شوهرانی که معتاد می شوند
معضل اعتیاد جزء چهار بحران مهم جهانی است. در عین حال بسیاری
از کشورهای قدرتمند جهان به خاطر سود سرشار از آن حمایت می کنند. سازندگان
محرک ها یا موادمخدر صنعتی مانند شیشه، قرص های روانگردان و... با تبلیغات
شادی آوری، انرژی زا بودن و نظایر آن هر روزه بسیاری از افراد خصوصاً
جوانان را در این گرداب گرفتار می کنند. متأسفانه در چند سال اخیر گرایش به
این مواد در کشور ما بسیار زیاد شده است. در بین گروه های مختلف مصرف
کننده، آقایانی را می بینیم که به رغم داشتن زندگی مشترک موفق و همسر ایده
آل به سراغ چنین موادی می روند. سرخوشی کاذبی که تنها ثمره آن سست شدن
بنیان خانواده و در نهایت جامعه است. افزایش تمایل این افراد ما را بر آن
داشت تا به بررسی علل آن بپردازیم.
تأثیر موادمخدر
تمامی داروهای مخدر و روانگردان، مغز و نواحی مختلف بدن را تحت تأثیر قرار می دهند و تعادل شیمیایی بدن را برهم می زنند. احساساتی که در پی این گونه مواد در بدن ایجاد می گردند به عوامل زیر بستگی دارد:
سن: موادمخدر در جوانان تأثیر سوء بیشتری دارد به خاطر آنکه مغزشان در حال رشد و تکامل است، زمان استعمال، خلوص مواد، میزان مصرف، چگونگی مصرف (تزریق، خوراکی، دود کردن، استنشاق)، خلق و خو، سطح سلامتی و شرایط محیطی فرد.
مواد روانگردان به چهار دسته کلی محرک ها، سرکوبگرها، توهم زاها و خدرکننده ها تقسیم می شوند. محرکها مانند کوکائین و کافئین باعث افزایش انرژی، هوشیاری ذهنی و فعالیت جسمانی، افزایش ضربان قلب و فشار خون و کاهش خستگی و سرکوب گرسنگی می شوند. سرکوبگرها از جمله الکل، مرفین و هروئین کاهش انرژی، هوشیاری ذهنی، ضربان قلب، فعالیت جسمانی و سرعت تنفس، کاهش سرعت عکس العمل، خواب آور و القاء حالت رویا را در پی خواهند داشت.
ماری جوآنا و ال اس دی که جزء مواد توهم زا هستند سبب تغییر و اختلال در خلق و خو، ادراک و حواس بینایی، شنوایی و احساسات و القاء حالت رویا می شوند.
خدرکننده ها نیز القاء بی حسی، کرختی، رخوت و خواب شدید را به همراه می آورند.
مهم ترین علل گرایش
1- شخصیت های تنوع طلب: علی رغم اینکه همه چیز زندگی آنها روبراه است اما خیلی زود دچار یکنواختی و دلزدگی می شوند. این افراد برای ایجاد تنوع معمولا راههای مختلفی از جمله مصرف موادمخدر صنعتی را امتحان می کنند. پس از اولین استفاده چنان سرخوشی و شادی به فرد دست می دهد که او را تشویق به مصرف دوباره می کند اما طولی نمی کشد که این شادی جای خود را به وابستگی و اجبار به مصرف می دهد.
2- پایین بودن آستانه درک خطر: گروه دوم افرادی هستند که با وجود اینکه می بینند و می دانند که معتادین به موادمخدر چه عاقبت ناگواری دارند اما بازهم به سراغ آن می روند. معمولا هم خود را توجیه می کنند که با چندبار مصرف معتاد نمی شوم، آن قدر اراده دارم که آن را کنار بگذارم. اما غافل از این هستند که پس از اولین استفاده فرد دیگر آدم سابق نیست که بتواند با اراده خود تصمیم بگیرد.
3- لذت جویی: بد نیست بدانید که همه مصرف کنندگان موادمخدر ناآگاه نیستند. برخی افراد همیشه حاضرند شادی را به هر قیمتی به دست آورند. آنها عوارض مصرف را به خوبی می شناسند اما برای اینکه مدت زمان بیشتری را شاد باشند این مشکلات را به جان می خرند. عموماً در زندگی خانوادگی خود مشکل و ناراحتی ندارند که برای فرار از آن به سراغ مواد بروند بلکه تمایل به لذت جویی بیشتر تنها عامل تشویق کننده آنهاست.
4- مشکلات جنسی: بعضی از آقایان و حتی خانم ها به خاطر مشکلات جنسی به مواردی نظیر شیشه روی می آورند. زیرا این مواد تمایلات فرد را بیشتر و انرژی او را افزایش می دهد. به این افراد توصیه می شود به جای اینکه خود را از چاله به چاه بیندازند به روانشناس و روانپزشک مراجعه کنند تا درمان شوند.
5- پرتوقعی همسران: برخی موارد زیاده خواهی و چشم و هم چشمی خانم ها، شوهرانشان را به سمت مصرف مواد سوق می دهد. تعجب نکنید؛ ارتباط این دو موضوع به این خاطر است که در این شرایط مرد مجبور است برای کسب درآمد بیشتر ساعات زیادی را بیرون از خانه کار کند. پس از مدتی از قدرت و توان او کاسته می شود. او برای اینکه کم نیاورد به سراغ انرژی های کاذب روی می آورد چرا که موادمخدر صنعتی در ابتدای مصرف فرد را بسیار پرانرژی و خستگی ناپذیر می کند و باعث افزایش تمرکز می شود اما پس از مدت کوتاهی نتیجه عکس خواهد داشت.
6- ترس های اجتماعی: بعضی افراد خجالتی هستند و از روبه رو شدن با دیگران هراسانند. آنها برای کسب اعتماد به نفس و برقراری ارتباط بهتر با دیگران به مصرف مواد روی می آورند. یکی از خصوصیات این مواد ایجاد اعتماد به نفس درمصرف کننده است که از نظر روانشناسی به آن اعتماد به نفس ناشی از مصرف گفته می شود.
7- افسردگی: معمولا ما فکر می کنیم که بروز برخی مشکلات و ناراحتی ها باعث افسردگی می شود. اما هستند عده ای که به رغم موفقیت و نداشتن مشکل خاصی در زندگی ذاتا نشانه هایی از افسردگی را دارند. به همین علت برای کسب شادی و هیجان مواد مصرف می کنند.
نکته حائز اهمیت این که مواد مخدر صنعتی به خودی خودشادی آور نیستند بلکه بعضی مواد شیمیایی ذخیره شده درمغز مثل سروتونین و دوپامین را که عامل ایجاد شادی بوده و بسیار برای بدن ضروری هستند، یک باره آزاد می کند. درچندبار اول مصرف احساس بسیار خوبی به فرد دست می دهد. اما درواقع مقدار این مواد محدود بوده و از آنجا که قرار است به مرور از مغز ترشح شود تا ایجاد شادی و سرزندگی کند، با ترشح یک باره تمام و درنتیجه پس از مدتی افسردگی شدید و طولانی مدت به سراغ مصرف کننده می آید.
8-نداشتن مهارت حل مسئله:حتما شما هم تا به حال کسانی را دیده اید که با ایجاد کوچک ترین ناراحتی به هم می ریزنند، نمی توانند با مشکلات کنار بیایند، زود هیجانی می شوند و قادر به کنترل عصبانیت خود نیستند. آنها در واقع مهارت حل مسئله و کنترل خشم را ندارند. کنترل خشم به معنی خشمگین نشدن نیست؛ چرا که همه انسانها درشرایط گوناگون خشمگین می شوند اما مهم این است که خشم به پرخاشگری منجر نشود. پرخاشگری گاه به صورت کلامی یا فیزیکی ابراز می شود و یا انفعالی است که فرد ناراحتی را در خود می ریزد که مشکلات جسمانی مانند سر دردهای مکرر برایش پیش می آید. همچنین نداشتن مهارت حل مسأله استرس زیادی را درپی خواهد داشت. همه این عوامل دست به دست هم می دهند تا فرد به هر قیمتی از آن فرار کند و متاسفانه گرایش به مصرف مواد شادی آور! را راه حل مشکل می داند.
9-اضطراب های بی اهمیت: گروهی ازمردم دائما در ذهن خود اضطراب و نگرانی های بی پایه ای را پرورش می دهند. به عنوان مثال از صبح که فرزندشان به مدرسه می رود تا وقتی که برگردد مدام افکار ناراحت کننده دارند. هدف این افراد از مصرف این است که به نوعی خود را بی خیال کنند.
10- وسواس: وسواس صرف نظر از اینکه فکری یا عملی باشد باعث بروز مشکلات بسیار زیادی برای فرد و خانواده او می شود. فکرهای مزاحم و تکراری، اجبار ذهنی برای انجام یک عمل، وارسی و چک کردن های مداوم و... از جمله نشانه های وسواس است که بسیار آزاردهنده هستند. آنها به جای مراجعه به متخصص و درمان بیماری، برای رهایی از افکار آزاردهنده به سراغ مواد می روند.
