« شهر تهران شهر اعتیاد است»
تاریخ مقاله 11 سال 2009 است
در ماه اکتبر سال جاری میلادی دفتر مقابله با مواد مخدر سازمان ملل گزارش سالانه مصرف این مواد در جهان را منتشر کرد. بر اساس این گزارش ایران و روسیه دو کشوری هستند که بالاترین مصرف مواد مخدر دنیا را دارند.
از تهران که به طرف بهشت زهرا میروی، نرسیده به بهشت زهرا منطقهای است به نام صالحآباد. تا چند سال پیش آنجا پیست موتورسواری بود. اما با طرحی که به شهرداری تهران داده شد، آن تکه زمین تبدیل شد به یک مأمن و خانه امید برای کسانی که خانواده و جامعه فراموششان کرده بود.
"کانون ندای رهیافتگان" مرکز بازپروری و ترک اعتیادی برای مردان معتاد است.
نصیر ۲۶ ساله، امیر ۲۸ ساله، مهرداد ۳۶ ساله، بهرام ۴۳ ساله و.... تنها چند معتاد از دو میلیون معتادی هستند که گفته میشود در ایران زندگی میکنند. اینها همگی کسانی هستند که گذارشان به "کانون ندای رهیافتگان" افتاده و همگی یا در حال ترک اعتیادند یا آن را ترک کردهاند.
آخرین گزارش دفتر مقابله با مواد مخدر سازمان ملل را برایشان خواندم. از آنها پرسیدم چرا ایران بالاترین آمار مصرف مواد مخدر در تمام دنیا را دارد. پاسخها به ظاهر متفاوت بود:
«والله، من احساس میکنم مشکل ما دولت جمهوری اسلامی است. آنها اگر بخواهند، به نظر شما من را باید دستگیر کنند بیاورند توی کمپ ترک بدهند، یا اینکه آن موادفروشی را که من میشناسم؟ وقتی باهاش تماس میگرفتم، خدا شاهد است، وقت ندارد سرش را بخاراند. ۵ تا موبایل دارد. توی ماشین کار میکند. سه تا راننده دارد، دو نفر هم استخدام کرده. این سه تا ماشین صبح تا شب تو خیابان عباسآباد، سهروردی، تختطاووس برای ایشان میگردند. یعنی شما یک دکتر را بخواهی پیدا کنی، راحتتر پیدا میکنی تا این آقا را. صبحها که میبینیشان، موهایش سشوار کرده است. شب که میبینیاش موهایش سیخ است، این قدر سروکله میزند با مردم. صبحها که میآید ماشین خالی است. شب که میرود با گونی پول میبرد. جلوی او را چرا نمیگیرند؟!»
«مشکل اصلی این است که من جوان توی این مملکت هیچ گونه ملعبهای ندارم که بخواهم با آن بازی کنم. میگویند زمان قدیم کابارهای بوده، مردم میرفتند دانسینگ، مشروبی میخوردند. خب، من چی دارم توی این مملکت؟ هیچی نیست. با دختر میروم بیرون، میگیرنم. اصلاً هیچی، هیچی ما نداریم. جلو سالن بیلیارد را هم گرفتند. خب، دیگر بابا چه کار بکنم من جوان؟ همه می،روند سمت مواد مخدر دیگر.»
«جمعیت ایران یکمقدار جوان هستند. آن چیزی که دولت باید در قبال این جوانها انجام بدهد، تا حالا انجام نداده. سه چیز اصلی روی مصرف مواد مخدر مستقیم تأثیرگذار است. خانواده است، محل کار و اجتماع.»
«بیشترین دلیلش یکی بیکاری است و یکی به جوانها بها ندادن است. به جوانها اصلاً بها نمیدهند، من خودم با اینکه ۴ ساله پاکم، الان بیکارم. اگر من کار داشته باشم، فکرمشغولی من هم تمام میشود. دیگر فکرمشغولی ندارم. ولی وقتی بیکارم، فکر مشغولی میآید سراغم و هزارتا فکر جوارواجور میکنم و دوباره میروم سراغ مواد.»
گزارش سازمان ملل میگوید ۱۵ درصد مواد مخدر کل دنیا در ایران مصرف میشود. دبیرکل ستاد مبارزه با مواد مخدر این آمار را مبالغهآمیز میداند. اسماعیل احمدی مقدم، فرمانده نیروی انتظامی جمهوری اسلامی، در گفتوگو با خبرگزاری فارس میگوید: «در زمان حاضر چون نظام آماری دقيقی نداريم، آمارهای مختلفی از دو ميليون تا چهار ميليون و حتی بالاتر از سوی مجامع مختلف داخلی و خارجی در مورد تعداد معتادان ايران اعلام میشود، اما اكثر اين آمارها مبالغهآميز است.»
وی شمار تخمينی معتادان کشور را يک ميليون و ۱۶۰ هزار نفر اعلام کرد.
هروئین، کراک و شیشه: بالاترین مصرف در ایران
Bildunterschrift: یک آزمایشگاه تهیه کراک در تهران«متاسفانه ۴۰ تا ۴۳ درصد مصرف کنندگان مواد مخدر کنونی کشور، معتاد به هروئين هستند.» این جمله دبیرکل ستاد مبارزه با مواد مخدر ایران است. معاون امور فرهنگی و پيشگيری سازمان بهزيستی استان تهران نیز روز پنجم آبان به ایسنا گفت: «۴۰ درصد مواد مخدر مورد مصرف در استان تهران، شيشه و کراک است.»
سال گذشته در همین روزها بود که مدیر کل امور مرزی و مبارزه با قاچاق وزارت کشور ایران اعلام کرد، بودجه کنترل و انسداد مرزها در سال جاری ۱۸ برابر شده است. رحیم اقدم تصریح کرد: «ایران در مبارزه با تروریسم و قاچاق مواد مخدر عزم جدی دارد و از این بابت احساس خطر جدی در مرزها نداریم.»
اما تمامی معتادانی که برای تهیه این گزارش با آنها صحبت کردم، بر یک نکته تاکید داشتند و آن آسان بودن خرید مواد مخدر در تهران بود:
«والله، هروئین و کراک الان در حال حاضر سر هر کوچه و هر خیابان ریخته. به قرآن مجید از بقالیها بیشتر است. دست هر بچه و مردی هست به خدا قسم.»
«شما اگر بخواهید توی تهران دنبال یک کلهپزی بگردید، سختتر است تا این که بروید یک گرم کراک بخرید، کراک فروش را زودتر پیدا میکنید تا این که بخواهید کلهپزی را پیدا کنید.»
«پایین شهر که اصلاً افتضاح است. سرکوچهها نشستند، دارند استفاده می،کنند. اصلاً شهر، شهر اعتیاد است. نمیدانم. من ماندم از این در بروم بیرون بتوانم پاک بمانم یا نتوانم پاک بمانم. توی کمپ که شرط نیست که من سالم بمانم. این تو مواد نیست که من بخواهم بزنم. من از این در آمدم بیرون باید پاک بمانم.»
دکتر فرامرز قرهباغی، جامعهشناس و پژوهشگر اعتیاد میگوید، سیاستهای غلط اعمالشده توسط مدیران جوان ابتدای انقلاب، یکی از عوامل شیوع اعتیاد در ایران است. او میگوید تا سالها به معتاد به چشم مجرم نگاه میشد و معتادان را به ’’جزیره‘‘ میفرستادند.
’’جزیره آب حیات کرمان‘‘ جایی است که عباس ۶ ماه در آنجا بوده. او ’’جزیره‘‘ را اینگونه توصیف میکند: «ما توی جزیره که بودیم اگر به ما دیفنوکسیلات نمیدادند، چون آنجا شرجی بود و رطوبت داشت، اسهال خونی میگرفتیم و اسهال ما را میکشت. آنجا حدود هزار و دویست نفر بودیم، که شدیم هشتصدتا. خیلیها آنجا مردند. خیلیها را آوردند بهداری غرب و اکثرشان مداوا شدند. خیلیها هم بدنشان کرم زد و مردند. حالا نمیدانم نظر خداوند بود که ما توی این دنیا باقی ماندیم. آنجا شرایطش خیلی بد بود. یک زیرپیراهن و یک شورت تنمان بود و هر پنج دقیقه یکبار باید اینها را میچلاندیم، انگار که دوش گرفته بودی. هیچی نمیدادند، غیر از دیفنوکسیلات که آن را هم اکثرا نمیدادند، خیلیها سر همان مردند، سر یک دانه دیفنوکسیلات. ما را فرستاده بودند آنجا که بمیریم. یعنی دیگر به بیرون امید نداشتیم. فرستاده بودند بمیریم همهمان.»
دیفنوکسیلات همان لوموتیل است، داروی ضد اسهال. یکی از عوارض ترک اعتیاد، اسهال شدید است. برای کنترل این حالت باید به بیمار داروی ضد اسهال داد. اما ظاهرا حتی این داروی عادی نیز در ’’جزیره‘‘ به معتادان داده نمیشده است.
قرهباغی این نوع نگاه به معتاد را یکی از علل ریشهکن نشدن اعتیاد در ایران میداند. البته به نظر او وقوع یک انقلاب و یک جنگ هشت ساله نیز در این مسئله موثر بوده است. این پژوهشگر معتقد است، این دو رویداد باعث زیر و رو شدن ارزشها و نیز نظام خانواده در ایران شد: «مهمترین نهادی که در جامعه وجود دارد، نهاد خانواده است و نهاد خانواده پس از انقلاب اسلامی به لحاظ فرهنگی و ارزشی به شدت مورد یورش قرار گرفته است و این میتواند یکی ازعلل مهم باشد. من نمیگویم تنها علت، بلکه یکی از مهمترین علل روی آوردن به مواد افیونی و افزایش تعداد معتادان.»
هروئین و کراک: ارزان و در دسترس، تریاک: گران و کمیاب
ارزان بودن مواد خطرناک افیونی مثل شیشه و کراک نیز یکی دیگر از علل رویآوری معتادان به سمت اینگونه مواد است:
Bildunterschrift: گفته میشود تهیه مواد مخدر صنعتی در تهران بسیار آسان است«شیشه را والله من میگرفتم گرمی ۸۰ هزارتومان. الان شده ۸ هزارتومان! شیشهای که قبلا ۱۲۰ هزارتومان بود، شده گرمی ۸ هزارتومان؛ چون الان توی تهران لابراتوارها زیاد شدند. قبلاً شیشه را از افدرین میگرفتند، افدرین گران بود. الان میآیند از قرص آنتی هیستامین میگیرند و آنتی هیستامین هم خیلی ارزان است، جعبهاش ۶۰ هزارتومان است. یک جعبهی ۶۰ هزارتومانی به آنها در حدود ۱۲۰ گرم شیشه میدهد.»
«کراک قیمتهایش مختلف است. مثلاً اگر بخواهی یک گرمی بخری، ۸ هزارتومان توی تهران است. من میرفتم از «ویره»ی شهریار میگرفتم، آنجا ۵۰ گرم را میخریدم ۱۵۰ هزار تومان.»
«هروئين هر دونهاش از ۱۵۰۰ تومان به بالاست.»
بهرام گران شدن تریاک را علت روی آوردن معتادان به مواد سفید مثل هروئین و کراک میداند: «من از قدیم تریاک مصرف میکردم. پنج سال پیش که بعد از ۱۰ سال از کانادا به ایران برگشتم، دیگر یک مثقال تریاک توی تهران و توی ایران پیدا نمیشد. گران بود و اصلاً گیر نمیآمد. همهی تریاکیها هرویینی شدند. کراک هم که یکی از آقایان که نمیخواهم اسمش را ببرم آورد و توی تهران پر شد. بعد همهی هرویینیها کراکی شدند، چون کراک زودتر جواب میداد».
فرامرز قرهباغی نیز گران شدن تریاک را علتی برای استفاده معتادان از مواد صنعتی میداند: «به نظر من رابطهی معنیداری بین گران شدن تریاک و روی آوردن معتادان تریاک به کراک و سایر مواد افیونی صنعتی وجود دارد.»
«این بچهها تشنه محبتاند»
آقای موسوی، مدیر "کانون ندای رهیافتگان" میگوید چند سال پیش به همراه چند تن از دوستانش طرحی را برای تاسیس یک مرکز ترک اعتیاد به شهرداری تهران داد. این طرح مورد قبول واقع شد و پیست موتورسواری صالح آباد در اختیار این افراد قرار گرفت.
موسوی میگوید، شهرداری تهران این تکه زمین را برایشان آسفالت و جدولکشی کرده و بعد به دستور آقای قالیباف شهردار تهران زمین چمن مصنوعی برای فوتبال هم برایشان درست کردهاند.
مدیر مرکز ترک اعتیاد ندای رهیافتگان در مورد تامین منابع مالی این مرکز میگوید: «ما از هیچ ارگان و نهادی کمک نمیگیریم. هر بیماری که میآید برای ۲۱ روز، ۸۰ هزارتومان پول میدهد. ۱۰ هزار تومان هم پول برگه سلامت دکترمان است که روی هم میشود ۹۰ هزارتومان. در این ۲۱ روز صبحانهی بیمار، ناهار، شام، حمام، وسایل گرما، برق و آب به عهدهی ما است، با همین ۹۰ هزار تومان. پروتکل ما ’’همدرد درمانی‘‘ است. یعنی آن همدردی که خوب شده، خودش به درمان معتادان کمک میکند. آب درمانی، گفتار درمانی و موزیک درمانی هم میکنیم.»
موسوی میگوید، یک هیأت هفت نفره، که شامل خود او و نیز کسانی هستند که بین ۳ تا ۶ سال پاکی دارند، باید تشخیص دهد که بیمار انگیزه ترک دارد. اگر انگیزه ترک نداشته باشد، او را نگه نمیدارند.
به گفتهی آقای موسوی در حال حاضر ۳۱۸ بیمار در این مرکز مشغول ترک هستند. او میگوید: «این بچهها تشنهی محبت هستند. هر کسی به اینها محبت کند، هر کاری که بگویند میکنند. ما الان با ۱۸۷ تا از بچههامان که به خاطر اعتیاد با همسرهایشان متارکه کرده بودند، صحبت کردیم، مشاوره دادیم و اینها را رد کردیم به خانواده،هایشان و الان دارند زندگی میکنند. حدود ۱۸۶ نفر را هم سر کار گذاشتیم. دارند کار میکنند و در جامعه موفقاند و همانها دارند به دوستان دیگرشان کمک میکنند.»
هفته گذشته خبرگزاری دانشجویان، ایسنا، از قول معاون امور فرهنگی و پيشگيری سازمان بهزيستی استان تهران اعلام کرد که سن شروع اعتیاد در استان تهران در ۸۳ درصد موارد در رده سنی پایینتر از ۳۰ سال است.
دکتر محمدرضا قديرزاده همچنین گفت كه ۴۱ درصد مراجعهکنندگان به مراکز دولتی ترک اعتیاد را نوجوانان زير ۲۰ سال تشكيل میدهند.
اگر این آمار را در کنار آمار نوع مواد استفاده شده در ایران بگذاریم که میگوید ۴۰ درصد این مواد هروئین و کراک هستند، آنگاه شاید به فاجعهای که در حال وقوع است پی ببریم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
توجه:فقط اعضای این وبلاگ میتوانند نظر خود را ارسال کنند.