تقریبا همه کسانی که آشنایی مقدماتی با زیستشناسی دارند ، نام
جیمز واتسون را شنیدهاند ، چرا که او دانشمندی است که
پیشگام شناسایی DNA شد و به همین خاطر جایزه نوبل به وی
اهدا شد.
خبر اظهار نظرهای جنجالی واتسون درچهار سال پیش را شاید بعضی از
شما خوانده باشید. از زمانی که واتسون ، صحبت های واتشون در مصاحبه با یک روزنامه
انگلیسی اظهار نظرهایی نامعقول کرده بوده ، مورد اننقادهای بسیاری قرار گرفته است.
او در
مصاحبه با روزنامه ساندی تایمز گفته بود که «دورنمای آفریقا ذاتا تاریک است» چرا که
« سیاست اجتماعی کنونی ما بر پایه این حقیقت استوار شده است که هوش آنها به اندازه
هوش ما است ، در حالی که آزمایشها چنین چیزی را تأیید نمیِکنند.»
او افزود که امیدوار است که که همه یکسان باشند ولی «کسانی که
با کارمندان سیاهپوست سر و کار دارند ، میدانند که چنین چیزی درست نیست.»
بسیاری این حرفها را اظهار نظرهایی نژادپرستانه دانستند که
نقاب علم بر روی آنها گذاشته شده است.
وقتی جنجالهایی در واکنش به این حرفها ، به وجود آمد.
آقای واتسون گفت که نتوانسته منظورش را به درستی ، بیان کند:
« من دقیقا میتوانم بفهمم که چرا مردمی که آن حرفها را
خواندند ، چنان واکنشهایی از خود بروز دادند. از همه کسانی که از حرفهایم اینگونه
استنباط کردهاند که آفریقا از لحاظ ژنتیکی در مرتبهای پایینتر قرار گرفته است ،
صمیمانه عذر میخواهم. آن حرفها دقیقا چیزی نبودند که در ذهن داشتم. مهمتر از آن
، به نظر من از لحاظ علمی چنان اعتقادی هیچ پایهای ندارد.»
«ما هنوز به درستی درنیافتهایم که محیطهای مختلف در طی سالیان
، چگونه ژنهای خاصی را انتخاب میکنند. ژنهایی که به انسانها توانایی انجام
کارهای متفاوتی میدهند.»
اما این جنجالها باعث شد که مؤسسه تحقیقاتیای که وی در آن پژوهش
میپرداخت ، فعالیت وی را به حالت تعلیق درآورده است.
همچنین سخنرانی وی در موزه علوم لندن که یکی از برنامههای جیمز واتسون در
تور کتابش بود ، لغو شد و در واکنش به سخنان واتسون مقامات این مؤسسه گفتند که او از حد یک مباحثه علمی فراتر رفته است. دانشگاههای دیگر انگلیس هم به
تبعیت از موزه علوم ، برنامههای سخنرانی واتسون را لغو کردند.
از سوی دیگر ، بعضی از اشخاص عقیده دارند که فشار روی دکتر
واتسون ناقض آزادی بیان آکادمیک است و نباید جلوی بحثی علمی را گرفت ، اما Craig Venter یکی از پیشگامان رمزگشایی ژنوم انسان اعتقاد
دارد که رنگ انسان نمیتواند پیشگوییکننده هوشش باشد و این امر هیچ پایه و اساس
علمی ندارد.
واتسون و قدرنشناسی از یک زن «سردمزاج بدلباس بینمک»!
اما این نخستین باری نیست که جیمز واتسون درگیر مناقشاتی از این
دست میدهد . واتسون و همکارش فرانسیس کریک به خاطر کشف DNAاین
مارپیچ دو گانه حیات ، در ذهن بسیاری به اسطوره مبدل شدهاند. اما همین اسطورهها
هنگامی که جایزه نوبل پزشکی به آنها تعلق گرفت ، هیچ صحبت یا اشارهای در مورد
کارها و تحقیقات «روزانیلد فرانکلین» به میان نیاوردند. بسیاری عقیده دارند کشف
آنها تا حد بسیار زیادی مدیون کارهای روزانیلد فرانکلین است.
