نقش رسانه در پیشگیری اولیه از اعتیاد به مواد مخدر روانگردان و الکل و سیگار

نقش رسانه در پیشگیری اولیه از اعتیاد

چکیده:  مقاله حاضرمطالعه مروری بر نقش رسانه در پیشگیری اولیه از اعتیاد است به همين منظور با بهره گيري از نظريه ها ویافته های موجود دراین زمینه ، روابط  موجودوتاثيرات  مستقيم و غير مستقيم رسانه در پیشگیری اولیه از اعتیاد  مورد بررسي قرار گرفته  است.
 نتايج نشان می دهد  در ارائه برنامه هاي پيشگيري توسط رسانه گرچه به كارگيري و استفاده از تجربيات به دست  آمده نياز به ارزيابي بیشتر دارد با  اين   حال  رويكردهايي كه براساس شواهد معتبر در زمينه پيشگيري انجام  گيرند وبا مطالعه و شناسايي اطلاعات اوليه استراتژي هاي خود را در زمينه پيشگيري طراحي نموده باشندو برنامه هاي خود را به صورت منظم نظارت و ارزيابي كننددرپيشگيري اوليه از اعتياد موفق خواهند بود .
 نتایج مطالعات انجام شده تاکید بر استفاده از روش های علمی ونوین وتلفی داردکه استفاده توام و همزمان از رسانه وارتقا مهارتهای مقابله ای برای کودکان ونوجوانان وافزايش مهارتهای والدینی را توصيه مي كند.


مقدمه:
عصر حاضر «عصر  ارتباطات» ناميده مي‏شود و افزايش روز افزون شبكه ‏هاي خبري و  روزنامه‏ها   از نقش مهمّ  رسانه‏هاي  جمعي  در «اطلاع‏رساني» حكايت دارد. عملیات و کارزار رسانه‌ای (Media Campaign) به  استفاده ازمجموعه‌ای از

رسانه‌های دیداری ـ شنیداری ـ نوشتاری ـ الکترونیکی ـ تابلو و بیل‌بوردهای تبلیغاتی ـ لوح‌های فشرده ـ اتاق‌های  گفتگو و نظایر آن گفته  می‌شود  که یک   هدف رفتاری خاص در زمینه آسیب های اجتماعی،اعتیاد ویا دیگر موارد رادنبال می‌کنند.  فرض اصلی براین است  که با افزایش دانش وتغییر نگرش  موجبات تغییر رفتار حاصل می‌گردد .    بنابراین فرض تولیدات  رسانه‌‌ ای اگر با  توجه  به نیاز سنجی و بازاریابی اجتماعی و درک مناسب از  انتظارات نسل  جدید تهیه شوند به سهم خود  تحت شرایط خاص ودرکنار سایر عوامل موثر می توانند سبب  کنترل و پیشگیری در زمینه آسیب   های  اجتماعی  و اعتیاد  شوند،نتايج مطالعات نشان مي دهد كه استفاده از رسانه براي پيشگيري اوليه از اعتياد ضروري وبديهي است اما همه چیز را نباید از رسانه انتظار داشت .
تاريخچه وكاركردهاي رسانه

از اوايل دهه 1970 كه پيشگيري از اعتیاد براي اولين بار در اولويت  قرار گرفت تا كنون آموخته هاي زيادي در زمينه نقش رسانه ها به دست آمده است. رويكردهاي نوين درتبيين سبب شناختي مصرف مواد در نوجواني،‌ به  عوامل موثردرپیدایش ویا پیشگیری از اعتیاد به گونه منفرد نمي‌نگرند، بلكه بر ارتباط آنها با يكديگر تاكيد دارند و مي-كوشند تا به يك الگوي نظري  جامع دست يابند.

 در اين بين نظريه پردازان و محققان رسانه در تلاش خود براي تبيين روابط ميان رسانه های  جمعی وعوامل خطر و حفاظت کننده، نظريه‌هاي متعددی را  بيان کرده اند.  دراين بين عده اي معتقدند كه رسانه ها ، در برخی مواردعامل مخاطره انگيز در زمينه سوءمصرف مواد بوده زیرا بخشی ازرسانه هاي جمعي با تبليغ آشکار وپنهان پيامهاي مصرف و نمايش فيلم هاي  مصرف سیگار والکل ومواد اثرات منفي روي جوانان دارند. ولی بیشتر صاحب نظران معتقدند رسانه ها مي توانند ابزار قدرتمندي براي آموزش گسترده اي از مهارتهاي اجتماعي و شناختي باشند . طبق برآوردها ، جوانان زير بيست سال به طور ميانگين یک سوم زمان بيداري خود را با وسايل ارتباط جمعي به صورت مستقيم يا غير مستقيم مي گذرانند ورسانه ها توانايي بالقوه  در خصوص فعاليت هاي پيشگيري دارند  و در اجراي بسياري از اهداف پيشگيري كاملاً موثر  هستند ویا می توانند باشند ، برخی از کارکرد هاوآثار مثبت آنها شامل این موارد است :
 

