نئاندرتالها در شکم ما منقرض شدند؟
در پاسخ به این سؤال که نئاندرتالها که گونهای از انسانهای نخستین محسوب میشوند، چگونه منقرض شدند، فرضیه جدیدی مطرح شده است. اینکه: احتمالا انسانهای مدرن آنها را خوردهاند!
انسانهای نخستین یا نئاندرتالها
اگر انسانهای نخستین منقرض نشده بودند چه اتفاقی میافتاد؟ مثلا در اروپا، یعنی جایی که نئاندرتالها دستکم تا ۱۰ هزار سال پس از ظهور انسانهای مدرن زندگی میکردند؟ چه اتفاقی میافتاد اگر هر دوگونه انسانی کنار یکدیگر، آنهم در دوره صنعتی حضور داشتند؟
در همسایگی یکدیگر به خوبی و خوشی زندگی میکردند و در محل کار پشت دو میز مجاور هم مینشستند؟ یا اینکه نه، انسانهای مدرن نئاندرتالها را به بیگاری میکشیدند؟ یا بدتر، آنها را مثل شامپانزهها و میمونها در قفسهای میلهای باغ وحش حبس میکردند و بعد با بچههایشان به تماشای آنها میرفتند.
فرناندو روزی، کارشناس "تاریخ تکامل انسان" به احتمال نخست، یعنی زندگی مسالمتآمیز دو گونه کنار یکدیگر اعتقادی ندارد. "روزی"، که در پژوهشکده ملی فرانسه در پاریس کار میکند، با یافتن نشانههای تازهای، فرضیه جدیدی در این زمینه مطرح کرده است. وی معتقد است که انسانهای مدرن نئاندرتالها را که گونهای از انسانهای نخستین محسوب میشوند، میخوردند. حداقل بعضی وقتها.
اسباب پاک کردن گوشت نئاندرتالها "روزی" روی استخوانهای باقیمانده از فک یک بچهنئاندرتال تحقیق کرده است. این استخوانها در غار لسرویس در جنوبغرب فرانسه پیدا شدهاند. در این غار اسباب و وسایل سنگی یافت شده که به نظر روزی، از آنها برای پاک کردن گوشت استفاده میشده است.
"روزی" در مقالهای که برای روزنامه انگلیسی گاردین نوشته، توضیح میدهد که در این مکان شواهدی یافته است که نشان میدهد گوشت زبان یک بچهنئاندرتال آنهم با همان روشی که انسانهای مدرن گوشت حیوانات را از استخوان جدا میکردند، پاک و سپس خورده شده است. وی در ادامه این مقاله مینویسد: «دستان ما سرنوشت بیرحمی برای نئاندرتالها رقم زد.»
"روزی" همچنین گردنبندی پیدا کرده است که ردیفی از دندانهای کوچک بچهنئاندرتال است. این دندانها از فک او بیرون کشیده شدند. انسانهای مدرن عصر جدید سالهاست که از شنیدن چنین واقعهای ابا دارند. روزی در ادامه مینویسد: «تصور من این است که باید بپذیریم که اینها اتفاق افتاده است.»
روزی معتقد است که با یافتههای تازه او میتوان پرده از این معما برداشت که به چه دلیل نئاندرتالها پس از ظهور انسانهای مدرن منقرض شدند. سابقه حضور نئاندرتالها در اروپا به ۱۳۰ هزار سال میرسد. در حالی که انسانهای مدرن حدود ۴۰ هزار سال پیش، آنهم بر اساس فرضیه نسبتا پذیرفته شدهای از سوی دانشمندان، از آفریقا سروکلهشان پیدا شد.
اما زیست همزمان هر دوگونه انسانی در قاره اروپا چندان به درازا نکشید. حداکثر ۱۰ هزار سال پس از ساکن شدن انسانهای مدرن، نئاندرتالها منقرض شدند. علت انقراض این گونه، بیتردید نمیتواند آنگونه که تاکنون ادعا شده، راه و روش ابتدایی و ساده زندگیشان بوده باشد.
