تجربه با سالویا دیوینوروم
در یک پیپ کوچک تقریباً به اندازهی پنجاه میلیگرم سالویا دیوینوروم فرآوریشدهی ۲۰برابر (20X) ریختم.
تجربه با سالویا دیوینوروم
در یک پیپ کوچک تقریباً به اندازهی پنجاه میلیگرم سالویا دیوینوروم فرآوریشدهی ۲۰برابر (20X) ریختم.
با کبریت پیپ را روشن کردم و چند پک عمیق زدم.
با اینکه لولهی پیپ دراز بود اما دودی که به گلو میرسید هنوز داغ بود. بعد از کمتر از یک دقیقه دیوارها و قفسهی کتابها جور زیبای لذیذ آرامی از راست به چپ شروع به حرکت کردند. حرکت مهم بود و مفهوم “راست” ناگهان خیلی مهم شده بود.
فقط چند ثانیه احساس کردم سرم هم دارد از راست به چپ حرکت میکند. کسی که روبرویام نشسته بود مرا به واقعیت وصل میکرد. حرکت خیلی زود متوقف شد و سعی من برای ماندن در آن وضع فایدهای نداشت. حرف نمیزدم و اگر هم میزدم احتمالاً نامفهوم بود. بعد خوشحالی زیاد و خندهی شدید به چیزی که الآن به نظرم چندان خندهدار نمیآید.همه چیز بعد از ۷-۶ دقیقه به حالت عادی برگشت.
یک بار دیگر پیپ را پر کردم و کشیدم.
این بار دود خیلی داغ بود و نتوانستم فرو بدهم. بار بعدی دودِ تقریباً همهی محتوای پیپ را عمیقاً فرو بردم و چند ثانیه نگه داشتم.
چشمانام را بستم که چیزی به واقعیت وصلام نکند و ذهنام را رها کردم. ناگهان یکی از لذیذترین و عجیبترین صحنههای زندگیام اتفاق افتاد.
در روستایی بودم در میان یک بازار مکاره. یک سیرک بزرگ دورهگرد آنجا بود و من چیزی خیلی شبیه این صحنه میدیدم، با این تفاوت که راهراهها به جای قرمز و سفید، قرمز و زرد/نارنجی بودند و حرکت میکردند، تکرار میشدند. نوک مثلثی راهراهها را میدیدم. کلاً “مثلث” مفهوم مهمی شده بود.
صدای واضح همهمهی سیرک و بازار مکاره و فروشندگان دورهگرد با صدای تکرارشوندهی درشکه و گام اسبها قاطی شده بود. همه خوشحال و هیجانزده بودند و زنی کنارم بود و حرف میزد.
من زیاد خواب میبینم و خیلی از خوابهایم یادم میماند.
در خواب مفاهیم وجود دارند: مثلاً مفهوم یک موسیقی که فلوت و پیانو دارد. در خواب معمولاً جنس تجربیات از جنس فکر و خاطره است.
مثل فکر کردن به یک مفهوم. این صحنهها با خواب فرق داشتند. اینجا جنس تجربه به طرز باورنکردنیای از جنس صدا و تصویر واقعی بود. کاری که میکردم از جنس دیدن و شنیدن بود.
بعد که اثر سالویا تمام شد میتوانستم دقیقاً تصویرها را بکشم، صداها را توصیف کنم یا با ساز بزنم.
شاید از دید ناظر خارجی ۵ یا حداکثر ۱۰ دقیقه با چشم بسته نشسته بوده باشم. حس من از زمان به هم ریخته بود اما سعی میکردم مرتب ساعت را نگاه کنم.
وقتی که اثر سالویا داشت میرفت دنیای واقعی بیرون به نظر عجیب و غیرواقعی میآمد. کسی که در واقعیت کنارم نشسته بود از جای ناممکنی مثل یک بادکنکْ سبز شد. دستام را دراز کردم که چادر سیرک را بگیرم. به جایی در گوشهی سقف اشاره میکردم و میگفتم “اونجا. درست همونجا است.” و عجیب بود که انگار چیزی آنجا نبود. هنوز از میزان واقعی بودن و تصویری/صوتی بودن توهمها شگفتزده ام.
اثر سالویا خیلی زود رفت و همه چیز ظرف ۲-۱ دقیقه عادی شد. تصمیم گرفتم یک بار دیگر هم امتحان کنم، بیشتر از روی کنجکاوی که ببینم باز به همان سیرک/بازار مکاره/روستا میروم یا نه. (کسی که کنارم بود گفت که بار دوم هم برگشته به همان دنیای پر از تزئینات روی کیکی که بار اول دیده بود و از برگشتاش استقبال کرده بودند. او هیچ صدایی نشنیده بود.) این بار صحنه فرق داشت دو ساختمان بودند با فاصلهی کم روبهروی هم با دیوارهای براق شیشهکاری فیروزهای پر از نقشهای تزئینی. نقشها خیلی شبیه تصویر عالیقاپو بودند و حرکت میکردند و تکرار میشدند. هنوز مثلث مهم بود و نوک ساختمانها به شکل مثلثیای به هم نزدیک شده بود. همسایههایی از پنجرههای دو ساختمان در مورد وضع درس بچههایشان با هم حرف میزدند. صدای فلوت میآمد که موسیقی ملایم و تکرارشوندهای را مینواخت و بعد از مدتی پیانوی زیبایی هم به آن اضافه شد.
سرم را که به دیوار تکیه داده بودم کمی تکان دادم. اتفاق عجیبی افتاد: ناگهان سرم از عمق لایههای خیلی زیاد به سطح آمد. انگار واقعیتِ دیواری که در جایی که واقعاً بود حس کرده بودم، تصور قبلیام را از مکانِ سرم به هم ریخته بود.
این بار کمتر از پنج دقیقه طول کشید و سعی من برای ماندن در آن وضع فایدهای نداشت. بعد که توهم تمام شد تا یک دقیقه هنوز صدای پیانو را میشنیدم. شاید صدا واقعاً از پنجره میآمد. دو نفر هم واقعاً داشتند بیرون پنجره به زبانی که نمیدانم حرف میزدند و احتمالاً صدایشان وارد توهم من شده بود.
دو نفر بودیم. همه کار را نوبتی کردیم که در هر لحظه یک نفر عادی باشد و همه چیز در یک ساعت تمام شد. بقیهی روز کاملاً عادی بود. نه توهمی، نه اثر بد پایین آمدنی. تا نیم ساعت بعد هنوز گلویم از داغی دود میسوخت اما بعد خوب شد.
خرید و حمل و مصرف سالویا دیوینوروم در بریتانیا قانونی است. فروشاش هم برای استفادههای دیگر به جز مصرف انسان قانونی است. سالویا را میشود در اینترنت خرید و از پست تحویل گرفت.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
توجه:فقط اعضای این وبلاگ میتوانند نظر خود را ارسال کنند.