دختران و پسرانی که نیمه شبها کارتنخوابهای شهر را به آغوش میکشند:غذای گرم،عشق و اعتماد به نفس پاداش ترک اعتیاد
غذای گرم،عشق و اعتماد به نفس پاداش ترک اعتیاد |
درحالی «سید حسین هاشمی»استاندار تهران اواخر مهرماه امسال تعداد کارتنخوابهای تهران را ۱۰ هزار نفر اعلام کرد و گفته بود که باید فکری به حال آنها شود، برخی از سازمان های مردمی و خیریه توانسته اند، سیاهی های این معضل را تا حدودی بزدایند.
بخشی از کارتن خواب های تهران سه شنبه شب ها ، چشم انتظار رسیدن غذایی گرم هستند.
توزیع کننده های غذا قبل از شروع کار در ساعت 12 نیمه شب، حلقه ای درست می کنند و دعا می خوانند. حلقه ای که هر سال بزرگ تر می شود. محل های توزیع غذا مشخص است: پارک حقانی، پارک انبار گندم، میدان شوش، راه آهن و کوچه پس کوچه های دروازه غار.
اغلب کارتن خواب هایی که با آنها روبرو می شوند، اعتیاد به مواد مخدر دارند. همراه با توزیع غذا ، شماره ای در اختیارشان گذاشته می شود که اگر تصمیم جدی برای ترک اعتیاد داشتند به آنها کمک شود.
نام خود را «طلوع بی نشان ها» گذاشته اند و در سال گذشته این موسسه خیریه امکان ترک اعتیاد برای 379 نفر را فراهم کرده است.
در حال حاضر 3 هزار حامی در اين موسسه عضویت فعال دارند و برخی از آنها مردان و زناني هستند كه در گذشته اي دور يا نزديك، به سبب اعتياد، خيابان خوابي را هم تجربه كرده اند.
اعضای این موسسه معتقدند هدفشان این نیست که كارتن خواب ها زندگي راحت تري در خيابان داشته باشند. می گویند که قصد «گداپروري» ندارند اما وقتي قرار است براي کارتن خواب ها از اميد به بهبودي و بازگشت به زندگي حرف بزنند اگر با دست خالي به سراغ شان بروند به آنها مي خندند.
«فرزند یکی از زنان بازیگر بسیار معروف تلویزیون کارتن خواب بود»
«اکبر رجبی» مدیرعامل این موسسه است. آنها از سال 1388 به طور رسمی فعالیت خود را آغاز کردند:
ایده شکل گیری این موسسه به هشت سال قبل بر می گردد. ماجرا از این قرار بود که ما یک جشن خانوادگی برگزار کرده بودیم و تعدادی غذا اضافه آوردیم. تصمیم گرفتیم به سطح شهر تهران برویم و این 25 پرس غذا را بین افرادی که در خیابان هستند و گاهی هم مشاهده شده در سطل های زباله دنبال غذا می گردند ، قسمت کنیم. اغلب این افراد، اعتیاد به مواد مخدر دارند.
این موضوع آرزویی برای ما شد تا هر هفته یا هر ماه یکبار غذایی را ببریم بین این ها تقسیم کنیم.
یکبار آقایی را در خیابان دیدیم که هم مواد مخدر دستش بود و هم مرگ موش. به ما گفت که از این نوع زندگی خسته شده است و مانده است بین دو راهی که کدام را استفاده کند؟ ما این فرد را به کمپی برای ترک اعتیاد بردیم. این آقا اعتیادش را ترک کرد و شد رویای ما که شاید بیشتر بتوانیم به کارتن خواب های شهرمان کمک کنیم.
در ایران، ۱۱ سازمان و ارگان وظیفه رسیدگی به کارتن خواب ها را دارند اما چون «وظیفه» آنهاست، هیچ اتفاقی در وضعیت کارتن خواب ها رخ نمی دهد چرا که اینجا چیزی به اسم عشق کم است. وقتی این کار شروع شد، آرام آرام تعداد داوطلبان کمک هم بیشتر شد. یعنی موسسه با توزیع 25 غذا در هفته کارش را شروع کرد اما هم اکنون به 5 هزار غذا در هفته رسیده است.
ما با توزیع هفتگی غذا بین کارتن خواب ها با آنها دوست می شویم و اعتماد آنها را جلب می کنیم و شرایطی را ایجاد می کنیم که بهبود پیدا کنند و برایشان سرپناه ایجاد می کنیم.
برای بهبود این کارتن خواب ها، موسسه یک کمپ ترک اعتیاد ایجاد کرده است که حالت یک مجتمع بسیار بزرگ را دارد. هر کارتن خوابی که متقاضی ترک اعتیاد خود باشد دوره 21 روزه ترک اعتیاد را آنجا می گذراند و بعد وارد «سرای امید» می شوند. یعنی جاییکه توسط موسسه ایجاد شده تا اینها بعد از ترک اعتیاد دوباره به خیابان برنگردند.ما برای 200 مرد در این سرا جا داریم و سال گذشته 22 خانم را در این مرکز داشتیم.[شهرداری تهران گرمخانه هایی برای شب خوابی بی خانمان ها با ظرفیت 3400 نفر در اختیار دارد] در سرای امید به آنها آموزش هایی داده می شود و سعی می شود اشتغالی هم برای آنها فراهم شود.
وقتی کار جذب، درمان، سرپناه، اشتغال و آموزش انجام شد این افراد می خواهند به اجتماع وصل شوند که یکی از روش ها، ورزش است.
بنابراین خودشان انواع تیم های ورزشی را شکل می دهند و در یکسری مسابقات به صورت محلی شرکت می کنند. یا حتی گروه های موسیقی را شکل می دهند.
زمانی کارتن خواب ها در خیابان ها به سمت مرگ می رفتند اما هم اکنون از آنها تیم فوتبال،شنا و کوهنوردی داریم. افرادی هستند که دارند هویت پیدا می کنند و بعد از مدتی به خانواده های خود وصل می شوند.
ما در این چندسالی که با این افراد سر و کار داشتیم با همه نوع کارتن خوابی از قشرهای مختلف روبرو بودیم. مثلا با کارتن خوابی مواجه شدیم که بعدا فهمیدم مادرش یکی از معروف ترین بازیگران تلویزیون ایران است. یا با پسر جوان کارتن خوابی روبرو شدیم که وقتی خواستیم او را به خانواده اش وصل کنیم متوجه شدیم پدرش از سطح تحصیلات بالایی برخوردار است.
گرچه این موارد هم دیده شده است اما اغلب کارتن خواب ها از قشرهای آسیب پذیر و با سطح درآمد کم هستند یا اصلا هیچ خانواده ای ندارند.
تصمیم جدی ما، کار کردن روی نگاه مردم است. باید مردم وارد میدان شوند. سازمان های غیر دولتی باید کمک کنند اما در ایران، سازمان های غیر دولتی فعال در این زمینه کم داریم. اگر مردم باور داشته باشند که به این افراد می شود کمک کرد ، قطعا یک موج هم راه خواهد افتاد.
پیش از اینکه ترس ما از بیماری اعتیاد و مواد مخدر باشد ، ترس ما از بی تفاوتی مردم است.
برخی از دوستان ما در شیراز این کار را شروع کرده اند مثلا سه شنبه ها غذا درست می کنند و به کارتن خواب های شیرازی کمک می کنند. در اصفهان و کرج هم چنین برنامه ای وجود دارد. این یعنی اینکه عشق پا دارد
منبع RFI
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
توجه:فقط اعضای این وبلاگ میتوانند نظر خود را ارسال کنند.