یکی از مهمترین کارهای تحقیقاتی ، روزانیلد فرانکلین -دانشمند
بیوشیمیست و بلورشناس انگلیسی- گرفتن عکسهایی از مولکول DNA
با استفاده از پراش اشعه ایکس X-ray diffraction بود.
یکی از همکاران دکتر فرانکلین میگوید که به واتسون عکس عجیبی
که او توانسته بود با اشعه ایکس از DNA بگیرد ، نشان داده و
به گفته خود واتسون وقتی او این عکس را دید ، دهانش از تعجب باز شد و ضربان قلبش
افزایش پیدا کرد.
واتسون در کتاب مشهورش -مارپیچ دوگانه- نه تنها تقدیری از این
داشمند به عمل نیاورد بلکه با عباراتی موهن از حضور فیزیکی وی یاد کرد و اشاره کرد
که او یک زن سردمزاج بدلباس بینمک بوده است!
دکتر فرانکلین چهار سال قبل از اهدای جایزه نوبل به واتسون و
کریک در سن ۳۷ سالگی به خاطر ابتلا به سرطان تخمدان درگذشت، سرطانی که شاید به خاطر
برخورد بیش از حد با اشعه ایکس ، ایجاد شده بود.
واتسون و کریک جوان در کنار مدل DNA
حتی اکنون هم واتسون از دکتر فرانکلین با بغض یاد میکند و او
را تقریبا «در خود مانده» یا مبتلا به اوتیسم میداند:
«آدم های باهوش مخصوصا آنهایی که تواناییهای زیادی در ریاضیات دارند ، غالبا
خصوصیات اوتیستیک دارند.»
جیمز واتسون عقیده دارد که خودش تواناییهای ذهنی استثنایی
نداشته است و موفقیتش را مدیون اموختن چیزهایی که به آنها احیتاج داشته و تمرکز و
شوق و علاقهاش میداند.
واتسون در سال ۱۹۲۸ در شیکاگو به دنیا آمد و در ۱۵ سالگی به
دانشگاه رفت. او در ۱۹ سالگی فارغالتحصیل رشته جانورشناسی شد و در ۲۲ سالگی دکترا
گرفت. ابتدا به پرندهشناسی علاقمند شد ولی سپس به تحقیقات ژنتیکی و مطالعه روی
ویروسها و باکتریها علاقمند شد. سرانجام او ترجیح داد که روی زیستشناسی مولکولی
تحقیق کند.
در سال ۱۹۵۱ به آزمایشگاه کاوندیش دانشگاه کمبریج رفت ، جایی که
با فرانسیس کریک -دانشمند دیگری که علایق علمی مشابه خودش داشت- دفتر مشترکی
داشت.
او در مورد DNA کتابهای متعددی نوشت و
به مدت ۱۵ سال ، استاد میکروبیولوژی دانشگاه هاروارد شد. در سال ۱۹۷۶ استادی را رها
کرد تا روی تحقیقات زیستشناسی مولکولی در آزمایشگاه Cold Spring Harbor تمرکز کند ،
همان آزمایشگاهی که دیروز او را از مسئولیتهای اجرایی ، معلق کرد.
در سال ۱۹۸۸ او رهبری پروژه جاهطلبانه ژنوم را به عهده گرفت ،
پروژه سه میلیارد دلاری که هدف از آن نقشه برداری ۱۰۰ هزار ژن انسان است. ولی در
سال ۱۹۹۲ به دنبال اختلاف با یکی از سرمایهگذاران اصلی پروژه یعنی مؤسسه ملی علوم
که رهبریاش را Bernadine Healy برعهده داشت ، این پروژه را رها کرد. علت اختلاف
این بود که آنها میخواستند برای ۳۴۷ ژن مرتبط با مغز انسان ، حق انحصاری برای خود
قائل شوند. واتسون چنین چیزی را نپذیرفت و گفت که حق انحصاری قائل شدن و مالکیت
قوانین طبیعت «دیوانگی» است.
گیها را سقط کنید
در سال ۱۹۹۷ او در مصاحبهای با یک روزنامه گفت به زنانی که
بدانند ، جنینشان ژن همجنسخواهی دارد ، باید حق سقط جنین داده شود. به دنبال این
اظهار نظر هم جنجالی دیگر برپا شد. کوشش واتسون برای سر و سامان دادن به اوضاع ،
صرفا کارها را بدتر کرد. او در اظهار نظری برای تصحیح حرفهایش در آن مصاحبه گفت که
سخنانش را به خاطر آن زده که میداند بیشتر زنها دوست دارند مادربزرگ شوند و این
یک حس طبیعی است.
جیمز واتسون و کیت موس!
اما این پایان جنجال آفرینیها واتسون نبود او در سال ۲۰۰ در
جریان سخنرانی در دانشگاه برکلی تصاویری از زنام مایوپوش و زنان محجبه مسلمان را
نشان داد و گفت بین میل جنسی و تابش آفتاب ارتباط وجود دارد و گفت به همین خطر است
که از عشاق آمریکای لاتین زیاد صحبت میشود اما داستانی در مورد عشاق انگلیسی
نمیشنویم و و وقتی صحبت از انگلیس میشود به «بیمار انگلیسی» میرسیم. او سپس عکسی
از کیت موس Kate Moss لاغر اندام نشان داد و گفت که «افراد لاغر آدمهای ناکام و
بنابراین بلندپروازی هستند. آدمهای چاق از لحاظ جنسی فعالتر هستند چون خونشان
لپتین بیشتری حمل میکند.»
واتسون دگراندیش
واتسون دوست دارد که خود را ادم آزاداندیشی قلمداد کند و
میگوید که «چرا افراد مبتلا به سندروم داون سرطان نمیگیرند. چرا ما ژنهای ۱۰۰۰
آدم بسیار سیگاری را که تا ۸۰ سالگی زنده ماندهاند بررسی نمیکنیم و به مردم اجازه
نمیدهیم سیگار بکشند.»
واتسون و ورود به بحث سقط جنینهای بیمار یهودیان!
واتسون در سال ۲۰۰۱ مقالهای برای یک روزنامه آلمانی نوشت و در
آن از انجام آزمایشاتی که در مراحل اولیه حاملگی انجام میشوند و بیماریهایی
همچون تی-ساکس Tay-Sachs را در جنین تشخیص میدهند ، دفاع کرد.او گفت که چنین
جنینهایی باید سقط شوند.
اما مشکل اساسی این بود که بیماری تی ساکس بیشتر مختص به یهودیان نژاد اشکنازی
Ashkenazi است و پیداست که انتشار مقالهای در مورد سقط جنین یهودیان بیمار آن هم
در آلمان چه پیامدهای سیاسی برای واتسون داشت!
پسرم را سقط میکردم اگر …
اما واتسون متوقف نشد و بعدها از در مورد ژن کندذهنی صحبت کرد
و از سقط جنین افراد کند ذهن دفاع کرد. به دنبال این حرفها وی باز هم مجبور شد
حرفش را به نوعی تعدیل کند و بگوید تنها در مورد افراد بسیار کمهوش صحبت کرده است.
جالب است بدانید که یکی از پسرهای جیمز واتسون مبتلا به
شیزوفرنی است و باز در اظهار نظری دیگر او از علاقمندی خود برای پیدا کردن ژنهای
مرتبط با شیزوفرنی و تستهایی برای تشخیص زودهنگام شیزوفرنی گفته است. او گفته است
که در صورتی که از شیزوفرنیک بودن پسرش اطلاع میداشت ، او را سقط میکرد ، چون
شاهد رنج و عذابی است که او متحمل میشود.
سخن پایانی : به نظر میرسد که جیمز واتسون دانشمندی است
بیملاحظه در اظهار نظر ، که هنگام صحبت کردن ، اصلا متوجه پیامدها و عواقب سخنانش
نیست. مایه تأسف است که چنین دانشمند بلندمرتبهای آشنایی مقدماتی با اخلاق پزشکی
هم ندارد.