یافتههای محققان در سالهای اخیر حاکی از آن است که هنر و صنعت در میان انسانهای نخستین نیز در حال تکامل بوده است. نیزه یا چاقوهای دو لبهای که در غارهای محل سکونت نئاندرتالها پیدا شده، گواه این مدعاست.
شکار انسان: گزینهای خطرناک رالف اشمیتز، کارشناس "تاریخ تکامل انسان" از موزه شهر بن، معتقد است: «باور این تئوری که انسانهای مدرن نزدیکترین خانواده تکاملیشان را خوردهاند، سخت است. شکار انسان شکار خطرناکی است.»
وی ادامه میدهد: «اگر حیوانی شکار شود، خطر اینکه گله آن حیوان کاشانه شکارچی را به آتش بکشد وجود ندارد.» البته اشمیتز و همینطور میشاییل بولوس، کارشناس دیگری از دانشگاه توبینگن آلمان، معتقدند که تفسیر آنچه "روزی" پیدا کرده نیز دشوار است.
از سوی دیگر هیچکس نمیتواند این نظریه را رد کند که جدا کردن اجزای بدن یک مرده و به یادگار نگه داشتن آن رسم نبوده است. تکه استخوانهایی که از دو گونه انسانی آن دوره پیدا شده، از مکانها و فاصله زمانی است که تنها یک گونه در آن منطقه ساکن بوده است.
گردنبدی از دندان به یادگار "کاترینا هارواتی" از بخش تاریخ تکامل انسان در موسسه ماکس پلانک، معتقد است، نظریه "روزی" ممکن و در عین حال جالب و بحثبرانگیز است، اما ثابت کردن چنین نظریهای که دو گونه نخستین انسان، اجداد ما و نئاندرتالها در چنین نبرد سختی با یکدیگر بودهاند که منجر به انقراض نئاندرتالها شده، بیتردید سخت است.
"هارواتی" با تأیید نظر کارشناسان آلمانی، معتقد است: «شاید ساکنان غاری که این استخوانهای فک در آن پیدا شده، آنقدر از نظر تکاملی قدیمی بودهاند که برخی از ویژگیهای تکاملیشان، از جمله همین استخوانهای فک، به استخوانهای نئاندرتالها شباهت داشته است.»
انسانهای نئاندرتال گیاهان داروئی را میشناختند
در همسایگی یکدیگر به خوبی و خوشی زندگی میکردند و در محل کار پشت دو میز مجاور هم مینشستند؟ یا اینکه نه، انسانهای مدرن نئاندرتالها را به بیگاری میکشیدند؟ یا بدتر، آنها را مثل شامپانزهها و میمونها در قفسهای میلهای باغ وحش حبس میکردند و بعد با بچههایشان به تماشای آنها میرفتند.
فرناندو روزی، کارشناس "تاریخ تکامل انسان" به احتمال نخست، یعنی زندگی مسالمتآمیز دو گونه کنار یکدیگر اعتقادی ندارد. "روزی"، که در پژوهشکده ملی فرانسه در پاریس کار میکند، با یافتن نشانههای تازهای، فرضیه جدیدی در این زمینه مطرح کرده است. وی معتقد است که انسانهای مدرن نئاندرتالها را که گونهای از انسانهای نخستین محسوب میشوند، میخوردند. حداقل بعضی وقتها.
اسباب پاک کردن گوشت نئاندرتالها "روزی" روی استخوانهای باقیمانده از فک یک بچهنئاندرتال تحقیق کرده است. این استخوانها در غار لسرویس در جنوبغرب فرانسه پیدا شدهاند. در این غار اسباب و وسایل سنگی یافت شده که به نظر روزی، از آنها برای پاک کردن گوشت استفاده میشده است.
"روزی" در مقالهای که برای روزنامه انگلیسی گاردین نوشته، توضیح میدهد که در این مکان شواهدی یافته است که نشان میدهد گوشت زبان یک بچهنئاندرتال آنهم با همان روشی که انسانهای مدرن گوشت حیوانات را از استخوان جدا میکردند، پاک و سپس خورده شده است. وی در ادامه این مقاله مینویسد: «دستان ما سرنوشت بیرحمی برای نئاندرتالها رقم زد.»
