
۴- مختل شدن فعالیت های اجتماعی ، شغلی و تفریحی
۵- تداوم مصرف علی رغم آگاهی از عوارض آن (رحیمی موقر و همکاران، ۱۳۷۶)
معتاد :  به انسانی اطلاق  می شودکه از چهار طریق خوردن ، تزریق ، دود کشیدن یا تنفس و بالاخره مقعد به مصرف یک یا چند ماده مخدر به طور مداوم می پردازد و در صورت قطع این عمل با مشکلات تنفسی ، روانی و رفتاری به تنهایی و یا با هم دچار می گردد . (اداره پیشگیری استان سیستان و بلوچستان، ۱۳۷۷)
به عبارت دیگر معتاد قربانی یک نوع وابستگی دارویی یا روانی به مواد مخدر شناخته می شود. (بررژه، ۱۳۶۸)
۳- شخصیت معتاد

استعمال مواد مخدر انسان را دچار بی تفاوتی نسبت به پستی  و بلندی های زندگی می کند یعنی در شخص  معتاد شخصیت عذر اجتماعی بروز می کند و اکثر آنان در حالتی جنگ  و گریزاند با اجتماع میانه خوبی ندارد ونه تنها به افراد بلکه به اجتماع نیز وفادار نیستند اینان عادات و رسوم ملی ومذهبی رازیرپا می گذارند .
حس مسئولیت فردی و اجتماعی ندارند، اغلب قید و بندی احساس نمی کنند، خود پسنداند و دیگران را مسئول اعمال و رفتار خود قلمداد می کنند، نمی توانند احساس گناه کنند، مرتب از دیگران انتقاد دارند و تمایل به کار کردن ندارند اگر هم به کاری مشغول شوند نمی توانند به خوبی آن را انجام دهند، معتادان به ظاهر خود بی علاقه اند، زیاد دروغ می گویند، افکار عجیب و غریبی دارند ودر حالت افسردگی و گوشه گیری به سر می برند .
در واقع  استعمال مواد مخدر اراده شهامت و جرات را از بین می برد افراد مبتلا را به طور  کامل بی هدف می کند قدرت جسمی آنها را به تحلیل می برد وآنان جرات مقاومت  ایستادگی و پشتکار  در برابر مشکلات را از دست می دهند تنها هدف فرد معتاد بدست آوردن ماده مورد اعتیاد است تا زمانی که نشئه است ایمان و اعتقادش پا به برجاست  و وقتی خمار می شود بجز مواد مخدر چیز دیگری را پذیرا  نیست معتادان  به تریاک  اغلب علاقه مندند  که تنها و بدون مسئولیت خانوادگی بسرببرند زیرا لذت خود  را فقط در منقل و وافور می بینند  و در کنار آن احساس  خوشبختی میکنند ودیگر نیازی به خانواده ندارند. (اداره پیشگیری استان سیستان و بلوچستان، ۱۳۷۷)
بین شخصیت و اعتیاد رابطه ای متقابل وجود دارد یعنی فرد به علت وضع خاص شخصیتی و نیازها و شکستها ، ناتوانی در برخورد با مسائل وناکامی در زندگی عدم ثبات عاطفی وناملایمات  دیگر به اعتیاد روی می آورد وبدین ترتیب  بین اعتیاد  و شخصیت دور باطلی ایجاد می گردد  که مبارزه با آن مستلزم تغییر شرایط بیرونی و درونی از طریق ایجاد اراده  و روحیه ای قوی وآسیب  ناپذیر  می باشد بالاخره  فساد بافت های مغزی در اثر مصرف مواد مخدر موجب می گردد که شخص کنترل حرکات خود را از دست بدهد و آمادگی آسیب رسانی به خود و دیگران را پیدا نماید .
۴-علل و انگیزه های گرایش به اعتیاد
۱- جستجوی  پناهگاه : انسان کنونی با از دست دادن ارزش های معنوی دچار اضطراب  و پریشانی گردیده است و بدنبال یافتن پناهگاه و مایه آرامشی می باشد از این رو زمانی که اوضاع را بر وفق مراد خود نمی بیند به سراب ها دل می بندد.
۲- دوستان ناسالم : تنگناهای زندگی وبیشتر سهل انگار یها  و بی دقتی ها در انتخاب دوستان موجب می گردد که افرادی به حریم خانواده ها و منازل راه یابند که هیچ نوع شایستگی دوستی و آشنایی در آنها وجود ندارد اینان همان افرادی هستند که معاشران خود را به راه های انحراف  اعتیاد و آلودگی ها سوق می دهند .
۳- کام جویی در عالم خیال :  مواد مخدر ، انسان ها در عالم خیال سیر می دهد و آنها را از واقعیت های زندگی دور نگه می دارد از این رو کامیابی خیالی و تسکین خاطر موقتی برای کسانی که در صحنه های واقعی زندگی موفقیتی به دست نیاورده اند عاملی جهت روی آوردن به این گونه مواد به شمار می آید:
۴- بیکاری و اشتغال کاذب
۵- سابقه اعتیاد در خانواده
۶- کنجکاوی و حساسیت دوران بلوغ
۷- محرومیت در خانه وخانواده
۸- آزادی بیش از حد
۹- فقدان ایمان ودرک فضائل انسانی
۱۰- محیط مساعد
۱۱- خانواده از هم پاشیده و متزلزل ( اداره پیشگیری استان سیستان و بلوچستان، ۱۳۷۷)
بدین ترتیب، عواملی که موجب اعتیاد می گردند عبارتند از :
۱- کمبود  اعتماد به نفس : مانند فردی که در مقابل درخواست دوستانش برای کشیدن حشیش جرات مخالفت ندارد
۲- ناراحتی روانی :  کسی که ناراحتی اعصاب دارد وبرای کاهش افسردگی خود مواد مصرف میکند
۳- درد یا بیماری جسمی مزمن :  مانند فردی که دچار پا درد  است یا کودکی که گوش درد دارد و به جای درمان توسط پزشک خود فرد یا خانواده او به اشتباه از تریاک استفاده می کنند
عواملی که مربوط  به شرایط فرد ومحیط خارجی است :
۱- عوامل مخاطره امیز فردی
الف :  دوره نوجوانی : مخاطره آمیزترین دوران زندگی از نظر شروع به مصرف مواد مخدر دوره نوجوانی- دوره انتقال از کودکی به بزرگسالی و کسب هویت فردی و اجتماعی- به شمار میآید.
ب : صفات شخصیتی :  عوامل مختلف شخصیتی با مصرف مواد ارتباط دارند وبرخی از صفات پیش بینی کننده احتمال اعتیاد هستند از جمله عدم پذیرش ارزش های نسبی و رایج، مقاومت در مقابل منابع قدرت، نیاز شدید به استقلال، صفات ضد اجتماعی، پرخاشگری شدید، احساس فقدان کنترل بر زندگی خود، اعتماد به نفس پایین، فقدان مهارت های اجتماعی و انضباطی .
ج:  اختلالات روانی : در ۷۰ درصد موارد اعتیاد با اختلالات دیگر روانپزشکی نیز همراه است .