1 ) افزايش دانش و آگاهی وتصحيح باورهای غلط درباره پيامدهاي مصرف مواد
2)تحت تاثير قرار دادن نگرش هاوهنجارهاي اجتماعي در خصوص مصرف مواد
3)تغيير رفتار در طولاني مدت
4)ارائه مهارتهايي مثل مقاومت در برابر فشار همسالان و خودداري از مصرف مواد
5)پيشنهاد يا ترغيب  كار های مفيد و مثبت مثلاً تماس با خط تلفني جهت مشاوره ، اطلاع رساني
6)بهينه سازي اوقات فراغت جوانان و تقويت فعاليتهاي جايگزين (Swaim, 1998)

سهم رسانه در پيشگيري از اعتياد

برخلاف آن که اغلب انتظار می رود خودرسانه مهم ترین نقش را در پیشگیری نداردبلکه قوي ترين تاثيرات در اغلب مواقع چون به نحوه ارتباطات بين نوجوانان، خانواده و گروه ها مي باشدآن برنامه هائي كه بتوانند بر اين موضوعات تاثير مثبت بگذارند مي توانند پايه هاي پيشگيري اوليه را بنا نهند. براي موفقيت دراين راه ؛ رسانه ها غير از اجراي مستقيم برنامه هاي پيشگيري از اعتياد بايد به كمك ساير نهادهاي اجتماعي بيشترين كوشش خود را در زمينه تقويت مهارتها وارتباط موثر والدين وفرزندان بگذارد تمركز رسانه بايد بر عوامل عمده تاثیرگذاركه  تعيين گرديده اند باشد. نقش وتاثیر رسانه در برخی از این موارد مستقیم وحیاتی است ودربرخی موارد غیرمستقیم وجنبی، برخي از این  موارد به شرح زیرمی باشند :

1- ارايه اطلاعات حقيقي از عوامل مهم پیشگیری اولیه است که بخش مهمی از آن به عهده رسانه است. جوانان به وسيله منابع مختلف مثل رسانه هاي جمعي، اينترنت، هم سن و سال ها، معلمين و غيره درمورد مواد، آگاهي هاي لازم را به دست مي آورند. در صورتي كه اين اطلاعات صحيح نباشند ممكن است جوانب مختلف و يا خطرات مربوطه را بيش از حد بزرگ نشان بدهند. اگرچه توزيع و پخش اطلاعات به تنهايي تاثير آني آنچناني در مورد مصرف مواد درجمعيت مورد نظر نخواهد داشت ولي يكي از بخش هاي حياتي ساير فعاليت هاي پيشگيري به حساب مي آيد . . (Friedman,2000)

2-  مطالعات بی شماري در زمينه تاثيرساختار خانواده ، روش تربيتي والدين، كيفيت ارتباط بين والدين با يكديگر و با فرزندان انجا م شده وبه اثبات رسيده است وهمگي بر نظارت وارتباط موثر والدين وتقويت شبكه خانواده در کاهش مصرف موادمخدر تاکید دارند . نقش رسانه دراين زمينه بايدافزايش مهارتهاي والديني باشد. برابر مطالعات انجام شده رسانه ها براي موفقيت در پيشگيري اوليه از اعتياد  باید تمركز خود را بر كودكان ونوجوانان قرار دهند وراه های افزایش مهارت های والدینی وارتباط مناسب بین والدین وفر زندان را در مقیاس وسیعی آموزش دهند زیرادروضعيتي که نوجوان تعلق و پيوند خود را با خانواده و مدرسه شكننده ‌ببيند اين شكنندگي و احساس تعلق ضعيف، زمينه‌هاي لازم را براي ارتباط با همسالان منحرف و مصرف كننده مواد كه خود نيز داراي احساسات، علايق، مشكلات و رفتارهاي مشابه با اين نوجوان هستند، فراهم مي‌كند. رابطه ميان همسالان مصرف كننده مواد با مصرف مواد در دوره نوجواني قوي ترين رابطه مثبت است، به اين معنا كه هرچه رابطه نوجوان با همسالان مصرف كننده بيشتر باشد، ميزان مصرف مواد در او بيشتر است.

3- مطالعات ، اهميت شبكه هاي همسالان را در زمينه هاي شروع و تشديد سوء مصرف موادمخدر نشان مي دهد. مرحله انتقال از كودكي به نوجواني به عنوان مرحله تغيير ارز شها محسوب مي شود كه نشانگر اهميت دوستان و هم سالان در به وجود آوردن فرصتها براي مصرف موادمخدر وحمايت از اين گونه رفتارها است. برابربرخي مطالعات دربيش از 60 درصد  همسالان نوجوان در شروع واستمرار اعتياد موارد نفش داشته اند. نقش رسانه در اين موارد آموزش وانتقال مفاهيم پايه اي مهارتهاي زندگي وارتقا مهارتهاي مقابله اي به نوجوانان وكودكان است كه در مدارس ، محلات وخانواده وديگر كانونهاي اجتماعي توسط مربيان ووالدين بايد تكميل وپيگيري شودزيرارسانه نمي تواند همه جنبه هاي مهارتي را انتقال دهد.