11- اضطراب پس از سانحه: زمانی که اتفاق ناگواری مانند جنگ و زلزله و... پیش می آید در ذهن بعضی افراد چنان تاثیر عمیقی می گذارد که تا سالها بعداز آن تصاویر جلوی چشمانش است، شبها کابوس می بیند و حالت افسردگی و پرخاشگری دارند. احتمال گرایش به مواد مخدر در آسیب دیدگان این وقایع بسیار زیاد است. دراین زمینه توجه به بهداشت روان آنها بسیار اهمیت دارد تا از خطر استفاده از مواد دورباشند.
تأثیر موادمخدر
تمامی داروهای مخدر و روانگردان، مغز و نواحی مختلف بدن را تحت تأثیر قرار می دهند و تعادل شیمیایی بدن را برهم می زنند. احساساتی که در پی این گونه مواد در بدن ایجاد می گردند به عوامل زیر بستگی دارد:
سن: موادمخدر در جوانان تأثیر سوء بیشتری دارد به خاطر آنکه مغزشان در حال رشد و تکامل است، زمان استعمال، خلوص مواد، میزان مصرف، چگونگی مصرف (تزریق، خوراکی، دود کردن، استنشاق)، خلق و خو، سطح سلامتی و شرایط محیطی فرد.
مواد روانگردان به چهار دسته کلی محرک ها، سرکوبگرها، توهم زاها و خدرکننده ها تقسیم می شوند. محرکها مانند کوکائین و کافئین باعث افزایش انرژی، هوشیاری ذهنی و فعالیت جسمانی، افزایش ضربان قلب و فشار خون و کاهش خستگی و سرکوب گرسنگی می شوند. سرکوبگرها از جمله الکل، مرفین و هروئین کاهش انرژی، هوشیاری ذهنی، ضربان قلب، فعالیت جسمانی و سرعت تنفس، کاهش سرعت عکس العمل، خواب آور و القاء حالت رویا را در پی خواهند داشت.
ماری جوآنا و ال اس دی که جزء مواد توهم زا هستند سبب تغییر و اختلال در خلق و خو، ادراک و حواس بینایی، شنوایی و احساسات و القاء حالت رویا می شوند.
خدرکننده ها نیز القاء بی حسی، کرختی، رخوت و خواب شدید را به همراه می آورند.
مهم ترین علل گرایش
1- شخصیت های تنوع طلب: علی رغم اینکه همه چیز زندگی آنها روبراه است اما خیلی زود دچار یکنواختی و دلزدگی می شوند. این افراد برای ایجاد تنوع معمولا راههای مختلفی از جمله مصرف موادمخدر صنعتی را امتحان می کنند. پس از اولین استفاده چنان سرخوشی و شادی به فرد دست می دهد که او را تشویق به مصرف دوباره می کند اما طولی نمی کشد که این شادی جای خود را به وابستگی و اجبار به مصرف می دهد.
2- پایین بودن آستانه درک خطر: گروه دوم افرادی هستند که با وجود اینکه می بینند و می دانند که معتادین به موادمخدر چه عاقبت ناگواری دارند اما بازهم به سراغ آن می روند. معمولا هم خود را توجیه می کنند که با چندبار مصرف معتاد نمی شوم، آن قدر اراده دارم که آن را کنار بگذارم. اما غافل از این هستند که پس از اولین استفاده فرد دیگر آدم سابق نیست که بتواند با اراده خود تصمیم بگیرد.
3- لذت جویی: بد نیست بدانید که همه مصرف کنندگان موادمخدر ناآگاه نیستند. برخی افراد همیشه حاضرند شادی را به هر قیمتی به دست آورند. آنها عوارض مصرف را به خوبی می شناسند اما برای اینکه مدت زمان بیشتری را شاد باشند این مشکلات را به جان می خرند. عموماً در زندگی خانوادگی خود مشکل و ناراحتی ندارند که برای فرار از آن به سراغ مواد بروند بلکه تمایل به لذت جویی بیشتر تنها عامل تشویق کننده آنهاست.
4- مشکلات جنسی: بعضی از آقایان و حتی خانم ها به خاطر مشکلات جنسی به مواردی نظیر شیشه روی می آورند. زیرا این مواد تمایلات فرد را بیشتر و انرژی او را افزایش می دهد. به این افراد توصیه می شود به جای اینکه خود را از چاله به چاه بیندازند به روانشناس و روانپزشک مراجعه کنند تا درمان شوند.