د – نگرش مثبت به مواد مخدر :  افرادی که نگرشی مثبت یا خنثی به مواد مخدر دارند بیش از کسانی که دیدگاهشان منفی است در خطر اعتیاد قرار دارند مانند کسانی که از این مواد جهت کسب بزرگی، رفع دردهای جسمی و خستگی و کسب آرامش  روانی استفاده می کنند .
۲- عوامل مخاطره آمیز محیطی :
الف – خانواده : خانواده اولین مکان رشد شخصیت ، تشکیل باورها و کسب الگوهای رفتاری برای فرد است از این رو، ناآگاهی والدین، ارتباط ضعیف والدین با فرزندان، فقدان انضباط  در خانواده، خانواده متشنج یا آشفته و از هم گسیخته از نقش بسزایی در گرایش به مواد مخدر برخوردارند.
ب – دوستان : در ۶۰ درصد موارد اولین مصرف مواد به دنبال تعارف دوستان رخ می دهد چنانکه  که ارتباط ودوستی با همسالان مبتلا  به سوء مصرف مواد عامل مستعد کننده مهمی برای ابتلای نوجوانان به اعتیاد به شمار می آید و مصرف کنندگان  این مواد برای گرفتن تائیدی جهت رفتار خود از دوستان سعی می کنند آنان را نیز به این عمل وادار نمایند .
۳-  عوامل مخاطره آمیز اجتماعی
الف – فقدان قوانین و مقررات جدی بر ضد خرید و فروش حمل و مصرف مواد مخدر موجب وفور و ارزانی آن می شود .
ب – مصرف مواد به عنوان یک هنجار اجتماعی :  در جوامعی که مصرف مواد نه تنها ضد ارزش تلقی نم یشود بلکه جزئی از آداب و سنن جامعه و یا نشان تمدن و تشخص و وسیله احترام و پذیرایی است به فراگیر شدن آن خواهد انجامید .
ج – کمبود امکانات فرهنگی ، ورزشی ،تفریحی :  کمبود امکانات لازم برای ارضای نیازهای طبیعی ، روانی و اجتماعی نوجوانان و جوانان از قبیل کنجکاوی، تنوع طلبی، هیجان ، ماجرا جویی و … به گسترش استعمال این مواد کمک خواهد کرد .
د- عدم دسترسی به سیتسم های خدماتی ، حمایتی ، مشاوره ای و درمانی :
فقدان امکانات لازم و عدم دسترسی به خدماتی که در چنین مواقعی بتوان فرد را از نظر روانی مالی ، شغلی ، بهداشتی و اجتماعی حمایت نمود به افزایش گستره این مواد منجر خواهد شد .
هـ -توسعه  صنعتی جامعه ، فقدان مهارت کافی ، کمبود فرصت های شغلی و محرومیت  اقتصادی :  توسعه صنعتی ، جوامع را به سمت شهری شدن و مهاجرت از روستاها به شهرها سوق می دهد .
مهاجرت باعث می شود تا فرد با موانع جدیدی برخورد نماید و در صورت ناکامی و ناآگاهی به مصرف این گونه مواد روی آورد . (رحیمی موقر و همکاران، ۱۳۷۶).
۵-مراحل اعتیاد
اعتیاد به هر شکلی که باشد معمولا طی یک دوره سه مرحله ای انجام می گیرد:
۱- مرحله آشنایی :  در این مرحله شخص در اثر مسامحه یا تشویق دیگران یا میل به انجام یک کار تفریحی یا کنجکاوی یا علل دیگر مانند کسب لذت با مصرف مواد مخدر آشنا می شو د.
۲- مرحله میل به افزایش مصرف مواد : در این مرحله بدن هر روز به دریافت مواد بیشتر نیاز پیدا می کند بعد از مدتها استفاده نامرتب از مواد مخدر شخص دچار شک وتردید می شود و برای رهایی از آن دست به مبارزه با امیال خود می زند .
۳- مرحله اعتیاد (بیماری ): در این مرحله بعد از شک و تردید  و شاید مدتی ترک اعتیاد شخص سرانجام به مرحله اعتیاد واقعی می رسد که اگر مواد مخدر بدون رعایت ترتیبات لازم ناگهان قطع شود نشانه های سندرم محرومیت بروز می کند.
۶-عوارض اعتیاد
۱- عوارض جسمی
اگر مصرف روزانه شخص معتاد متوقف گردد پس از گذشت ده تا دوازده ساعت عوارض جسمی و ناراحتی های عصبی ، اضطراب ، بی قراری ، عطسه ، ریزش مکرر آب از بینی و چشم ، ناراحتی عضلانی ، فشار شدید در ستون فقرات ، دل درد و دل پیچه ، بی اشتهایی ، استفراغ مکرر ، لاغری و کاهش وزن نمودار می گردد.
۲-عوارض  روانی
شخص معتاد فاقد تعادل روانی است و لاابالی گری عدم توجه به اصول و مقررات جامعه ، تسلیم شدن در برابر پیشامد ها، ضعف اراده ، بی توجهی به مسئولیت های فردی و اجتماعی از خصوصیات رفتاری او به شمار میآید .
معتادان از لحاظ عاطفی، نابالغ ، عصیانگر ، بی قرار و دارای احساسات خصومت زا هستند افرادی مضرابند که احساس بی کفایتی و تنهایی می کنند به این واکنش ها و تمایلات پسیکونوروتیک و پسیکوپاتیک  را می توان در آنها تشخیص داد اصل اتکای روانی مقدم بر تاثیر اعتیاد بر جسم است زیرا شخص معتاد پیش از آنکه تعادل جسمانی خود را از دست بدهد تعادل  روانی خود را تا رسیدن به دارو از دست می دهد.
۳-عوارض اجتماعی
معتادان نه تنها مولد و سازنده نیستند بلکه مصرف کنندگانی هستند که غیر از ضرر اجتماعی، هنری ندارند فرد معتاد نسبت به اعضای خانواده خود احساس مسئولیت نمی کند موقعیت اجتماعی اومتزلزل است به دیگران اعتماد ندارد برآوردن نیازهای خود را مقدم بردیگران می داند روابط اجتماعی او بسیار سطحی وتصنعی است و به ندرت  می تواند پیوند های مستحکم عاطفی و وفاداری و تعهد داشته باشد چنین فردی فقط برای کسی  که بتواند برای او مواد مخدر تهیه کند اهمیت قایل است بدین ترتیب ارتکاب جرائم معتادان به علت ضعف روابط انسانی روز به روز بیشتر می شود و به همین دلیل اعتماد عمومی واهمیت اجتماعی به خطر می افتد، زیرا بیشتر معتادان برای تامین مخارج مصرف مواد مخدر خود به راه های نادرستی نظیر دزدی ، تجاوز به دیگران ، وآدمکشی روی می آورند .
