میزگردى براى آسیب شناسى اعتیاد؛ کاش ارادهای که برای انرژی هستهای هست، درباره موادمخدر هم باشد
یک آسیبشناس اجتماعی میگوید: هیجان برای جوانها پایین آمده، در آپارتمانهای کوچک امکان هیچ تحرکی ندارند و میروند دنبال مادهای که به آنها هیجان بدهد مانند قرص و شیشه.
در آبان ماه سال ٩٢، میزگردی در خبرآنلاین درباره اعتیاد و مواد مخدر برگزار کردیم که در آن دکتر محمدباقر صابری زفرقندی، مدیرکل سابق درمان و حمایتهای اجتماعی ستاد مبارزه با مواد مخدر، روانپزشک و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران و همچنین دکتر سیدهادی معتمدی، آسیبشناس، روانپزشک و عضو هیات علمی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی حضور داشتند.
در ادامه، خلاصهای از این کافهخبر را بخوانید؛
چرا آماری که درباره تعداد معتادان منتشر میشود تا این اندازه با هم تفاوت دارد؟ واقعا ما چقدر معتاد داریم؟
صابری: اول باید ببینیم هدف از آمارگیری چیست؟ آیا داشتن صرف آمار یا دانستن تعداد معتادان کمکی به ما در روند برنامه ریزی می کند؟ شاید این هم یک خطای غیرقابل جبران باشد که ما ذهنمان درگیر این شده است که مدام بخواهیم بدانیم چند نفر معتادند. برآورد تعداد معتادان با انجام مطالعات ملی در فواصل هر پنج یا ده سال مفید است اما توقف در دانستن تعداد نفر خیلی به ما کمک نمیکند و آنچه مهم است روند مصرف مواد در کشور است که آیا از مصرف کمخطر به سمت پرخطر میرود یا برعکس؟ سن شیوع به سمت سنین پایین در حال حرکت است؟ رفتارهای پرخطر همراه با اعتیاد بیشتر شده است یا کمتر؟ شدت مصرف و الگوی مصرف به چه شکلی است؟ اینها موضوعاتی است که نباید در مطالعات ما مغفول بماند. فارغ از این موضوع، باید بگویم در عین حال مطالعات متعددی راجع به عدد و رقم مربوط به معتادان انجام شده است. به عنوان مثال یک مطالعه شیوع شناسی در دهه 30 از جمعیت 14 میلیونی آن زمان انجام شده که بر اساس آن مطالعه تعداد معتادین نزدیک به یک میلیون و پانصدهزار نفر اعلام شده است. در سالهای 78 و 86 نیز مطالعه بررسی سریع وضعیت اعتیاد انجام شده که بر اساس آن مطالعات نیز تعداد معتادان بین یک میلیون و دویست هزار نفر تا دو میلیون نفر متفاوت بوده است. سال 1382 نیز وزارت بهداشت مطالعه شیوع شناسی را انجام داد که نزدیک به سه میلیون و هفتصد هزار نفر آمار اعتیاد کشور بود. خوشبختانه نتایج مطالعات ذکر شده منتشر شده و در بسیاری از مقالات علمی نیز به آنها اشاره شده است. اخیرا یعنی در سالهای 90 و 91 هم با توجه به آنچه در مصاحبه برخی از مسوولین محترم دبیرخانه ستاد از طریق رسانه های عمومی منعکس شده دفتر مربوطه در دبیرخانه ستاد مبارزه با مواد مخدر دو مطالعه شیوع شناسی انجام داده که اعداد این دو مطالعه ظاهرا متفاوت بوده و آنچه رسما و به صورت رسانه ای اعلام شده حدود یک میلیون و 350 هزار نفر بوده است. تا این تاریخ دسترسی به منبع منتشرشده ارقام فوق حداقل برای من میسر نشده که امیدواریم با انتشار رسمی و به روش مورد تایید از نظر علمی دسترسی به اینگونه مطالعات هم فراهم شود. بدیهی است که درصورت انتشار علمی نتایج مطالعات در کنار استفاده از آن توسط محققین امکان ارزیابی و تجزیه و تحلیل مطالعات از نظر روش شناسی و اعتبار یافته ها فراهم می شود. اتفاقی که برای مطالعه سال 86 پیش آمد و موافقین و مخالفین آن مطالعه توانستند نظراتشان را اعلام کنند و تا امروز هم محققین و مراکز تحقیقاتی به آن آمار که مربوط به سال 86 است استناد می کنند.
از آمار معتادان مشکلدار میتوان به طور تقریبی تعداد کل معتادان را به دست آورد؟
صابری: این آمار با توجه به شرایط هر کشوری باید در عددی ضرب شود تا تخمین زده شود که تعداد کل معتادان چقدر است. این ضریب در کشور ما هنوز تعریف نشده است یا لااقل من از آن اطلاعی ندارم. گاهی اختلاف نظرهایی که درمورد تناقض در آمار اعتیاد وجود دارد از این منظر قابل تفسیر است.
دکتر معتمدی، نظر شما راجع به این که آماری از معتادان وجود ندارد چیست؟ این کار میتواند روند مقابله را دچار مشکل کند؟
معتمدی: در بعضی موارد مانند اعتیاد و فحشا و آسیبهای اجتماعی این مشکل آمار وجود دارد. چه کسی حاضر است بگوید من در قاچاق دخیلم؟ در فحشا دخیلم یا روابط خلاف عرف و خارج از محیط خانواده دارم؟ چه کسی میگوید من رشوه میگیرم یا کودکآزاری و همسرآزاری میکنم؟ اعتیاد هم موردی مانند اینهاست و در آمار آنها شاید نتوان خیلی دقیق بود. مشکل بحث آسیبهای اجتماعی طیف گستردهای را در بر میگیرد مخصوصا این که در کشور ما به هر چیزی به چشم جرم نگاه میشود. این مساله منجر به فریبکاری میشود. وقتی نگاه اینطور باشد که همه متهم و مجرمند مگر این که خلافش ثابت میشود همه آن را انکار میکنند اما اگر به این صورت باشد که فرد بگوید من معتادم و به کمک احتیاج دارم و به او برای درمان کمک شود، تعداد زیادی از افراد به اعتیادشان اعتراف میکنند. با همه اینها که این آمار شاید چندان معتبر نباشد، اما باید به این آمار که از سوی مراکز رسمی منتشر میشود اعتماد کرد و بر اساس آنها صحبت کرد چون اگر اینطور باشد که هرکس بر اساس نظر خودش بخواهد آمار ارائه کند آسیبهای بسیار بیشتری در پی خواهد داشت. آمار در موضوع آسیبهای اجتماعی باید با احتیاط منتشر شود. اتکا به آمار محدود اما درستتر بهتر است از آماری که دستکاری شده باشد و ازسوی افراد غیرکارشناس و با انگیزههای مختلف مطرح شود. درنهایت این که مجبوریم به این آمار استناد کنیم چون بر اساس گفتههای شخصی افراد ممکن است تصمیمگیریها و بودجهبندیهای نادرستی صورت بگیرد.
خبرهایی که درباره افزایش مصرف هرویین به جای شیشه منتشر میشود درست است؟ الگوی مصرف تغییر کرده است؟
صابری: برخلاف ادعاهایی که در جامعه مطرح می شود و همچنانکه گفته شد دلیل رسانه ای کردن آن را نیز متوجه نشده ام همچنان تریاک و خانواده آن در ایران در رده اول مصرف است و شیشه با فاصله زیادی در جایگاه بعدی قرار گرفته است. شیشه به دلیل این که عوارض بسیار جدی و پرسروصدایی دارد و بیشتر قشر جوان به آن گرایش پیدا میکنند و آسیبهایش بیشتر است بیشتر مورد توجه قرار گرفته اما خوشبختانه در کشور ما هنوز به راس نرسیده است. این موضوع هم که شیشه کم شده و هرویین زیاده شده باشد را به جز در یکی دو مصاحبه جایی به طور مستند ندیدم. اما مساله اینجاست که باید بگوییم کم یا زیاد شدن کدامیک از آنها به نفع جامعه است؟ از کدامیک از اینها باید نگران شد؟ وقتی یک خبر را بدون هیچ توضیحی تیتر می کنیم ذهن مردم را به هم می ریزیم. باید توجه داشت نظام قاچاق مواد یک نظام پویاست و قطعا آنها توانمندتراز ما وارد کار شدهاند، حمایتهای مالی، علمی و اقتصادی بهتری از ما دارند و اگر اینطور نبود در دنیا قاچاق مواد مخدر بعد از قاچاق اسلحه رده دوم را نمیگرفت. روند مصرف مواد تابع شرایط بسیاری است؛ کسانی که یک روز ادعا می کنند هرویین از شیشه پیشی گرفته و روز دیگر عکس آن را می گویند حرفشان مبتنی بر شواهد علمی تایید شده نیست. حداکثر در محیط کاری و بنابر اطلاعاتی است که از برخی مراکز به آنها می رسد. برای ارائه پاسخ علمی به چرایی این گونه تغییرات در مصرف مواد از مدتها قبل در وزارت بهداشت و بعدها در اداره کل درمان ستاد درصدد راه اندازی شبکه ای تحت عنوان شبکه هشدار مواد مخدر بودیم تا میزان این گونه تغییرات در مصرف مواد و علت های احتمالی آن را بدانیم، مطالعات اولیه آن نیز انجام شد که امیدواریم به دست فراموشی سپرده نشود و با استقرار این نظام تمامی تغییرات احتمالی در ورود و مصرف موارد رصد شود.
چرا روند مصرف شیشه افزایشی است؟ با این که در گذشته اگر هم کسانی در کشور ما میخواستهاند به سراغ مواد مخدر بروند از تریاک استفاده میکردند حالا به دنبال این هستند که به دنبال مخدری مانند شیشه بروند که عوارض بسیار شدیدی دارد؟
معتمدی: ما در بحث هرم جمعیتی تغییر ساختار داریم. تریاک بیشتر بین پیرها رواج داشته و همانطور که در سالهای قبل از انقلاب هم مشاهده میشد بیشتر به عنوان مسکن استفاده میشد که دردشان کاهش پیدا کند. در دوره بعد از آن وارد جنگ شدیم و این مسائل در حاشیه قرار گرفت و توجه چندانی به آنها نمیشد. پس از آن دچار رشد بیرویه جمعیت شدیم و مواجه شدیم با بسیاری از جوانهایی که هیچ امکاناتی برای آنها وجود ندارد و به دلیل این که هم شغلی ندارند و هم مشکلات اقتصادی بسیاری دارند حاضر به ازدواج کردن هم نیستند. پس الان جوانهای مضطربی داریم که نه خانواده و نه جامعه کمکی به آنها نمیکند و همه چیز برایشان سخت شده، هیجانهایشان آمده پایین و در آپارتمانهای کوچک امکان هیچ تحرکی هم ندارند و میروند به دنبال مادهای که به آنها هیجان بدهد مانند قرص و شیشه. در عین حال که باید هشدار بدهم سیگار و قلیان به وجود آورنده تمام این اعتیادها هستند در حالی که مغازههایی دیده میشود که رسما مجوز فروش دارند و قبح آنها روز به روز در جامعه بیشتر در حال ریخته شدن است. اگر از من بپرسید میگویم خطرناکترین ماده افیونی در جامعه ما اکنون سیگار و قلیان است چراکه موادی مانند شیشه پیگیری دولتی دارد اما این مواد حتی در حال تشویق شدن هم هستند.
جوانها در مقابل این که گفته شود سیگار و قلیان مصرف نکنید میگویند اگر این کارها را هم نکنیم پس دیگر چکار کنیم؟ چه جوابی میشود به آنها داد؟
معتمدی: اگر در کنار هر وزارتخانهای چند آسیبشناس اجتماعی گذاشته شود میتوانند پیشنهادهای جایگزین بهتری بدهند که به جای این کارها چه کارهایی میشود کرد. ضمن این که از نقش سازمانهای مردمنهاد هم نباید غافل شد که چارهاندیشی کنند که برای کاهش آسیبهای اجتماعی چه کارهایی میشود کرد؛ مثلا این که طرحی برده شود که استفاده از باشگاههای ورزشی یا فرهنگی را رایگان کنند یا اقداماتی از این قبیل. خود جوانها را هم باید مشارکت داد و از آنها پرسیده شود که چه راهکارهای جایگزینی به نظرشان میرسد که انجام شود تا از این قبیل آسیبها در امان بمانند. مشکل در اینجاست که ما هنوز این اراده را پیدا نکردهایم که باید این مشکلات کم شود. الان درباره انرژی هستهای که مخالفت بسیاری از کشورها را هم دارد چون اراده کردهایم و چون کار را به دست کارشناسها دادهایم مشکل حل میشود اما در موضوع آسیبهای اجتماعی، هم ارادهمان به آن شدت نیست و هم کار را به دست افراد کارشناس نمیدهیم. کسانی که سالهای بسیاری درس این موضوعات را خواندهاند و تحقیقاتی هم داشتهاند اصلا مورد نظرخواهی واقع نمیشوند که چه کاری را باید انجام داد یا انجام نداد.
به نظر میرسد در کنار انجام اقداماتی برای کاهش تقاضا، باید کارهایی برای کاهش عرضه هم انجام شود. در شرایط کنونی میبینیم این مواد به سادگی در دسترس هستند.
صابری: بله، ایده ال است اگر مواد به راحتی در دسترس باشد اما مردم مصرف نکنند؛ ولی واقعیت این است که به هر حال نوجوان و جوان حسهای هیجانطلبی و کنجکاوی دارند و وقتی به راحتی این مواد در دسترسشان باشد ممکن است وسوسه شوند که استفاده کنند بنابراین مقابله با عرضه بسیار مهم است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
توجه:فقط اعضای این وبلاگ میتوانند نظر خود را ارسال کنند.