4- تعدادي عوامل وابسته به شخصيت فردي مصرف كنندگان موادمخدر نيز از طريق مطالعات، مشخص شده اند. اين عوامل عبارتند از : خودباوري كم ، خجالتي بودن، خويشتن داري ضعيف، پرخاشگري، ويژگي هاي شخصيتي از جمله تنوع طلبی هیجان جویی، هوسراني، تجربه ناكافي در زمينه برقراري ارتباطات اجتماعي، احساساتی بودن، افسردگي، رويدادهاي پرهيجان و پرفشار زندگي. به همين دليل تاكيد اصلي در فعاليت هاي پيشگيري مدرن، بر افزايش قابليت هاي رواني (مهار تهاي زندگي) است .اين امر شامل تكنيك هاي آموزشي و مهارت هاي شخصيتي و اجتماعي جهت مقابله موثر با تقاضاها و چالش هاي روزمره زندگي مي شود.نمونه هاي خاص اين گونه مهار تها عبارتند از :قدرت تصميم گيري -  حل مشكلات- ارتباط موثر اجتماعي-  كنار آمدن با فشارها-  تفكر انتقادی-  خويشتنداري -  مقاومت در برابر فشارهاي اجتماعي مطالعات به وضوح نشان مي دهد كه تعامل متقابل، عامل اصلي آموزش مهارت هاي زندگي بوده و روش هاي سنتي به تنهايي آموزش هاي مناسب را درزمينه مهارت هاي زندگي  ارايه  نمي  دهند. برخي روش ها به صورت منظم جهت به دست آوردن اين گونه مهار تها مورد استفاده قرار مي گيرند.براي مثال نقش توسعه مهار تها در مقابله با فشارهاي اجتماعي براي كنارآمدن با فشارهاي دوستان و هم كلاسي ها موثر بوده است. در تعدادي از كشورها اين گونه برنامه هاي پيشگيري در فعاليت هاي فوق برنامه مدارس متوسطه شروع شده است كه حقايق مربوط به خطرات سوء مصرف مواد و را ههاي مقابله بافشارهاي دوستان و هم كلاسي ها را به دانش آموزان مي آموزد.ارزيابي مهمي كه در اين زمينه به عمل آمده نشان  می دهدكه ميزان شيوع سوءمصرف در بين دانش آموزان شركت كننده در اين برنامه ها به ميزان يك سوم كمتر از گروهي است  كه در اين برنامه شركت نكرده بودند، بوده است. (Castells, 2001)

5- رابطه قوی بين مصرف موادمخدر و ساير عوامل اجتماعي از قبيل نابساماني و فقر، ميزان حضور در مدرسه،نحوه و عملكرد مدرسه ومعلمين و... مي باشد و مشخص شده است رسانه باطرح چالشهاي اجتماعي موجود مي تواند به مسئولين، مربيان، والدين وجامعه در اين زمينه كمك كند.

6-بهسازي وغني ساختن اوقات فراغت و  محيط زندگی از جمله قابليت كاهش دسترسي به مواد اعتيادآور، تقويت مقررات و هنجارها و معيارها در رابطه با مصرف سيگار، الكل و مواد مخدر، ايجاد پيا مها و هنجارهاي اجتماعي گسترده عليه موادمخدر و نيزاجراي موفق برنامه هاي تفريحي براي كودكان و خردسالان پس ازمدرسه و در طول ساعات روز وروزهاي تعطيل  توسط رسانه هاي جمعي مي تواند نقش اساسي دركاهش گرايش به اعتياد داشته باشد..

7- توصيه براين است كه رسانه هاي جمعي ازنمايش  فيلم ها وسريال هايي كه بازيگران در طول فيلم يا سريال  به مصرف سيگار يا مشروب  مبادرت مي كنند ؛ امتناع كنند زيرا برابر  مطالعات 30 در صد كساني كه معتاد شده اند شروع اعتياد خودرا تاثير پذيري ازفيلمها وسريالها معرفي كرده اند و  نتايج حاصل از بسياري مطالعات  به عمل آمده در خصوص نوجوانان نشان داده است كه كشيدن سيگار و نوشيدن الكل در سنين نوجواني با تجربه نمودن حشيش و ساير موادمخدر توسط اين افراد، ارتباط مستقيم دارداين بدان معني نيست كه شخصي كه از دوران نوجواني سيگار مصرف مي كند به صورت خودكار، حشيش يا ساير موادمخدر نيز مصرف مي كند, بلكه نشان مي دهد در بين سيگاري ها يا مصرف كنندگان الكل، خطرشيوع مصرف حشيش و ساير موادمخدر بسيار بالاتر از افرادديگر است به همين دليل در بعضي از فعاليت هاي پيشگيري سعي مي شود استعمال سيگار و مصرف الكل را به عنوان يكي از اهداف مهم خود به تاخير اندازند. اين فرضيه براين اصل استوار است كه شروع زود هنگام سيگار يا الكل،يك عامل مستقل براي مصرف مواد مي باشد كه به نقش دروازه اي سيگار والكل توجه مي شود  وبه نقش دروازهاي سيگار والكل تاكيد دارند از اين رو رسانه هاي جمعي بايد ازنمايش  فيلم ها وسريال هايي كه مصرف سيگار يا مشروب  ؛ در آن وجود دارد؛ امتناع كنند. (Jackson, 2002)

