دختر معتاد به شیشه با نانچیکو فروشنده مواد مخدر را خفه کرد
نویسنده
واقعا مشابه این خبر را در کجای جهان می توانید پیدا کنید ؟
یک دختر معتاد به شیشه به همراه دوست پسرش به یک دلال مخدر شیشه سفارش مخدر شیشه را می دهد و درسر قرار دلال بیچاره را با بستن زنجیر یک نانچیکو دلال را خفه می کند
ایا براستی ماده مخدر متامفتامین باعث ایجاد چنین جنایاتی می شود
با حضور ماموران کلانتری در محل و انجام تحقیقات مقدماتی ، برادر مقتول به ماموران گفت: زمانیکه از طریق اعضای خانواده برادرم اطلاع پیدا کردم که او به خانه نیامده و به تماس تلفن همراه خود نیز پاسخ نمی دهد ، به خانه پدری مان در خیابان درویان آمدم و پس از ورود به خانه با جنازه دست و پا بسته شده برادرم روبرو شدم.
در ادامه تحقیقات ، تعدادی از همسایگان در اظهارات مشابه عنوان داشتند که چند ساعت قبل از کشف جسد ، دو نفر به نام های "ابوالفضل" 25 ساله معروف به "طوطی" به همراه زن جوانی حدود 22 ساله به نام "مریم " معروف به "مهناز" که پیش از این بارها برای خرید و یا مصرف مواد به این محل مراجعه داشته اند را ، در حال خروج از خانه مشاهده کرده اند .
بنا به اطلاعات به دست آمده از تحقیقات میدانی ، "ابوالفضل" و "مهناز" در زمان خارج شدن از محل جنایت ، ابتدا قصد داشته اند تا با استفاده از موتورسیکلت متعلق به مقتول از محل متواری شوند که به علت روشن نشدن موتورسیکلت ، با رها کردن موتور در داخل کوچه به صورت پیاده و با حالتی بسیار وحشت زده محل را ترک کرده اند .
کارآگاهان اداره دهم با شناسایی محل سکونت مهناز و ابوالفضل در خیابان 17 شهریور ـ خیابان شکوفه ، در تحقیقات خود متوجه شدند که خانواده این دو نفر در همسایگی یکدیگر بوده و "مهناز" و "ابوالفضل" به دلیل اعتیاد به شیشه و مصرف مشترک مواد با یکدیگر ارتباط پیدا کرده اند .
سرانجام با پیگیری های انجام شده در خصوص دستگیری متهمان ، کارآگاهان اطلاع پیدا کردند که ابوالفضل در آذرماه سال 91 به اتهام "سرقت" و "خرید فروش موادمخدر" دستگیر و روانه زندان شده است . بلافاصله هماهنگی لازم انجام و متهم به اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ انتقال داده شد.
با انتقال متهم به اداره دهم و آغاز تحقیقات وی به مشارکت در جنایت اعتراف و با معرفی مهناز به عنوان عامل اصلی جنایت ، گفت : از آنجائیکه دیگر پولی برای خرید مواد نداشتیم ، تصمیم گرفتیم تا به بهانه خرید مواد و در اصل برای سرقت وجوه نقد و مواد مخدر ، به خانه مقتول برویم. پس از ورود به داخل خانه ، زمانیکه مقتول متوجه قصد و نیت ما شد با یکدیگر درگیر شدیم که بلافاصله من اقدام به زدن اسپری اشک آور به صورت او کرده و در همین زمان با کمک مهناز ، دست و پا و دهان مقتول را بسته و در ادامه مهناز با زنجیر یک عدد "نانچیکو" که در داخل خانه پیدا کرده بود ، اقدام به خفه کردن مقتول کرد. در این جنایت برادر مهناز به نام محمدرضا نیز حضور داشت.
با اعترافات به دست آمده از ابوالفضل و شناسایی مخفیگاه مهناز در خانه یکی از دوستانش واقع در خیابان نبرد شمالی ، کارآگاهان موفق به دستگیری و انتقال متهم به اداره دهم شدند .مهناز با تایید اعترافات امیر حسین ، در خصوص نحوه ارتکاب جنایت به کارآگاهان گفت : آنقدر زنجیر نان چیکو را به دور گردن مقتول نگه داشتم که صورتش سیاه شد و دیگر نفس نکشید .
در آخرین عملیات پلیس نیز برادر مهناز از سوی ماموران دستگیر شد. با اعتراف متهمان و بازسازی صحنه قتل ، پرونده با صدور کیفرخواست برای محاکمه به شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.
صبح امروز جلسه محاکمه متهمان به ریاست قاضی عزیزمحمدی و با حضور چهار قاضی مستشار برگزار شد. در ابتدا جلسه، نماینده دادستان با تشریح کیفرخواست گفت: در این پرونده مهناز 31 ساله متهم به مشارکت در قتل نادر و معاونت در سرقت مقرون به آزار است. ابوالفضل و محمدرضا نیز متهم به معاونت در قتل و مشارکت در سرقت مقرون به آزار هستند. با توجه به محتویات پرونده برای متهمان تقاضای مجازات قانونی دارم.
در ادامه دختران مقتول در جایگاه حاضر شدند و خواستار قصاص قاتل پدرشان شدند.
رئیس دادگاه سپس با تفهیم اتهام به مهناز از او خواست به دفاع از خود بپردازد. مهناز پس از حضور در جایگاه گفت: همسرم به کراک اعتیاد داشت و من و او از چند سال قبل جدا از هم زندگی می کنیم اما طلاق نگرفته ایم. من به خاطر مصرف شیشه با ابوالفضل در ارتباط بودم. روز حادثه پیش ابوالفضل بودم که از من خواست برای خرید موادمخدر نزد مقتول برویم. ابتدا پیش نادر رفته و سفارش مقدار زیادی شیشه دادیم. بعد هم به بهانه برداشت پول از عابربانک از خانه خارج شدیم. چند دقیقه بعد که برگشتیم مقتول به ما شک کرد و در را ابتدا باز نمی کرد. ابوالفضل چند بار با او تماس گرفت تا اینکه در را باز کرد. چند دقیقه قبل از ورود به خانه با برادرم تماس گرفتم و از او خواستم خود را به آنجا برساند.
وی ادامه داد: بعد از ورود به داخل خانه ابوالفضل و مقتول درگیر شدند که با ورود برادرم به خانه دست و پای مقتول را بسته و با پارچه ای جلوی دهانش را گرفتند. نادر را به داخل اتاق کشاندند و شروع به بازرسی خانه کردند. نادر سروصدا می کرد. من هم برای اینکه او را ساکت کنم یک نانچکو را در خانه پیدا کرده و آن را دور گردن نادر پیچیدم. وقتی به خودم آمدم نادر مرده بود و همراه همدستانم فرار کردیم.
در ادامه ابوالفضل در جایگاه حاضر شد که با قبول اتهامش گفت: برای سرقت موادمخدر به خانه نادر رفتیم. می دانستیم که او موادمخدر زیادی در خانه دارد اما بعد از قتل فقط 6 گرم تریاک و مقداری شیشه پیدا کردیم. قصد ما کشتن نبود. چند روز بعد از قتل به خاطر موادمخدر دستگیر شدم که 10 روز قبل از آزادی مرا به اتهام قتل از زندان به اداره آگاهی بردند.
محمدرضا آخرین متهمی بود که در جایگاه قرار گرفت. او هم اتهاماتش را پذیرفت و گفت: وقتی به خانه نادر رسیدم او با ابوالفضل درگیر بود. من هم به او کمک کردم و از این سرقت فقط یک رسیور ماهواره به من رسید.
مرکز ترک اعتیاد (درمان اعتیاد) آناندا -مرکز درمان سوء مصرف مواد آناندا
ترک انواع مواد مخدر به کمک متادون و بوپرکسین ( بوپرنورفین) و ترک شیشه و سایر مواد محرک مانند کوکائین به کمک الگوهای روانشناختی -پروتکل درمانی مخدر شیشه -پروتکل درمانی با متادون -مشاور اعتیاد -ترک اعتیاد شیشه با متد پرومتا -ترک اعتیاد شیشه با متد آناندا
پس از آخرین دفاعیات متهمان قضات دادگاه برای صدور حکم وارد شور شدند.
قتل و جنایت با مصرف مخدر شیشه
opium.site: تیراندازی جوان شیشهای با وینچستر در یزدانشهر ...
خفگی با نانچیکو |
نویسنده
واقعا مشابه این خبر را در کجای جهان می توانید پیدا کنید ؟
یک دختر معتاد به شیشه به همراه دوست پسرش به یک دلال مخدر شیشه سفارش مخدر شیشه را می دهد و درسر قرار دلال بیچاره را با بستن زنجیر یک نانچیکو دلال را خفه می کند
ایا براستی ماده مخدر متامفتامین باعث ایجاد چنین جنایاتی می شود
دختر شیشه ای که با انگیزه سرقت
با "نانچیکو" مردی را کشته بود ، صبح امروز با قبول اتهامش به تشریح جنایت
پرداخت.
شامگاه ششم اردیبهشت سال 90 ماموران
کلانتری 110 شهدا در جریان کشف جسد مردی به نام "نادر " 50 ساله در خانه ای در
خیابان درودیان قرار گرفتند.با حضور ماموران کلانتری در محل و انجام تحقیقات مقدماتی ، برادر مقتول به ماموران گفت: زمانیکه از طریق اعضای خانواده برادرم اطلاع پیدا کردم که او به خانه نیامده و به تماس تلفن همراه خود نیز پاسخ نمی دهد ، به خانه پدری مان در خیابان درویان آمدم و پس از ورود به خانه با جنازه دست و پا بسته شده برادرم روبرو شدم.
در ادامه تحقیقات ، تعدادی از همسایگان در اظهارات مشابه عنوان داشتند که چند ساعت قبل از کشف جسد ، دو نفر به نام های "ابوالفضل" 25 ساله معروف به "طوطی" به همراه زن جوانی حدود 22 ساله به نام "مریم " معروف به "مهناز" که پیش از این بارها برای خرید و یا مصرف مواد به این محل مراجعه داشته اند را ، در حال خروج از خانه مشاهده کرده اند .
بنا به اطلاعات به دست آمده از تحقیقات میدانی ، "ابوالفضل" و "مهناز" در زمان خارج شدن از محل جنایت ، ابتدا قصد داشته اند تا با استفاده از موتورسیکلت متعلق به مقتول از محل متواری شوند که به علت روشن نشدن موتورسیکلت ، با رها کردن موتور در داخل کوچه به صورت پیاده و با حالتی بسیار وحشت زده محل را ترک کرده اند .
کارآگاهان اداره دهم با شناسایی محل سکونت مهناز و ابوالفضل در خیابان 17 شهریور ـ خیابان شکوفه ، در تحقیقات خود متوجه شدند که خانواده این دو نفر در همسایگی یکدیگر بوده و "مهناز" و "ابوالفضل" به دلیل اعتیاد به شیشه و مصرف مشترک مواد با یکدیگر ارتباط پیدا کرده اند .
سرانجام با پیگیری های انجام شده در خصوص دستگیری متهمان ، کارآگاهان اطلاع پیدا کردند که ابوالفضل در آذرماه سال 91 به اتهام "سرقت" و "خرید فروش موادمخدر" دستگیر و روانه زندان شده است . بلافاصله هماهنگی لازم انجام و متهم به اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ انتقال داده شد.
با انتقال متهم به اداره دهم و آغاز تحقیقات وی به مشارکت در جنایت اعتراف و با معرفی مهناز به عنوان عامل اصلی جنایت ، گفت : از آنجائیکه دیگر پولی برای خرید مواد نداشتیم ، تصمیم گرفتیم تا به بهانه خرید مواد و در اصل برای سرقت وجوه نقد و مواد مخدر ، به خانه مقتول برویم. پس از ورود به داخل خانه ، زمانیکه مقتول متوجه قصد و نیت ما شد با یکدیگر درگیر شدیم که بلافاصله من اقدام به زدن اسپری اشک آور به صورت او کرده و در همین زمان با کمک مهناز ، دست و پا و دهان مقتول را بسته و در ادامه مهناز با زنجیر یک عدد "نانچیکو" که در داخل خانه پیدا کرده بود ، اقدام به خفه کردن مقتول کرد. در این جنایت برادر مهناز به نام محمدرضا نیز حضور داشت.
با اعترافات به دست آمده از ابوالفضل و شناسایی مخفیگاه مهناز در خانه یکی از دوستانش واقع در خیابان نبرد شمالی ، کارآگاهان موفق به دستگیری و انتقال متهم به اداره دهم شدند .مهناز با تایید اعترافات امیر حسین ، در خصوص نحوه ارتکاب جنایت به کارآگاهان گفت : آنقدر زنجیر نان چیکو را به دور گردن مقتول نگه داشتم که صورتش سیاه شد و دیگر نفس نکشید .
در آخرین عملیات پلیس نیز برادر مهناز از سوی ماموران دستگیر شد. با اعتراف متهمان و بازسازی صحنه قتل ، پرونده با صدور کیفرخواست برای محاکمه به شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.
صبح امروز جلسه محاکمه متهمان به ریاست قاضی عزیزمحمدی و با حضور چهار قاضی مستشار برگزار شد. در ابتدا جلسه، نماینده دادستان با تشریح کیفرخواست گفت: در این پرونده مهناز 31 ساله متهم به مشارکت در قتل نادر و معاونت در سرقت مقرون به آزار است. ابوالفضل و محمدرضا نیز متهم به معاونت در قتل و مشارکت در سرقت مقرون به آزار هستند. با توجه به محتویات پرونده برای متهمان تقاضای مجازات قانونی دارم.
در ادامه دختران مقتول در جایگاه حاضر شدند و خواستار قصاص قاتل پدرشان شدند.
رئیس دادگاه سپس با تفهیم اتهام به مهناز از او خواست به دفاع از خود بپردازد. مهناز پس از حضور در جایگاه گفت: همسرم به کراک اعتیاد داشت و من و او از چند سال قبل جدا از هم زندگی می کنیم اما طلاق نگرفته ایم. من به خاطر مصرف شیشه با ابوالفضل در ارتباط بودم. روز حادثه پیش ابوالفضل بودم که از من خواست برای خرید موادمخدر نزد مقتول برویم. ابتدا پیش نادر رفته و سفارش مقدار زیادی شیشه دادیم. بعد هم به بهانه برداشت پول از عابربانک از خانه خارج شدیم. چند دقیقه بعد که برگشتیم مقتول به ما شک کرد و در را ابتدا باز نمی کرد. ابوالفضل چند بار با او تماس گرفت تا اینکه در را باز کرد. چند دقیقه قبل از ورود به خانه با برادرم تماس گرفتم و از او خواستم خود را به آنجا برساند.
وی ادامه داد: بعد از ورود به داخل خانه ابوالفضل و مقتول درگیر شدند که با ورود برادرم به خانه دست و پای مقتول را بسته و با پارچه ای جلوی دهانش را گرفتند. نادر را به داخل اتاق کشاندند و شروع به بازرسی خانه کردند. نادر سروصدا می کرد. من هم برای اینکه او را ساکت کنم یک نانچکو را در خانه پیدا کرده و آن را دور گردن نادر پیچیدم. وقتی به خودم آمدم نادر مرده بود و همراه همدستانم فرار کردیم.
در ادامه ابوالفضل در جایگاه حاضر شد که با قبول اتهامش گفت: برای سرقت موادمخدر به خانه نادر رفتیم. می دانستیم که او موادمخدر زیادی در خانه دارد اما بعد از قتل فقط 6 گرم تریاک و مقداری شیشه پیدا کردیم. قصد ما کشتن نبود. چند روز بعد از قتل به خاطر موادمخدر دستگیر شدم که 10 روز قبل از آزادی مرا به اتهام قتل از زندان به اداره آگاهی بردند.
محمدرضا آخرین متهمی بود که در جایگاه قرار گرفت. او هم اتهاماتش را پذیرفت و گفت: وقتی به خانه نادر رسیدم او با ابوالفضل درگیر بود. من هم به او کمک کردم و از این سرقت فقط یک رسیور ماهواره به من رسید.
مرکز ترک اعتیاد (درمان اعتیاد) آناندا -مرکز درمان سوء مصرف مواد آناندا
ترک انواع مواد مخدر به کمک متادون و بوپرکسین (
پس از آخرین دفاعیات متهمان قضات دادگاه برای صدور حکم وارد شور شدند.
قتل و جنایت با مصرف مخدر شیشه
opium.site: تیراندازی جوان شیشهای با وینچستر در یزدانشهر ...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
توجه:فقط اعضای این وبلاگ میتوانند نظر خود را ارسال کنند.