قرص بوپرنورفین
بوپرنورفین، آگونیست نسبی گیرنده مو و آنتاگونیست قوی گیرنده کاپا میباشد. آگونیستهای نسبی گیرنده مو، به گیرنده مو متصل شده و آن را فعال میکنند، اما این فعال کردن کمتر از آگونیستهای کامل صورت میپذیرد.
به این معنا که با وجود اپیوئید بودن و داشتن عوارض خاص اپیوئیدها همچون سرخوشی و تضعیف سیستم تنفسی، حداکثر اثر آن کمتر از آگونیستهای کامل اپیوئید مانند هروئین و متادون است.
بیشتر بخوانیم
گیرنده کاپاk مورفین (Opioid receptor)(Kappa opioid ...
Opium.Site وبلاگ رسمی دکتر رضا یزدان نیاز: نفش گیرنده ...
نفش گیرنده مورفین - Opium.Site وبلاگ رسمی دکتر رضا ...
Opium.Site وبلاگ رسمی دکتر رضا یزدان نیاز: فروش قرص ...
متادون ,بوپرنورفین , سابوکسون - Opium.Site وبلاگ رسمی ...
بوپرنورفین می تواند جایگزین متادون در درمان اعتیاد شود
بوپرنورفین (بوپرکسین) - Opium.Site وبلاگ رسمی دکتر ...
بوپرنورفین در دوزهای پایین به اندازه کافی اثرات آگونیستی اپیوئید دارد و بنابراین موجب از بین رفتن علائم ترک میگردد.
با افزایش دوز دارو، اثرات آگونیستی آن به صورت خطی افزایش مییابد تا جایی که به سطح ثابت میرسد و پس از آن افزایش دوز دارو با افزایش اثرات آن همراه نیست. این پدیده را ” اثر سقف“ مینامند. به همین دلیل در مقایسه با آگونیستهای کامل اپیوئید خطر کمتری از نظر سوءمصرف، وابستگی و عوارض جانبی دارد. بوپرنورفین در دوزهای بالاتر، مانند یک آنتاگونیست عمل میکند، یعنی گیرندهها را اشغال میکند، ولی آنها را فعال نمیکند، و همزمان آگونیستهای کامل را از گیرندههای خود جدا میکند یا آنها را بلاک میکند. بیشترین تاثیر درمانی بوپرنورفین در محدوده ۱۶ تا ۳۲ میلیگرم میباشد.
از بوپرنورفین برای درمان دردهای حاد و مزمن نیز استفاده میشود.
اگرچه بهتر است برای درمان درد از داروهای معمول ضد درد استفاده گردد، اما در صورت لزوم دوز مورد نیاز برای درمان درد (۳/. تا ۶/. میلیگرم) بسیار کمتر از دوز لازم برای درمان سمزدایی یا نگهدارنده وابستگی به مواد اپیوئیدی میباشد. نیز در درمان درد دوز بوپرنورفین به صورت منقسم تجویز میشود، چرا که اثر ضد درد بوپرنورفین برای ۶ تا ۹ ساعت دوام دارد.
عوارض جانبی
عوارض جانبی بوپرنورفین، که بیشتر در اوائل درمان اتفاق میافتند، به شرح ذیل میباشند؛- ضعف تنفسی: ضعف تنفسی تهدید کننده حیات به مراتب کمتر از زمانی است که یک آگونیست خالص گیرنده µ مانند هروئین یا متادون مصرف شود. با این حال این عارضه به خصوص در مصرف وریدی دارو برجسته میباشد. تعدادی از مرگ و میرهای گزارش شده در مورد بیمارانی بوده است که دارو را به صورت وریدی، به خصوص همراه با بنزودیازپینها مورد سوءمصرف قرار دادهاند. نیز در مصرف همزمان با دیگر تضعیفکنندههای تنفسی مانند الکل و دیگر مواد مخدر این خطر افزایش مییابد. مصرف این دارو در بیماران مبتلا به اختلالات ریوی مانند بیماری انسدادی مزمن ریویو هیپوکسی باید با احتیاط بیشتری صورت پذیرد. باید توجه داشت که به دلیل اشغال طولانی گیرندههای µ توسط بوپرنورفین، نالوکسان تضعیف تنفسی ناشی از آن را برطرف نمیکند.
- ضعف سیستم مرکزی عصبی: این عارضه نیز در صورت مصرف همزمان بنزودیازپینها، فنوتیازینها، داروهای آرامبخش و خوابآور، الکل و دیگر تضعیفکنندههای سیستم مرکزی عصبی با احتمال بیشتری اتفاق میافتد.
- وابستگی : تجویز مزمن دارو موجب وابستگی به دارو، از نوع وابستگی به مواد اپیوئیدی میشود، و در نتیجه قطع ناگهانی دارو علائم ترک ایجاد میگردد. سندرم ترک نسبت به سندرم ترک مواد مخدر، خفیفتر است و ممکن است دیرتر ظاهر شود.
- هپاتیت و مشکلات کبدی: در مطالعات، هپاتیت و زردی در بعضی از بیماران مبتلا به سوءمصرف مواد که تحت درمان با بوپرنورفین قرار میگیرند، گزارش شده است. اما ثابت نشده است که این مشکلات ربطی به مصرف بوپرنورفین داشته باشد. به نظر میرسد بین مصرف تزریقی بوپرنورفین و افزایش آنزیمهای کبدی ارتباطی وجود داشته باشد. علائم کبدی، از افزایش موقتی و بدون علامت ترانسآمینازها تا نارسایی کبدی، نکروز، سندرم هپاتورنال و انسفالوپاتی کبدی گزارش شده است. در بسیاری از موارد وجود آنرمالیهای قبلی در آنزیمهای کبدی، عفونت با ویروس هپاتیت B و C، استفاده همزمان از داروهای با خاصیت سمیت کبدی، و ادامه مصرف مواد غیرقانونی تزریقی ممکن است نقش کمک کنندهای در بروز مشکلات کبدی داشته باشند. بهتر است قبل از شروع درمان، تستهای کبدی انجام شده و در طول درمان نیز به طور دورهای چک گردد.
- واکنشهای آلرژیک: شایعترین علائم میتواند به صورت بروز بثورات پوستی، کهیر، و خارش باشد. مواردی از برونکواسپاسم، ادم آنژیونوروتیک، و شوک آنافیلاکتیک گزارش شده است.
- احساس مزه تلخ در دهان: در اغلب موارد مشکلی ایجاد نمیکند، اما گاهی به علٌت تحریک حالت تهوع ایجاد ناراحتی میکند.
- بوپرنورفین در آزمایشگاه فاصله QT را طولانی کرده، ولی از نظر بالینی بینظمیهای قلبی یا طولانی شدن فاصله QT گزارش نشده است. به همین جهت در حال حاضر توصیهای برای مانیتور نوار قلبی نمیشود.
تداخلهای دارویی
با داروهایی که متابولیسم آنها توسط سیستم سیتوکروم کبدی CYP3A4 است، تداخلهای مهم دارد.- داروهایی که منعکننده سیستم سیتوکروم کبدی CYP3A4 هستند، موجب افزایش سطح سرمی بوپرنورفین میشوند. بعضی از این داروها عبارتند از: کتوکونازول، فلوکونازول، آنتیبیوتیکهای ماکرولیدی مانند اریترومایسین، نفازودون، گریپ فرویت، فلووکسامین، ضد افسردگیهای سه حلقهای، آمیودارون، فلوکستین و SSRIهای دیگر، مترونیدازول، امپرازول، وراپامیل.
- داروهایی که باعث القای این سیستم آنزیمی میشوند، موجب میگردند سطح بوپرنورفین در خون کاهش یابد. نمونه این داروها فنوباربیتال، فنیتوئین، کاربامازپین، دگزامتازون، و ریفامپیسین هستند.
- تضعیفکنندههای دیگر سیستم عصبی مرکزی: در صورت استفاده همزمان از داروهایی مانند ضد دردهای اپیوئیدی، بنزودیازپینها، فنوتیازینها، داروهای آرامبخش و خوابآور، الکل، مهارکنندههای آنزیم مونوآمیناکسیداز (MAOIs) … باید دوز دارو را کاهش داد، حتی در بعضی از متون، به دلیل گزارش چند مورد مرگ در افراد سوءمصرف کننده بنزودیازپین، که تحت درمان با بوپرنورفین بودند، مصرف داروهای آرامبخش و خوابآور به عنوان منع نسبی برای درمان با بوپرنورفین عنوان شده است.
- مصرف آنتاگونیستهای سیستم اپیوئیدی با بوپرنورفین ممنوع است (مانند نالترکسون، نالوکسان)
موارد منع مصرف
کسانی که به دارو حساسیت دارند، نباید آن را مورد استفاده قرار دهند. در افراد مسن، سابقه بیماری کبدی و ریوی، هیپوتیروئیدی، نارسایی غده آدرنال (بیماری آدیسون)، ضعف سیستم عصبی مرکزی یا کوما، هیپرتروفی غده پروستات یا تنگی پیشابراه، الکلیسم حاد، دلیریوم ترمنس، باید با احتیاط مصرف شود.
استفاده از دارو در موارد خاص
- ضربه به سر و افزایش فشار داخل مغزی: بوپرنورفین مانند دیگر آگونیستهای اپیوئیدی میتواند موجب افزایش فشار مایع مغزی نخاعی شود و بنابراین در کسانی که ضربه مغزی، ضایعات داخل مغزی، و دیگر مشکلاتی با احتمال افزایش فشار داخل مغزی دارند، باید با احتیاط مصرف شود. باید به این نکته توجه داشت که بوپرنورفین میتواند موجب تنگی مردمک و تغییر سطح هوشیاری شود که در بررسی بیمار ایجاد تداخل میکند.- در کسانی که به دلیل بیماری صرع، تحت درمان هستند، میبایست بوپرنورفین با احتیاط استفاده شود، و به تداخلهای دارویی بین بوپرنورفین و داروی مورد مصرف توجه شود.
- بیماری کبدی: در بیماری کبدی متوسط و شدید، غلظت پلاسمایی بوپرنورفین بالا میرود. بنابراین دوز باید تنظیم شده و بیمار از نظر علائم ترک پیگیری گردد.
- بیماری کلیوی: در بیماری کلیوی غلظت بوپرنورفین تفاوتی نمیکند. بنابراین توصیه خاصی به بیمار لازم نیست.
- حاملگی: بوپرنورفین مانند سایر اپیوییدها از جفت رد میشود و بنابراین ممکن است با مصرف طولانی مدت در حاملگی، در نوزاد سندرم ترک ایجاد شود. اما به نظر میرسد سندرم ترک آن شدت کمتری نسبت به بقیه مواد اپیوییدی دارد. بنابراین امنیت آن در حاملگی هنوز قطعی نیست. ضمن این که در گزارشهای محدودی که وجود دارد، مشکل خاصی جهت استفاده از بوپرنورفین در حاملگی وجود نداشته است. FDA بوپرنورفین را جزء گروه C در حاملگی طبقهبندی نموده است. بهتر است در خانمهای حامله از متادون استفاده شود، و در صورت استفاده از بوپرنورفین، از suboxone استفاده نشود.
- درد: ممکن است حالاتی پیش آید که در آن لازم به تجویز آگونیستهای افیونی برای کاهش یا کنترل درد باشد. با توجه به خاصیت آنتاگونیستی بوپرنورفین، در این حالت لازم است بوپرنورفین قطع شود. هنگامی که درد بیمار کنترل شده و دیگر نیازی به تجویز داروهای آگونیست اپیوئیدی نباشد، میتوان مجدداً بوپرنورفین را شروع کرد. باید توجه داشت که درمان با آگونیستهای کامل مو برای تخفیف درد، مقاومت به اپیوئید را افزایش داده و میزان بالاتری از وابستگی جسمی ایجاد میکند.
مسمومیت با بوپرنورفین:
احتمال مسمومیت با بوپرنورفین، کمتر از متادون است، امٌا به هر حال این خطر وجود دارد. مصرف همزمان الکل یا بنزودیازپینها خطر آن را افزایش میدهد. از آن جایی که بوپرنورفین به آسانی با نالوکسون جایگزین نمیشود، باید از دوزهای بالاتر (۱۰ تا ۳۰ برابر) استفاده شود.
قطع بوپرنورفین:
در صورتی که به هر دلیلی (از جمله خواسته بیمار)، تصمیم به قطع بوپرنورفین گرفته شد، این کار باید به شکل تدریجی انجام بگیرد. اگرچه میتوان قطع بوپرنورفین را به سرعت و در یک دوره سه روزه انجام داد، اما بهتر است تنها در موارد اورژانسی و به صورت بستری چنین اقدامی نمود، و در بقیه موارد با توجه به علائم ترک، با سرعت کمتری بوپرنورفین را قطع کرد.
روش کاهش دوز میتواند به این صورت باشد:
- دوز بالای ۱۶ میلیگرم: هر یک تا دو هفته : ۴ میلیگرم
- دوز ۸ تا ۱۶ میلیگرم: هر ۱ تا ۲ هفته: ۲ تا ۴ میلیگرم
- دوز ۲ تا ۸ میلیگرم: هر ۱ تا ۲ هفته، ۲ میلیگرم
- دوز کمتر از ۲ میلیگرم: هر ۱ تا ۲ هفته، ۴/۰ تا ۸/۰ میلیگرم
عدم مراجعه (دوز فراموش شده):
معمولاً ۲ تا ۳ روز پس از عدم مصرف، علائم ترک ظاهر میشود. اگر بیمار فقط یک دوز مصرف نکرده است، باید بدون تغییر و با همان دوز قبلی دارو تجویز شود و نباید دوز مصرف شده را جایگزین نمود. در صورت غیبت بیش از ۳ روز، باید درمان را از ابتدا شروع کرد، و بهتر است دوز را به صورت روزانه تجویز نمود
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
توجه:فقط اعضای این وبلاگ میتوانند نظر خود را ارسال کنند.