تاثيرگذاري و رسانه هاي جمعي

بيشترين ارزش رسانه هاي جمعي زمينه سازي براي فعاليتهاي پيشگيري گسترده يعني ارتقاي سطح آگاهي هاي عمومي،ترغيب مشاركت آنها و تقويت پيام هاي برنامه هاي پيشگيري است. به بيان ديگر، تبليغات رسانه هاي جمعي در صورتي بيشترين تاثيرگذاري را خواهدداشت كه در برنامه هاي دیگر پیشگیرانه و گسترده تر مبارزه با موادمخدر و ساير اقدامات گنجانده شوندولي اگر برنامه هاي مورد استفاده در  رسانه ها به دقت برنامه ريزي و آزمايش نشوند ممكن است در تغيير نگرش و رفتارها كمترموثر باشند. رسانه هاي جمعي ابزاري قدرتمند براي انجام اهداف پيشگيري هاي اوليه هستندزيرا رسانه ها از توانايي بالقوه اي در تلفيق نمودن نگرش هاي ضد موادمخدر بين جواناني كه موادمخدر مصرف نمی كنند،برخوردارند. برنامه هاي پيشگيري مدرن رسانه ها مانند برنامه های دفتر پیشگیری از مواد مخدر وجرم سازمان ملل (UNDCP) كه از اوایل هزاره جدید آغاز شده است از رويكرد پيچيده و هدفمندتري استفاده  می كنند كه با مشورت و همكاري نزديك متخصصين و كارشناسان علوم مختلف رفتاري، پيشگيري ، پزشكي و نيز متخصصين رسانه اي و تبليغاتي براي نوجوانان و نمايندگان حرفه هاي مختلف و سازمان هاي محلي و ملي طراحي شده است. (Friedman,2000)

رويكردهاي نوين براساس شواهد و قرايني طراحي شده كه نشان مي دهد يك برنامه رسانه اي  تنها در صورتي موفق است كه با حضور كليه گروه هاي مورد نظر انجام گرفته و منعكس كننده پيا مهاي آنها باشد. قبل از شروع اين برنامه در سطح ملي، پيام ها در بين نمايندگان گروه هاي مختلف مورد نظر به دقت توضيح داده و آزمايش  می شوند و در فعاليت هاي ديگر برنامه هاي پيشگيري كه در حال انجام بودند گنجانده می شوند نتايجي كه تاكنون به دست آمده بسيارتحسين برانگيز است وروند شديد رو به رشد مصرف موادمخدر  در بين جوانان به ويژه در ميان گروه هاي سنين پايين تر، رو به كاهش گذاشته است. ارزیابی وسيستم نظارت بر مطالعات  كه به صورت مستقل به جمع آوري اطلاعات پيرامون سوء مصرف موادمخدر در بين دانش آموزان مي پردازد اعلام نموده است كه شيوع سالانه مصرف موادمخدر دراثراین شیوه مداخله رسانه ای بين دانش آموزان چهارده ساله12 درصد كاهش داشته که يك سوم كمتر از آنچه تصور مي شد، بوده است. (Castells, 2001)

تجربه نشان داده است كه تبليغات در رسانه هاي جمعي كه جوانان را مورد نظر قرار  می دهند در صورتي موثر خواهند بود كه فرهنگهاي عامه پسند با باورهاي امروزي در زمينه موزيك و مد را مدنظر قرار داده و با استفاده از تكنولوژي جديد صورت گيرند. فرهنگ جوانان از مرزها می گذرد و روندهاي جديد به سرعت ظاهر مي شوند، از اين رو استفاده از نمايندگان گروه هاي ويژه موردنظر در طراحي و ارايه پيا مهاي پيشگيري از اهميت به سزايي برخورداراست.

علاوه بر رسانه هاي جمعي سنتي مجله، راديو و تلويزيون، در سال هاي اخيرثابت شده است كه اينترنت نيز از توان بالقوه بالايي جهت ارتقاي سطح آگاهي ها در خصوص موضوعات جديد برخوردار است. همين طور كه مردم بيشتري به اينترنت دسترسي پيدا مي كنند و از آن براي به دست آوردن اطلاعات استفاده مي كنند، سايتهاي اينترنتي مربوط به سوء مصرف مواد نيزبينندگان بيشتري را به خود اختصاص مي دهند. اينترنت وسيله اي براي رسانيدن پيا مهاي طرفداران مواد مخدر و تبادل اطلاعات در خصوص قابليت دسترسي و توليد مواد مخدر غيرقانوني نيز مي باشد. در نتيجه پيام هاي متناقض در زمينه مصرف موادمخدر و جذابيت آن در اينترنت وجود دارد. با توجه به اين امر لازم است اقداماتي جهت تسهيل در ايجاد  سايتهای اينترنتي به منظورارايه اطلاعات دقيق مربوطه به شکلی جذاب براي گروه هاي مورد نظر به عمل آيد. يكي از چالشهاي عمده براي برنامه هاي پيشگيري كه با استفاده ازاينترنت صورت مي گيرد، طبقه بندي صحيح مخاطبان و ارايه پيام هاي مناسب در زمينه سوء مصرف موادمخدر به آنها ست.  مطالعات اوليه نشان مي دهد كه سايت هاي اينترنتي مربوط به پيشگيري مصرف موادمخدر يا سایر موارد زماني مفيد است كه همسو با ساير فعاليت هاي پيشگيري محلي مرتبط انجام گيرد.

