تکست آهنگ رپ ساعت برگرد سوگند


هدف من توی گهواره مرد   
رو ورق جوهری با اشکای خشک
نقاشیام اشکالی گنگ و افکارم شده خرواری فحش
بحثی نیست که انسان کمه
بحث سره اینه چقد سوگند خره
چون با هرکی نشسته یک ماه بعدش
طوری ازش خورده که چشماش تره
اینا تازه نیست عادت کردم
خط به خط روی کاغذ غرقم
و شب به شب توی عالمی پرتم که جوونیم حروم شد
ساعت برگرد
ساعت برگرد
ساعت برگرد
ساعت برگرد…
بازم من همیشه یه گوشه ای تو اتاقم وا رفتم
از هرکی ندونه میپرسه میگه خوابم من
دادا من بیدارم تا جایی که یادم هست
فقط حالم بد
یادم میاد روزایی که عاشقونه با بچه های محله میرفتیم کوهپایه تا عصر
روز ها و ساعت
مثه برق رفتن
و دوستامم با برفا اب شدن تا گرم بمونن
روزایی که من پیش رومه
نامردا همه رفتن همه سرگرم و غرقن توی کار و بار با ایال و داف چون توی حیاط ما دیگه جایی نیس واسه این همه عشق و حال لارج
اینا کیان به اصطلاح رفیقان
تا کجا باهات میان
چرا تورو میخوان
واسه سود و زیان و هیچکی طرفت نیس

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

توجه:فقط اعضای این وبلاگ می‌توانند نظر خود را ارسال کنند.