جیمز واتسون را شنیدهاند ، چرا که او دانشمندی است که
پیشگام شناسایی DNA شد و به همین خاطر جایزه نوبل به وی
اهدا شد.
خبر اظهار نظرهای جنجالی واتسون درچهار سال پیش را شاید بعضی از
شما خوانده باشید. از زمانی که واتسون ، صحبت های واتشون در مصاحبه با یک روزنامه
انگلیسی اظهار نظرهایی نامعقول کرده بوده ، مورد اننقادهای بسیاری قرار گرفته است.
او در
مصاحبه با روزنامه ساندی تایمز گفته بود که «دورنمای آفریقا ذاتا تاریک است» چرا که
« سیاست اجتماعی کنونی ما بر پایه این حقیقت استوار شده است که هوش آنها به اندازه
هوش ما است ، در حالی که آزمایشها چنین چیزی را تأیید نمیِکنند.»
او افزود که امیدوار است که که همه یکسان باشند ولی «کسانی که
با کارمندان سیاهپوست سر و کار دارند ، میدانند که چنین چیزی درست نیست.»
بسیاری این حرفها را اظهار نظرهایی نژادپرستانه دانستند که
نقاب علم بر روی آنها گذاشته شده است.
وقتی جنجالهایی در واکنش به این حرفها ، به وجود آمد.
آقای واتسون گفت که نتوانسته منظورش را به درستی ، بیان کند:
« من دقیقا میتوانم بفهمم که چرا مردمی که آن حرفها را
خواندند ، چنان واکنشهایی از خود بروز دادند. از همه کسانی که از حرفهایم اینگونه
استنباط کردهاند که آفریقا از لحاظ ژنتیکی در مرتبهای پایینتر قرار گرفته است ،
صمیمانه عذر میخواهم. آن حرفها دقیقا چیزی نبودند که در ذهن داشتم. مهمتر از آن
، به نظر من از لحاظ علمی چنان اعتقادی هیچ پایهای ندارد.»
«ما هنوز به درستی درنیافتهایم که محیطهای مختلف در طی سالیان
، چگونه ژنهای خاصی را انتخاب میکنند. ژنهایی که به انسانها توانایی انجام
کارهای متفاوتی میدهند.»
اما این جنجالها باعث شد که مؤسسه تحقیقاتیای که وی در آن پژوهش
میپرداخت ، فعالیت وی را به حالت تعلیق درآورده است.
همچنین سخنرانی وی در موزه علوم لندن که یکی از برنامههای جیمز واتسون در
تور کتابش بود ، لغو شد و در واکنش به سخنان واتسون مقامات این مؤسسه گفتند که او از حد یک مباحثه علمی فراتر رفته است. دانشگاههای دیگر انگلیس هم به
تبعیت از موزه علوم ، برنامههای سخنرانی واتسون را لغو کردند.
از سوی دیگر ، بعضی از اشخاص عقیده دارند که فشار روی دکتر
واتسون ناقض آزادی بیان آکادمیک است و نباید جلوی بحثی علمی را گرفت ، اما Craig Venter یکی از پیشگامان رمزگشایی ژنوم انسان اعتقاد
دارد که رنگ انسان نمیتواند پیشگوییکننده هوشش باشد و این امر هیچ پایه و اساس
علمی ندارد.
واتسون و قدرنشناسی از یک زن «سردمزاج بدلباس بینمک»!
اما این نخستین باری نیست که جیمز واتسون درگیر مناقشاتی از این
دست میدهد . واتسون و همکارش فرانسیس کریک به خاطر کشف DNAاین
مارپیچ دو گانه حیات ، در ذهن بسیاری به اسطوره مبدل شدهاند. اما همین اسطورهها
هنگامی که جایزه نوبل پزشکی به آنها تعلق گرفت ، هیچ صحبت یا اشارهای در مورد
کارها و تحقیقات «روزانیلد فرانکلین» به میان نیاوردند. بسیاری عقیده دارند کشف
آنها تا حد بسیار زیادی مدیون کارهای روزانیلد فرانکلین است.
یکی از مهمترین کارهای تحقیقاتی ، روزانیلد فرانکلین -دانشمند
بیوشیمیست و بلورشناس انگلیسی- گرفتن عکسهایی از مولکول DNA
با استفاده از پراش اشعه ایکس X-ray diffraction بود.
یکی از همکاران دکتر فرانکلین میگوید که به واتسون عکس عجیبی
که او توانسته بود با اشعه ایکس از DNA بگیرد ، نشان داده و
به گفته خود واتسون وقتی او این عکس را دید ، دهانش از تعجب باز شد و ضربان قلبش
افزایش پیدا کرد.
واتسون در کتاب مشهورش -مارپیچ دوگانه- نه تنها تقدیری از این
داشمند به عمل نیاورد بلکه با عباراتی موهن از حضور فیزیکی وی یاد کرد و اشاره کرد
که او یک زن سردمزاج بدلباس بینمک بوده است!
Rosalind Franklin
دکتر فرانکلیندکتر فرانکلین چهار سال قبل از اهدای جایزه نوبل به واتسون و
کریک در سن ۳۷ سالگی به خاطر ابتلا به سرطان تخمدان درگذشت، سرطانی که شاید به خاطر
برخورد بیش از حد با اشعه ایکس ، ایجاد شده بود.
واتسون و کریک جوان در کنار مدل DNA
حتی اکنون هم واتسون از دکتر فرانکلین با بغض یاد میکند و او
را تقریبا «در خود مانده» یا مبتلا به اوتیسم میداند:
«آدم های باهوش مخصوصا آنهایی که تواناییهای زیادی در ریاضیات دارند ، غالبا
خصوصیات اوتیستیک دارند.»
جیمز واتسون عقیده دارد که خودش تواناییهای ذهنی استثنایی
نداشته است و موفقیتش را مدیون اموختن چیزهایی که به آنها احیتاج داشته و تمرکز و
شوق و علاقهاش میداند.
واتسون در سال ۱۹۲۸ در شیکاگو به دنیا آمد و در ۱۵ سالگی به
دانشگاه رفت. او در ۱۹ سالگی فارغالتحصیل رشته جانورشناسی شد و در ۲۲ سالگی دکترا
گرفت. ابتدا به پرندهشناسی علاقمند شد ولی سپس به تحقیقات ژنتیکی و مطالعه روی
ویروسها و باکتریها علاقمند شد. سرانجام او ترجیح داد که روی زیستشناسی مولکولی
تحقیق کند.
در سال ۱۹۵۱ به آزمایشگاه کاوندیش دانشگاه کمبریج رفت ، جایی که
با فرانسیس کریک -دانشمند دیگری که علایق علمی مشابه خودش داشت- دفتر مشترکی
داشت.
او در مورد DNA کتابهای متعددی نوشت و
به مدت ۱۵ سال ، استاد میکروبیولوژی دانشگاه هاروارد شد. در سال ۱۹۷۶ استادی را رها
کرد تا روی تحقیقات زیستشناسی مولکولی در آزمایشگاه Cold Spring Harbor تمرکز کند ،
همان آزمایشگاهی که دیروز او را از مسئولیتهای اجرایی ، معلق کرد.
در سال ۱۹۸۸ او رهبری پروژه جاهطلبانه ژنوم را به عهده گرفت ،
پروژه سه میلیارد دلاری که هدف از آن نقشه برداری ۱۰۰ هزار ژن انسان است. ولی در
سال ۱۹۹۲ به دنبال اختلاف با یکی از سرمایهگذاران اصلی پروژه یعنی مؤسسه ملی علوم
که رهبریاش را Bernadine Healy برعهده داشت ، این پروژه را رها کرد. علت اختلاف
این بود که آنها میخواستند برای ۳۴۷ ژن مرتبط با مغز انسان ، حق انحصاری برای خود
قائل شوند. واتسون چنین چیزی را نپذیرفت و گفت که حق انحصاری قائل شدن و مالکیت
قوانین طبیعت «دیوانگی» است.