۴- انواع مواد
۷-۱ – مواد افیونی
مواد افیونی    از گیاه خشخاش    به دست می آیند و تضعیف کننده سیستم عصبی مرکزی می باشند مهمترین این مواد عبارتند از :  تریاک ، شیره ، و سوخته تریاک ، کدئین ، پروتئین ، مرفین ، مپریدین ومتادون
آثار مصرف مواد افیونی
۱- تغییرات روانی یارفتاری ( ابتدا سرخوشی و سپس بی تفاوتی ، کج خلقی ، پرخاشگری ، بی قراری و . . )
۲- تهوع واستفرغ
۳- کاهش احساس درد
۴- احساس گرما  ، گر گرفتن ، خارش بینی
۵- سنگینی دست و پا و رخوت
۶- خشکی دهان
۷- کاهش فشار خون
۸- انقباض مردمک
۹- انقباض عضلات
۱۰-افت عملکرد شغلی و اجتماعی
مصرف طولانی مواد افیونی نیز عوارض زیر رادر پی دارد :
۱- اعتیاد
۲- یبوست طولانی
۳- تیره شدن رنگ پوست
۴- کاهش میل جنسی
۵- بهم خوردن دوره های قاعدگی در زنان
۶- اختلال نعوظ درمردان
۷- کاهش وزن و سوء تغذیه
۸- پایین آمدن سطح سلامتی به علت بی توجهی به وضعیت بهداشتی
۹- تغییر ساعات خواب وبیداری
۱۰-افسردگی
۱۱-عوارض تزریقی و ریوی
علائم ترک مواد افیونی :
پس از اعتیاد به مواد افیونی قطع ناگهانی مصرف آنها باعث بروز علائم ناخوشایندی می شود که ۶ تا ۸ ساعت پس از آخرین بار مصرف، ظاهر می گردد و تاده روز باقی می ماند اوج شدت علائم در روزهای دوم و سوم پس از قطع به چشم می خورد :
- درد استخوانی و عضلات
- دل پیچه و اسهال
- آبریزش از چشم وبینی
- عطسه ، سکسکه و خمیازه
- سیخ شدن موهای بدن و احساس سرما و لرز
- بی قراری
- عصبانیت و پرخاشگری
۷-۲- مواد توهم زا  
مواد توهم زا، دسته ای مواد هستند که سبب ایجاد تغییرات در خلق و ادارک می شوند و سردسته این گروه از مواد (ال . اس . دی )    است تحمل نسبت به این داروهاخیلی سریع و پس از ۲ تا ۴ روز مصرف مستمر پدید میآید .
مواد توهم زا وابستگی جسمانی بوجود نمی آورند و با قطع مصرعواف  آنها علائم ترک ظاهر نمی شود اما وابستگی  روانی شدیدی در فرد به وجود می آورد.
آثار مصرف ال . اس . دی
-تغییرات روانی یا رفتاری ( اضطراب ، ترس از دیوانگی ، افکار پارانوئید،  اختلال قضاوت ،  رفتارهای خود آزارانه و حتی خود کشی ) واکنش پانیک ، اختلال ادراکی ( مسخ شخصیت، توهم، خطای حسی در ادراکات مثل شنیدن رنگ ها و یا دیدن صداها)
- اختلال  تعادل
- افت عملکرد شغلی و اجتماعی
۷-۳- آمفتامین ها 
آمفتاتین ها گروهی از داروها هستند که به لحاظ ساختمانی با ناقل های عصبی  نورایی نفرین و دوپامین مربوطند و به نام داروهای مقلد سمپاتیک یا محرک سیستم عصبی مرکزی نیز معروفند .
آثار مصرف آمفتامین ها
- تغییرات رفتاری یا روانی ( سرخوشی ، اضطراب ، و بی قراری ، عصبانیت ، اختلال قضاوت )
- اتساع مردمک
- تغییرات فشار خون
- لرز
- تهوع و استفراغ
- اختلال  در عملکرد شغلی و اجتماعی
۷-۴- فن سیکلیدین
فن  سیکلیدین (p.c.p)  نیز نوعی مواد مخدر است  که مصرف آن  عوارض زیر را به دنبال دارد :
- تغییرات رفتاری یا روانی ( سرخوشی و احساس خوشایند غوطه وری و سرعت ، بی قراری ، اختلال قضاوت )
- سفتی عضلات
- کاهش واکنش  به تحریکات دردناک
- دیس آرتری
- آتاکسی
- نیستاگموس
- افزایش فشار خون
- بلند شنیدن صداها (رحیمی موقر و همکاران ، ۱۳۷۶)
۸- نظریه ها
اینک این مسئله که اعتیاد به کدام یک از علوم مربوط می شود خود یکی از مباحث روز شده است بعضی از پزشکان  اعتیاد را یک بیماری زیستی و بیولوژیک برخی جامعه شناسان آن را ناهنجاری اجتماعی ، عده ای از روان شناسان به اعتیاد با رویکرد روان شناختی و شماری از حقوق دانان اعتیاد را جرم و معتاد را مجرم می دانند و هرگروه از بعدی خاص به فکر حل این مشکل بر آمده اند .
واقعیت این است که اعتیاد را باید به صورت معضلی چند بعدی نگریست و عوامل و راه حلها را در سطوح خرد میانه و کلان جستجو کرد. (ماهنامه سراب، شماره ۹، شهریور ۱۳۷۸)
۸-۱ – نظریه روانکاوی
در مقالات روانکاوی، رفتار معتاد به مواد مخدر بر حسب تثبیت لیبیدویی، با پسرفت به سطوح پیش تناسلی ، دهانی ، یا حتی سطوح ابتدایی تر رشد روانی ، جنسی توصیف شده و بیش از همه روی حالت دهانی تاکید شده است از سوی دیگر ضرورت توضیح روابط سوء مصرف دارو، دفاع، کنترل تکانه ، اختلالات عاطفی و مکانیسم های انطباقی منجر به انحراف اخیر در فرموله کردن پویشی با تاکید بر روان شناسی ایگو گردیده است.
همچنین اغلب تصور می شود که پاتولوژی شدید ایگو با سوء مصرف مواد مخدر رابطه دارد و حاکی از آشفتگی های عمیق مربوط به رشد می باشد .
رابطه بین ایگو وعواطف نیز به عنوان یک مسئله کلیدی همواره مطرح بوده است.
۸-۲- نظریه های روانی – اجتماعی و روان پویشی
نظریه های متعدد روان پویشی در مورد سوء مصرف مواد در ۱۰۰ ساله اخیر رواج یافته اند و از منظرهای گوناگون  به این مسئله پرداخته اند .
در نظریه  های کلاسیک سوء مصرف  مواد، معادل استمنا و یک مکانیسم دفاعی در مقابل تکانه های همجنس گرایانه یا تظاهری از پس رفت دهانی تلقی می شد، امادر فرمول بندی های روان پویشی  اخیر بر رابطه بین مصرف مواد  و افسردگی تاکید می گردد و مصرف این مواد بازتاب اعمال مختل ایگو معرفی می شود در رویکردهای روان پویشی به احتمال ارتباط سوء مصرف  مواد با بی ثباتی دوران کودکی فرد نیز اشاره می گردد و پژوهش های زیادی هم اختلالات شخصیت را پیدایش وابستگی به این مواد ربط ندارند .
اما در مجموع در شمار کمی از نظریه های روانی اجتماعی به نقش خانواده و جامعه در گرایش به مواد مخدر تاکید شده است چون دلایل چندان محکمی برای قائل شدن به یک نقش اجتماعی در پیدایش الگوهای سوء مصرف مواد و وابستگی به مواد وجود ندارند.
