نشت متادون از مراکز ترک اعتیاد
مباررزه با اعتیاد و موادمخدر یکی از اصلیترین موضوعات اجتماعی است که در سالهای اخیر ما با آن روبهرو بودهایم. برخی تحقیقات نشان میدهد اعتیاد دغدغه بیش از 90 درصد جامعه است. اگر آمار رسمی در مورد تعداد معتادان را درنظر بگیریم، میلیونها ایرانی بهصورت مستقیم و غیرمستقیم با معضل خانمان سوز اعتیاد درگیر هستند. این در حالی است که بهرغم فعالیتهایی که در سالهای اخیر در این حوزه انجام شده است برخی موانع باعث میشود که امر مقابله با اعتیاد از پیشگیری گرفته تا مبارزه با عمدهفروشان و خردهفروشان موادمخدر آنطور که باید و شاید اتفاق نیفتد و بر اساس هشدارهایی که مسئولان میدهند در مواردی شاهد افزایش و شیوع موادمخدر هستیم. مبارزه با موادمخدر و اعتیاد حساسیتهای ویژه ای دارد.
قائم مقام دبیر ستاد مبارزه با موادمخدر همزمان با هفته مبارزه با موادمخدر در گفتوگو با «آرمان» برخی از این حساسیتها و پیچیدگیها را شرح میدهد. علیرضا جزینی همچنین مرجع آمار در زمینه اعتیاد را ستاد مبارزه با موادمخدر میداند و از آمارهایی که دیگران در این زمینه میدهند به شدت انتقاد میکند.
در زمینه میزان موادمخدر و جمعیت معتادان آمارهای مختلفی در سالهای اخیر از طرف سازمانها و نهادهای گوناگون و همچنین آسیب شناسان اجتماعی ارائه شده است که در مواردی با آمارهایی که ستاد مبارزه با موادمخدر ارائه میدهد متفاوت است. ستاد مبارزه با موادمخدر تعداد معتادان را یک میلیون و 325 هزار نفر میداند. این ناهمگونی آماری ناشی از چیست؟
در زمینه میزان موادمخدر در جامعه باید با استناد به آمار حرفهای علمی زد و اینکه هر شخصی هر سخنی بگوید و انتقاد کند درست نیست. ما هم در ستاد مبارزه با موادمخدر با مردم رودربایستی نداریم و اعتقادمان بر این است که باید مردم را با فرآیند کارها آگاه کرد. در واقع، با انتشار آماری صحیح در این زمینه میتوان در پیشگیری این معضل اقدامات ثمربخش انجام داد. نکته دوم این است که آمارهای موجود برای سال 90 است. باید توجه داشت که در این زمینه آمارسازی انجام نشده بلکه کارگروهی از جهاد دانشگاهی این پروژه را در اختیار و در پایان نیز آمار را در اختیار ستاد قرار داده است. در اصل هر دو یا سه سال یک بار باید آمار جدیدی به دست بیاید.در سال گذشته قراردادی با یک گروه پژوهشگر زیرنظر سازمان بهزیستی منعقد و هماکنون گزارشهای 22استان ارائه شده است و تا دو یا سه ماه آینده این آمار جدید استخراج میشود.
چندی پیش محمود گلزاری معاون سازمان سابق وزیر ورزش و جوانان آماری اعلام کرده که مبتنی بر آن تعداد معتادان سه میلیون نفر است. به نظر شما این آمار تا چه حد صحت دارد؟
مرجع اعلام آمار دبیرخانه ستاد مبارزه با موادمخدر است. هر کسی باید خودش درباره اعلام آمار و رقم در این زمینه پاسخگو باشد. ما در ستاد مبارزه با موادمخدر پاسخگوی آمار دیگران نیستیم و معتقدیم که کسی هم نباید در این زمینه آماری را اعلام کند.
مساله این است که کسانی که آمارهای متفاوتی میدهند، مدعی هستند مصرفکنندگان تفننی مواد را نیز در نظر دارند.
هر شخصی که در طول سال یک بار و فقط یک بار مواد مصرف میکند به عنوان معتاد تفننی است. تعداد معتادان تفننی قابل احصاء نیست. باید توجه داشت که هدف مراکز و سازمانها ارزیابی مصرفکنندگان دائمی است.
شما به طرح جدید آمارگیری که با همکاری بهزیستی در حال اجراست اشاره کردید. تا چه حد در این طرح امکان خطا وجود دارد به ویژه اینکه اخیرا گزارشهایی در این زمینه منتشر شده است که برخی افراد با این گمان که در صورتی که بگویند معتادند یارانهشان قطع میشود، اعتیاد خود را پنهان میکنند؟
برای کاهش چنین آسیبهایی کارگاههای آموزشی مختلف برای آمارگران در تهران برگزار شد و این افراد درباره نحوه برخورد با مردم توجیه شدند تا کسی از ارائه آمار و ارقام هراسی نداشته باشد. در مورد قطع یارانه هم ما اطمینان دادیم که چنین چیزی نیست.
آیا در آمارگیری جدید سازوکاری برای شمارش مصرف کنندگان تفننی مواد هم تعبیه شده است؟
برای ما آمار معتادان مهم است و کسی که در طول عمر خود فقط یک بار مواد مصرف کرده باشد را که نمیتوان در آمار و ارقام آورد.
به نظر میرسد در مواردی در مهمانیها یا در جمع دوستان مصرف مواد متداول شده است. این نشاندهنده وضعیت آسیبزای مصرف تفننی است چرا که اگر جلوی آن گرفته نشود به نظر میرسد تعداد معتادان افزایش یابند.
ما باید به شکل متفق و بنابر یافتههای علمی به ارزیابی بپردازیم. ممکن است از لحاظ فرهنگی در برخی نقاط کشور به شکل خاص شاهد مصرف مواد باشیم، برای مثال در برخی نقاط ممکن است در برخی مجالس ازجمله عروسیها شاهد مصرف تریاک به شکل گروهی باشیم.
در بحث مصرف تفننی مواد برخی بررسیها نشان میدهد که در تهران تا 40 درصد جوانان تجربه یک بار مصرف مواد را دارند. نظر شما چیست؟
هر نهاد یا سازمان خاصی که اعلام آمار میکند باید مسئولیتش را نیز بر عهده بگیرد، آن هم به این دلیل که مسئول رسمی ارائه آمار مصرف موادمخدر ستاد مبارزه با موادمخدر است.
ستاد مبارزه با موادمخدر تاکید دارد که در چند سال اخیر شاهد افزایش میزان مصرف موادمخدر و تغییر الگوی مصرف بودهایم، در این زمینه وضعیت چگونه است؟
از سال 86 شاهد تغییر الگوی مصرف 23 درصدی بودهایم. سن اعتیاد نیز در جامعه ما به 15 سالگی رسیده است. از طرف دیگر،هم اکنون 10 درصد مصرفکنندگان زن هستند که بنابر آمار شاهد افزایش آمار زنان مبتلا به اعتیاد هستیم.
با توجه به تغییر الگوی مصرف و تغییر مصرف موادمخدر از سنتی به صنعتی، با توجه به اینکه آسیب مواد صنعتی به مراتب بیشتر از سنتی است، این رویکرد را چگونه ارزیابی میکنید؟ آیا میتوان موادمخدر سنتی را آزاد کرد؟
هماکنون جامعه هدف ما در ستاد رسیدگی و کاهش کم و کاستیهای ناشی از مصرف کنندگان مواد صنعتی است نه مصرف کنندگان موادمخدر سنتی. در برخی کشورها این مساله را مطرح کردند که مصرف مواد همچون ماری جوانا را آزاد کنند. آیا به نظر شما میتوان این اقدام را در کشور انجام داد؟ برای مثال در کشوری دسترسی به موادمخدر را در رستورانها آزاد کردند و دیدند که جهانگردهای فراوانی به دلیل مصرف این موادمخدر به این کشور آمدند و در فرآیند انجام این اقدام با مشکلات فراوانی روبهرو شد. این مساله حتی به مجلس هم ارائه شد که باید این مسائل را قانونی و به کم و کیف اجرای آن پرداخت. باید اساسا رویکرد پیشگیری را در رویکردها لحاظ کرد.البته هم اکنون مصرف موادمخدر صنعتی از اهمیت برخوردار است و مشکلات در این زمینه گوناگون است.
به نظر میرسد تبعات ماده ای همچون شیشه به مراتب بیشتر از تریاک یا ماری جوانا است. برخی بررسیها نشان میدهد فرد معتاد به شیشه بعد از دو یا سه سال جان خود را از دست میدهد.
به هر حال واقعیت این است که مصرف موادمخدر از هر نوعی حرام است. در واقع مصرف این مواد بسیار آسیبزاست. برخی بر این باور هستند که همچون قبل از انقلاب برای مصرف کنندگان کارتی طراحی شود اما باید توجه داشت که هم اکنون مصرف کنند گان مواد مخدر پیرمردهای بالای 70 سال نیستند و مشکلی هم با این گروه از معتادان وجود ندارد بلکه مشکل اصلی جوانان گرفتار به موادمخدر صنعتی و مصرفکنندگان روانگردانها هستند.
در مبارزه با قاچاقچیان در عرصههای کلان و خردهفروش شاهد تشدید مجازاتها و اعدام این افراد خاطی هستیم. دیدگاه و رویکرد ستاد مبارزه با موادمخدر نسبت به این موضوع چیست؟
سخن ما در مجامع بینالمللی این است که فرد قاچاقچی همزمان چند جرم را مرتکب میشود که هر کدام از آنها به تنهایی میتواند مجازات اعدام داشته باشد. حمل سلاح گرم، آدم ربایی، خشونت و قتل توسط بسیاری از این افراد انجام میشود. در 25 سال گذشته 29 هزار قبضه سلاح از قاچاقچیان ضبط شده است و در بسیاری موارد قاچاقچیان در درگیریهای مرزی نقش دارند.
آیا درباره مجازات خرده فروشها برنامه خاصی دارید؟
خردهفروش که اعدام نمیشود. هر چند، همین الان خردهفروشهای مسلح در پاتوقهای تهران میتوان یافت. با این شرایط باید عامل بازدارنده را تقویت کرد و در این زمینه عملکرد قوه قضائیه قابل توجه است. افراد مسلح و مواد فروشان برابر قانون حکمشان اعدام است و قاضی هم در این قضیه بنابر قوانین حکم صادر میکند.
یکی از مسائل در حوزه اعتیاد استفاده از داروهایی است که حاوی موادمخدر هستند. گاه دیده میشود دسترسی به قرصهای اعتیادآوری مانند ریتالین و ترامادول به آسانی انجام میشود. در این زمینه باید چه کار کرد؟
موارد اشاره شده اسمش دارو است و جای دارو هم در داروخانه است. این داروها را نباید بدون نسخه پزشک در اختیار افراد قرار داد. این اقدام کاملا غیر قانونی و خلاف مقررات است. سه فهرست از موادمخدر وجود دارد که ترامادول هم در آن فهرست هست و بنابر قانون باید با افراد خاطی در این زمینه مقابله کرد و داروخانهها هم نباید بدون نسخه دارو را در اختیار مشتری قراد دهند.
چند وقت پیش خبری مبنی بر وجود بازار سیاه متادون مطرح شد، آیا این مساله را تایید میکنید؟
بله. نشت داروی متادون از برخی مراکز ترک اعتیاد گزارش شده است و این مسائل تحت کنترل قرار میگیرد تا به این ترتیب هر فرد مصرف کنندهای با مراجعه به این مراکز اسمش در سیستم ثبت شود. وزارت بهداشت هم موظف به ارائه چنین خدماتی بوده است اما تاکنون هیچ اقدامی در این زمینه انجام نشده است. در واقع با انجام چنین اقدامات جلوی نشت متادون گرفته میشود.
در دولت جدید ستاد مبارزه با موادمخدر طرحی را مبنی بر اجتماعی شدن مبارزه با اعتیاد مطرح کرده است. کم و کیف آن چیست و راهکار اجرایی برای آن وجود دارد؟
در بحث مبارزه با موادمخدر یکی از مولفهها افزایش مشارکت اجتماعی است و مشارکت اجتماعی توسط سازمانهای مردم نهاد و اقشار مختلف جامعه همانند روحانیها، هنرمندان و ورزشکاران که با دیگر اقشار جامعه در ارتباط هستند امکانپذیر است. هماکنون دو هزار و 500 سازمان مردمنهاد در حوزه پیشگیری و کاهش آسیب وجود دارد که میتوانند در اجتماعی شدن مبارزه با موادمخدر و افزایش مشارکت اجتماعی کمک کنند.باید مردم به طور متوازن برای درمان و مقابله با هم همکاری کنند و به این ترتیب اگر خرده فروشی را درسطح شهر دیدند به پلیس 110 اطلاع دهند و
در صورت مشاهده نارسایی در پروسه درمان هم میتوانند به سایت سازمان مراجعه و اطلاعات مراکز درمانی را کسب کنند. در زمینه کاهش آسیب یکسری از سازمانهای مردم نهاد با فعالیت روی روشهای بهداشتی افراد مبتلا به ایدز و هپاتیت اقدامات را شاهد بودیم. باید توجه داشت توانمند سازی و اشتغالزایی از مسائل مهم در بحث افراد بهبود یافته است. در سال گذشته 200 نفر از این افراد توانستهاند شغل بهدست آورند و بهعنوان فرد بهبودیافته به چرخه زندگی بازگردند.
به نظر میرسد که برخی خانوادهها اعتیاد را یک «معضل اجتماعی» قلمداد نمیکنند؛ شاید عدهای بر این باور هستند که این امر کاملا خصوصی است و هیچ ربطی به دیگران ندارد.
مساله موادمخدرهمچون سرطان سریع نفوذ میکند و با پیشروی در بدنه اجتماع میتواند منجر به ایجاد اختلالات گوناگون کند. باید حساسیت جامعه را نسبت به اعتیاد ارتقا داد و با ایجاد حساسیت در پی جلب مشارکت افراد در نهادها و سازمانهای گوناگون بود.
برخی معتقدند یکسری از موادمخدر در کشور تولید میشود، آیا شما این قضیه را تایید میکنید؟
موادمخدر سنتی در کشور به هیچعنوان تولید نمیشود اما موادمخدر صنعتی در آشپزخانهها تولید میشود. هرچند، با مقابلههای چند سال اخیر قیمت موادمخدر صنعتی به دو برابرافزایش یافته است.
در برخی سایتها یا در فیسبوک پروفایلهایی هستند که آموزش کاشت ماریجوانا یا تولید موادمخدر صنعتی میدهند. نهاد خاصی به دنبال مقابله با این تبلیغات نیست؟
پلیس فتا موظف به رد گیری این سایتها است و تاکنون 150 سایت شناسایی و با آنها برخورد شده است. در این زمینه پلیس فتا به شکل آنلاین این مسائل را رصد میکند.
هر روز مواردی پیرامون ورود موادمخدر جدید مطرح میشود، میزان ورود این حجم از موادمخدر به چه دلیل است؟
یک نوع موادمخدر با اسمهای گوناگون وجود دارد، برای مثال وقتی در آزمایشگاه یک مادهی جدید را بررسی میکنند، متوجه میشوند که این همان ال اس دی است یا حشیش است اما اسم جدیدی برای آن گذاشتهاند.
مساله موادمخدر تقلبی یکی دیگر از بحرانهای موجود در حوزه موادمخدر است که سالانه افراد زیادی را به کام مرگ میکشاند دراین زمینه توضیح دهید.
در واقع یکی از عوامل مرگومیر استفاده ازموادمخدر نامرغوب، اوردوز و استفاده بیش از حد مجاز برای افراد مصرف کننده است، برای مثال در برخی مواقع شاهد هستیم که خون خشک شده گوساله را با موادمخدر مختلف میکنند که این امر خود باعث افزایش مرگ و میر در افراد میشود.
بیشک راههای درمان موادمخدرصنعتی متفاوت است و به نظر میرسد مصرفکنندگان تریاک فرایند درمان راحتتری را در پیش داشته باشند.
در واقع برای درمان مواد صنعتی هنوز پروتکلی وجود ندارد، برای مثال کسی که شیشه مصرف میکند باید از بعد روانشناسی و روانشناختی روی او کار شود نه دارودرمانی.
این پروتکل چه زمانی تدوین میشود؟
پروتکل تدوین نشده و این موضوع به این منظور نیست که وزارت بهداشت نخواسته بلکه داروی آن وجود ندارد و باید برای آن پروتکلی در قالب درمان پرهیزمدار، افزایش اراده، پشتکار و اعتماد به نفس تدوین کرد.
در سالهای اخیر مساله انگیزهزدایی در این امر مطرح شده است.
همه این اقدامات به انگیزه افراد بستگی دارد و وقتی که در جامعه 40 درصد معتاد وجود دارد و این افراد سالانه با چهرههای کریه باعث آزار و اذیت میشوند کار در این زمینه سخت میشود و معتقدیم با ایجاد شرایط کاهش آسیب میتوان محلهایی را برای استحمام، استفاده از پکیجهای بهداشتی برای این افراد در نظر گرفت و به این ترتیب بتوان کنترل ایدز را در برنامههای خود قرار داد.
در واقع برای افرادی که مصرف کننده موادمخدرهستند یکسری مشکلات از جمله اعتیاد پنهان باعث حادترشدن مشکلاتشان میشود. دیدگاه شما برای کاهش مشکلات و رفع آسیبها چیست؟
در کاهش مشکلات آسیب باید بتوان برای درمان معتادان بینش این افراد را تغییرداد اینها باید به طرف درمان بیایند. در اغلب موارد در مورد این افراد مساله عود مجدد مطرح میشود که این کار درمان را سخت میکند. باید توجه داشت در درمان اعتیاد اراده فرد خیلی مهم است.
آقای دکتر به نظر شما قبح موادمخدر در جامعه از بین رفته است؟
خیر.
هماکنون در جامعه شاهد افزایش مصرف تفننی در میان جوانان هستیم.
البته اینها روانگردان مصرف میکنند. در واقع زمانی قبح شکسته میشود که شما ببینید در محیط عمومی یکسری افراد دارند تریاک یا شیشه در مناطق غیر آلوده شهر مصرف میکنند. در شهر تهران 40 منطقه آلوده وجود دارد و ممکن است مردم بیایند و ببینند اینها بحث دیگر است اما من اعتقادی به شکستن قبح موادمخدرندارم.
در برخی مواقع شاهد استعمال موادمخدر در اتومبیل هستیم.
برای افراد اتومبیل حریم خصوصی محسوب میشود، برای مثال پارک هرند، خیابان کریم خان، بلوار کشاورز، قسمتی از امیرآباد به مصرف موادمخدر مشهور است.برای مثال اگر دو و 65 دهم درصد مصرفکننده در جامعه وجود داشته باشد بالطبع مابقی افراد سالم هستند. قطعا تعداد مصرفکنندگان در آمار درست است اما مساله این است که 98درصد از افراد جامعه سالم هستند.
مصرف تفننی در این آمار نیست.
فقط آسیب مصرفکننده واقعی به جامعه بررسی میشود و در واقع برای مصرفکننده تفننی این اتفاق نمیافتد.
در پروسه مصرف ممکن است فرد مهارت مصرف داشته باشد و سالی یکبار مصرف مواد مشکلی در قالب اعتیاد برایش بهوجود نیاورد اما شخص دیگر با یکبارمصرف معتاد شود، چه مصرفهایی منجر به اعتیاد میشود؟
برای مثال یک پزشک در مرکز ترک اعتیاد فقط با یکبار مصرف به دام اعتیاد گرفتار شد.
اغلب افراد معتاد میگویند به دلیل کنجکاوی مبادرت به مصرف مواد کردهاند. در این زمنیه توضیح دهید.
در نظرسنجیها یکی از عوامل مصرف کنجکاوی است، در این زمینه یک بستههای تشویقی وجود دارد، آن هم به این دلیل که یکسری از افراد احساس میکنند که با مصرف موادمخدرشادی یا نشاط پیدا میکنند اما باید توجه داشت که با افزایش دوز مصرف این مواد منجر به مرگ میشود و برخی به واسطه باورهای غلط همچون تسکین درد، لذت مبادرت به استعمال موادمخدر میکنند که در نتیجه با مشکلات گوناگونی هم روبهرو میشوند.
آیا میتوان یکی دیگر از علل رویآوردن به این موادمخدر را مساله کاهش وزن و لاغری دانست؟
بله. آمفتامین اعتیادآور است و منجر به لاغرشدن فرد مصرفکننده میشود. در برخی از آرایشگاههای زنان شاهد توزیع شیشه هستیم. از دیگر مراکز میتوان به عطاریها اشاره کرد، بنابر بررسیهای انجام شده روی داروهای ترک اعتیاد شاهد وجود موادمخدر در برخی از عطاریها هستیم که در این زمینه هشدارهای لازم به مردم داده شده است. مردم باید بدانند که کار را باید به کاردان سپرد. برای حل مشکل اعتیاد هم اکنون 5 هزار پزشک ترک اعتیاد وجود دارد که برای ترک اعتیاد باید به این افراد مراجعه کرد.
مباررزه با اعتیاد و موادمخدر یکی از اصلیترین موضوعات اجتماعی است که در سالهای اخیر ما با آن روبهرو بودهایم. برخی تحقیقات نشان میدهد اعتیاد دغدغه بیش از 90 درصد جامعه است. اگر آمار رسمی در مورد تعداد معتادان را درنظر بگیریم، میلیونها ایرانی بهصورت مستقیم و غیرمستقیم با معضل خانمان سوز اعتیاد درگیر هستند. این در حالی است که بهرغم فعالیتهایی که در سالهای اخیر در این حوزه انجام شده است برخی موانع باعث میشود که امر مقابله با اعتیاد از پیشگیری گرفته تا مبارزه با عمدهفروشان و خردهفروشان موادمخدر آنطور که باید و شاید اتفاق نیفتد و بر اساس هشدارهایی که مسئولان میدهند در مواردی شاهد افزایش و شیوع موادمخدر هستیم. مبارزه با موادمخدر و اعتیاد حساسیتهای ویژه ای دارد.
قائم مقام دبیر ستاد مبارزه با موادمخدر همزمان با هفته مبارزه با موادمخدر در گفتوگو با «آرمان» برخی از این حساسیتها و پیچیدگیها را شرح میدهد. علیرضا جزینی همچنین مرجع آمار در زمینه اعتیاد را ستاد مبارزه با موادمخدر میداند و از آمارهایی که دیگران در این زمینه میدهند به شدت انتقاد میکند.
در زمینه میزان موادمخدر و جمعیت معتادان آمارهای مختلفی در سالهای اخیر از طرف سازمانها و نهادهای گوناگون و همچنین آسیب شناسان اجتماعی ارائه شده است که در مواردی با آمارهایی که ستاد مبارزه با موادمخدر ارائه میدهد متفاوت است. ستاد مبارزه با موادمخدر تعداد معتادان را یک میلیون و 325 هزار نفر میداند. این ناهمگونی آماری ناشی از چیست؟
در زمینه میزان موادمخدر در جامعه باید با استناد به آمار حرفهای علمی زد و اینکه هر شخصی هر سخنی بگوید و انتقاد کند درست نیست. ما هم در ستاد مبارزه با موادمخدر با مردم رودربایستی نداریم و اعتقادمان بر این است که باید مردم را با فرآیند کارها آگاه کرد. در واقع، با انتشار آماری صحیح در این زمینه میتوان در پیشگیری این معضل اقدامات ثمربخش انجام داد. نکته دوم این است که آمارهای موجود برای سال 90 است. باید توجه داشت که در این زمینه آمارسازی انجام نشده بلکه کارگروهی از جهاد دانشگاهی این پروژه را در اختیار و در پایان نیز آمار را در اختیار ستاد قرار داده است. در اصل هر دو یا سه سال یک بار باید آمار جدیدی به دست بیاید.در سال گذشته قراردادی با یک گروه پژوهشگر زیرنظر سازمان بهزیستی منعقد و هماکنون گزارشهای 22استان ارائه شده است و تا دو یا سه ماه آینده این آمار جدید استخراج میشود.
چندی پیش محمود گلزاری معاون سازمان سابق وزیر ورزش و جوانان آماری اعلام کرده که مبتنی بر آن تعداد معتادان سه میلیون نفر است. به نظر شما این آمار تا چه حد صحت دارد؟
مرجع اعلام آمار دبیرخانه ستاد مبارزه با موادمخدر است. هر کسی باید خودش درباره اعلام آمار و رقم در این زمینه پاسخگو باشد. ما در ستاد مبارزه با موادمخدر پاسخگوی آمار دیگران نیستیم و معتقدیم که کسی هم نباید در این زمینه آماری را اعلام کند.
مساله این است که کسانی که آمارهای متفاوتی میدهند، مدعی هستند مصرفکنندگان تفننی مواد را نیز در نظر دارند.
هر شخصی که در طول سال یک بار و فقط یک بار مواد مصرف میکند به عنوان معتاد تفننی است. تعداد معتادان تفننی قابل احصاء نیست. باید توجه داشت که هدف مراکز و سازمانها ارزیابی مصرفکنندگان دائمی است.
شما به طرح جدید آمارگیری که با همکاری بهزیستی در حال اجراست اشاره کردید. تا چه حد در این طرح امکان خطا وجود دارد به ویژه اینکه اخیرا گزارشهایی در این زمینه منتشر شده است که برخی افراد با این گمان که در صورتی که بگویند معتادند یارانهشان قطع میشود، اعتیاد خود را پنهان میکنند؟
برای کاهش چنین آسیبهایی کارگاههای آموزشی مختلف برای آمارگران در تهران برگزار شد و این افراد درباره نحوه برخورد با مردم توجیه شدند تا کسی از ارائه آمار و ارقام هراسی نداشته باشد. در مورد قطع یارانه هم ما اطمینان دادیم که چنین چیزی نیست.
آیا در آمارگیری جدید سازوکاری برای شمارش مصرف کنندگان تفننی مواد هم تعبیه شده است؟
برای ما آمار معتادان مهم است و کسی که در طول عمر خود فقط یک بار مواد مصرف کرده باشد را که نمیتوان در آمار و ارقام آورد.
به نظر میرسد در مواردی در مهمانیها یا در جمع دوستان مصرف مواد متداول شده است. این نشاندهنده وضعیت آسیبزای مصرف تفننی است چرا که اگر جلوی آن گرفته نشود به نظر میرسد تعداد معتادان افزایش یابند.
ما باید به شکل متفق و بنابر یافتههای علمی به ارزیابی بپردازیم. ممکن است از لحاظ فرهنگی در برخی نقاط کشور به شکل خاص شاهد مصرف مواد باشیم، برای مثال در برخی نقاط ممکن است در برخی مجالس ازجمله عروسیها شاهد مصرف تریاک به شکل گروهی باشیم.
در بحث مصرف تفننی مواد برخی بررسیها نشان میدهد که در تهران تا 40 درصد جوانان تجربه یک بار مصرف مواد را دارند. نظر شما چیست؟
هر نهاد یا سازمان خاصی که اعلام آمار میکند باید مسئولیتش را نیز بر عهده بگیرد، آن هم به این دلیل که مسئول رسمی ارائه آمار مصرف موادمخدر ستاد مبارزه با موادمخدر است.
ستاد مبارزه با موادمخدر تاکید دارد که در چند سال اخیر شاهد افزایش میزان مصرف موادمخدر و تغییر الگوی مصرف بودهایم، در این زمینه وضعیت چگونه است؟
از سال 86 شاهد تغییر الگوی مصرف 23 درصدی بودهایم. سن اعتیاد نیز در جامعه ما به 15 سالگی رسیده است. از طرف دیگر،هم اکنون 10 درصد مصرفکنندگان زن هستند که بنابر آمار شاهد افزایش آمار زنان مبتلا به اعتیاد هستیم.
با توجه به تغییر الگوی مصرف و تغییر مصرف موادمخدر از سنتی به صنعتی، با توجه به اینکه آسیب مواد صنعتی به مراتب بیشتر از سنتی است، این رویکرد را چگونه ارزیابی میکنید؟ آیا میتوان موادمخدر سنتی را آزاد کرد؟
هماکنون جامعه هدف ما در ستاد رسیدگی و کاهش کم و کاستیهای ناشی از مصرف کنندگان مواد صنعتی است نه مصرف کنندگان موادمخدر سنتی. در برخی کشورها این مساله را مطرح کردند که مصرف مواد همچون ماری جوانا را آزاد کنند. آیا به نظر شما میتوان این اقدام را در کشور انجام داد؟ برای مثال در کشوری دسترسی به موادمخدر را در رستورانها آزاد کردند و دیدند که جهانگردهای فراوانی به دلیل مصرف این موادمخدر به این کشور آمدند و در فرآیند انجام این اقدام با مشکلات فراوانی روبهرو شد. این مساله حتی به مجلس هم ارائه شد که باید این مسائل را قانونی و به کم و کیف اجرای آن پرداخت. باید اساسا رویکرد پیشگیری را در رویکردها لحاظ کرد.البته هم اکنون مصرف موادمخدر صنعتی از اهمیت برخوردار است و مشکلات در این زمینه گوناگون است.
به نظر میرسد تبعات ماده ای همچون شیشه به مراتب بیشتر از تریاک یا ماری جوانا است. برخی بررسیها نشان میدهد فرد معتاد به شیشه بعد از دو یا سه سال جان خود را از دست میدهد.
به هر حال واقعیت این است که مصرف موادمخدر از هر نوعی حرام است. در واقع مصرف این مواد بسیار آسیبزاست. برخی بر این باور هستند که همچون قبل از انقلاب برای مصرف کنندگان کارتی طراحی شود اما باید توجه داشت که هم اکنون مصرف کنند گان مواد مخدر پیرمردهای بالای 70 سال نیستند و مشکلی هم با این گروه از معتادان وجود ندارد بلکه مشکل اصلی جوانان گرفتار به موادمخدر صنعتی و مصرفکنندگان روانگردانها هستند.
در مبارزه با قاچاقچیان در عرصههای کلان و خردهفروش شاهد تشدید مجازاتها و اعدام این افراد خاطی هستیم. دیدگاه و رویکرد ستاد مبارزه با موادمخدر نسبت به این موضوع چیست؟
سخن ما در مجامع بینالمللی این است که فرد قاچاقچی همزمان چند جرم را مرتکب میشود که هر کدام از آنها به تنهایی میتواند مجازات اعدام داشته باشد. حمل سلاح گرم، آدم ربایی، خشونت و قتل توسط بسیاری از این افراد انجام میشود. در 25 سال گذشته 29 هزار قبضه سلاح از قاچاقچیان ضبط شده است و در بسیاری موارد قاچاقچیان در درگیریهای مرزی نقش دارند.
آیا درباره مجازات خرده فروشها برنامه خاصی دارید؟
خردهفروش که اعدام نمیشود. هر چند، همین الان خردهفروشهای مسلح در پاتوقهای تهران میتوان یافت. با این شرایط باید عامل بازدارنده را تقویت کرد و در این زمینه عملکرد قوه قضائیه قابل توجه است. افراد مسلح و مواد فروشان برابر قانون حکمشان اعدام است و قاضی هم در این قضیه بنابر قوانین حکم صادر میکند.
یکی از مسائل در حوزه اعتیاد استفاده از داروهایی است که حاوی موادمخدر هستند. گاه دیده میشود دسترسی به قرصهای اعتیادآوری مانند ریتالین و ترامادول به آسانی انجام میشود. در این زمینه باید چه کار کرد؟
موارد اشاره شده اسمش دارو است و جای دارو هم در داروخانه است. این داروها را نباید بدون نسخه پزشک در اختیار افراد قرار داد. این اقدام کاملا غیر قانونی و خلاف مقررات است. سه فهرست از موادمخدر وجود دارد که ترامادول هم در آن فهرست هست و بنابر قانون باید با افراد خاطی در این زمینه مقابله کرد و داروخانهها هم نباید بدون نسخه دارو را در اختیار مشتری قراد دهند.
چند وقت پیش خبری مبنی بر وجود بازار سیاه متادون مطرح شد، آیا این مساله را تایید میکنید؟
بله. نشت داروی متادون از برخی مراکز ترک اعتیاد گزارش شده است و این مسائل تحت کنترل قرار میگیرد تا به این ترتیب هر فرد مصرف کنندهای با مراجعه به این مراکز اسمش در سیستم ثبت شود. وزارت بهداشت هم موظف به ارائه چنین خدماتی بوده است اما تاکنون هیچ اقدامی در این زمینه انجام نشده است. در واقع با انجام چنین اقدامات جلوی نشت متادون گرفته میشود.
در دولت جدید ستاد مبارزه با موادمخدر طرحی را مبنی بر اجتماعی شدن مبارزه با اعتیاد مطرح کرده است. کم و کیف آن چیست و راهکار اجرایی برای آن وجود دارد؟
در بحث مبارزه با موادمخدر یکی از مولفهها افزایش مشارکت اجتماعی است و مشارکت اجتماعی توسط سازمانهای مردم نهاد و اقشار مختلف جامعه همانند روحانیها، هنرمندان و ورزشکاران که با دیگر اقشار جامعه در ارتباط هستند امکانپذیر است. هماکنون دو هزار و 500 سازمان مردمنهاد در حوزه پیشگیری و کاهش آسیب وجود دارد که میتوانند در اجتماعی شدن مبارزه با موادمخدر و افزایش مشارکت اجتماعی کمک کنند.باید مردم به طور متوازن برای درمان و مقابله با هم همکاری کنند و به این ترتیب اگر خرده فروشی را درسطح شهر دیدند به پلیس 110 اطلاع دهند و
در صورت مشاهده نارسایی در پروسه درمان هم میتوانند به سایت سازمان مراجعه و اطلاعات مراکز درمانی را کسب کنند. در زمینه کاهش آسیب یکسری از سازمانهای مردم نهاد با فعالیت روی روشهای بهداشتی افراد مبتلا به ایدز و هپاتیت اقدامات را شاهد بودیم. باید توجه داشت توانمند سازی و اشتغالزایی از مسائل مهم در بحث افراد بهبود یافته است. در سال گذشته 200 نفر از این افراد توانستهاند شغل بهدست آورند و بهعنوان فرد بهبودیافته به چرخه زندگی بازگردند.
به نظر میرسد که برخی خانوادهها اعتیاد را یک «معضل اجتماعی» قلمداد نمیکنند؛ شاید عدهای بر این باور هستند که این امر کاملا خصوصی است و هیچ ربطی به دیگران ندارد.
مساله موادمخدرهمچون سرطان سریع نفوذ میکند و با پیشروی در بدنه اجتماع میتواند منجر به ایجاد اختلالات گوناگون کند. باید حساسیت جامعه را نسبت به اعتیاد ارتقا داد و با ایجاد حساسیت در پی جلب مشارکت افراد در نهادها و سازمانهای گوناگون بود.
برخی معتقدند یکسری از موادمخدر در کشور تولید میشود، آیا شما این قضیه را تایید میکنید؟
موادمخدر سنتی در کشور به هیچعنوان تولید نمیشود اما موادمخدر صنعتی در آشپزخانهها تولید میشود. هرچند، با مقابلههای چند سال اخیر قیمت موادمخدر صنعتی به دو برابرافزایش یافته است.
در برخی سایتها یا در فیسبوک پروفایلهایی هستند که آموزش کاشت ماریجوانا یا تولید موادمخدر صنعتی میدهند. نهاد خاصی به دنبال مقابله با این تبلیغات نیست؟
پلیس فتا موظف به رد گیری این سایتها است و تاکنون 150 سایت شناسایی و با آنها برخورد شده است. در این زمینه پلیس فتا به شکل آنلاین این مسائل را رصد میکند.
هر روز مواردی پیرامون ورود موادمخدر جدید مطرح میشود، میزان ورود این حجم از موادمخدر به چه دلیل است؟
یک نوع موادمخدر با اسمهای گوناگون وجود دارد، برای مثال وقتی در آزمایشگاه یک مادهی جدید را بررسی میکنند، متوجه میشوند که این همان ال اس دی است یا حشیش است اما اسم جدیدی برای آن گذاشتهاند.
مساله موادمخدر تقلبی یکی دیگر از بحرانهای موجود در حوزه موادمخدر است که سالانه افراد زیادی را به کام مرگ میکشاند دراین زمینه توضیح دهید.
در واقع یکی از عوامل مرگومیر استفاده ازموادمخدر نامرغوب، اوردوز و استفاده بیش از حد مجاز برای افراد مصرف کننده است، برای مثال در برخی مواقع شاهد هستیم که خون خشک شده گوساله را با موادمخدر مختلف میکنند که این امر خود باعث افزایش مرگ و میر در افراد میشود.
بیشک راههای درمان موادمخدرصنعتی متفاوت است و به نظر میرسد مصرفکنندگان تریاک فرایند درمان راحتتری را در پیش داشته باشند.
در واقع برای درمان مواد صنعتی هنوز پروتکلی وجود ندارد، برای مثال کسی که شیشه مصرف میکند باید از بعد روانشناسی و روانشناختی روی او کار شود نه دارودرمانی.
این پروتکل چه زمانی تدوین میشود؟
پروتکل تدوین نشده و این موضوع به این منظور نیست که وزارت بهداشت نخواسته بلکه داروی آن وجود ندارد و باید برای آن پروتکلی در قالب درمان پرهیزمدار، افزایش اراده، پشتکار و اعتماد به نفس تدوین کرد.
در سالهای اخیر مساله انگیزهزدایی در این امر مطرح شده است.
همه این اقدامات به انگیزه افراد بستگی دارد و وقتی که در جامعه 40 درصد معتاد وجود دارد و این افراد سالانه با چهرههای کریه باعث آزار و اذیت میشوند کار در این زمینه سخت میشود و معتقدیم با ایجاد شرایط کاهش آسیب میتوان محلهایی را برای استحمام، استفاده از پکیجهای بهداشتی برای این افراد در نظر گرفت و به این ترتیب بتوان کنترل ایدز را در برنامههای خود قرار داد.
در واقع برای افرادی که مصرف کننده موادمخدرهستند یکسری مشکلات از جمله اعتیاد پنهان باعث حادترشدن مشکلاتشان میشود. دیدگاه شما برای کاهش مشکلات و رفع آسیبها چیست؟
در کاهش مشکلات آسیب باید بتوان برای درمان معتادان بینش این افراد را تغییرداد اینها باید به طرف درمان بیایند. در اغلب موارد در مورد این افراد مساله عود مجدد مطرح میشود که این کار درمان را سخت میکند. باید توجه داشت در درمان اعتیاد اراده فرد خیلی مهم است.
آقای دکتر به نظر شما قبح موادمخدر در جامعه از بین رفته است؟
خیر.
هماکنون در جامعه شاهد افزایش مصرف تفننی در میان جوانان هستیم.
البته اینها روانگردان مصرف میکنند. در واقع زمانی قبح شکسته میشود که شما ببینید در محیط عمومی یکسری افراد دارند تریاک یا شیشه در مناطق غیر آلوده شهر مصرف میکنند. در شهر تهران 40 منطقه آلوده وجود دارد و ممکن است مردم بیایند و ببینند اینها بحث دیگر است اما من اعتقادی به شکستن قبح موادمخدرندارم.
در برخی مواقع شاهد استعمال موادمخدر در اتومبیل هستیم.
برای افراد اتومبیل حریم خصوصی محسوب میشود، برای مثال پارک هرند، خیابان کریم خان، بلوار کشاورز، قسمتی از امیرآباد به مصرف موادمخدر مشهور است.برای مثال اگر دو و 65 دهم درصد مصرفکننده در جامعه وجود داشته باشد بالطبع مابقی افراد سالم هستند. قطعا تعداد مصرفکنندگان در آمار درست است اما مساله این است که 98درصد از افراد جامعه سالم هستند.
مصرف تفننی در این آمار نیست.
فقط آسیب مصرفکننده واقعی به جامعه بررسی میشود و در واقع برای مصرفکننده تفننی این اتفاق نمیافتد.
در پروسه مصرف ممکن است فرد مهارت مصرف داشته باشد و سالی یکبار مصرف مواد مشکلی در قالب اعتیاد برایش بهوجود نیاورد اما شخص دیگر با یکبارمصرف معتاد شود، چه مصرفهایی منجر به اعتیاد میشود؟
برای مثال یک پزشک در مرکز ترک اعتیاد فقط با یکبار مصرف به دام اعتیاد گرفتار شد.
اغلب افراد معتاد میگویند به دلیل کنجکاوی مبادرت به مصرف مواد کردهاند. در این زمنیه توضیح دهید.
در نظرسنجیها یکی از عوامل مصرف کنجکاوی است، در این زمینه یک بستههای تشویقی وجود دارد، آن هم به این دلیل که یکسری از افراد احساس میکنند که با مصرف موادمخدرشادی یا نشاط پیدا میکنند اما باید توجه داشت که با افزایش دوز مصرف این مواد منجر به مرگ میشود و برخی به واسطه باورهای غلط همچون تسکین درد، لذت مبادرت به استعمال موادمخدر میکنند که در نتیجه با مشکلات گوناگونی هم روبهرو میشوند.
آیا میتوان یکی دیگر از علل رویآوردن به این موادمخدر را مساله کاهش وزن و لاغری دانست؟
بله. آمفتامین اعتیادآور است و منجر به لاغرشدن فرد مصرفکننده میشود. در برخی از آرایشگاههای زنان شاهد توزیع شیشه هستیم. از دیگر مراکز میتوان به عطاریها اشاره کرد، بنابر بررسیهای انجام شده روی داروهای ترک اعتیاد شاهد وجود موادمخدر در برخی از عطاریها هستیم که در این زمینه هشدارهای لازم به مردم داده شده است. مردم باید بدانند که کار را باید به کاردان سپرد. برای حل مشکل اعتیاد هم اکنون 5 هزار پزشک ترک اعتیاد وجود دارد که برای ترک اعتیاد باید به این افراد مراجعه کرد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
توجه:فقط اعضای این وبلاگ میتوانند نظر خود را ارسال کنند.