5- پرتوقعی همسران: برخی موارد زیاده خواهی و چشم و هم چشمی خانم ها، شوهرانشان را به سمت مصرف مواد سوق می دهد. تعجب نکنید؛ ارتباط این دو موضوع به این خاطر است که در این شرایط مرد مجبور است برای کسب درآمد بیشتر ساعات زیادی را بیرون از خانه کار کند. پس از مدتی از قدرت و توان او کاسته می شود. او برای اینکه کم نیاورد به سراغ انرژی های کاذب روی می آورد چرا که موادمخدر صنعتی در ابتدای مصرف فرد را بسیار پرانرژی و خستگی ناپذیر می کند و باعث افزایش تمرکز می شود اما پس از مدت کوتاهی نتیجه عکس خواهد داشت.
6- ترس های اجتماعی: بعضی افراد خجالتی هستند و از روبه رو شدن با دیگران هراسانند. آنها برای کسب اعتماد به نفس و برقراری ارتباط بهتر با دیگران به مصرف مواد روی می آورند. یکی از خصوصیات این مواد ایجاد اعتماد به نفس درمصرف کننده است که از نظر روانشناسی به آن اعتماد به نفس ناشی از مصرف گفته می شود.
7- افسردگی: معمولا ما فکر می کنیم که بروز برخی مشکلات و ناراحتی ها باعث افسردگی می شود. اما هستند عده ای که به رغم موفقیت و نداشتن مشکل خاصی در زندگی ذاتا نشانه هایی از افسردگی را دارند. به همین علت برای کسب شادی و هیجان مواد مصرف می کنند.
نکته حائز اهمیت این که مواد مخدر صنعتی به خودی خودشادی آور نیستند بلکه بعضی مواد شیمیایی ذخیره شده درمغز مثل سروتونین و دوپامین را که عامل ایجاد شادی بوده و بسیار برای بدن ضروری هستند، یک باره آزاد می کند. درچندبار اول مصرف احساس بسیار خوبی به فرد دست می دهد. اما درواقع مقدار این مواد محدود بوده و از آنجا که قرار است به مرور از مغز ترشح شود تا ایجاد شادی و سرزندگی کند، با ترشح یک باره تمام و درنتیجه پس از مدتی افسردگی شدید و طولانی مدت به سراغ مصرف کننده می آید.
8-نداشتن مهارت حل مسئله:حتما شما هم تا به حال کسانی را دیده اید که با ایجاد کوچک ترین ناراحتی به هم می ریزنند، نمی توانند با مشکلات کنار بیایند، زود هیجانی می شوند و قادر به کنترل عصبانیت خود نیستند. آنها در واقع مهارت حل مسئله و کنترل خشم را ندارند. کنترل خشم به معنی خشمگین نشدن نیست؛ چرا که همه انسانها درشرایط گوناگون خشمگین می شوند اما مهم این است که خشم به پرخاشگری منجر نشود. پرخاشگری گاه به صورت کلامی یا فیزیکی ابراز می شود و یا انفعالی است که فرد ناراحتی را در خود می ریزد که مشکلات جسمانی مانند سر دردهای مکرر برایش پیش می آید. همچنین نداشتن مهارت حل مسأله استرس زیادی را درپی خواهد داشت. همه این عوامل دست به دست هم می دهند تا فرد به هر قیمتی از آن فرار کند و متاسفانه گرایش به مصرف مواد شادی آور! را راه حل مشکل می داند.
9-اضطراب های بی اهمیت: گروهی ازمردم دائما در ذهن خود اضطراب و نگرانی های بی پایه ای را پرورش می دهند. به عنوان مثال از صبح که فرزندشان به مدرسه می رود تا وقتی که برگردد مدام افکار ناراحت کننده دارند. هدف این افراد از مصرف این است که به نوعی خود را بی خیال کنند.
10- وسواس: وسواس صرف نظر از اینکه فکری یا عملی باشد باعث بروز مشکلات بسیار زیادی برای فرد و خانواده او می شود. فکرهای مزاحم و تکراری، اجبار ذهنی برای انجام یک عمل، وارسی و چک کردن های مداوم و... از جمله نشانه های وسواس است که بسیار آزاردهنده هستند. آنها به جای مراجعه به متخصص و درمان بیماری، برای رهایی از افکار آزاردهنده به سراغ مواد می روند.
11- اضطراب پس از سانحه: زمانی که اتفاق ناگواری مانند جنگ و زلزله و... پیش می آید در ذهن بعضی افراد چنان تاثیر عمیقی می گذارد که تا سالها بعداز آن تصاویر جلوی چشمانش است، شبها کابوس می بیند و حالت افسردگی و پرخاشگری دارند. احتمال گرایش به مواد مخدر در آسیب دیدگان این وقایع بسیار زیاد است. دراین زمینه توجه به بهداشت روان آنها بسیار اهمیت دارد تا از خطر استفاده از مواد دورباشند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر