دكتر تهمينه باهري اسلامی ، مدير موفق دفتر تحقيقات نیروی انتظامی

دكتر تهمينه باهري اسلامی ، مدير موفق دفتر تحقيقات نیروی انتظامی در گفتگو با «امین جامعه»
 
ميم با وفق مي‌شود موفقيت
 

وقتي جامعه‌اي به بالندگي و شكوفايي مي‌رسد، بي‌شك زناني فرهيخته و بزرگ پشت سر مردان آن جامعه قرار داشته‌اند و وقتي از بين اين زنان كساني در كسوت دانش در كنار اين مردان و گاه جلوتر از آنان مي‌ايستند، آنگاه است كه جامعه با تلفيق عقل و عاطفه به اوج پيشرفت‌هاي علمي و انساني مي‌رسد.
زنان به لحاظ سنگيني بار عواطف نسبت به مردان دربه عهده گرفتن مسئوليت‌هاي مديريتي در راستاي مشاغل نظامي از نظر روحي و عاطفي دچار چالش بيشتري هستند و هنگامي كه با تمام توان اين چالش‌ها را به قله‌هاي موفقيت تبديل مي‌كنند بي‌شك در حيطه وظيفه‌اي خود بسيار موفق‌تر خواهند بود.
خانم دكتر «تهمينه باهري اسلامي» رئيس دفتر تحقيقات كاربردي پلیس مبارزه با مواد مخدر ناجا و مدير گروه موادمخدر دانشگاه علوم انتظامي يكي از نخبگان زن جامعه ما است كه در سال 1390 به عنوان پژوهشگر نمونه كشور از رياست جمهوري دكتر احمدي‌نژاد لوح تقدير دريافت كرده‌اند.
دكتر باهري كه مدرك دكتراي تجزيه شيمي خود را از دانشگاه تبريز اخذ كرده كارنامه درخشان علمي ايشان در برگيرنده 2 طرح اجرايي، چاپ 13 مقاله در مجلات علمي معتبر، ارايه 22 مقاله در كنفرانس ها و سمينارهاي عملي داخلي و بين‌المللي است. در زير شما را دعوت به مطالعه گفت‌وگويمان با خانم دكتر باهري مي‌كنيم:
خانم دكتر چه شد كه به نيروي انتظامي ورود پيدا كرديد، اتفاقي بود يا براساس علاقه؟
من زماني كه دانشجوي فوق ليسانس بودم در سميناري شركت كردم كه در آن مقاله‌اي راجع به مرفين ارائه شده بود براي من خيلي جالب و جذاب بود اين مقاله انگيزه‌اي براي مطالعه و تحقيق راجع به آن و خصوصا علوم جنائي شد اين مقاله در زمان خود موضوع جالب و به روزي بود، همزمان در آن سال (74) قرار بود سميناري را در دانشگاه تبريز ارايه دهم.
با انتخاب موضوع «نقش شيمي تجزيه در كشف جرم» با در نظر گرفتن اينكه در آن زمان دسترسي به مقاله و منبع‌هاي مختلف كم بود به سختي توانستم مطالب مربوطه را جمع‌آوري کنم و سمينار را ارايه دهم، به خاطر به روز بودن اين موضوع، سمينار خيلي مورد توجه اساتيد و دانشجويان قرار گرفت.
بعد از فارغ‌التحصيلي و ازدواج با بردن اين مطالب به اداره تشخيص هويت تهران با رئيس وقت صحبت كردم و موافقت خود را براي همكاري اعلام كردم.
ايشان فرداي همان روز به من اعلام نياز كردند و من بعد از 5 ماه در آنجا استخدام شدم.
حدود 5 يا 6 سال و اندي كه مشغول كار در آزمايشگاه آگاهي -كه خيلي علاقه‌مند بودم- شدم احساس كردم از لحاظ علمي بايد خودم را بالاتر بكشم.
با وجود 7سال وقفه‌اي كه بعد از فوق‌ليسانسم ايجاد شده بود بنابراين سال 81 با تصميم جدي 4ماه به سختي درس خواندم و با شركت در امتحان ورودي دكترا در سال 82 جزو 3 نفر برتر اين دوره شدم.
به خاطر اينكه زندگي و دانشگاه من در تبريز و كارم در تهران بود 5 سال دوران دكترا خيلي دوران سخت و فشرده‌اي بود چرا كه ضمن رفت و آمدم از تهران به تبريز همزمان درس مي‌خواندم و كار مي‌كردم.
روساي من در تشخيص هويت و آگاهي در اين مدت خيلي از من حمايت كردند باتوجه به اين قضيه در سال 84 كه دانشگاه تبريز به من اعلام نياز كرد احساس كردم چون اين سازمان از من حمايت كرده و اين فرصت را به من داده تا درس بخوانم نسبت به جامعه در خود احساس اداي دين كردم به علاوه به خاطر علاقه‌اي كه به اين حوزه داشتم تصميم گرفتم كه به فعاليتم در اين حوزه ادامه دهم.
ديد ديگران نسبت به حوزه كاري شما چگونه است؟
اكثرا فكر مي‌كنند چون در پليس مبارزه با موادمخدر هستم احتمالا با يك كار خشن و مردانه‌ سر و كار دارم در صورتي كه فعاليت من در دفتر تحقيقات است و تمام كساني كه با آن‌ها در ارتباط هستم همه محقق، پژوهشگر، اساتيد دانشگاه و قشر تحصيلكرده جامعه هستند، به علاوه من به عنوان يك زن در اينجا وظايفم را انجام مي‌دهم نه يك مرد.

آيا با توجه به اينكه حوزه‌هاي نيروي انتظامي يك محيط خشك و مردانه است اين محيط روي عواطف و احساسات شما به عنوان يك زن و رابطه‌ با همسرتان تاثير گذاشته يا خير؟
در يك زندگي موفق كه يك زن در محيط‌هاي نظامي فعاليت مي‌كند درست اين است كه ما موضوعات كاري را به خانه نبريم و همچنين مشكلات خانه را به محيط كار نبريم. هر چند كه من مسائل منزل را هيچوقت به محيط كارم نبرده‌ام متاسفانه هيچوقت نتوانسته‌ام نگراني‌ها و مشكلاتي كه معمولا در محيط كارم پيش آمده را به خانه نبرم به خاطر همين سعي كردم حتي‌الامكان اين محيط روي اخلاقم تاثيري نگذارد! البته اين را ديگران مي‌گويند.
باتوجه به اينكه بيشتر در محيط كار هستيد آيا به همسرداري و هنرهاي يك زن خانه‌دار هم توجهي داريد؟
يك خانم در هر موقعيت اجتماعي كه باشد بايد از هنر خانه‌داري در منزل هم بهره‌مند باشد من به شخصه از كار كردن و خانه‌داري بدم نمي‌آيد و سعي مي‌كنم در خانه وظايفم را انجام دهم البته قبلا كه فرصت بيشتري داشتم گلدوزي، گلسازي و بافتني هم انجام مي‌دادم. به هنر موسيقي و نقاشي نيز علاقه دارم.
اما به طور كلي انسان نبايد فقط در يك جنبه از زندگي رشد كند بلكه بايد در جنبه‌هاي ديگر زندگي نيز تبحر داشته باشد.
به نظر شما يك اصل مهم براي انسجام بخشيدن به خانواده براي زني كه بيرون از خانه كار مي‌كند چيست؟
ابتدا خانم بايد مديريت خوبي چه در خانه و چه بيرون از محيط آن داشته باشد. دوم همدلي، چرا كه زن بيشتر مي‌تواند با ايجاد اين عامل تفاهم بيشتري را در محيط خانه به وجود آورد اگرچه وجود آن در هر دو طرف لازم است اما اين مسئله در مورد زن بيشتر صدق مي‌كند.
اگر يك روز شرايطي براي شما پيش بيايد كه كارتان را ترك كنيد (در رابطه با خانواده) چطور با اين قضيه كنار مي‌آييد؟
راستش فكر مي‌كنم كنار آمدن با اين مسئله براي من خيلي سخت است، چون از وقتي خودم را شناختم خصوصا از زماني كه دانشجوي ليسانس بودم به فعاليت علاقه داشتم و نمي‌توانستم بيكار باشم اما اگر اين شرايط براي من پيش بيايد و مجبور شوم در خانه باشم خودم را حتما با فعاليت يا كار مفيد ديگري مشغول مي‌كنم چراكه به نظر من هر لحظه از عمر آنقدر با ارزش است كه اگر آدم بخواهد آن را تلف كند گوهر ارزشمندي را از دست داده است.
براي خانم‌هايي كه دوست دارند در محيط نظامي (نيروي انتظامي) كار كنند چه صحبتي داريد؟
يك حرف كلي در مورد همه اين است كه براي وارد شدن به هر كاري بايد واقعا علاقه به كار وجود داشته باشد چون به هر حال كار كردن خصوصا در نيروهاي مسلح و به ويژه نيروي انتظامي يكسري محدوديت‌هايي دارد كه اگر صرفا بخواهند براي وارد شدن به اين سازمان به آن به عنوان يك شغل نگاه كنند، نمي‌توانند موفق باشند. البته من معتقدم كه آدم در هر جايي و در هر زمينه‌اي كه كار مي‌كند باید تلاش كند بهترين باشد.
آيا موافقيد كه زن در بيرون از خانه كار كند؟
بله موافقم، وقتي زن بيرون از خانه كار كند مشكلات آقايان را بيشتر لمس مي‌كند و اين باعث تفاهم بيشتر بين آنها مي‌شود.
به كار در حوزه فعاليت‌تان به عنوان يك شغل نگاه مي‌كنيد يا يك وظيفه و خدمت؟
ابتدا كه وارد اين محيط شدم، بلافاصله استخدام شدم به عنوان يك شغل به آن نگاه كردم البته بيشتر علاقه شخصي‌ام به حوزه تخصصي‌ام بود. با تحقيق در اين خصوص متوجه شدم تعداد افرادي كه در كشور وارد اين حوزه شدند خيلي كم است اما بعداز ورود به سازمان آن چيزي كه براي من خيلي جاذبه داشت اين بود كه فعاليت در اين كار نه‌تنها براي جامعه يك ضرورت و خدمت است بلكه براي كشور مثمرثمر و نيز در دنيا ارزشمند است خصوصا وقتي رهبر معظم ما امام خامنه‌اي مبارزه با موادمخدر را يك جهاد بزرگ عنوان فرمودند واقعا ديگر نمي‌توانم آن را به عنوان يك شغل نگاه كنم.
از نظر شما امنيت شغلي در نيروي انتظامي براي يك خانم چگونه حاصل مي‌شود؟
اگر زني كه در نيروي انتظامي فعاليت مي‌كند سعي كند كارش را با پارامترهايي چون علاقه، انگيزه و توانايي بالا با بهترين وجه ممكن در هر قسمتي (بازداشتگاه، بدرقه متهمين، عملياتي، مشاوره، پژوهش و...) كه به وي محول شده، انجام دهد طبيعتا امنيت شغلي براي او برقرار است اما به فرض مثال اگر حتي كسي به جاي من در اين جايگاه و تخصص باشد ولي مسئوليت‌پذير نبوده و تعهد نداشته باشد مسلما امنيت شغلي نخواهد داشت.
تاكنون چه دستاوردهاي مهمي خصوصا در حوزه فعاليت‌تان داشته‌ايد؟
در سال 1385 دوره دكترا به عنوان دانشجوي استعداد درخشان دانشگاه تبريز معرفي شدم.
پس از آن در ناجا با شركت در جشنواره تحقيقات صنعتي در سال 1388، به عنوان نفر اول پايان‌نامه دكترا شناخته شدم كه در اين خصوص از فرمانده نيروي انتظامي كشور سردار دكتر احمدي‌مقدم لوح تقدير و تنديس دريافت كردم.
سال قبل نيز (1390) با كسب پژوهشگر نمونه كشوري از رياست جمهوري لوح تقدير و جايزه نقدي دريافت كردم.
 و همين‌طور پس از اين رتبه با شركت در جشنواره‌اي در سطح نيروهاي مسلح به نام جشنواره سلمان فارسي، به عنوان مدير تحقيقات برتر معرفي شدم همچنین ماه گذشته هم در مراسم فارغ‏التحصیلی دانشجویان دانشگاه علوم انتظامی به عنوان استاد برتر از رئیس جمهور لوح تقدیر و جایزه دریافت کردم.
علت موفقيت‌ در كارتان را چه مي‌دانيد؟
موفقيت هميشه از «وفق» مي‌آيد، موفقيت يعني تا چه حد انسان توفيق بندگي و دستورات خدا را داشته است. وقتي گفته مي‌شود كسي موفق است با چه چيزهايي او را مي‌سنجيم؟ اگر كسي پول، مقام و درجه‌اي را به دست آورد موفقيت واقعي نيست در صورتي كه اين عوامل وسيله‌اي هستند براي اينكه موفقيت واقعي حاصل شود. اگر همان اندازه كه هر كسي از پيشرفت خودش خوشحال مي‌شود از پيشرفت ديگران هم خوشحال شود اين يعني نيت خير و انرژي مثبت كه براي خود شخص نيز خير و بركت است.
من به هر درجه‌اي از تحصيلات، ‌كار يا زندگي كه رسيده‌ام به خدا توكل داشتم و از او كمك خواستم. اين را از صميم قلب مي‌گويم؛ تا خدا نخواهد آدم به هيچ جايي نمي‌رسد.
آيا خود را در زندگي شخصي هم موفق مي‌دانيد؟
احساس رضايت مي‌كنم اگر چه هميشه مي‌تواني بهتر از آن چيزي كه هستي باشي اما اين را مطمئنم كه تمام تلاشم را براي كاري كه به من سپرده شده بود، به نحو احسن انجام داده‌ام.
در زندگي خانوادگي‌ام نيز احساس رضايت مي‌كنم و فكر مي‌كنم موفق هستم البته هر كسي در زندگي مشكلات خاص خودش را دارد.

ابلاغ سیاست های کلی مبارزه با مواد مخدر توسط مقام معظم رهبری (07/09/1385)

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

توجه:فقط اعضای این وبلاگ می‌توانند نظر خود را ارسال کنند.