گیها را سقط کنید
در سال ۱۹۹۷ او در مصاحبهای با یک روزنامه گفت به زنانی که
بدانند ، جنینشان ژن همجنسخواهی دارد ، باید حق سقط جنین داده شود. به دنبال این
اظهار نظر هم جنجالی دیگر برپا شد. کوشش واتسون برای سر و سامان دادن به اوضاع ،
صرفا کارها را بدتر کرد. او در اظهار نظری برای تصحیح حرفهایش در آن مصاحبه گفت که
سخنانش را به خاطر آن زده که میداند بیشتر زنها دوست دارند مادربزرگ شوند و این
یک حس طبیعی است.
جیمز واتسون و کیت موس!
اما این پایان جنجال آفرینیها واتسون نبود او در سال ۲۰۰ در
جریان سخنرانی در دانشگاه برکلی تصاویری از زنام مایوپوش و زنان محجبه مسلمان را
نشان داد و گفت بین میل جنسی و تابش آفتاب ارتباط وجود دارد و گفت به همین خطر است
که از عشاق آمریکای لاتین زیاد صحبت میشود اما داستانی در مورد عشاق انگلیسی
نمیشنویم و و وقتی صحبت از انگلیس میشود به «بیمار انگلیسی» میرسیم. او سپس عکسی
از کیت موس Kate Moss لاغر اندام نشان داد و گفت که «افراد لاغر آدمهای ناکام و
بنابراین بلندپروازی هستند. آدمهای چاق از لحاظ جنسی فعالتر هستند چون خونشان
لپتین بیشتری حمل میکند.»
واتسون دگراندیش
واتسون دوست دارد که خود را ادم آزاداندیشی قلمداد کند و
میگوید که «چرا افراد مبتلا به سندروم داون سرطان نمیگیرند. چرا ما ژنهای ۱۰۰۰
آدم بسیار سیگاری را که تا ۸۰ سالگی زنده ماندهاند بررسی نمیکنیم و به مردم اجازه
نمیدهیم سیگار بکشند.»
واتسون و ورود به بحث سقط جنینهای بیمار یهودیان!
واتسون در سال ۲۰۰۱ مقالهای برای یک روزنامه آلمانی نوشت و در
آن از انجام آزمایشاتی که در مراحل اولیه حاملگی انجام میشوند و بیماریهایی
همچون تی-ساکس Tay-Sachs را در جنین تشخیص میدهند ، دفاع کرد.او گفت که چنین
جنینهایی باید سقط شوند.
اما مشکل اساسی این بود که بیماری تی ساکس بیشتر مختص به یهودیان نژاد اشکنازی
Ashkenazi است و پیداست که انتشار مقالهای در مورد سقط جنین یهودیان بیمار آن هم
در آلمان چه پیامدهای سیاسی برای واتسون داشت!
پسرم را سقط میکردم اگر …
اما واتسون متوقف نشد و بعدها از در مورد ژن کندذهنی صحبت کرد
و از سقط جنین افراد کند ذهن دفاع کرد. به دنبال این حرفها وی باز هم مجبور شد
حرفش را به نوعی تعدیل کند و بگوید تنها در مورد افراد بسیار کمهوش صحبت کرده است.
جالب است بدانید که یکی از پسرهای جیمز واتسون مبتلا به
شیزوفرنی است و باز در اظهار نظری دیگر او از علاقمندی خود برای پیدا کردن ژنهای
مرتبط با شیزوفرنی و تستهایی برای تشخیص زودهنگام شیزوفرنی گفته است. او گفته است
که در صورتی که از شیزوفرنیک بودن پسرش اطلاع میداشت ، او را سقط میکرد ، چون
شاهد رنج و عذابی است که او متحمل میشود.
سخن پایانی : به نظر میرسد که جیمز واتسون دانشمندی است
بیملاحظه در اظهار نظر ، که هنگام صحبت کردن ، اصلا متوجه پیامدها و عواقب سخنانش
نیست. مایه تأسف است که چنین دانشمند بلندمرتبهای آشنایی مقدماتی با اخلاق پزشکی
هم ندارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر