از زبان یک فرد مصرف کننده شیشه و در بحبوحه مصرف که بیانگر حالات آشفته درون او است، بیانگر غرش صدای رعد در صحرایی بی اب علف و آبادی ...
...........................
خواندن این نوشته ،با این حال و هوای واقعی، سبب آشنائی بیشتر با این وادی مرموز و ناشناخته میگردد.
از صمیم قلب برای این دوست عزیزمان، رهائی از دیو اعتیاد را آرزومندیم.
((مطلب زیر عینا و بدون هیچ گونه تغییر و ویرایشی آورده شده است))
سلام داداش من 2 ---3 ماهی میشه دارم شیشه میکشم زیادم میکشم 10 کیلو تو این دو ماه کم کردم..
امشب که دارم اینو واست مینویسم یه 2 --- 3 ساعتی با خونوادم حرف میزدم آخرشم گفتم فقط حشیش میکشم ولی میخوام بذارم کنار دیگه دارم دیونه میشم تو این 2--3 ماه خیلی از جمع فاصله گرفتم از هر جا که جماعت جمع باشند فرارییم 2 ماه پیش رفتم NA دیگه نرفتم الانم یه 2 هفته ایه یک توهمایی میزنم که خودم زرد میکنم یه چیزایی میبینم نمیدونم توهمه؟ نیست؟ یه چند باری گفتم دیگه نمیکشم ولی یه صدایی قشنگ در گوشم صدام میزنه برو بکش..صداهای عجیبی میشنوم مثلا دیشب اصلا نمیدونستم بارسلون بازی داره داشتم چایی میریختم که صدای خیابانی شنیدم داره فوتبالو کزارش میکنه فک کنم ساعت 4 بعد از ظهر بود فک کردم داداشم تلویزونو روشن گذاشته بعدش خیابانی گفتش بله بارسلون بازیو برد رفتم تا گلای بازیو ببینم که دیدم تلویزون خاموشه و هیشکیم خونمون نیست بعد شب زدم کانال 3 دیدم بارسلون داره با اوساسونا بازی میکنه نیشستم بازیو ببینم که وسطای بازی یه صداهایی شنیدم احساس کردم چند نفر میخوان بیان تو خونمونو هممونو بکشن سریع پریدم یه میله ورداشتم یه چاقو هم گذاشتم تو جیبم درو قفل کردم بعد یه صدا یی گفت کاظم تو باید از خونوادت محافطت کنی خواستم برم تو راپله رو ببینم که یه حسی بم گفت اینا تفنگ دارن اگه بری بیرون میکشنت بعدش میان هر کی اینجاستو میکشن حالا شانس ما همسایه هامون هیچکودوم نبودن یه 2 ساعتی نیشسته بودم دم در که یه صدایی از اونوره خونه شنیدم رفتم ببینم چی بود که مامانمو دیدم که خوابه همونجا وایسادم یکم نیگاش کردم انگار هرچی غم تو این دنیا هست ریختن بو وجود مزخرف من آخه دیدم چقد اضطراب داره تو خواب داشت با خودش حرف میزد نفسش در نمیومد همونجا همون صدا هه گفت نیگا کن این بیچاره هر شب همینجوری میخوابه میدونستم دلیلش منم داشتم دیونه میشدم میخواستم کاردو وردارم بزنم تو گردن خودم هم خودم این بیچاره ها رو راحت کنم ولی گفتم صبح بیدارشن جنازمو غرق خون ببینن بدتره رفتم یه ور دیگه نشستم تو فکر بودم و یه بچه داشت گریم میگرفت که آخه من دارم چیکار میکنم همه رو ناراحت کردم ازشون پول مول میدزدم وقتاییم که پول نیست وسایل خونه رو میبرم میفروشم با همه بد رفتار میکنم همش دعوا میکنم .
تو این 3 ماه فقط واسه یه چیز از خونه میرفتم بیرون یا یه چیزیو بفروشم یا برم اون لامصبو بخرم دیگه یا سیگار بخرم دیگه هیچ جا نرفتم رفیقام یا پسر خاله هامن که یا میان یا زنگ میزنن میپیچونمشون دیگه حوصله هیچ چیز و هیچکیو ندارم حالم از خودم به هم میخوره فقط میخوام یه جورایی خودمو خلاص کنم آره بعدش همونجوری که نشسته بودم شنیدم چند نفر دارن تو راپله حرف میزنن رفتم از تو چشمی نگا کنم دیدم یه نفر کلشو کرده لای نرده ها داشتم کف بالا میاوردم فهمیدم که اینا همش توهمه به خودم گفتم الکی رفتم یه پتو و بالش آوردم بگیرم بخوابم که همون صداهه گفت کاظم مگه من ظهر بت نگفتم بارسلون میبره اگه بخوابی اینا میان تو ها عین فرفره پریدم رفتم دم در همونجا وایسادم که دوباره از تو آشپزخونه یه صدایی شنیدم دویدم ببینم چیه وقتی رسیدم دیدم چیزی نیست میخواستم برم پشت در وایسم که یه هو پشتمو نیگا کردم دیدم یه نفر با چاقو داره میزنه تو صورتم تا خواستم بجنبم چاقوش یه سانتیه صورتم بود دیگه گفتم تمومه که دیدم یارو غیبش زد دیگه همینجوری تا 6 بیدار بودم اینقدم فس بودم که حد نداشت از ساعت 4 به بعد داشتم غش میکردم قشنگ 3 روز نخوابیده بودم هیچی دیگه همینجوری توهم میزدم تا 6 بعد که مامانم بیدار شدم خیالم راحت شد رفتم خوابیدم آره دادش اینم حکایت ماس 2 هفتس توهم میزنم خفن ولی 4--5 روزه دیگه میبینم و میشنوم مثلا امروز وقتی داشتم مصرف میکردم شروع شد یهو صدای داداشمو از تو اتاق شنیدم داشت داد میزد که کاظم بیا اینجا بدو بدو منم مثه قرقی پایپو فندکو جا کردمو دویدم رفتم دیدم هیچکی نیست .
از این چیزا زیاد دارم ولی یه چیز دیگه که اعصابمو خورد کرده اینه که احساس میکنم یه چیزی مثه موش از سر و کلم بالا میره منم یهو با مشت میزنم اونجایی که موشه داره راه میره میدونم چیزی نیست ولی بازم هر دفعه میزنم تو سر و کله خودم.خسته شدم داداش از یه طرف میخوام دیگه نکشم از یه طرف نمیتونم زیادم حرف زدم آخه تو این مدت با هیچکی حرف نزدم یعنی از همه دورو وریام بدم میاد حوسله هیشکودومشونو ندارم فقط تو اتاقم یا داشتم مصرف میکردم یا با کامپیوتر ور میرفتم خواستم اینجا بگم که یه کم حسم بهتر شه الان که دارم مینویسم یه کم بهترم حس میکنم یه ذره شاد تر شدم دم همتون گرم که یه اینجور جایی هست بیایم حرفمونو بزنیم سبک شیم من یکی که خیلی حال کردم...... ممنون که گوش کردین به حرفام خیلی پر بودم ولی الان خوبم بازم مرسی.....خداحافظ همگی...
opium.site: از کجا بفهمیم طرف ماده مخدر شیشه مصرف کرده است
مخدر روانگردان جدید چارلی شین Charly Sheen
مخدر روانگردان نمک حمام bath salts drugs (Badesalz...
عنکبوت روانگردان سیدنیAtrax robustus حاوی ماده م...
سمندر آتش (سقنقور ) و الکالوئید سمندرین (سامانداری...
آموزش روشهای مصرف قرص های روانگردان از سایت اینترن...
چگونه امریکا و اسرائیل مردم جهان را معتاد به خرید ...
علائم مصرف اسپایس spice (ماریجوانای صنعتی )چیست ؟
زنگ خطر برای ماری جوانای صنعتی spice در تهران به ...
حشرات مخدر روانگردان محرک نیروی جنسی (عقرب سر قرمز...
مگس میوه معتاد به متامفتامین (شیشه )از گرسنگی مرد
شروع دوباره جادو وعلوم ماورا الطبیعه با Osiris ازی...
فاز دوم رواج ماده مخدر کوکائین با گران شدن ارز شرو...
Speed (Amphetamin, Methamphetamin)
کانابینوئید صنعتی AM-2201 چیست ؟
ماده مخدر جدید چین سفید Alphamethylfentanyl-China...
ماده مخدر جدید صنعتی دیمتوکائین مشابه با کوکائین D...
ماده مخدر جدید صنعتی Desoxypipradrol دارای اثراتی...
ماده روانگردان صنعتی کانابینوئید UR-144 چیست
زاهدان شهر تریاک و پان و پان پراک .حوت . ناس . ناس...
ماده مخدر جدید روانگردان متیوپروپامین Methiopropam...
گروه مخدرهای روانگردان کاتینون ها Cathinones
متامفتامین Methamphetamin، Desoxyn
شروع دوباره جادو وعلوم ماوراءالطبیعه با Osiris ازی...
مصرف متامفتامین با کافئین caffeine and methamphet...
پوستر اثرات کافئین بر روی بدن انسان
مصرف زیاد کافئین توهم شنوایی و بینایی می دهد.Caffe...
شروع دوباره جادو و علوم ماوراء الطبیعه با Osiris ا...
Sali da Bagno e Zombie, la verità vera!(مخدر نمک ح...
La méphédrone. mephedrone.مفدرون
بیماری قلبی ریویCOPD چیست و چه ارتباطی با PACK YE...
اثرات سایکوسوماتیک گناه و گفتن حقیقت در ادیان ومع...
آدمخواری Cannibalismبا ماده مخدر نمک حمام MDPVو پ...
کابوی مشهور امریکایی بافلوبیل تریاکی بودBuffalo Bi...
سکس با عنکبوت بیوه سیاه black widow spiderخطر مرگ...
...........................
خواندن این نوشته ،با این حال و هوای واقعی، سبب آشنائی بیشتر با این وادی مرموز و ناشناخته میگردد.
از صمیم قلب برای این دوست عزیزمان، رهائی از دیو اعتیاد را آرزومندیم.
((مطلب زیر عینا و بدون هیچ گونه تغییر و ویرایشی آورده شده است))
سلام داداش من 2 ---3 ماهی میشه دارم شیشه میکشم زیادم میکشم 10 کیلو تو این دو ماه کم کردم..
امشب که دارم اینو واست مینویسم یه 2 --- 3 ساعتی با خونوادم حرف میزدم آخرشم گفتم فقط حشیش میکشم ولی میخوام بذارم کنار دیگه دارم دیونه میشم تو این 2--3 ماه خیلی از جمع فاصله گرفتم از هر جا که جماعت جمع باشند فرارییم 2 ماه پیش رفتم NA دیگه نرفتم الانم یه 2 هفته ایه یک توهمایی میزنم که خودم زرد میکنم یه چیزایی میبینم نمیدونم توهمه؟ نیست؟ یه چند باری گفتم دیگه نمیکشم ولی یه صدایی قشنگ در گوشم صدام میزنه برو بکش..صداهای عجیبی میشنوم مثلا دیشب اصلا نمیدونستم بارسلون بازی داره داشتم چایی میریختم که صدای خیابانی شنیدم داره فوتبالو کزارش میکنه فک کنم ساعت 4 بعد از ظهر بود فک کردم داداشم تلویزونو روشن گذاشته بعدش خیابانی گفتش بله بارسلون بازیو برد رفتم تا گلای بازیو ببینم که دیدم تلویزون خاموشه و هیشکیم خونمون نیست بعد شب زدم کانال 3 دیدم بارسلون داره با اوساسونا بازی میکنه نیشستم بازیو ببینم که وسطای بازی یه صداهایی شنیدم احساس کردم چند نفر میخوان بیان تو خونمونو هممونو بکشن سریع پریدم یه میله ورداشتم یه چاقو هم گذاشتم تو جیبم درو قفل کردم بعد یه صدا یی گفت کاظم تو باید از خونوادت محافطت کنی خواستم برم تو راپله رو ببینم که یه حسی بم گفت اینا تفنگ دارن اگه بری بیرون میکشنت بعدش میان هر کی اینجاستو میکشن حالا شانس ما همسایه هامون هیچکودوم نبودن یه 2 ساعتی نیشسته بودم دم در که یه صدایی از اونوره خونه شنیدم رفتم ببینم چی بود که مامانمو دیدم که خوابه همونجا وایسادم یکم نیگاش کردم انگار هرچی غم تو این دنیا هست ریختن بو وجود مزخرف من آخه دیدم چقد اضطراب داره تو خواب داشت با خودش حرف میزد نفسش در نمیومد همونجا همون صدا هه گفت نیگا کن این بیچاره هر شب همینجوری میخوابه میدونستم دلیلش منم داشتم دیونه میشدم میخواستم کاردو وردارم بزنم تو گردن خودم هم خودم این بیچاره ها رو راحت کنم ولی گفتم صبح بیدارشن جنازمو غرق خون ببینن بدتره رفتم یه ور دیگه نشستم تو فکر بودم و یه بچه داشت گریم میگرفت که آخه من دارم چیکار میکنم همه رو ناراحت کردم ازشون پول مول میدزدم وقتاییم که پول نیست وسایل خونه رو میبرم میفروشم با همه بد رفتار میکنم همش دعوا میکنم .
