کاکتوس سن پدرو در تهران
روزشنبه رفته بودم یک گلخانه بزرگ گل و گیاه سمت شهریار
همین طور که داشتم گل و گیاه ها را نگاه می کردم رسیدم به قسمت کاکتوس ها .لابلای کاکتوس ها اون ته چشمم به یک کاکتوس سن پدرو افتاد .ورش داشتم رفتم سمت صندوق و گفتم اقا چند.
مرد ه یک قیمتی گفت و من هم سریع پول را در اورده که بهش بدم دیدم پسرش از اون ته بدو بدو امد و گفت اقا اینو از کجا ور داشتی .
گفتم از قسمت کاکتوس ها .
گفت این فروشی نیست .
دیدم بابا ش با تعجب داره نگاهش می کنه
من من کرد و گفت اخه این ریشه اش سوخته دو روز دیگه خراب می شه بیاید من یک کاکتوس سر حالتر بهتون بدم .
تو دلم گفتم مالیدی .
گفتم منهم زیاد نمی خواهم این کاکتوس را نگه دارم برای یک کار تبلیغاتی می خواهم دو سه تا عکس ازش بگیرم .
اما برویم بقیه را هم به بینم .فهمیدم پسر اهل کار است و باباش هم نمی دانه برای همین تریپ رفاقت زدم و وقتی داشتیم می رفتیم ته گل خانه به پسر گفتم بیبین من همین را می برم به باباتم چیزی نمی گم.
اما شما چطوری اینو کریستال می کنی .
طرف شروع کرد شر وور که ما اینو می ریزم تو اب داغ و فیلتر می کنیم .
گفتم بی کربنات و یا سود نمی زنی .
گفت اینها چیه .
پیش خودم گفتم طرف گاگول گاگول است و می ری ن ه به کل کاکتوس سن پدرو .و فکر می کنه کاکتوس باز است .بهش ادرس وب لاگم را دادم و گفتم یکشنبه یا دوشنبه برو توی وب لاگم به بین با این چکار امی توان کرد .
این بود که مقاله استخراج مسکالین از کاکتوس سن پدرو را گذاشتم داخل وب لاگ .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
توجه:فقط اعضای این وبلاگ میتوانند نظر خود را ارسال کنند.