رویای شفاف LUCID DREAM

رویای شفاف LUCID DREAM


رویاهای شفاف تمام انواع و اقسام خواب­هایی هستند که در آنها فردِ خواب بیننده آگاه است که دارد خواب می­بیند.
 برای اولین بار یک نویسنده و روان­پزشک آلمانی به نام فردریک (ویلم) وان ایدن (1932- 1860) این اصطلاح را ابداع کرد و به کار برد.
 در یک رویای شفاف فردی که رؤیا می­بیند، می­تواند تا حدودی بر آن تجربه تصوری که در آن شرکت دارد تأثیر بگذارد و یا می­تواند در محیط رویایی که ناظر و شاهد آن است، برخی از تغییرات و دستکاری­ها را صورت دهد.
رویای شفاف ممکن است خیلی واقعی و روشن احساس شود. در افرادی که در حال دیدن رویاهای شفاف هستند، اگر از مغز آنها الکتروآنسفالوگرافی تهیه شود،­میزان بیشتری از باند فرکانس­های 1- beta به مقدار (13-19Hz) مشاهده می­شوند، بنابراین در لوب پاریتال یا قسمت آهیانه مغزی فعالیت الکتریکی بیشتری در جریان است که به رویای شفاف یک حالت آگاهانه می­دهد.
رویای شفاف به صورت علمی مورد بررسی قرار گرفته و وجود آن به خوبی ثابت شده است.
تاریخچه علمی خواب­های شفاف
اولین کتابی که به صورت
علمی خواب­های شفاف را مورد مطالعه قرار داد، توسط فراروان­شناس برجسته خانم سلیا گرین بود. این پژوهشگر پرکار برای مشخص کردن قسمت­های مختلف یا عناصر اصلی خواب­های شفاف ابتدا به مطالعه تمام کتاب­ها و مقالاتی پرداخت که در این حوزه منتشر شده بودند و سپس اطلاعات و مطالب جدیدی را که توسط او جمع­آوری یا به دست آمده بود، به آنها اضافه کرد. نتیجه­گیری نهائی و مشخص او این بود که خواب­های شفاف طبقه­بندی و نوع جدیدی از تجربیات بشری است و کاملاً با خواب­های معمولی متفاوت است. او پیش­بینی کرد که ممکن است این حالت بیشــتر در خواب­هائی دیده شـــود که با حـــرکات ســـریع چشمی RAPID EYE MOVEMENT SLEEP (REM SLEEP) همراه هستند. همینطور گرین اولین فردی بود که به وجود رابطه بین خواب شفاف و بیداری کاذب پی برد. این موضوع در صفحات بعدی مورد اشاره قرار می­گیرد.
 
یک فیلسوف به نام نورمن مالکوم در سال 1959 اثری را به نام کتاب درسی خواب و رؤیا منتشر کرد و در آن صحت و دقت موجود در رویاها را مورد تردید قرار داد. او به این باور بود که حرکات سریع چشمی که در شرایط خواب دیدن مشاهده می­شوند، به این علت است که انسان با این حرکات موضوعاتی را مورد تأیید قرار می­دهد که قبل از آن در شرایط بیداری عادی تجربه کرده و بعد به صورت خاطره دوباره در شرایط خواب شفاف آنها را تجربه می­کند. برای اولین بار شواهد این مطلب در سال­های بعد از 1970 توسط فراروان­شناس انگلیسی کیت هرن نشان داده شد. یک سوژه یا داوطلب به نام آلان ورسلی از حرکات سریع چشمی به عنوان علامت یا سیگنالی برای شروع شدن یک خواب شفاف استفاده کرد که این جریان توسط دستگاه یا ماشین خواب­نگار یا پلی سومنوگراف هم ثبت شده بود.
نتایج بررسی­های هرن به صورت گسترده و کامل منتشر نشدند، تا اینکه چند سال بعد توسط استفن لابرگ در دانشگاه استانفورد با بررسی­های گسترده و با دقت نظر فراوان منتشر گردیدند. او این بررسی­ها را در متن رساله دکترای خویش و همراه با یک روش اختراعی خود آورده بود که آنها نه تنها اصالت خواب شفاف را ثابت می­کردند، بلکه در شرایط خواب یا رؤیا به پژوهشگران نشان می داد که او از لحاظ روانی هوشیار و در حال دیدن رؤیا است. (در اینجا هم می­توان از حرکات تند چشمی برای این منظور استفاده کرد. به علاوه تکنیکی ابداع شد که به صورت تجربی نشان داد که رسیدن به خواب شفاف را تسهیل می­کند.)

نحوه شروع
یک خواب شفاف با یکی از دو روش زیر می­تواند شروع شود:
· خواب شفافی که با یک رویای معمولی آغاز می­شود و در گذر زمان فردی که در حالت رؤیا است، متوجه می­شود که دارد یک رؤیا را تجربه می­کند.
· یک خواب شفاف که با یک حالت بیداری یا هوشیاری عادی شروع شده و مستقیماً فرد به حالت رؤیا می­رود، بدون اینکه هوشیاری او کاهش پیدا کند.
یک خواب شفاف که با حالت بیداری آغاز شده باشد در زمانی اتفاق می­افتد که سوژه وارد خواب REM شود، در حالیکه آگاهی وی از خودش در جریان تبدیل بیداری اولیه به خواب شفاف بعدی بریده نشده و به شکلی مستقیم و بی­واسطه تحقق پیدا کرده باشد.
تحقیقات انجام شده و کاربردهای بالینی
دانشمند در علوم عصبی ج. آلان هوبسون آنچه را که در مغز در زمان خواب شفاف اتفاق می­افتند، به این ترتیب نظریه­پردازی کرده است:
· اولین گام در خواب شفاف این است که سوژه متوجه شود که دارد خواب می­بیند.
· این توجه ممکن است در مکانی در منطقه­ای از قشر مغز باشد که یکی از مناطق محدودی است که در دوران خواب REM غیرفعال نمی­شود و در آن خاطره اتفاق می­افتد. زمانی که این مرکز فعال شود و توجه به استقرار رؤیا حاصل شود، فرد خواب بیننده بایستی ادامه بدهد، ولی به اندازه کافی آگاه باشد که دارد خواب می­بیند. در شرایطی که او این تعادل را برقرار کرده، دو مرکز مهم مغزممکن است یک درجه­ی کمتری از فعال بودن را حفظ کنند . در شرایطی که سوژه این خواب پرشور و هیجان توهمی را ادامه می­دهد، این امید می­رود که پل دماغی و شیار پاریتو- اکسیپیتال فعال بودن خود را حفظ کند.

درمان کابوس
این موضوع توسط چند نفر از متخصصان پیشنهاد شده است که بیماران مبتلی به کابوس­های شبانه ممکن است از مهارت یا تکنیک آگاهی داشتن بر مضمون خواب شبانه فایده ببرند. یک تحقیق بالینی که در سال 2006 انجام گرفت، نشان داد که خواب شفاف درمانی به شکل موفقیت­آمیزی وفور کابوس­های شبانه را کاهش داده است. این روش درمانی شامل قسمت­های زیرین بود:
* اطلاعات یا آگاهی­های لازم در اختیار بیمار قرار گرفت.
* تکنیک این مهارت در سطح کاربردی به او داده شد.
* تمرین عملی برای انجام خواب شفاف
البته مشخص نگردید که چه قسمت یا قسمت­هایی از برنامه درمانی فوق مسئول موفقیت در فائق آمدن بر کابوس شبانه گردید، ولی درمان در کل موفقیت­آمیز بود.
روان­شناس استرالیائی- میلان کولیکبه این کشف درمانی رسید که قصه درمانی در شرایطی که بیمار در وضعیت خواب شفاف قرار گرفته­، نه تنها از وفور کابوس­های شبانه می­کاهد، بلکه بر میزان و شدت افسردگی، احساس گناه و بسیاری از مشکلات دیگری را که بیمار در شرایط زندگی عادی و بیداری با آنها درگیر است از بین می­برد. کولیک همینطور پی برد که اگر در شرایط مذاکره یا مشاهده درباره مشکلات وی بحث شود، از شدت و تراکم ناراحتی­ها در زمان خواب می­کاهد. همینطور توجه به محتویات کابوس­ها، می­تواند اطلاعاتی به بیمار بدهد تا در زندگی واقعی از آن بهره ببرد.


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

توجه:فقط اعضای این وبلاگ می‌توانند نظر خود را ارسال کنند.