ورامین، لواسان و ساوه محلهایی هستند که بیشترین «گل» در آن تولید میشود؛ چرا که هم آب و هوای خوبی دارد و هم محلهایی دارد که هیچکس گذرش به آنجا نمیافتد که متوجه کاشت آن شود. خیلیها هم اصلا نمیدانند گیاهش چه شکلی است که بخواهند متوجه شوند.
امیر
حالا فقط مصرفکننده است و به قول خودش برای مصرف شخصی «گل» میکارد. اما تا چند
سال پیش با چند گلدان کوچک برای خودش برو و بیایی داشته و حالا اما برای خودش و
دوستانش گل میکارد و میکشد.
هر
گلدان بستگی به نوع نگهداریاش و نوری که به آن میتابد، محصول میدهد؛ امیر هنوز
از پرورش این گیاه لذت میبرد و برای سرگرمی این کار را انجام میدهد و دیگر در خط
فروش و پککردن آن نیست. وقتی میخواهد اطلاعاتی به ما بدهد، با خنده میگوید:
«همه تو این شهر حداقل یکبار هم که شده «گل» کشیدهاند افرادی هم که نکشیدهاند
حتما در آینده این کار را میکنند. هیچ راه فراری از این مواد وجود ندارد.»
با
همان خنده که صورتش را کج میکند، ادامه میدهد: «برای خودم حسابی در این راه
تجربه کسب کردهام؛ روزهای اول بذر گیاه را از کشورهای خارجی سفارش میدادم، میآوردند
اما الان میدانم که پای کدام نژاد باید چه محلولی بریزم که مواد خوبی رشد کند.
همه میدانند که گیرایی «گل» به نژاد و پرورش آن بستگی دارد که همین موضوع قیمت آن
را هم تغییر میدهد.»
امیر
درمورد اینکه از مزرعههای اطراف شهر که گل میکارند خبر دارد یا نه، میگوید:
«هستند مزارعی در ورامین که دور زمینشان را ذرت و وسط زمین «گل» میکارند اما هیچکس
هم نمیفهمد. این روزها همه برای خودشان یک پا تولیدکننده «گل» شدهاند.»
حدود
28 سال دارد و بیشتر از پنج سال است که «گل» میکشد و کلی حرف برای گفتن دارد؛ از
انواع «گل» و تنوع گیاهش گرفته تا کاشت و برداشتش که بدون دغدغه انجام میشود.
درحرفهایش به نوع جدیدی از «گل» اشاره میکند که تازه بین جوانها جا باز کرده
است و اسمش «سنبل» است؛ گیاهی که بیشترین تفاوتش با رولهای «گل» گیرایی بیشتر آن
است. امیر در مورد نوع جدید «گل»، میگوید: «در اصل همان گیاه است اما محلول خاصی
موقع رشدش استفاده میشود که همین موضوع باعث تغییر گیرایی آن میشود. افرادی که
مصرفکننده دائم این مواد هستند به «سنبل» بچه اسید میگویند؛ یعنی مثل اسید نیست
اما حال و هوای آن را دارد.»
امیر
درمورد رنج سنی افرادی که از او «گل» میخرند، میگوید: «همه سنی خرید میکند؛ از
بچه 14 ساله تا آدم مسن همه «گل» مصرف میکنند، به هر حال هم تعداد مصرفکنندهها
روزبهروز در حال زیاد شدن است و هم تنوع سنی افرادی که استفاده میکنند. وقتی هم
که قاچاق نیست و داخل تولید میشود، راحتتر استفاده میشود.»
تمام
مدتی که با امیر مصاحبه میکردم به این موضوع فکر کردم که چطور ممکن است که مصرف
«گل» آنقدر راحت بین افراد شایع شده باشد که امیر به راحتی میگوید« «همه مصرف میکنند؛
امروز این کار را نکنند فردا حتما این اتفاق میافتد.»
شاید
اگر روزهای اولی که کارشناسان در مورد مصرف ماده جدید به نام «گل» هشدار میدادند
و کسانی که باید این هشدارها را جدی میگرفتند، جدی گرفته بودند، امروز این گیاه
مخدر در مزارع کاشت نمیشد و به راحتی رتبه دوم را در میزان مصرف کسب نمیکرد.
ژن
خوب گل!
وقتی
سربازی میرفت هم «گل» میکشید و هم میفروخت؛ به قول خودش گل کل پادگان را با دو
تن از دوستانش تامین میکرد و هیچکسی نبود که از دستشان درامان باشد.
مرتضی
الان فقط سیگار مصرف میکند؛ شیطنت در صورتش موج میزند. پک محکمی به سیگارش میزند
و میگوید: «پادگان ما بیرون تهران بود، کلی فضای سبز داشت که هر کاری دلمان میخواست،
آنجا انجام میدادیم. شاید باورتان نشود برای کاشتن گیاه تشویقی هم میگرفتیم اما
کسی نمیدانست این گیاهی که میکاریم در نهایت به چه چیزی تبدیل میشود.»
مرتضی،
مهدی و محمد سه رفیقی که سربازی برایشان روزهای مصرف و کاشت بود، هنوز هم وقتی یاد
آن روزها میافتند تن و بدنشان میلرزد.
با
خنده و ترس به هم نگاه میکنند که چطور میتوانستند چنین کاری انجام دهند، چون اگر
فقط یکبار گیر میافتادند معلوم نبود الان در چه شرایطی بودند.
مرتضی
در مورد اینکه بذر گل را از کجا آوردهاند، میگوید: «اوایل خودمان از شاهدانه درآوردیم
و دانهاش را کاشتیم اما بعدها ساقی بذر هم پیدا کردیم و نژادهایی را که راحتتر
به گل مینشست، میخریدیم. فکر کنم این موضوع را که پرورش «گل» کار سختی است، همه
میدانند. ما هم با کلی سختی برای خودمان «گل» میکاشتیم. به هر حال روزهای آخر
سربازی برای خودمان حسابی حرفهای شده بودیم.»
مهدی
هنوز هم هرازگاهی از طریق گلدان خانگیای که دارد، گریزی میزند؛ زمانی که قرار
است در مورد روزهای سربازی و پرورش «گل» حرف بزند، چشمهایش را میدزدد. میخواهد
متوجه نشوم که همین چند دقیقه پیش یک رول کشیده است.
مهدی
هنوز هم مصرف میکند، میخندد و میگوید: «هر کجای تهران راه بروید، یک نفر را
پیدا میکنید که تجربه کاشت «گل» را دارد، اینکه میگویند در تهران کاشت «گل» وجود
ندارد، شوخی است. بیشتر افرادی که مصرفکننده هستند، خودشان داخل یک آکواریوم «گل»
پرورش میدهند و از این طریق هم مصرف خودشان را تولید میکنند و هم میفروشند.
ورامین،
لواسان و ساوه محلهایی هستند که بیشترین «گل» در آن تولید میشود؛ چرا که هم آب و
هوای خوبی دارد و هم محلهایی دارد که هیچکس گذرش به آنجا نمیافتد که متوجه کاشت
آن شود.
خیلیها
هم اصلا نمیدانند گیاهش چه شکلی است که بخواهند متوجه شوند اینجا «گل» کاشته شده
است.
جالبتر
اینکه برای پرورش این گیاه و برای اینکه گیرایی آن را بالا ببرند راههای زیادی
وجود دارد. به اصطلاح خودشان ژن را خالص میکنند و گیاه را وحشی پرورش میدهند.
جالب
است که وحشی کردن گیاه از طریق خون در اندازههای مشخص و در روزهای مشخص است.
نحوه
پرورش و ژن متفاوت گیاه «گل» قیمت هر پک یا رول آن را از 30 تا 400 هزارتومان
متفاوت میکند.»
ساقیهایی
که خودشان کاشت این گیاه را انجام میدهند معتقدند خون دلها میخورند تا این گیاه
بتواند گیرایی خوبی داشته باشد و قیمتش فرق کند.
گلدانهای
خانگی «گل»
«گل» یک نوع حشیش صنعتی است که گونه روغنی آن 100 تا 150
برابر بیشتر از حشیش اعتیادآور است و این روزها در برخی گلدانهای خانگی برای خودش
جایگاهی دارد و زنان و دختران بیشترین مصرفکنندگان این موادمخدر هستند.
وقتی درمورد کاشت گل در خانهها صحبت میکنیم؛ یعنی در مورد موادی حرف میزنیم که جایگاه دوم را در کشور دارد و به راحتی روی قلب، کلیه و ریه تاثیر منفی دارد.
وقتی درمورد کاشت گل در خانهها صحبت میکنیم؛ یعنی در مورد موادی حرف میزنیم که جایگاه دوم را در کشور دارد و به راحتی روی قلب، کلیه و ریه تاثیر منفی دارد.
شاید
دلیل اصلی که باعث شده این گیاه به راحتی درخانهها جا باز کند این است که مردم با
شکل این گلدان آشنایی ندارند و نمیدانند آن گلدان با برگهای تیزش میتواند
موادمخدر مصرفی فردی باشد.
حشیش
یا شاهدانه قدمتی سههزار سال دارد، گیاهی که روزگاری به صورت طبیعی رشد میکرد
سالهاست بهعنوان یک ماده مخدر استفاده میشود و عدهای برای مصرف شخصی خودشان آن
را به راحتی در خانههایشان پرورش میدهند.
اگر
مردم شکل این گیاه را بشناسند در کاهش کشت آن میتوانند کمک چشمگیری کنند. گیاه
ماریجوانا میتواند تا 50 سانتیمتر رشد کند و در یک گلدان کوچک وزن قابلتوجهی
ماده مخدر تولید کند.
متاسفانه
این گیاه را میتوان در هر آب و هوایی رشد داد، پس بهتر است در مورد کاشت و پخش
بذر این گیاه برنامهریزیهای جدیتری انجام شود تا از رشد و تغییر ژنتیک آن
جلوگیری شود.
«گل» به جای تفریح
وقتی
روزگار به جایی رسیده است که مردم به سمت کشت «گل» رفتهاند یعنی بازار این مواد
آنقدر داغ است که فروشندگان داخلی خودشان دست به کار شدهاند. متاسفانه باور دیگری
که در این مورد وجود دارد این است که جوانان ما به دلیل نداشتن تفریحات لازم به
سمت «گل» میروند.
«گل» وقتی در گلدانهای خانگی جایی برای خود باز کرد،
مسئولان باید متوجه میشدند که این گیاه قرار است جای خیلی از کمبودهای جوانان ما
را بگیرد. وقتی برای کوچکترین تفریح باید هزینههای زیادی پرداخت کنند، ترجیح میدهند
که یک پک گل بخرند برای خودشان و چند ساعتی را به قول خودشان در فضا سیر کنند.
اگر
پای درددل جوانانی که «گل» مصرف میکنند، بنشینید، متوجه خواهید شد که هرکدامشان
برای شادی و هیجان به سمت این موادمخدر میروند و متاسفانه آنقدر در تمام نقاط شهر
فروشنده موادمخدر و تنوع قیمت و موادمخدر وجود دارد که با کمترین پول میتوانند یک
رول «گل» داشته باشند.
باورش
سخت است اما میتوان با 10 تا 15 هزارتومان یک رول «گل» خرید؛ پولی که فقط میشود
با آن به سینما رفت. بنابراین بهتر است به این فکر کنیم که برای جذب جوانان به
جامعه باید تفریحات آنها را زیاد کنیم و اجازه ندهیم که آنقدر بیکار باشند که به
سمت مصرف «گل» بروند.
«گل» اطراف تهران کاشته میشود
کشفیات
پلیس به سمتی رفته است که حالا درکنار تریاک و شیشه حتما یک گونی بزرگ «گل» هم
وجود دارد. حالا «گل» برای خودش جایگاهی در بین مصرفکنندگان و فروشندگان موادمخدر
پیدا کرده و آماری را در میزان کشفیات به خود اختصاص داده است.
در
این باره محمد بخشنده، رئیس پلیس مبارزه با مواد مخدر تهران بزرگ در گفتوگو با
«فرهیختگان» گفت: «بیشتر کاشت «گل» در دماوند و ورامین و بیشتر مزارع آن در اطراف
تهران است. در تهران گلخانههای انگشتشماری وجود دارند.»
وی
در مورد اینکه طی دستگیریها به فروشندگان «گل» که خودشان کاشت این گیاه را انجام
میدهند، رسیدهاید یا خیر، گفت: «فروشندگان «گل» بیشتر اقدام به فروش میکنند و
مواد مورد نیازشان را از گلخانهها و مزارع اطراف تهران تهیه میکنند. معمولا در
تهران کسی اقدام به کاشت «گل» نمیکند.»
بخشنده
افزود: «اسامی زیادی برای «گل» گذاشته شده است. مصرفکنندگان فکر میکنند مواد
جدیدی وارد بازار شده در صورتی که همان گیاه است و فقط اسمش را تغییر دادهاند.»
رئیس
پلیس مبارزه با موادمخدر تهران بزرگ در مورد موادمخدری که آن را سنبل میخوانند،
گفت: «این مواد در بین مصرفکنندگان دیده نشده است. اگر هم وجود داشته باشد، آنقدر
کم و غیرقابل دسترس است که جزء گروه مصرفی حساب نمیشود.»
شناسایی
گلفروشان از روی قبض برق!
شاید
باورش سخت باشد که از مرز دانه گیاه قاچاق میکنند تا افراد بتوانند اینجا «گل» را
در خانههایشان بکارند و مصرف کنند. البته در بسیاری از موارد همان ماریجوانایی
که قاچاق میشود، از داخلش دانهها را خارج میکنند و میکارند.
اما
وقتی صحبت از گلدان خانگی میشود خیلیها تصور میکنند که این اتفاق تنها در خانهها
رخ میدهد، در صورتی که در برخی گلخانهها در کنار بقیه گیاهان این گیاه هم کاشته
میشود و به تولید انبوه میرسد. در اصل در یک فضای کاملا قانونی و با مجوز «گل»
کاشته میشود؛ حالا تصور کنید که از هر گلدان تقریبا 200 تا 300 گل به دست میآید
و وقتی این تولید انبوه باشد، چه اتفاقی رخ میدهد.
چک
کردن قبض برق میتواند یکی از راههایی باشد تا بتوان گلخانههای متخلف را شناسایی
کرد، چراکه این گیاه برای اینکه پرورش پیدا کند نیاز به نور زیادی دارد و گلخانههایی
که این گیاه را پرورش میدهند، مصرف برق بالایی دارند. پرورشدهندگان «گل» باید از
لامپ زنون قوی استفاده کنند که به صورت شبانهروزی روشن باشد. این روش، که از روی
میزان مصرف برق گلخانهها آنها را دستگیر کنند، در کشورهای زیادی مرسوم است. پلیس
فهرستی از تمام گلخانهها دارد که مساحت، میزان برق مصرفی و مقدار نرمال مصرف در
آن قید شده است؛ بر همین اساس هرگاه مصرف برق گلخانهای افزایش چشمگیری داشته
باشد، دلیل آن را بررسی میکند.
منبع:
فرهیختگان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
توجه:فقط اعضای این وبلاگ میتوانند نظر خود را ارسال کنند.