تو این 3 ماه فقط واسه یه چیز از خونه میرفتم بیرون یا یه چیزیو بفروشم یا برم اون لامصبو بخرم دیگه یا سیگار بخرم دیگه هیچ جا نرفتم رفیقام یا پسر خاله هامن که یا میان یا زنگ میزنن میپیچونمشون دیگه حوصله هیچ چیز و هیچکیو ندارم حالم از خودم به هم میخوره فقط میخوام یه جورایی خودمو خلاص کنم آره بعدش همونجوری که نشسته بودم شنیدم چند نفر دارن تو راپله حرف میزنن رفتم از تو چشمی نگا کنم دیدم یه نفر کلشو کرده لای نرده ها داشتم کف بالا میاوردم فهمیدم که اینا همش توهمه به خودم گفتم الکی رفتم یه پتو و بالش آوردم بگیرم بخوابم که همون صداهه گفت کاظم مگه من ظهر بت نگفتم بارسلون میبره اگه بخوابی اینا میان تو ها عین فرفره پریدم رفتم دم در همونجا وایسادم که دوباره از تو آشپزخونه یه صدایی شنیدم دویدم ببینم چیه وقتی رسیدم دیدم چیزی نیست میخواستم برم پشت در وایسم که یه هو پشتمو نیگا کردم دیدم یه نفر با چاقو داره میزنه تو صورتم تا خواستم بجنبم چاقوش یه سانتیه صورتم بود دیگه گفتم تمومه که دیدم یارو غیبش زد دیگه همینجوری تا 6 بیدار بودم اینقدم فس بودم که حد نداشت از ساعت 4 به بعد داشتم غش میکردم قشنگ 3 روز نخوابیده بودم هیچی دیگه همینجوری توهم میزدم تا 6 بعد که مامانم بیدار شدم خیالم راحت شد رفتم خوابیدم آره دادش اینم حکایت ماس 2 هفتس توهم میزنم خفن ولی 4--5 روزه دیگه میبینم و میشنوم مثلا امروز وقتی داشتم مصرف میکردم شروع شد یهو صدای داداشمو از تو اتاق شنیدم داشت داد میزد که کاظم بیا اینجا بدو بدو منم مثه قرقی پایپو فندکو جا کردمو دویدم رفتم دیدم هیچکی نیست .
از این چیزا زیاد دارم ولی یه چیز دیگه که اعصابمو خورد کرده اینه که احساس میکنم یه چیزی مثه موش از سر و کلم بالا میره منم یهو با مشت میزنم اونجایی که موشه داره راه میره میدونم چیزی نیست ولی بازم هر دفعه میزنم تو سر و کله خودم.خسته شدم داداش از یه طرف میخوام دیگه نکشم از یه طرف نمیتونم زیادم حرف زدم آخه تو این مدت با هیچکی حرف نزدم یعنی از همه دورو وریام بدم میاد حوسله هیشکودومشونو ندارم فقط تو اتاقم یا داشتم مصرف میکردم یا با کامپیوتر ور میرفتم خواستم اینجا بگم که یه کم حسم بهتر شه الان که دارم مینویسم یه کم بهترم حس میکنم یه ذره شاد تر شدم دم همتون گرم که یه اینجور جایی هست بیایم حرفمونو بزنیم سبک شیم من یکی که خیلی حال کردم...... ممنون که گوش کردین به حرفام خیلی پر بودم ولی الان خوبم بازم مرسی.....خداحافظ همگی...
opium.site: از کجا بفهمیم طرف ماده مخدر شیشه مصرف کرده است
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر