رییس ستادمبارزه با موادمخدر در دولت اصلاحات: مصرف شیشه ۵۲برابر شده/ موج قویتری از مخدرهای صنعتی در راه است
تاریخ انتشار: ۰۸ آذر ۱۳۹۳
دو هفته نامه کلید ملی گفتگویی با علی هاشمی رییس ستادمبارزه با موادمخدر در دولت اصلاحات منتشر کرده است؛
کارنامه علی هاشمی می توان حدس زد، محاسنش در فراز و نشیب های حل مشکلات مواد مخدر سفید شده باشد، مسئله ای که آن را تهدیدی برای شهر سالم می داند و رساله دکترايش را نیز در این خصوص بر کاهش تقاضا در ایران متمرکز کرد.
او در سال 1358 عضو سپاه پاسداران شد، سال 1365 به شورای امنیت کشور رفت و در دوره اصلاحات مشاور خاتمی و جانشین او در ستاد مبارزه با مواد مخدر بود. علی هاشمی که به آستانه 60 سالگی نزدیک می شود، امروز مشاور دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام است.
او همه تجربیاتش را جمع کرده تا در کمیته مستقل مبارزه با مواد مخدر در مجمع به کارببندد، شاید دغدغه اصلی اش ، کاهش تقاضا ی مواد مخدر در ایران به جاهای خوبی برسد. این استاد دانشگاه معتقد است، سیاستگذاری های کشور در خصوص مبارزه با مواد مخدر اشتباه و کاستی هایی داشته است. هاشمی می گوید: «موج قوی تری از مواد صنعتی در پیش است، چون تقاضا هست و ما نتوانستیم آن را مدیریت کرده و کاهش دهیم. حتی اگر همه مرزها هم کاملا بسته شود و نگذاریم تریاک وارد شود، جایگزین آن پیدا می شود که ممکن است، بدتر هم باشد. پس ما باید به نقاضا بیشتر بپردازیم نه به این مفهوم که با عرضه مقابله نشود.».
او می گوید:
- ستاد مبارزه با مواد مخدر، اصلاح روش ها را تقریبا از سال های 71- 72 شروع کرده و سعی کرده به سمت کاهش تقاضا برود اما توجه جدی تر و سرمایه گذاری در این بخش عملا از سال 1380 شروع شد. در ده یا دوازده سال اخیر است که کاهش تقاضا برای ستاد اهمیت پیدا کرده است. این بعد نظری کار است ، اما آیا توانسته ایم میزان سرمایه گذاری، پول، کادرها و نیروی انسانی را به این سمت سوق دهیم. اگر الان فکر می کنید توازن بین مقابله با عرضه و کاهش تقاضا 50 به 50 است باید بگویم در اشتباه هستید.
- مبارزه با مواد مخدر و اعتیاد درجمهوری اسلامی به سه مرحله در سه بازه زمانی خلاصه می شود: مرحله اول از 1357 تا 1367 ممنوعیت کشت خشخاش، جرم انگاری اعتیاد، اعمال قوانین شدید کیفری. مرحله دوم از 1367 تا سال های 75-80 تشکیل ستاد و شکل گیری نگرش سیستماتیک با این توضیح که حضرت امام (ره) آخر جنگ با شناخت عمیقی که از تخریب و آسیب های اعتیاد در کشور داشتند، سران محترم سه قوه را جمع نموده و با نگاهی استراتژیک به آن ها فرمودند بعد از جنگ اولویت اول کشور حل معضل مواد مخدر باشد. با این نگاه سران محترم سه قوه با حضور نخست وزیر وقت ، ستاد را تشکیل دادند و سعی کردند همه دستگاه های سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و قضایی را متقاعد کنند تا متمرکز عمل كنند. مرحله سوم در واقع از سال 1380 و پس از آن است که هنوز هم ادامه دارد. از نظر رویکردها این مرحله سرآغاز عملی تغییر نگرش از مقابله با عرضه به کاهش تقاضا از نظر تئوری و نظری بود. همه درتمام سطوح نظام قبول كردند که ما باید ضمن مبارزه با عرضه کفه کاهش تقاضا را هم سنگین تر کنیم .
- در تحقیقات میدانی که از یکی از زندان ها انجام شد و مواد به زندان منتقل می شد، مشخص شد حداقل از بیش از 30 روش برای بردن مواد به داخل زندان استفاده می کنند. از ورود مواد جلوگیری شد. پس از یک هفته دوباره بازدید بهعمل آمد مشخص شد مواد در طول هفته وارد زندان نشده است ولی اتفاقی در بند مربوطه زندان به وقوع پیوسته که پیامی مهم داشت. فردی که این گزارش را نوشته خودش متوجه این پیامد مهم نشده بود. گزارش داده که این افراد بهجای مواد، موکت های کف سلول را کنده و استفاده می کنند. یعنی در جایگزینی مواد طبیعی، به مواد صنعتی روی آورده اند، چون موکت ها با چسب به کف چسبانده شده برای این کار از تینر استفاده شده و با سوزاندن تینر و استنشاق آن نشئه می شدند.
این نتیجه برای من دو پیام داشت، تا زمانی که تقاضا هست عرضه هم هست حتی در مکان کاملاً حفاظت شده ای مثل زندان. این راه نشد، یک راه دیگر. تریاک نشد، مواد صنعتی. یعنی اگر مزارع خشخاش خشک شود آیا مسئله مواد مخدر در ایران حل می شود؟ به نظر من نه، بدتر می شود. شیشه ، مواد صنعتی و ... بالاخره قاچاقچیان بیکار نمی نشینند و متاسفانه همواره مافیا چند قدم جلوتر است .
- موج قوی تری از مواد صنعتی در پیش است، چون تقاضا هست و ما نتوانستیم آن را مدیریت کرده و کاهش دهیم.
حتی اگر همه مرزها هم کاملا بسته شود و نگذاریم تریاک وارد شود، جایگزین آن پیدا می شود که ممکن است، بدتر هم باشد. پس ما باید به نقاضا بیشتر بپردازیم نه به این مفهوم که با عرضه مقابله نشود. باید دسترسی ها محدود شود و مبارزه هم در این بخش ادامه داشته باشد.
در واقع مرحله سوم ، تغییر نگرش از مقابله با عرضه به کاهش تقاضا با اولویت پیشگیری و مرحله بعد درمان و کاهش آسیب است.
در واقع اصلاح نگرش از جنایی و کیفری به پیشگیری و درمان، ایجاد پشتوانه های علمی و پژوهشی است. این کار را زمانی که دبیر کل ستاد بودم با کمک مجموعه اعضای ستاد شروع کردیم و در آغاز دولت دکتراحمدی نژاد هم ادامه داشت تا این که به مجمع تشخیص مصلحت نظام رفتم و اتفاق بزرگی که نگران آن بودیم متاسفانه افتاد و آن بحث تغییر الگوی مصرف از مواد کم خطر به مواد پر خطر صنعتی بود .
- زمانی که ستاد به دولت نهم تحویل شد، آمار مواد صنعتی طبق آمار ستاد، وزارت اطلاعات و نیروی انتظامی زیر 2/0 (دو دهم) درصد بود. یعنی به نیم درصد هم نرسیده بود و آن هم در قالب مصرف قرص های توهم زا. دیگر این که بیش از 98 درصد از مواد صنعتی از خارج می آمد و تولید داخلی نداشتیم. خبر داشتیم که یک یا دو آزمایشگاه در حال شکل گیری بود و می خواستند چیزهایی بسازند. قیمتش هم طبق برآورد دستگاه ها درهمان مقطع (تا سال 1384) کیلویی 168 میلیون تا 172 میلیون تومان بود. اتفاقی که در دوره 8 ساله دولت نهم و دهم افتاد این بود که آن 2 دهم درصد الان طبق آمار رسمی به 26 درصد آن هم در قالب مصرف شیشه، تبدیل شده ، یعنی 52 برابرشده است، اگر آمارهای غیر رسمی و مشاوره هایی که سازمان بهزیستی هم انجام می دهد به آن اضافه کنیم، بالای 40 درصد می شود.
- آمار بالای آلوده شدن دختران و زنان به مصرف مواد به خصوص مواد صنعتی بسیار مشهود است و ما باید بهطور جد نگران ضربه پذیری نهاد خانواده باشیم. ببنید دراین دوره ما چند شاخص داریم، شاخص اول پنجاه برابر شدن مصرف کنندگان مواد صنعتی. شاخص دوم ،کاهش قیمت مواد با وجود تورم و برعکس ده برابر شدن قیمت ها، قیمت مواد از 168 تا 172 میلیون تومان به کیلویی 14 تا 15 میلیون تومان رسیده است. تازه این قیمت برای سال 1392 است. اما در سال 88- 89 که هنوز قانون مواد صنعتی اصلاح نشده بود ،شیشه کیلویی 5 میلیون تومان بود، اصلاح این قانون باعث ضربه زدن به برخی باند ها شد.سومین شاخص این است که تولید مواد صنعتی در ایران 2 تا 3 درصد بود و الان صد در صد تولید داخلی است. طبق اعلام جهانی متاسفانه ما الان جز 5 مصرف کننده مواد مخدر صنعتی در دنیا شدیم.
متاسفانه باید بگویم برای اولین بار در گزارش های سازمان ملل اعلام شده که صادر کننده مواد مخدر صنعتی به جنوب شرق آسیا هستیم .
همچنین طبق آخرین گزارش هایی که وزارت امورخارجه داده است ما در کشورهای مالزی، اندونزی ،ژاپن و چند کشور دیگر ، بین 3300 تا 3800 زندانی داریم که مشکلات زیادی ایجاد کرده است
- لازم می دانم دستوری را که رهبر معظم انقلاب به همراه ابلاغ سیاست ها تاکید کردند برای شما بازگو کنم. "روسای محترم قوای سه گانه ایران، باسلام و... سیاست های کلی درباب موادمخدر نهایی وابلاغ شد ولی این نگرانی همچنان باقی است که دست اندرکاران، بلای بزرگ و تهدید عظیمی که از این سو متوجه کشور است به درستی برآورده نکنند و باز هم مشکلات بر روی هم متراکم شود. لذا از آقایان محترم انتظار می رود که هر کدام سهم دستگاه خود را دراجرایی کردن این سیاست ها با سرعت وقاطعیت وبدون فوت وقت به درجه عمل برسانند". می ببینید این حرف را نفر اول کشورمیزند.
همین حرفی که امام درآخرهای جنگ فرمودند، نگران بودند و تاکید کردند مواد مخدر اولویت اول باشد.مجمع از جایگاه مشورتی برای رهبری برخوردار است. سیاست هایش ابلاغ می شود . الان هم در این دولت ابلاغ شده است که نظارت کنیم.
در دولت دکتر احمدی نژاد نظارت جدی اعمال نمی شد. در همین راستای در جهت اجرای سیاست های کلی مبارزه با موادمخدر ابلاغی از سوی رهبر معظم انقلاب با هدف مهار اعتیاد و جلوگیری از تغییر الگوی مصرف مواد از کم خطر به پرخطر؛ باید با ایجاد یک سازمان ملی پاسخ گو زیر نظر قوه مجریه و با به کارگیری کلیه توانمندی های حکومتی و مدیریتی و بخش خصوصی، این مهم در اولویت جدی قرار گرفته و اجرایی شود.
- درگذشته تحقیقیاتی که انجام دادیم مشخص شد، هر چه امید به آینده در جوانان رشد پیدا کند، گرایش به اعتیا د و آسیب پذیری ها کمتر خواهد شد. پروژه " امید به آینده " یک نگرش سنجی بود که در اوایل سال 1375 انجام دادیم.
جامعه آماری شهر تهران بود، امید به آینده در جوانان شهر تهران نزدیک به 70 درصد منفی بود . همین پروژه را آخر سال 77 تکرار کردیم ،82 درصد مثبت شد. چرا ؟ چون یک اتفاق بزرگ افتاد . جوانان به دلیل مشارکت فعال، باز شدن فضای سیاسی و ابراز نظر و عقیده و احساس نزدیکی به حکومت امیدوارتر شدند. در یک جامعه هر چقدر نشاط ، مشارکت ، عزت و احترام به مردم بیشتر شود، درآن جامعه امید به آینده بیشتر و گرایش به ناهنجاری ها و اعتیاد کمتر می شود .
- من اخیرا برای اجلاسی ترکیه بودم ، فرصتی پیدا کردم که در شهر چرخی بزنم .میدان بزرگ شهر پراز مردم و گردشگران بود. واقعا به شکل تظاهرات وسیع. پرسش اینجاست. ما در شهرهایمان چنین چیزی داریم؟ نه ما نسبت به نیازهایمان و رشد جمعیت، امکانات فراغت وتفریح نداریم.
جایی برای مردم نیست جمع شوند موسیقی اجرا کنند، نمایش خیابانی باشد، به تماشا بنشینند ، سرصحبت وگفتگو باز شود، هنوز نتوانسته ایم به هم نزدیک شویم.
چون فضای شهری ما محدود است. توسعه امکانات فراغت وتفریح ما نسبت به جمعیت بسیار پایین است. در برخی جاها یک سینما فیلمی که مجوز دارد، پخش می کند و یک عده می ریزند و نمایش را متوقف می کنند. برای قلیان سر و صدا راه می اندازیم. این کارها جامعه ما را نجات نمی دهد. بلکه بدتر و خشن تر می کند. زیرا جایگزینی نداریم که قلیان خانه را جمع کنیم و این کار اصلا درست نیست، نتیجه اش بدتر خواهد شد.ضمن اینکه مواد پر خطری مثل شیشه راحت خرید و فروش می شود.
آیا رئیس ستاد مبارزه با مواد مخدر (دکتر رحمان فضلی ) قافیه را به مواد مخدر صنعتی ( شیشه ) باخته است ؟
چگونه یک تنه لابراتورهای ساخت مخدر شیشه در تهران را منفجر ...
چگونه یک تنه لابراتورهای ساخت مخدر شیشه در تهران را منفجر ...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
توجه:فقط اعضای این وبلاگ میتوانند نظر خود را ارسال کنند.