در بیشه ای دور دست حیوان قوی پنجه ای به نام مورفین حکومت می کرد او وزیری زیرک و خوش به نام تریاک داشت
روزی تریاک به نزد مرفین امد و گفت
قربان چه نشئه اید که ترامادول نامی به جنگل امده و همه را شیفته و خریدار خود
کرده است و اگر لحظه ای غفلت کنید عنان سلطنت شما را واژگون کرده و جای شما را در این جنگل می گیرد
مرفین چون این سخن بشنید لختی در کام تفکر فرو رفته و ندا بر داد
این ترامادول چگونه حیوانی است
تریاک پاسخ داد
درست نمی دانم قربان ولی انچه از دیگران شنیده ام ان است که اگر لحظه ای با ترامادول باشی در خوشی و شادی فرو می روی
مورفین گفت عجبا ؟
تا کنون این چنین حیوانی ندیده ام
ایل تبارش چیست
تریاک گفت گویا نسبی با من و شما هم دارد و از نوادگان چه انگیز است ؟
مورفین دستور داد ترامادول را به نزد او اورند
و چون او را بدید تعجب کرد
ترامادول صورتی داشت مشابه با تریاک و بدنی مشابه مورفین و دست پایش به حیوانی به نام شیره می ماند
و جسمی بزرگ و سنگین در زیر شکم داشت که مشابه التی بزرگ بود
چون لختی با او نشست شروع به قهقه زدن کردن و بسیار شاد شد
مورفین به ترامادول گفت زین سبب چیست که هر کسی با تو نشنید این چنین شاد شنگول شود
ترامادول گفت این خاصیت در جسم و نام من است
مورفین با تعجب گفت مگر در نام تو چیست و در بدن تو چه خواصی است
ترامادول گفت »
مرا ترامادول نام نهادند زیرا با هر کس که نشستم او را دول زدم ؟ زین سبب مرا ترا مادول نام نهادند و معنی ان این است که تو را ما دول زدیم ؟ و هر کسی که به بدنش دولی وارد شود شاد شود و مونث مذکر ندارد ؟؟
البته خواص نام دیگری بر من نهادند و به جای دول از لفظ دیگر استفاده می کنند و وقتی کسی می گوید ما ترامادول زدیم به معنی ان است که ما تورا ک ..ر زدیم ؟؟
روزی تریاک به نزد مرفین امد و گفت
قربان چه نشئه اید که ترامادول نامی به جنگل امده و همه را شیفته و خریدار خود
کرده است و اگر لحظه ای غفلت کنید عنان سلطنت شما را واژگون کرده و جای شما را در این جنگل می گیرد
مرفین چون این سخن بشنید لختی در کام تفکر فرو رفته و ندا بر داد
این ترامادول چگونه حیوانی است
تریاک پاسخ داد
درست نمی دانم قربان ولی انچه از دیگران شنیده ام ان است که اگر لحظه ای با ترامادول باشی در خوشی و شادی فرو می روی
مورفین گفت عجبا ؟
تا کنون این چنین حیوانی ندیده ام
ایل تبارش چیست
تریاک گفت گویا نسبی با من و شما هم دارد و از نوادگان چه انگیز است ؟
مورفین دستور داد ترامادول را به نزد او اورند
و چون او را بدید تعجب کرد
ترامادول صورتی داشت مشابه با تریاک و بدنی مشابه مورفین و دست پایش به حیوانی به نام شیره می ماند
و جسمی بزرگ و سنگین در زیر شکم داشت که مشابه التی بزرگ بود
چون لختی با او نشست شروع به قهقه زدن کردن و بسیار شاد شد
مورفین به ترامادول گفت زین سبب چیست که هر کسی با تو نشنید این چنین شاد شنگول شود
ترامادول گفت این خاصیت در جسم و نام من است
مورفین با تعجب گفت مگر در نام تو چیست و در بدن تو چه خواصی است
ترامادول گفت »
مرا ترامادول نام نهادند زیرا با هر کس که نشستم او را دول زدم ؟ زین سبب مرا ترا مادول نام نهادند و معنی ان این است که تو را ما دول زدیم ؟ و هر کسی که به بدنش دولی وارد شود شاد شود و مونث مذکر ندارد ؟؟
البته خواص نام دیگری بر من نهادند و به جای دول از لفظ دیگر استفاده می کنند و وقتی کسی می گوید ما ترامادول زدیم به معنی ان است که ما تورا ک ..ر زدیم ؟؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
توجه:فقط اعضای این وبلاگ میتوانند نظر خود را ارسال کنند.