 امروزه روزنامه ها مملو از حکایات تکان دهنده د رمورد چگونگی  نفوذ فرهنگ استعمال مواد مخدر به ویژه در نواحی فقیر شهری است این مقالات نشان می دهند که چگونه کودکان در سنین بسیار پایین با دنیای این مواد آشنا می گردند اما با وجود این چندان موید تاثیر فشار اجتماعی بر کودکان جهت سوء مصرف مواد یا وابستگی به آنها نیستند و بیشتر بر سایر عوامل اشاره دارند .
۸-۳- نظریه های رفتاری
بعضی از نظریه های سوء مصرف مواد مخدر بر رفتار مواد طلبانه افراد تاکید کرده اند تا علائم جسمی وابستگی به بیان دیگر در مدل  رفتاری نمی توان بر وجود علائم ترک یا تحمل متکی بود چراکه سوء مصرف بسیاری از مواد با پیدایش وابستگی فیزیولوژیکی همراه نیست .
بعضی از پژوهشگران در پی یافتن آن بوده اند که کدام اصول رفتاری عمده در ایجاد رفتار مواد طلبانه موثرند و یافته های آنان نشان داده است که زمینه های تقویت مثبت و اثرات نامطلوب بعضی از مواد در درجه اول اهمیت قرار دارند به طوری که در بیشتر موارد سوء مصرف با تجربه مثبت پس از نخستین بار مصرف که به عنوان یک تقویت کننده برای رفتار مواد طلبانه عمل می کند  تداوم می یابد .
البته بسیاری از مواد نیز با اثرات نامطلوب همراه هستند که در این صورت در جهت کاهش رفتار مواد طلبانه عمل می کنند.
 همچنین شخص باید قادر به تفکیک ماده سوء مصرف با سایر مواد باشد و تقریبا  تمام رفتارهای مواد طلبانه او با نشانه های دیگری که ممکن است باتجربه مصرف دارو همراه گردند. رابطه دارند
۸-۴ – نظریه  های ژنتیک
قرائن محکم به دست آمده از مطالعه فرزند خوانده ها و دوقلوهایی که جدا از هم بزرگ شده اند حاکی از آن  است که در علت سوء مصرف الکل یک جزء  ژنتیک وجود دارد امادر سایر انواع سوء مصرف  مواد یا وابستگی به مواد وجود یک الگوی ژنتیک  چندان قطعیت  ندارد با وجود این در بعضی از مطالعات یک پایه ژنتیک  برای وابستگی و سوء مصرف  مواد غیرالکلی یافت شده است محققین به تازگی از روش یکی مورفسیم طولی قطعات عدود شده  در مورد سوء مصرف  و وابستگی مواد استفاده کرده اند و گزارش های معدودی از روابط (rfi,p)   منتشر شده شده است. (پور افکاری، ۱۳۷۸، جلد دوم).
۸-۵- نظریه های فور وشیمیایی
امروزه پژوهش گران برای اکثر مواد سوء مصرف -به استثنای الکل- نوعی ناقل های عصبی یا گیرنده های ناقل عصبی که مواد بر آنها موثراند، شناسایی  کرده اند .
به عنوان مثال ترکیبات تریاک برگیرنده های تریاک اثر می کنند.  بنابراین در کسی که فعالیت افیونی درون زا کم است (سطح اندورفین ها ) پایین یا فعالیت آنتاگونیستی  افیونی  درون زا خیلی بالاست ) خطر ابتلا به وابستگی به ترکیبات تریاک بیشتر می باشد اما بعضی از پژوهشگران این نوع فرضیه را nv مطالعات خود تضعیف  می کنند حتی در کسی که کارکرد گیرنده درون زا در او کاملا طبیعی و غلظت ناقل های عصبی بهنجار است.
از سوی دیگر مصرف طولانی یک ماده مورد سوء مصرف ممکن است سیستم های گیرنده را در مغز تعدیل نماید به طوری که مغز برای حفظ تعادل خود حضورماده برون زا  طلب می کند چنین فرایندی در سطح گیرنده مرکزی    می باشد . با این وصف، اثبات تعدیل میزان آزاد شدن ناقل عصبی و عمل گیرنده های ناقل عصبی دشوار است و پژوهش های جدید بر تاثیر مواد بر سیستم  پیام برنده دوم و تنظیم ژن متمرکز می باشد. ( در این قسمت طرح صفحه ۱۳ باید درج گردد.)
۸-۶ دیدگاه سنخ شناسی
به نظر طرفداران این دیدگاه از پیش  نمی توان عامل یا عواملی را علت آسیب های اجتماعی به شمار آورد بلکه آسیب های اجتماعی - و از جمله اعتیاد- در خصوص تیپ های معین افراد
منبع : pezeshk.us

مقدار زياد نيکوتين NNAL در ادرار افراد سیگاری ، خطر ابتلا به سرطان ريه را افزایش می دهد

مقدار زياد نيکوتين NNAL در ادرار افراد سیگاری ، خطر ابتلا به سرطان ريه را افزایش می دهد


عامل اصلي ايجاد سرطان در سيگار مشخص شد
دانشمندان دو ماده در توتون سيگار کشف کردند که مستقيما به سرطان ريه منجر مي‌شود.
  دانشمندان اعلام کردند: افراد سيگاري که مقدار زيادي از نيکوتيني به نام NNAL در ادرار آنها وجود داشت دو برابر از ساير سيگاري‌هايي که اين مقدار در ادرار آنها کم بود احتمال خطر ابتلا به سرطان ريه را داشتند.
سيگاري‌هايي که هم مقدار زياد NNAL و هم يک نوع نيکوتين ديگر به نام کوتينين در ادرار آنها موجود است، هشت برابر بيش از سايرين احتمال ابتلا به سرطان را دارا بودند. بنابراين اين موضوع مي‌تواند دليل ابتلاي بعضي از سيگاري‌ها به سرطان را توضيح دهد.
بر اين اساس از هر ۱۰ سيگاري يک نفر به سرطان ريه مبتلا مي‌شود.
اين تحقيق روي ۵۰ زن و مرد ۴۵ تا ۴۷ ساله به انجام رسيد و مشخص شد: سيگاري‌هايي که سطح NNAL در آنها متوسط بود ۴۳ درصد بيشتر از افرادي که سطح NNAL در آنها کمتر بود به سرطان ريه مبتلا شدند.

منبع : pezeshk.us

علل اعتیاد و درمان اعتیاد و پیشگیری از اعتیاد

اعتياد از مسائل اساسي انسان امروزي است . در DSM- IV منظور از اختلالات مرتبط با مواد دامنه اي از مشكلات مربوط به سوء استفاده از موادي مانند الكل ،‌ هروئين و غيره است كه تغييراتي را در تفكر ،‌احساس و رفتار فرد بوجود مي آورد . سوء استفاده از مواد معمولاً مشكلات اجتماعي ،‌شغلي ، خانوادگي و جسماني را باعث مي گردد . مواد از طريق تعامل با انتقال دهنده هاي عصبي در انجام فعاليتهاي به هنجار مغزاختلال ايجاد مي كنند . همچنين مواد مراكز پاداش مغز را تحت تأثير قرار مي دهند . در مورد سبب شناسي اعتياد عواملي مانند درهم ريختگي اجتماعي ،‌ فشار همسالان ، خانوادگي ، ژنتيكي ،‌مشكلات هيجاني و رواني در نظريه ها و تحقيقات مطرح شده است . براي كنترل اعتياد راهبردهاي قانوني ، راهبردهاي تربيتي و راهبردهاي درماني را مي توان عنوان كرد.