مراحل فوق  باید مدنظر باشد تا بتوان برنامه هايي را تهيه كرد كه نيازهاي مخاطبين را مورد توجه قرار دهد بدينوسيله احتمال اين كه پيام ها دريافت و مورد پذيرش واقع شوند افزايش مي يابد. تغيير رفتار يك فرآيند پيچيده است و عرضه پيام اولين گام در اين راه است و بطور كلي برنامه هاي رسانه ای مي توانند عقايد را تغيير و انگيزه را تحت تاثير قرار دهند ليكن آنچه را كه نمي توانند انجام دهند يك تغيير بلند مدت در رفتار آنهاست بنابراين براي اين كار نياز به كاربرد استراتژيهاي متنوع پيشگيري است.دوازده مرحله جهت ايجاد يك رفتار مطلوب در افراد بر شمرده شده است:

1-عرضه پيام به مخاطب 2-توجه مخاطب به پيام 3-مجذوب شدن مخاطب به پيام و آن را مرتبط با خود ديدن 4-درك پيام توسط مخاطب 5-منحصرسازي رفتار جهت متناسب شدن با خود6-پذيرش تغيير7-ياد آوري پيام و استمرار در قبول آن 8-توانايي فكر كردن درباره پيام 9-تصميم گيري مبتني بر پيام  10-رفتار كردن همگون تصميم گيري انجام شده 11-دريافت تقويت هاي مثبت براي رفتار 12-پذيرش رفتار در زندگي شخصي.( SAMHSA,2010)

راه هاي موفقيت پيام هاي رسانه اي

برای موفقيت  در پیام رسانی باید ازتکنیک های  بازاريابي اجتماعي استفاده کرد ولازم است به چندين نكته دراين مورد بیشتر توجه کرد:

1-استفاده از نگرش جامع : كه نه تنها به عوامل مخاطره انگيز بلكه به عوامل محافظت كننده نيز پرداخته و تقويت ومشاركت ساير بخش هاي اجتماعي وارتقاهنجارها وقوانين وبهسازي جامعه را نيز مد نظر قرار دهند.

2-درگير كردن مخاطب در همه مراحل : درگير نمودن اعضاي جامعه مخصوصا نوجوانان وجوانان در همه مراحل بازاريابي اجتماعي داراي اهميت است خصوصاً اعضاي جامعه هدف بايستي جهت مشاركت در فعاليتها و واكنش نسبت به مطالب فرصتي داشته باشند كه اين مداخله مخاطب نه تنها به اطمينان بخشي از اين كه مطالب براي مخاطب نهايي مناسب خواهد بود بلكه به ايجاد حس مالكيت نيز كمك خواهد نمود. (Castells, 2001)
3-استفاده ازروش های نوین وتلفيقي : امروزه دامنه دسترسي به رسانه ها  بسيار وسيع تر از دهه قبل بوده است و  فعاليت ها به تهيه يك بروشور و يك اعلان خبر ازسرويس هاي عمومي محدود نمي شود باید به دنبال استفاده همزمان از چند رسانه   از جمله رسانه هاي سنتي مانند راديو ، تلويزيون ، روزنامه ها و مجلات و رسانه هاي جديدمانند پست الكترونيكي ، بيلبوردها ، نايلونهاي خريد ، پيام هاي روي وسايل نقليه عمومي ، كامپيوترها ،‌ اينترنت و … جهت گسترش پيام به جامعه هدف بود و توجه ویژه به رسانه های دیجیتال واینترنت نمود زیرا به سبب ماهیت تعاملی و دو سویه و انتخابی بودن در صورت مقتدر سازی جوانان به تفکّر خلاق، تفسیر نقادانه و مهارت آموزی برای یادگیری تکنیک ها و روش های جستجوی سالم(Safe Search) در برابر غول های رسانه ای تجاری و فرهنگی الکترونیکی(فیلم های سینمائی و تلویزیونی) که به صورت انفعالی جوانان و کودکان را هدف قرار می دهند می تواند گزینه مناسب تری باشد، معرفی وتولید پایگاههای معتبر  هم از جمله مسائلی است که باید بدان توجه کرد، اینترنت به دلیل خلاقیت طبیعی و تعاملی در مقایسه با خستگی آور بودن آموزش های سنتی مدارس و دانشگاهها، از جذابیت فوق العاده برخودار است  و می توان از آن برای ارتقاء توانمند سازی و حساس سازی و آگاه سازی جوانان در برابر سوء مصرف مواد پیشگیری کرد، فقدان قدرت نقد و جستجوی سالم و پیشرفته و در دسترس نبودن آدرس های دردسترس جذاب و در عین حال سا لم از مشکلاتی است که  باید بدان توجه شود.از جمله راه های مداخله مناسب برای پیشگیری از سوء مصرف مواد توسعه و تشکیل پایگاههای معتبر و جذاب می باشد که به سهولت قابل دسترسی باشند و از آنجا که پیام غیرمستقیم همواره راحت تر  پذیرش می شود، بخشی از این پایگاهها باید تحت عناوین زندگی سالم وارتقاء سلامت و حفظ تندرستی و نظایر آن باشد تا مورد قبول و مراجعه بیشتری قرار می گیرد، ارسال مطلب به پست الکترونیکی شخصی می تواند یکی از راهکارهای پیشگیری از اعتیاد باشد. استفاده از پایگاههای موجود اعم از تجاری و سرگرمی به دلیل رغبت بیشتر برای رجوع باید مورد استفاده قرار گیرد. هم اکنون برخی از پایگاهای موجود بیش از نیم میلیون باردید کننده روزانه دارند که با توجه به ارتباط و ارسال مجدد آن به بیش از یک میلیون نفر در روز افزایش می یابد. تهیه مطالب جذاب، سرگرم کننده، تصویری، تعاملی و در قالب بازی هائی برای جوانان و کودکان بدان رغبت دارند از جمله مواردی است که در کشور ما در این زمینه ها نقص و کمبود وجود دارد. . (Friedman,2000)

4- توجه به محدودیت هاوتكراري شدن: نباید فراموش کرد که تکرار بیش از حد مطالب در رسانه ها اعّم از مکتوب، الکترونیکی و دیجیتال موجب کاهش تأثیر می گردد و امکان قرائت چندگانه  از آن همواره وجود دارد. به همین دلیل همواره در کنار استفاده از هر نوع رسانه از جمله رسانه دیجیتال به پشتیبانی و گرفتن باز خورد برای اصلاح توجه کرد و حساس سازی و آگاه سازی و فعال سازی را به صورت یک مجموعه یک کار زار همه جانبه دانست که فعالیت های رسانه ای دیجیتال و یا غیر آن تنها بخشی از موضوع می باشند.

5-استفاده از چندكانال با روشهاي مختلف :بدينوسيله اين اطمينان ايجاد مي شود كه موضوعات با پوشش بيشتر و كانالهاي متعدد براي رسيدن به مخاطب نهايي ارائه مي شوند و احتمال دريافت پيام توسط مخاطب وتاثير آن افزايش مي يابد.

6-يادگيري از برنامه هاي موفق : نياز نيست براي فعاليتهاي بازاريابي اجتماعي مجدداً چرخ اختراع شود سازمانها و جوامع زيادي اين فرآيندها را داشته اندو مقدار قابل توجهي از اطلاعات بدست آمده است كه در زمينه طراحي واجراي برنامه هاي رسانه اي مي توان از آن استفاده كرد. (2010 SAMHSA, )

7- توجه به مؤلفه های اساسی پيام: تولیدات رسانه‌ای اثرگذار باید به  مؤلفه های اساسی  تولید پیا م موثریعنی محتوا ، تکنیک‌ و شناخت دقیق از موضوع وگروه هدف توجه جدی نمایند. فقر اطلاعات تخصصی و کارشناسی رسانه‌ها برای ایجاد رفتارهای مثبت موجب می شود تا با نگاه کلیشه‌ای و بر اساس تراوش‌های ذهنی، پیام‌ها به مخاطبین ارسال ‌گردد.

8- مخاطب شناسي :در انتقال پیام‌ از طریق رسانه‌ها باید به نیاز مخاطبین ؛ میزان و حجم اطلاع‌رسانی توجه كرد. بدیهی است نیاز کودکان و نوجوانان ـ والدین و مربیان جامعه با هم تفاوت آشکار دارد. بدین ترتیب نیازبه تولیدتخصصی است.

9-استمرار پيام: استمرار و تکرار توام با تنوع یعنی پُرآموزی و تعمیق اطلاع‌رسانی كه در نهادینه شدن مطالب در مخاطبین موثر مي باشد. اطلاع‌رسانی ناپیوسته و با وقفه و حجم کم، تأثیر لازم را در مخاطب  رادر بر نخواهد داشت. نباید از یاد برد اطلاعاتی به صورت بمباراني ولي با وقفه تأثیر چندانی ندارد ولي وقتي به صورت مستمر اطلاعات برای مخاطب  ارائه شود  برآنان اثرگذارخواهدبود. (Jackson,2002

10- اطلاع‌رسانی محلی با رعایت فرهنگ زبان و لهجه‌های بومی اقشار مختلف جامعه تأثیر قابل توجهی در انتقال پیام و مفاهیم پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی و موادمخدر دارد.كه در كشور ما با توجه به وجود شبکه‌های رادیویی و تلویزیونی در کلیه مراکز استانها، می‌توان با اولویت نوجوانان و جوانان نسبت به اطلاع‌رسانی محلی اقدام نمود.

11- مصاحبه با شخصيت هاي تاثير گذار: البته لازم نيست هميشه از بازيگران  سرشناس يا قهرمانان رشته‌های ورزشی استفاده شود چون گاهي به دليل قهقرا رفتن چنين افرادي جامعه آسيب پذير تر خواهد شد  الگوهای فکری و رفتاری جامعه که هر کدام به نوعی مي توانند مورد علاقه نوجوانان و جوانان شوند ممكن است از افراد موفق ودر عين حال عادي جامعه باشند.

12- پرهيز از الگو هاي اعتياد: در تولید رسانه‌ای باید از شخصیت‌پردازی و الگو و قهرمان‌پروری افراد معتاد و نیز بذله‌گویی و بانمک جلوه دادن آنان و همچنین از ساده‌انگاری مقوله ترک اعتیاد ، نصیحت و موعظه درمانی و تحلیل روبنایی اعتیاد به شدت پرهیز نمودو بیشترین تلاش ‌باید برای توجه دادن جامعه به عوامل محافظت‌کننده یعنی مؤلفه‌های سلامت‌نگر به جای شاخص‌های خطر و بیمارنگر اختصاص یابدواولویت تولیدکنندگان بايد به جمعیت سالم اختصاص یابد زيرا بيش از 95 در صد جامعه مشكل مصرف مواد را نداند ونيازمند ايمن سازي از طريق رسانهاي جمعي وديگر نهادهاي اجتماعي هستند.
13 - ارزیابی و سنجش مستمر: ضروري است در مورد برنامه هاي رسانه اي  از جمله  در خصوص میزان تأثیرگذاری بر گروه‌های به طور مستمر ارزيابي انجام گيرد وباز خورد داده شود.( Kellner, 2000)

چالشهايي تولیدرسانه ای در زمينه پيشگيري از اعتياد

چالشهايي كه تولیدرسانه ای در زمينه پيشگيري از سوء مصرف مواد با آن روبرو است متعدند برخي از آنها شامل موارد زير مي باشد:
1- وسعت وگستره تبلیغات منفي : درشرایط فعلی 10 درصد جمعيت جهان ، 90  درصد  امواج  بين‏المللي و راديوها را در اختيار دارند. آمريكا با بيش  از 200000 ساعت برنامه‏هاي تلويزيوني مقام اوّل و انگلستان با بيش از 30000 ساعت مقام دوم را به خود اختصاص داده‏اند . توليدات تلويزيوني  وماهواره ای  كه  در سطح بسيار گسترده‏اي در كشورها  به نمايش در مي‏آيند، عامل بسيار مهمي در ترويج و نشر عقايد و فرهنگ خاص وآسيب زا در مناطق مختلف  به شمار مي‏آيد.  قدرت نفوذ تبلیغات از نظر خودآنان بیش ازسایر اهرم های قدرت است: «هر دلاري كه براي تبليغ خرج شود، از ده دلاري كه برای تسلیحات اختصاص داده می شود، موثر تر است .»  باید پذیرفت که فائق آمدن براین چالش امر ساده ای نیست دراین میان تبليغات سيگار و ا لكل بسياربرجسته تر است و خيلي از شركت ها ، ‌سالانه ميليون ها دلار براي آگهي و تبليغات صرف مي كنند به نحوي كه تنها یک شرکت تولید سیگار  در يك سال بیش ازچند برابر بودجه سازمان جهانی بهداشت صرف تبلیغ می کند. طبعا  به آساني نمي توان با اين حجم سرمايه گذاري در تبليغات مقابله كردوهشیاری ومهارت بیشتری برای تولید پیام لازم است تا بتوان با بخشی از اين تبليغات كرد. (Souranta et all,2002) .

2- پيچيدگي  : ارائه اطلاعات  تخصصی اغلب پيچيده و فني است و اطلاعات درباره سوءمصرف از اين قاعده مستثني نيست براي مثال ارتباط عوامل مخاطره آميز و محافظتي ویاآموزش مهارت های مقابله ای دربرابر مصرف مواد پيچيده است وبه سادگی قابل درك  واجرا نیست وزمان زیادی برای تحقق می طلبد.