"روزی" همچنین گردنبندی پیدا کرده است که ردیفی از دندانهای کوچک بچهنئاندرتال است. این دندانها از فک او بیرون کشیده شدند. انسانهای مدرن عصر جدید سالهاست که از شنیدن چنین واقعهای ابا دارند. روزی در ادامه مینویسد: «تصور من این است که باید بپذیریم که اینها اتفاق افتاده است.»
استخوانهای انسانهای نخستین در موزه شهر بن
انقراض معماگونه انسانهای نخستین در اروپاروزی معتقد است که با یافتههای تازه او میتوان پرده از این معما برداشت که به چه دلیل نئاندرتالها پس از ظهور انسانهای مدرن منقرض شدند. سابقه حضور نئاندرتالها در اروپا به ۱۳۰ هزار سال میرسد. در حالی که انسانهای مدرن حدود ۴۰ هزار سال پیش، آنهم بر اساس فرضیه نسبتا پذیرفته شدهای از سوی دانشمندان، از آفریقا سروکلهشان پیدا شد.
اما زیست همزمان هر دوگونه انسانی در قاره اروپا چندان به درازا نکشید. حداکثر ۱۰ هزار سال پس از ساکن شدن انسانهای مدرن، نئاندرتالها منقرض شدند. علت انقراض این گونه، بیتردید نمیتواند آنگونه که تاکنون ادعا شده، راه و روش ابتدایی و ساده زندگیشان بوده باشد.
یافتههای محققان در سالهای اخیر حاکی از آن است که هنر و صنعت در میان انسانهای نخستین نیز در حال تکامل بوده است. نیزه یا چاقوهای دو لبهای که در غارهای محل سکونت نئاندرتالها پیدا شده، گواه این مدعاست.
شکار انسان: گزینهای خطرناک رالف اشمیتز، کارشناس "تاریخ تکامل انسان" از موزه شهر بن، معتقد است: «باور این تئوری که انسانهای مدرن نزدیکترین خانواده تکاملیشان را خوردهاند، سخت است. شکار انسان شکار خطرناکی است.»
وی ادامه میدهد: «اگر حیوانی شکار شود، خطر اینکه گله آن حیوان کاشانه شکارچی را به آتش بکشد وجود ندارد.» البته اشمیتز و همینطور میشاییل بولوس، کارشناس دیگری از دانشگاه توبینگن آلمان، معتقدند که تفسیر آنچه "روزی" پیدا کرده نیز دشوار است.
از سوی دیگر هیچکس نمیتواند این نظریه را رد کند که جدا کردن اجزای بدن یک مرده و به یادگار نگه داشتن آن رسم نبوده است. تکه استخوانهایی که از دو گونه انسانی آن دوره پیدا شده، از مکانها و فاصله زمانی است که تنها یک گونه در آن منطقه ساکن بوده است.
گردنبدی از دندان به یادگار "کاترینا هارواتی" از بخش تاریخ تکامل انسان در موسسه ماکس پلانک، معتقد است، نظریه "روزی" ممکن و در عین حال جالب و بحثبرانگیز است، اما ثابت کردن چنین نظریهای که دو گونه نخستین انسان، اجداد ما و نئاندرتالها در چنین نبرد سختی با یکدیگر بودهاند که منجر به انقراض نئاندرتالها شده، بیتردید سخت است.
"هارواتی" با تأیید نظر کارشناسان آلمانی، معتقد است: «شاید ساکنان غاری که این استخوانهای فک در آن پیدا شده، آنقدر از نظر تکاملی قدیمی بودهاند که برخی از ویژگیهای تکاملیشان، از جمله همین استخوانهای فک، به استخوانهای نئاندرتالها شباهت داشته است.»
انسانهای نئاندرتال گیاهان داروئی را میشناختند
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
توجه:فقط اعضای این وبلاگ میتوانند نظر خود را ارسال کنند.