اعتياد يكي از مشكلات اساسي جوامع امروزي است . كشور ما بدليل شرايط خاص جغرافيائي ، سياسي ،‌اجتماعي ،‌فرهنگي شرايط مستعدي را براي روي آوردن جوانان
به اعتياد داراست . برهمين اساس يكي از تلاشهاي مسئولين نظام بعد از پيروزي انقلاب اسلامي مبارزه جدي با مواد مخدر بوده است . هرچند كه در ابتدا مبارزه با اين مشكل اساسي به صورت برخورد قانوني بوده است ، اما بدليل ناكار آمد بودن اين روشهاي قانوني در سالهاي اخير توجه به سوي درمان و پيشگيري از اعتياد از طريق شناخت عوامل بوجود آورنده و استفاده از روشهاي علمي معطوف شده است. در جديدتربن تقسيم بندي اختلاف رواني DSM- IV از اختلالات مرتبط با مواد نام برده شده است . منظور از اختلالات مرتبط با مواد  دامنه اي از مشكلات مرتبط با استفاده و سوء استفاده از داروهاي مانند الكل ، كوكائين ،  هروئين و ديگر موادي است كه افراد براي تغيير در نحوه تفكر ، احساس و رفتار خود، استفاده مي كنند. اين مشكلات هزينه هاي فوق العاده انساني ، مادي و اقتصادي دارند( دوراندو بارلو، ۱۹۹۷) در تعريف سوء استفاده از مواد دوراند و بارلو ۱۹۹۷ چنين عنوان كردند الگويي از استفاده از مواد روان گردان كه منجر به آشفتگي يا ضايعة مهمي در نقش هاي اجتماعي و شغلي و موقعيتهاي حساس گردد.
بر اساس مطالعه مؤسسه تحقيق اجتماعي (  ISR ) در آمريكا استفاده از مواد در دهه ۷۰ و اوايل دهه ۸۰ در آمريكا افزايش چشمگيري داشته است اما از سال ۱۹۹۳ كاهش در استفاده از مواد را نشان مي دهد. ( به نقل از سيگل و سنا، ۱۹۹۷) همچنين بر اساس گزارش دپارتمان خدمات سلامتي و انساني آمريكا۵  درسال ۱۹۹۵ در بين سالهاي ۱۹۷۹تا ۱۹۹۴ استفاده از داروهاي غير قانوني از ۷/۱۳% در كل جمعيت به ۸/۵% در سال ۱۹۹۴ رسيده است ( به نقل از دوراند و بارلو، ۱۹۹۷ ) چنين آماري حكايت از روشهاي پيشگيرانه مؤثري در طول اين دوره دارد.
 در گذر از تاريخ اعتياد سه ديدگاه در مورد اعتياد وجود دارد، اعتياد به عنوان يك عمل غير اخلاقي۶ ،  بر اساس اين ديدگاه اعتياد به مواد بدليل اثراتي كه از خود به جا
مي گذارند عملي غير اخلاقي است و گناه محسوب مي شود. محققين در اين ديدگاه اعتياد را يك عمل ارادي تلقي مي كردندكه فرد بايستي از آن اجتناب كند . در ديدگاه دوم اعتياد  به عنوان يك بيماري۷ تلقي مي شود. بر اساس اين ديدگاه كه بيشتر جنبه پزشكي دارد فرد بدليل شرايط بيولوژيكي خود مانند زمينه هاي ژنتيكي آمادگي براي اعتياد را دارد ، و بنابراين اعتياد خارج از اراده فرد است. اما بر اساس ديدگاه سوم اعتياد يك رفتار غير انطباقي۸ است . بنابراين همانطوريكه رفتارهاي ديگر آموخته مي شوند، رفتارهاي اعتيادي نيز آموخته مي شوند . بنابراين شرايط محيطي ، خانوادگي، اجتماعي،  و رواني فرد باعث رفتارهاي اعتياد آور مي شوند( تومبس۹،۱۹۹۴).

هر چند كه در كشور ما ديدگاه عمل غير اخلاقي در مورد استفاده از الكل وجود دارد و چنين ديدگاهي بدليل شرايط مذهبي جامعه باعث كاهش چشمگير استفاده از اين ماده شده است اما در مورد ساير مواد چنين ديدگاهي وجود ندارد . در حال حاضر  ديدگاه سوم كه مي توان آنرا ديدگاه روان شناختي ناميد بيشترين توجه را در زمينه ها شناخت عوامل ، درمان و پيشگيري در سراسر جهان به خود معطوف داشته است.
اثرات اساسي داروها
 داروها چه اثراتي دارند كه باعث وابستگي افراد به آنها مي شود . داروهاي روان گردان مختلف داراي اثرات متفاوتي هستند. اما آنچه كه اثرات مختلف اين داروها را بوجود مي آورد تعاملي است كه اين داروها با انتقال دهند هاي عصبي۱ بوجود مي آورند و ازاين طريق شرايط تبادلات شيميايي مغزوسيستم عصبي را تغيير مي دهند.از نظر روز نهان و سليگمن ۲( ۱۹۸۹ ) سه عامل اثرات و توانايي داروها را در ايجاد تغييرات تحت تاثير قرار مي دهد:
۱) محل تجويز دارو، مثلاً داروهاي كشيدني بدليل اينكه سريع تر به مغز مي رسند اثر بيشتري دارند تا داروهاي كه از طريق دهان خورده مي شوند.
۲) تواناي دارو در ورود به مغز يا به عبارت ديگر هر چه دارو سريع تر بتواند از سد خوني – مغزي۳ عبور كند ، سريع تر هم مي تواند عمل كند مثلاً هروئين از مرفين سريع تر از سد خوني - مغزي عبور مي كند.
۳) نرخي كه يك دارو نا فعال مي گردد، طول مدت اثر داروها به نرخ نا فعال شدن دارو بستگي دارد، نرخ نا فعال از طريق نيم زندگي ۴محاسبه  مي شود.يعني مدت زمان كه طول مي كشد تا ۵۰ در صد دارو از بدن دفع گردد. هروئين از داروهايي است كه نيم زندگي كمي دارد و به همين دليل مسموميت با اين دارو سريعتر و علائم ترك
شديد تري دارد.
 اما داروها چگونه با انتقال دهنده هاي عصبي تعامل برقرار مي كنند . داروها يا اثرات انتقال دهند ه هاي عصبي را تسهيل۵ ، يا بازداري۶ ، و يا اثرات مشابه با انتقال
دهنده هاي عصبي بوجود مي آورند.( روز نهان ، سليگمن، ۱۹۸۹ ، دوراند و بارلو ، ۱۹۹۷، تومبس، ۱۹۹۹) مثلاً در مورد داروي كوكائين شكل (۱-۱) چگونگي تعامل اين دارو و با انتقال دهنده عصبي دوپامين را نشان مي دهد. مرحله (۱) مصرف كننده با كشيدن ، ملكولهاي كوكائين را وارد ريه هاي خود مي كند. مرحله (۲)‌كوكائين مانند اكسيژن وارد جريان خون شده و به مغز مي رسد. مرحله (۳) ملكولهاي كوكائين برروي ً راه عصبي لذّت ً ۷در سيستم ليمبيك۸ عمل مي كنند ، اين عمل در محل سيناپس بين نرونها صورت مي پذيرد. مرحله (۴) بطور طبيعي در بين اين نرونها انتقال دهنده عصبي دو پامين ، پيامها را از سلول پيش سيناپسي به سلول پس سيناپسي منتقل مي كند،پس از آزاد سازي دو پامين از سلول پيش سيناپسي، روي گيرنده هاي موجود در سلول پس سيناپسي قرار مي گيرد و باعث ايجاد پتانسيل پس سيناپسي در سلول پس سناپسي ميگردد . اما پس از آن ملكول ها دوباره براي استفاده مجدد به سلول پيش سيناپسي بر مي گردند. مرحله ۵ ) ملكولهاي كوكائين راه برگشت دو پامين را از طريق مسدود كردن كانالهاي سلولهاي پيش سيناپسي مسدود مي كنند و بنابراين مقدار بيشتري دوپامين در فضاي سيناپسي باقي مي ماند. اين فرايند باعث تحريك بيشتر و احساس خوشي در فرد مي گردد . ( دوراند ، بارلو،۱۹۹۷، گراهام،۱۹۹۰ )
 در ارتباط با مواد افيوني۱ ( ترياك و مشتقات آن) در سال ۱۹۷۳ كشف شده كه در مغز پستاندران گيرنده هايي براي اين مواد وجود دارد( روز نهان و سليمگن ، ۱۹۸۹) . تحقيقات بعدي نشان داد در مغز موادي وجود دارد شبيه به مواد افيوني ، اين مواد كه اندروفين ها۲ ناميده مي شوند داراي انواع مختلفي بوده كه از نوع شناخته شده آنها انكفالين هاو فاصله بتا۳- اندروفين ها۴ هستند اين مواد بطور طبيعي در شرايط استرسي براي جلوگيري از درد بدن و هيجان ترشح مي شوند . مواد افيوني به گيرند هاي اندروفين ها در مغز مي چسبند و آنها را اشغال مي كنند. بدين طريق احساس آرامش و خالي از درد بودن ايجاد مي كنند. ( روزنهان و سليگمن،۱۹۸۹) انتقال دهنده هاي عصبي ديگري نيز كه در سيستم مزولمبيك وجود دارند مانند سروتونين۵ ، آمفتامين۶، گلوتمت۷، و گابا۸، با داروهاي روان گردان در تعامل هستند. اين انتقال دهنده هاي عصبي در مركز پاداش۹ در سيستم مزولمبيك وجود دارند و احساس لذت و خوشايندي را در ارگانيزم به وجود مي آورند ، و باعث مي گردند كه ارگانيسم در كارها كه حافظ زندگي است مانند خوردن و توليد مثل درگير شود. ( ژولين ، ۱۹۹۸). بنابراين به نظر مي رسد كه احساسات خوشايندي كه داروها در فرد بوجود مي آورند به عنوان يك عامل اعتياد محسوب مي گردد.
چرا افراد از داروها استفاده مي كنند

در بحث سبب شناسي اعتياد از عوامل مختلفي صحبت شده است و نظريه هاي مختلفي نيز در اين مورد مطرح است . سيگل و سنا ، ۱۹۹۷ عوامل گرايش به اعتياد
را به صورت ذيل مطرح كرده اند : درهم ريختگي اجتماعي۱، فشار همسالان۲،  عوامل خانوادگي ۳، عوامل ژنتيكي ۴ ، مشكلات هيجاني۵ ، سندرم مشكل رفتاري۶، انتخاب منطقي۷. درهم ريختگي اجتماعي كه شامل فقر ، شرايط نامناسب اجتماعي ، احساس درماندگي مي گردد . همچنين احساس بي عدالتي ، بي هويتي ،
عزت – نفس پائين ، شرايط اقتصادي ضعيف و زندگي در محل هاي آلوده به عنوان علل اعتياد مطرح شده است . بوم و برونس۸(۱۹۹۳) عنوان كردند كه ۸۰% افراد
بي خانمان افرادي هستند كه بيمار رواني ، يا سوء استفاده كننده از مواد و يا داراي سابقه جنائي هستند ( نقل شده از دوين و رايت ۹، ۱۹۹۷) تحقيقات نشان مي دهد كه
سوء استفاده از مواد ارتباط نيرومندي با رفتارهاي ً بهترين دوستانً فرد خصوصاً هنگامي كه نظارت والدين ضعيف و يا وجود نداشته باشد ، دارد( ديشون، كاپالدي، اسپراكلن ولي۱۰،۱۹۹۵) در يك مطالعه توسط مك بريد ، جوي ، سيمپسون ۱۱(۱۹۹۱) بر روي ۱۱۰ آمريكائي مكزيكي ( سن ۱۳- ۱۷ سال) انجام گرفت مشخص گرديد كه ارتباط با همسالان منحرف قوياً با استفاده از الكل و دارو مرتبط است. در يك مطالعه توسط رجايي(۲۰۰۰) در مشهد بر روي ۴۷۴ دانش آموز صورت گرفت مشخص گرديد كه از بين عوامل خانوادگي ، همسالان، مدرسه، رسانه هاي گروهي، عامل انحراف همسالان بيشترين همبستگي را با رفتارهاي انحرافي دانش آموزان دارد.
در ارتباط با عامل خانواده ، بررسي منابع نشان مي دهد كه چهار زمينه خانوادگي در شكل گيري رفتارهاي انحرافي نقش دارند.
از هم گسيختگي خانوادگي۱ ، تضاد خانوادگي۲ ، غفلت خانوادگي۳، و انحراف خانوادگي۴. با اين حال در اكثر موارد اين زمينه ها با يكديگر تعامل برقرار مي كنند. مثلاً در يك خانواده منحرف احتمال تضاد و يا غفلت هم وجود دارد. ( سيگل و سنا،۱۹۹۷، بلك برن،۱۹۹۳) . در ارتباط با از هم گسيختگي خانوادگي تحقيقات زيادي انجام شده است . مثلاً فراستنبرگ و سيلتزر۵(۱۹۸۶) و هترينگتون۶ (۱۹۸۷) عنوان كردند كه طلاق خطر مشكلات رفتاري را در كودكان بالا مي برد ( به نقل از كاپالدي و پاترسون ۷، ۱۹۹۱ ). در مطالعه اي توسط برودي ۸وفورهند۹ (۱۹۹۳) كه بر روي ۸۰ نوجوان انجام دادند ، عنوان كردند كه تضاد بين نوجوان – مادرمي تواند استفاده از الكل را پيش بيني كند ، و طرد- پذيرش از طرف مادر مي تواند هم استفاده از دارو و هم گرايش به طرف همسالان منحرف را پيش بيني كند. در مطالعه اي ديگر توسط تولان۱۰، لوريون۱۱(۱۹۸۸) در يك نمونه ۳۳۷ نفري بر روي نوجوانان دريافتند كه تضادهاي خانوادگي نقش مهم تري را در رفتارهاي بزهكارانه دارند( نقل شده از هنگلر۱۲‌،۱۹۸۹) وارن۱۳ و جانسون۱۴ (۱۹۸۹) عنوان كردند نوجواناني كه بوسيله والدين خود مورد غفلت قرار گرفته اند و يا فقدان صميميت خانوادگي داشتند احتمال بيشتري داشت كه درگير بزهكاري و خلاف هايي مانند فرار از خانه و مدرسه و استفاده از داروها شود ( به نقل از سيگل و سنا، ۱۹۹۷) علاوه بر اين در مطالعات خودـ گزارشي ۱۵از رفتارهاي انحرافي(هيرشي۱۶،۱۹۶۹) نيز جوانان روابط كمتر ،  تضاد زياد ، اعتماد كمتر، و صميميت پائين را با والدين گزارش كردند.
شواهدي وجود دارد كه فرزندان والدين الكليك احتمال بيشتري دارد كه مشكلات رواني اجتماعي مانند سوء استفاده از مواد داشته باشند. ( باررا۱۷، لي۱۸، چسين۱۹، ۱۹۹۳، بنت۲۰، ولين۲۱، ريس۲۲، ۱۹۸۸ ، جانسون۲۳، لئونارد۲۴ و جاكوب۲۵، ۱۹۸۹، ميلرو۲۶ يانگ۲۷ ، ۱۹۷۷ ، پاركر۲۸ و هار فورد۲۹ ، ۱۹۸۸ ، ‌شوكيت۳۰ واسوني۳۱،۱۹۸۷ ،‌واپيل۳۲ ونوبل۳۳، ۱۹۹۱ , ؛ نقل شده  از آمود و۳۴  وگريفن۳۵ ، ۱۹۹۷ ) .  مك كورد (۱۹۸۶)  دريافت كه انحراف والدين هنگامي كه با پرخاشگري والدين و تضاد آنها تركيب مي شود ، بيشترين اثر را دارد و هنگامي كه پدر براي مادر احترام قائل مي شود و به كودك محبت مي كند اثر آن نسبتاً كم مي شود ( نقل شده از بلك برن ، ۱۹۹۳ ).
 در ارتباط با تاثير عوامل ژنتيكي بر روي استفاده از مواد نتايج متناقضي بدست آمده است . در تحقيقي كه بوسيله تسانگ ۱و ديگران (۱۹۹۸) برروي ۳۷۳/۳ دوقلوي
مرد در ويتنام انجام گرفت با توجه به كارهاي آماري درصدهاي را براي تاثيرات عوامل ژنتيكي ، محيط خانوادگي و محيط غير خانوادگي بر روي داروهاي مختلف گزارش داد. اين درصدها در يك مدل آماري از آسيب پذيري۲ بيان گرديد كه در جدول ۱-۱ براي هريك از داروها مشخص گرديده است . جدول ۱-۱ .
تأثير عوامل ژنتيكي ، محيط خانوادگي ، محيط غيرخانوادگي برروي سوء‌استفاده از مواد
اقتباس از ستانگ وديگران ( ۱۹۹۸ ).

 در سال ۱۹۹۰ بلوم۳ و همكارانش عنوان كردند كه ژني را كه عامل الكليسم است را كشف كردند . آنها بريك ژن واحد كه عامل گيرنده نوع۲D   براي دوپامين بود تائيد كردند . گيرندهاي ۲D كه هستة اكومنبس۴ كه يك مركز لذت در مغزاست و همچنين در مكانهاي ديگري كه در پاداش درگير هستند وجود دارند . اما بلافاصله پس از گزارش بلوم و همكارانش محققين ديگر ( براي مثال بولوس ۵و ديگران ، ۱۹۹۰  جيجمن ۶ديگران ، ۱۹۹۴ ، پاراسين ۷و ديگران ، ۱۹۹۱ ) . وجود چنين ژني را رد كردند . ( نقل شده از تومبس،۱۹۹۹ ). در مطالعه مشاركتي در مورد اثر ژنها در الكليسم ۸( COGA ) كه يك پروژه ۶۰ ميليون دلاري است كه توسط مؤسسه ملي سوء استفاده از الكل و الكليسم۹ (NIAAA )صورت مي گيرد درتحقيقات اوليه (ريچ و ديگران۱۰،۱۹۹۸ )عنوان شده است كه الكيسم يك پديده تك ژني نيست . بلكه احتمال دارد كه چند ژني۱  باشد . همچنين شواهدي براي ژن گيرنده هاي ۲ Dدو پامين پيدا نشده است . به نظر مي رسد كه ويژگيهاي ژنتيكي ممكن است ريسك الكليسم را افزايشي و يا كاهش دهد ( به نقل از تومبس ، ۱۹۹۹ ).
مشكلات هيجاني و زمينه هاي شخصيتي نيز در روي آوردن جوانان به اعتياد و مطرح شده است . براساس ديدگاه روانكاوي استفاده از مواد به جوانان كمك مي كند ،‌تا تكانه ها و نيازهاي ناخود آگاه خود و تحت كنترل در آورند ( پاول۲ ، ۲۰۰۰ )  بعضي از روانكاوان معتقدند جوانان كه مشكلات خود را دروني مي سازند ممكن است از مواد و الكل براي كاهش احساس عدم كفايت و ناايمني خود استفاده كنند ( سيگل و سنا،۱۹۹۷). همچنين بسياري از جوانان به خاطر چيره شدن با استرس به استفاده از مواد روي  مي آورند . رودز۳ و جيسون ۴، ۱۹۹۰ ، ويندل و ويندل۵ ،‌۱۹۹۶ ، نقل شده از كيل۶  و كاوانگه۷ ،‌ ۲۰۰۰ )‌ . علاوه براين بر اساس فرضيه انحراف بلوغي ،‌در زمان بلوغ به دليل شرايط هيجاني و استرسي در نوجوانان آمادگي براي مشكلات سازگاري و روي آوردن به استفاده از مواد فراهم مي گردد ( براي مثال بروكس۸ – گان و پيترسن۹ و ايكورن۱۰ ، ۱۹۸۵ ، كاسپي۱۱ و موفيت۱۲ ، ۱۹۹۱ نقل شده از تيشان۱۳ و ديگران ، ۱۹۹۴ ).
 مطالعات نشان مي دهد كه ۲۵ درصد تا ۴۰ درصد از بيماراني كه براي درمان سوء استفاده از مواد مراجعه كردند گزارشي از ضربه رواني داشته اند و همچنين به طور معني داري داراي علائم اختلال پس از سانحه رواني (PTD ) ۱۴ را از خود نشان مي دهند ( زلوتونيك ۱۵و همكاران ، ۱۹۹۷) . همچنين اين اعتقاد وجود دارد كه افراد معتاد ويژگيهاي رفتاري سايكو پاتيك۱۶ را از خودنشان مي دهند و داراي شخصيتي هستند كه گاهي آنها را شخصيت مستعد – اعتياد۱۷ مي نامند( پلات و پلات،‌۱۹۷۶ ؛ به نقل از سيگل و سنا ،۱۹۹۷ ) تحقيق بر روي ويژگيهاي روان شناختي سوء‌استفاده كننده گان از مواد مخدر، اختلالات سايكوتيكي مانند اسكينر و فرني و اختلال شخصيت ضد اجتماعي( ASPD ) ۱۸ را نشان مي دهد ( استرين۱۹ ،‌ ۱۹۹۵ ) .
براي بسياري از افراد سوء استفاده از مواد يكي از مشكلات رفتاري است كه در زندگي دارند. مطالعات طولي نشان مي دهد افراد جواني كه از مواد استفاده مي كنند ، ناسازگار، از خود بيگانه از نظر هيجاني آشفته ، و مشكلات اجتماعي زيادي دارند. بنابراين به نظر مي رسد كه استفاده از مواد بخشي از يك سندرم مشكل رفتاري ( P . B.S ) باشد. داشتن يك زندگي منحرف به معني رابطة با همسالان منحرف ،‌زندگي در خانواده هاي كه والدين و برادر و خواهر از مواد استفاده مي كنند ، تحصيلات پايين ، بيگانگي با هنجارهاي اجتماعي ، و درگير رفتارهاي بزهكارانه در سنين پايين بودن ، از جمله ويژگيهاي سندرم مشكل رفتاري است (دابكين ۱و همكاران ،‌۱۹۹۵ ؛ بروك۲ و همكاران ، ۱۹۹۵ ؛ نقل شده از سيگل وسنا ،‌ ۱۹۹۷ ) .
علاوه بر اينها براساس ديدگاه انتخاب منطقي جوانان ممكن است بدليل كسب احساس لذت و اثرات پاداشي كه مواد بوجود مي آورند از مواد استفاده كنند . با استفاده از مواد افراد احساس شادماني ، آرامش ، كفايت ، رهايي از درد ،‌فرار واقعيت ،‌احساس نيرومندي را تجربه مي كنند . بنابراين اين اعتقاد كه داروها مي تواند شرايط بهتري براي آنها بوجود آورند ، باعث مي گردد كه آنها از عواقب خطرناك آينده غافل شوند ( سيگل وسنا،۱۹۹۷)   دورانت و بارلو ( ۱۹۹۷ )‌اين پديده را تحت عنوان تقويت مثبت۳ مطرح مي نمايند . يعني اينكه اثرات لذت بخش داروهاي يك تقويت كننده براي ادامه دادن به استفاده از مواد است . همچنين فرار از احساسات منفي به عنوان تقويت منفي۴ براي ادامة استفاده از مواد مطرح شده است .
 دورانت و بارلو ( ۱۹۹۷ ) يك مدل تركيبي۵ ( يكپارچه ) را از سوء استفاده از مواد مطرح كرده اند . چرا بعضي از افراد از مواد استفاده مي كنند ولي وابستگي پيدا
نمي كنند ، اما بعضي از افراد به مواد وابسته مي شوند . براساس مدل تركيبي فرد از طريق رسانه ها ،‌دوستان ، والدين و غيره در معرض مواد قرار مي گيرد و پس از آن انتظارات فرهنگي و اجتماعي استفاده از مواد ،‌استرسهاي رواني اجتماعي ، عوامل روانشناختي ،‌و عوامل زيست شناختي مي تواند تعيين نمايد كه فرد به مواد  وابسته شود يا خير . اين مدل در شكل ۲-۱ نشان داده شده است
درمان و پيشگيري :
 متأسفانه به دليل پيچيدگي پديدة اعتياد ، درمان و پيشگيري كاري بسياري مشكل به نظر مي رسد و بعضي پيچيدگي پديدة اعتياد باعث شده است كه راهبردهاي كنترل استفاده از موادنيز گوناگون باشد . با اينحال همانطوريكه بهترين تبيين براي علل اعتياد ‌يك مدل تركيبي است كه مجموعه اي از علل را شامل مي گردد ، بهترين راه مبارزه با اعتياد نيز فقط يك راه نيست . بلكه بايستي در يك جامعه در يك زمان چندين راهبرد مورد استفاده قرار گيرد : مي توان گفت كه در حال حاضر سه راهبرد براي كنترل مواد در اغلب كشورهاي جهان وجود دارد : راهبردهاي قانوني و حفاظتي ،‌راهبردهاي تربيتي – آموزشي ، راهبردهاي درماني .
 سيگل و سنا ( ۱۹۹۷ ) راهبردهاي قانوني را شامل كنترل منابع۱ ، يعني كنترل و مبارزه با  باندهاي بين المللي قاچاق مواد مخدر ،‌ كنترل مرزها ۲كه از ورود مواد به داخل كشور جلوگيري شود ، ‌هدف قرار دادن فروشندگان ۳كه شامل مبارزه با فروشندگان و توزيع كنندگان اعتياد در سطح بين المللي ،‌ كشوري و محلي مي گردد ، مي دانند.

 راهبردهاي تربيتي در حال از جايگاه بسيار بالايي برخوردار است ( سيگل و سنا ، ۱۹۹۷ )  از مهمترين فعاليتها در اين زمينه آگاهي دادن به افراد مختلف جامعه در مورد علل روي آوردن به مواد ،‌اثرات داروها ، خطرات بدني و رواني و اجتماعي استفاده از مواد مي گردد. در حال حاضر بهترين مكان براي انجام چنين برنامه هاي مراكز آموزشي يعني مدارس است . دو پروژه مشهور در اين زمينه در آمريكا ً پروژه هشدار۴ً ، كه در مدارس متوسطه شهرهاي كاليفرنيا۵ و اورگون۶ انجام گرفت . همچنين پروژه بسيار مشهور ً ‌آموزش مقاومت در برابر سوء استفاده از داروها ۷ً (DARE  ) است ، كه در مدارس ابتدائي انجام گرفت تا مهارتهاي مقاومت در برابر فشارهاي همسالان در استفاده از داروها را آموزش دهند. اين برنامه برروي پنج زمينة عمده قرار داشت : ۱- فراهم كردن اطلاعات صحيح در مورد تنباكو ، الكل ، داروها   ۲- آموزش تكنيكهايي به دانش آموزان براي مقاومت در برابر فشار همسالان   ۳- آموزش به دانش آموزان در مورد احترام به قوانين   ۴- ارائه و آموزش روي آوردن به روشهايي مناسب براي مقابله با استرسهاي زندگي به جاي استفاده از دارو.  ۵- بالا بردن عزت نفس در دانش آموزان( اليكسون و بيل،۱۹۹۰ ). ۸
در همين زمينه زيگلروهال ۱ ( ۱۹۹۷ ) برنامه هاي پيشگيري سوء استفاده از مواد را كه براي كودكان زير پنج سال صورت گرفته بود را مرور كردند و جهت نيرومندي چنين برنامه هايي توصيه هايي را مطرح كردند ، و عنوان نمودند كه جهت انجام چنين برنامه هايي بايستي اطلاعات بيشتري در مورد رشد و اجتماعي شدن كودكان
داشته باشيم.
بنابراين با اينكه در كشورهاي معتبر جهاني برنامه هاي پيشگيري از اعتياد در مورد كودكان دورة پيش دبستاني صورت مي گيرد . بعضي از مديران كشور ما حتي براي دوره هاي دبيرستان و دانشگاهي نيز اعتقاد به انجام چنين برنامه ريزيه�
منبع : pezeshk.us