3-فاكتورهاي رواني اجتماعي : استفاده يا عدم استفاده از الكل يا ساير مواد ، تحت تاثير فاكتورهاي متعدد رواني و اجتماعي مانند اختلالات خلقي وعاطفي وشخصيتي و دسترسي آسان  به مواد و هنجارهاي اجتماعي  مي باشدورسانه جمعی در همه این موارد نمی تواند مداخله کند(Jackson, 2002)

ارزیابی  پيشگير ي رسانه ای

موفقيت انتقال دانش در زمينه پيشگيري از طريق رسانه در گرو ارزيابي است ارزيابي، موضوعي تخصصي است كه نيازمند دانش طراحي تجربي و آماري است كه بسياري ممكن است از آن بي بهره باشند. يك سياست پيشگيري موفق نمي تواند بدون ارزيابي سيستماتيك برنا مه ها و پروژه هاي موجود موفق باشد . مشكل اين است كه ارزيابي ها معمولا بسيار پرهزينه هستند به اين دليل بسياري ازسازمان هايي كه در زمينه پيشگيري موادمخدر فعاليت مي كنند تمايلي به اين كار نداشته و يا توان پرداخت هزينه هاي آن را ندارند. با اين حال بدون يك ارزيابي مناسب، امكان از بين رفتن بيهوده تلاش ها و منابع وجود دارد.برنامه هاي موثر را نمی توان بدون ارزيابي مستقيم نتايج از برنامه هاي ضعيف تميز داد.ارزيابي ها همچنان يكي از اصول اصلي مطالعات در زمينه پيشگيري محسوب مي شوند كه براي كليت بخشيدن به نتايج حاصل و ارايه كمك جهت بهبوداستراتژي هاي پيشگيري در آينده استفاده مي شوند. (Jackson, 2002)

ارزيابي ها نشان داد ه ا ند كه رويكرد توزيع و پخش اطلاعات، دانش مردم رانسبت به عواقب منفي مصرف موادمخدر افزايش مي دهدو امكان دارد كه نگرش و طرز فكر عمومي را در امر مبارزه با موادمخدر تغيير دهد امانمونه هايي نيز وجود دارند كه در تضاد با آن هستند .مطالعات دراز مدت جدي در زمينه تحقيقات مربوط به برنامه های رسانه ای  كه صرفا وتنها با توزيع و پخش اطلاعات انجام مي گيرند نشان داد ه که گرچه در كوتاه مدت، موفق بوده اند، تاثيري در رفتارهاي بعدي  ودراز مدت افراد ندارند. به همین دلیل همه در اين موضوع توافق نظردارند كه توزيع و پخش اطلاعات لازم است اما شرط كافي براي يك برنامه پيشگيري اولیه موفق نيست. به طور مثال مطالعات به عمل آمده نشان مي دهد ترساندن افراد با وجود امكان موفقيت هاي  كوتاه  مدت، ممكن است در دراز مدت نتايج معكوس داشته باشد. كارشناسان و متخصصيني که در نشست ويژه مجمع عمومي سازمان ملل  اصول راهنماي كاهش تقاضاي موادمخدررا طراحي نموده اند همین موضوع را مطرح کرده اند : " اطلاعات مورد استفاده در برنامه هاي پيشگيري بايستي واضح،ازلحاظ علمي دقيق و قابل اعتماد، از لحاظ فرهنگي قابل قبول، به موقع و درصورت امكان در جمعيتهاي مورد نظر آزمايش شوند. بايستي تلاش شود تااعتبار آن تضمين گردد، از هر گونه جنجال آفريني جلوگيري كرده و اعتبار و تاثير آن، تبليغ شود. (Friedman,2000) “

تا به امروز اغلب مطالعاتي كه در زمينه اثربخشي برنامه هاي پيشگيري موادمخدرانجام شده  نشان داده ا ست  که رويكرد علمي در برنامه هاي پيشگيري موفق خواهد بود. چنانچه  هم اکنون در برخي از كشورها ، روند رو به رشد سوء مصرف موادمخدرمتوقف و در برخي از كشورها  پايين تر آمده، برعكس در برخی از كشورها با افزايش سوء مصرف مواد روبروشده اند. به كارگيري و استفاده از تجربيات به دست آمده نياز به ارزيابي بیشتري دارد با اين حال واضح است رويكردهايي كه براساس شواهد معتبر در زمينه پيشگيري انجام مي گيرند و ازروش مطالعه و شناسايي اطلاعات اوليه استراتژي هاي خود را در زمينه پيشگيري طراحي نموده و برنامه هاي خود را به صورت منظم نظارت و ارزيابي می کنند و  برنامه ها را از هر نظر با شرايط خود سازگار مي سازنددرعمل موفق هستند .

References:
1.    Castells, M.(2001) The internet Galaxy Reflection on the internet, Business glud  society. Oxford univer sity press.
2.    Friedman,A & Glassman, B.A.(2000). Family risk factors for drug abuse: A longitudinal study of an African American urban community sample.Journal of substance abuse treatment. 18, 267-275
3.    Jackson, C. (2002). Percieved Legitimacy of parental authority and tobacco and alcohol use during early adolescence. Journal of adolescent health. 31:425-432
4.    Kellner, D.(2000) Globalisation and new socid Movement.New York and London Routl ledge.
5.    Souranta.J, et all(2002). Children of the information society. UN.
6.    Swaim, R C., Bates , S. C., & Chavez , E. L. (1998). Structural equation socialisation model of Substance use among Mexican -American and white non-Hispanic school dropouts, Journal of adolescent health, 23, 128-138
7.    www.samhsa.gov/samhsaNewsletter/default.aspx

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

توجه:فقط اعضای این وبلاگ می‌توانند نظر خود را ارسال کنند.