مصرف هروئین
رضا کیانیان: در آن سال ها خوشحالی من به زودی تبدیل به خجالت شد، چون پیرمردهای مسجد محل كه من هم عضو ثابت آنجا بودم، عكس را دیده و گفته بودند: «رضا هرویینی شده، چون لبهاش سیاهه، صورتش هم سیاهه».
ماجراهای دوران خبرنگاری رضا کیانیان
رضا کیانیان در کنار آن که بازیگر خوبی است نویسنده خوبی هم هست. سال هاست دلنوشته ها و یادداشت هایش را در رسانه های مختلف خوانده ایم ضمن اینکه گفتگوهایش با چهره هایی نظیر محمدعلی فردین هم به کتبی پرتیراژ بدل شده است.شاید خیلیها ندانند که ذوق نوشتن کیانیان از سابقه روزنامه نگاری او نشأت گرفته است. سالها پیش از این کیانیان وقتی نوجوان بود برای یک روزنامه معروف خبرنگاری می کرد.
این هنرمند توانا در یادداشتی زیبا که به مناسبت روز خبرنگار نگاشته است، به ذکر خاطراتی از دوران خبرنگاری پرداخته است و از جمله خاطره ای از عکس خبرنگاریش که باعث شده بود برخی گمان کنند او اعتیاد دارد!
متن کامل این یادداشت کیانیان را بخوانید:
من هم یك خبرنگارم
وقتی ١٥ساله بودم خبرنگار روزنامه اطلاعات شعبه خراسان شدم. بعد از مدت كوتاهی قرار شد عكسم در روزنامه، صفحه مخصوص خراسان چاپ شود. رفتم استودیو موگه پیش مصطفی. گفتم یك عكس هنری از من بگیر! آن روزها تازه مد شده بود (حداقل در مشهد) برای پرتره یك طرف صورت را تاریكتر میكردند.
رضا هرویینی شده، چون لبهاش سیاهه
این عكس را به دفتر روزنامه دادم و چند روز بعد، یك خبر كوتاه چندخطی، وسط یكی از ستونها چاپ شد، با همان عكس و زیر آن نوشتند: «رضا كیانیان هنرمند جوانی از مشهد». به زحمت كسی میتوانست آن عكس و خبر را ببیند. اما خودم به راحتی آن را دیده بودم و چند نسخه از روزنامه را هم از دفتر برداشته بودم كه به همه نشان بدهم. به ثبت رسیده بودم. اما خوشحالی من به زودی تبدیل به خجالت شد، چون پیرمردهای مسجد محل كه من هم عضو ثابت آنجا بودم، عكس را دیده و گفته بودند: «رضا هرویینی شده، چون لبهاش سیاهه، صورتش هم سیاهه».
تمام نسخه های روزنامه را جمع کردم
حالا من جلوی چشمشان بودم كه نه لبهام و نه صورتم، هیچ كدام سیاه نبود، اما به آن عكس استناد میكردند و خودم را باور نمیكردند. چارهای نداشتم، فقط سعی كردم تمام نسخههای روزنامه- حداقل اونایی كه تو محلمان پخش شده بود- را جمع كنم تا به مدرسه و به دست مدیر و ناظممان نرسد… !
هنوز انجمن صنفی روزنامهنگاران باز نشده
الان ٦٥ساله شدم و هنوز هم خودم را جزو روزنامهنگاران میدانم؛ گاهی مطلبی، مقالهای و… مینویسم و گاهی هم با این و آن مصاحبه میكنم و اینجا و آنجا چاپ میكنم. خب، سینماگر هم هستم. آقای روحانی درمورد سینما، بعد از انتخاب شدن بلافاصله به قولش عمل كرد و خانه سینما را باز كرد و به خیلی از قولهای دیگرش هم عمل كرد، حتی به قولهای جهانیاش. اما هنوز انجمن صنفی روزنامهنگاران باز نشده.
من در روز خبرنگار به خاطر همه خبرهای خوبی كه خودشان و همكارانشان آفریدهاند، به همه خبرنگاران تبریك میگویم و همچنان منتظرم برای یك خبر خوب دیگر؛ باز شدن انجمن صنفی روزنامهنگاران.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
توجه:فقط اعضای این وبلاگ میتوانند نظر خود را ارسال کنند.