خداوند دردی را نیافریده است مگر درمان آن را قبلا افریده باشد .
کراک یک ماده مخدر مخطوطی از سه ماده مخدر است .
۱-دزومورفین
دزومورفین =ماده مخدر گروه تریاک در کراک است این ماده ۱۰ برابر مورفین قدرت دارد ولی به اندازه هروئین اعتیاد اور نیست اگر مریض به دزومورفین معتاد باشد به راحتی می توان او را ترک داد ولی متاسفانه در کراک مواد دیگر باعث می شود که ترک دزومورفین سختر شود
موادی که برای ترک دزو مورفین استفاده می کنند مواد رایج ضد ترک مورفین مثل بوپرونورفین و نالوکسان است
۲-متامفتامین
این ماده که به کراک اضافه شده است کمی کار را مشکل می کند چون درست در فاز مخالف مورفین قرار دارد ترک متامفتامین بسیار مشکل است. متامفتامین که در ایران مشهور به شیشه است خود معتادنی فراوانی دارد که ترک دادن اعتیاد به ان خود کار مشکلی است .
برای ترک دادن متامفتامین باید ازپروتکل ترک متامفتامین و از داروهای رایج برای ترک متامفتامین به علاوه روان درمانی باید استفاده شود
۴امینورکس
این ماده در بعضی از اتواع کراک به وفور یافت می شود بخصوص در کراک های که در ساخت ان از انتی هیستامین بیشتر استفاده شده باشد داری امینو رکس بیشتر ی هستند
ترک امینو رکس به تنهایی خود مشکل است امینو رکس به مراتب قویتر از متامفتامین است و در کراک برای ترک ان باید از روان درمانی و داروهای رایج ترک امفتامین باید استفاده شود
در کل ترک دادن کراک شامل ۳ فاز است .
معتاد کراکی در واقع سه معتاد در یک مجموعا است ونمی توان هر سه ماده مخدر را با هم ترک داد زیرا مسله اساسی در ان است که داروی ترک یک گروه می تواند باعث افزایش اعتیاد به ماده دیگر شود و این مشکل اولیه در ترک اعتیاد است به علاوه انکه بعلت مصرف کراک و وجود ترکیبات امفتامینی در ان معتاد به کراک صد در صد دچا ر مشکلات و معضلات روانی و روحی است.
به دلیل انکه ماده کراک فقط در ایران ساخته و مصرف می شود و تاکنون همه در ترک دادن ان با این فکر که کراک هروئین است به خطا رفتند می توان گفت در ایران فقط معتادینی موفق به ترک شده اند که داری شخصیت روانی بهتر و وابستگی های بیشتری به دین و یا ایمان و یا خانواده و اجتماع بوده اند و در زندگی با اتکا به ان و داشتن امید ترک موفقی داشتند و ترک دادن معتاد کراکی در ایران فقط با پروتکل های موجود چیزی جز شکست در بر نداشته است .
چگونه ترک را شروع کنیم
من به شخصا پروتکل خاص و مخصوصی برای ترک دادن کراک دارم ولی چون این ماده و شناخت ان به تازگی انجام شده است هر کدام از همکاران پزشک می توانند برای خود پروتکل خاصی را انجام دهند
کدام اول کدام اخر
دربین اب و اتش کدام را باید انتخاب کرد ؟
اگر روی اب بنرین ریخته و ان را اتش بزنید و شما در دریای از اب و اتش باشید به زیر اب می روید تا غرق شوید و یا در سطح اب خود را به اتش می کشید ؟
من آب دریا را بر روی آتش می ریزم و به جلو می روم ؟
من ابتدا بر عکس پروتکل موجود در ترک کراک به بیمار مورفین می دهم ؟؟؟و ابتدا معتاد به کراک را معتاد به مورفین می کنم ؟؟راستش را بگویم او را هروئینی می کنم ؟
چرا معتاد به کراک را معتاد به مورفین می کنم؟
دزومورفبن دشمن کوچک من است و به راحتی می توانم انرا مغلوب کنم ولی ترکیبات امفتامینی انهم دو نوع مختلف با پتانسیل بالا که هم ترک ان مشکل تر و هم ادامه مصرف ان بیمار معتاد به کراک بیشتر از زندگی و حقیقت دور می کند کار اول من استبه این دلیل ابتدا با دشمنم مورفین سازش می کنم و حتی با طریقی که می دانم در بدن معتاد از مورفین هروئین می سازم .
اصول کار این است که ابتدا به بیما ر مورفین می دهیم وبا داروهای دیگر قدرت انرا بالا برده و انرا به قدرت هروئین می رسانم و ابتدا شروع به دادن داروی ترک امفتامین می کنم زیرا می دانم ترک امفتامین ها مشکل تر از مورفین و هروئین است و بین بد و بدتر یکی را انتخاب می کنم و با بد می سازم تا بدتر از بین رود.
در مبارزه من با سه ماده مخدر ابتدا من با مهر با مورفین سازش می کنم تا با کین امفتامین را مغلوب سازم .
از لحاظ علمی هم این مسله کاملا درست است زیرا گیرنده های مورفین و گیرنده های دوپامین در مغز هر دو با هم در ایجاد نشئگی دخیل هستند و گیرنده ای دوپامینی بخصوص D2 در ایجاد نشئگی و اعتیاد وابسته به هر دو ماده امفتامین و مورفین است و ژن اعتیاد به هروئین در روی ان است.
این مسله در معتادین تزریقی به کراک بسیار مهم است زیرا ژن اعتیاد به هروئین و مورفین روی D2است و اگر ما ابتدا بیایم و به بیمار کراکی برای ترک ترکیبات نالوکسان بدهیم صد در صد شکست می خوریم .
و علت مشکلی کار هم همین است زیرا ما در ابتدا نمی دانیم بیمار ما داری این ژن است یا خیر وچه معتاد کراکی این ژن را داشته باشد یا نه من این خطر را نمی کنم که با قطع مرفین اثار روانی استفاده و ترک مقتامفتامین را تشدید کنم .وترک دادن مورفین را بعد از خلاصی از دست متامفتامین انجام می دهم دشمنی که خودم انرا تقویت کرده ام خودم هم انرا مغلوب می کنم ؟
به زبان ساده در مغز معتاد به کراک یک حکومت خان خانی بوسیله 3 ماده مخدر ایجاد شده است و من با تقویت مورفین و با استفاده از گیرنده D2 دوپامین و تصرف ان بوسیله مورفین که پایگاه دشمن من متامفتامین است ماده متامفتامین را مغلوب و به او از پشت ضربه می زنم و سعی در مغلوب کردن ان دو شورشی می کنم وسعی در ایجاد یک حکومت مرکزی به فرماندهی مورفین می کنم که خودم در کنار او و ناظر بر اعمال مورفینی او هستم ؟
در موقع دادن مرفین به بیمار کراکی حتی من از کلک های خاص برای اینکه مورفین را در بدن معتاد قدرتمند کنم استفاده می کنم و با دادن بعضی داروها از مورفین خود قدرتی معادل با هروئین ایجاد می کنم و قدرت مورفین را از 1 به 10 و برابر با دزومورفین و بیشتر از هروئین می کنم تا با ان دو ماده دیگر را سرکوب کنم (البته این یک راز حرفه ای است ولی انهایی که مقالات قبلی من را خوانده اند به راحتی متوجه می شوند )
حالا مریض کراکی من معتاد به مورفین شده است و دیگر به راحتی با دادن داروهای مختاف به مدت 40 روز او را فقط معتاد به مورفین نگاه داشته و از شر امفتامین ها خلاص می شود در ضمنی که در این مدت روان درمانی بیمار را شروع می کنم
البته ریز کاری های زیادی در این مسله هست .که گر در خانه کس است یک حرف بس است .
توجه
جدیدا و گاهی به کراک ها به خصوص در تابستان کافئین اضافه می شود که همیشگی نیست
OPIUM.SITE
روش
های ترک اعتیاد به شیشه (مت آمفتامین ) پروتکل ...
کراک یک ماده مخدر مخطوطی از سه ماده مخدر است .
۱-دزومورفین
دزومورفین =ماده مخدر گروه تریاک در کراک است این ماده ۱۰ برابر مورفین قدرت دارد ولی به اندازه هروئین اعتیاد اور نیست اگر مریض به دزومورفین معتاد باشد به راحتی می توان او را ترک داد ولی متاسفانه در کراک مواد دیگر باعث می شود که ترک دزومورفین سختر شود
موادی که برای ترک دزو مورفین استفاده می کنند مواد رایج ضد ترک مورفین مثل بوپرونورفین و نالوکسان است
۲-متامفتامین
این ماده که به کراک اضافه شده است کمی کار را مشکل می کند چون درست در فاز مخالف مورفین قرار دارد ترک متامفتامین بسیار مشکل است. متامفتامین که در ایران مشهور به شیشه است خود معتادنی فراوانی دارد که ترک دادن اعتیاد به ان خود کار مشکلی است .
برای ترک دادن متامفتامین باید ازپروتکل ترک متامفتامین و از داروهای رایج برای ترک متامفتامین به علاوه روان درمانی باید استفاده شود
۴امینورکس
این ماده در بعضی از اتواع کراک به وفور یافت می شود بخصوص در کراک های که در ساخت ان از انتی هیستامین بیشتر استفاده شده باشد داری امینو رکس بیشتر ی هستند
ترک امینو رکس به تنهایی خود مشکل است امینو رکس به مراتب قویتر از متامفتامین است و در کراک برای ترک ان باید از روان درمانی و داروهای رایج ترک امفتامین باید استفاده شود
در کل ترک دادن کراک شامل ۳ فاز است .
معتاد کراکی در واقع سه معتاد در یک مجموعا است ونمی توان هر سه ماده مخدر را با هم ترک داد زیرا مسله اساسی در ان است که داروی ترک یک گروه می تواند باعث افزایش اعتیاد به ماده دیگر شود و این مشکل اولیه در ترک اعتیاد است به علاوه انکه بعلت مصرف کراک و وجود ترکیبات امفتامینی در ان معتاد به کراک صد در صد دچا ر مشکلات و معضلات روانی و روحی است.
به دلیل انکه ماده کراک فقط در ایران ساخته و مصرف می شود و تاکنون همه در ترک دادن ان با این فکر که کراک هروئین است به خطا رفتند می توان گفت در ایران فقط معتادینی موفق به ترک شده اند که داری شخصیت روانی بهتر و وابستگی های بیشتری به دین و یا ایمان و یا خانواده و اجتماع بوده اند و در زندگی با اتکا به ان و داشتن امید ترک موفقی داشتند و ترک دادن معتاد کراکی در ایران فقط با پروتکل های موجود چیزی جز شکست در بر نداشته است .
چگونه ترک را شروع کنیم
من به شخصا پروتکل خاص و مخصوصی برای ترک دادن کراک دارم ولی چون این ماده و شناخت ان به تازگی انجام شده است هر کدام از همکاران پزشک می توانند برای خود پروتکل خاصی را انجام دهند
کدام اول کدام اخر
دربین اب و اتش کدام را باید انتخاب کرد ؟
اگر روی اب بنرین ریخته و ان را اتش بزنید و شما در دریای از اب و اتش باشید به زیر اب می روید تا غرق شوید و یا در سطح اب خود را به اتش می کشید ؟
من آب دریا را بر روی آتش می ریزم و به جلو می روم ؟
من ابتدا بر عکس پروتکل موجود در ترک کراک به بیمار مورفین می دهم ؟؟؟و ابتدا معتاد به کراک را معتاد به مورفین می کنم ؟؟راستش را بگویم او را هروئینی می کنم ؟
چرا معتاد به کراک را معتاد به مورفین می کنم؟
دزومورفبن دشمن کوچک من است و به راحتی می توانم انرا مغلوب کنم ولی ترکیبات امفتامینی انهم دو نوع مختلف با پتانسیل بالا که هم ترک ان مشکل تر و هم ادامه مصرف ان بیمار معتاد به کراک بیشتر از زندگی و حقیقت دور می کند کار اول من استبه این دلیل ابتدا با دشمنم مورفین سازش می کنم و حتی با طریقی که می دانم در بدن معتاد از مورفین هروئین می سازم .
اصول کار این است که ابتدا به بیما ر مورفین می دهیم وبا داروهای دیگر قدرت انرا بالا برده و انرا به قدرت هروئین می رسانم و ابتدا شروع به دادن داروی ترک امفتامین می کنم زیرا می دانم ترک امفتامین ها مشکل تر از مورفین و هروئین است و بین بد و بدتر یکی را انتخاب می کنم و با بد می سازم تا بدتر از بین رود.
در مبارزه من با سه ماده مخدر ابتدا من با مهر با مورفین سازش می کنم تا با کین امفتامین را مغلوب سازم .
از لحاظ علمی هم این مسله کاملا درست است زیرا گیرنده های مورفین و گیرنده های دوپامین در مغز هر دو با هم در ایجاد نشئگی دخیل هستند و گیرنده ای دوپامینی بخصوص D2 در ایجاد نشئگی و اعتیاد وابسته به هر دو ماده امفتامین و مورفین است و ژن اعتیاد به هروئین در روی ان است.
این مسله در معتادین تزریقی به کراک بسیار مهم است زیرا ژن اعتیاد به هروئین و مورفین روی D2است و اگر ما ابتدا بیایم و به بیمار کراکی برای ترک ترکیبات نالوکسان بدهیم صد در صد شکست می خوریم .
و علت مشکلی کار هم همین است زیرا ما در ابتدا نمی دانیم بیمار ما داری این ژن است یا خیر وچه معتاد کراکی این ژن را داشته باشد یا نه من این خطر را نمی کنم که با قطع مرفین اثار روانی استفاده و ترک مقتامفتامین را تشدید کنم .وترک دادن مورفین را بعد از خلاصی از دست متامفتامین انجام می دهم دشمنی که خودم انرا تقویت کرده ام خودم هم انرا مغلوب می کنم ؟
به زبان ساده در مغز معتاد به کراک یک حکومت خان خانی بوسیله 3 ماده مخدر ایجاد شده است و من با تقویت مورفین و با استفاده از گیرنده D2 دوپامین و تصرف ان بوسیله مورفین که پایگاه دشمن من متامفتامین است ماده متامفتامین را مغلوب و به او از پشت ضربه می زنم و سعی در مغلوب کردن ان دو شورشی می کنم وسعی در ایجاد یک حکومت مرکزی به فرماندهی مورفین می کنم که خودم در کنار او و ناظر بر اعمال مورفینی او هستم ؟
در موقع دادن مرفین به بیمار کراکی حتی من از کلک های خاص برای اینکه مورفین را در بدن معتاد قدرتمند کنم استفاده می کنم و با دادن بعضی داروها از مورفین خود قدرتی معادل با هروئین ایجاد می کنم و قدرت مورفین را از 1 به 10 و برابر با دزومورفین و بیشتر از هروئین می کنم تا با ان دو ماده دیگر را سرکوب کنم (البته این یک راز حرفه ای است ولی انهایی که مقالات قبلی من را خوانده اند به راحتی متوجه می شوند )
حالا مریض کراکی من معتاد به مورفین شده است و دیگر به راحتی با دادن داروهای مختاف به مدت 40 روز او را فقط معتاد به مورفین نگاه داشته و از شر امفتامین ها خلاص می شود در ضمنی که در این مدت روان درمانی بیمار را شروع می کنم
البته ریز کاری های زیادی در این مسله هست .که گر در خانه کس است یک حرف بس است .
توجه
جدیدا و گاهی به کراک ها به خصوص در تابستان کافئین اضافه می شود که همیشگی نیست
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
توجه:فقط اعضای این وبلاگ میتوانند نظر خود را ارسال کنند.