معتاد همیشه اعتیاد خود را انکار می کند و انرا نمی پذیرد
نگریستن در آیینه و پذیرفتن اینکه چه می بینیم یکی از دشوارترین کارهایی است که انجام میدهیم. خصوصأ هنگامی که تصویری که به صورت ما خیره شده است دردناک باشد یا با آنچه که انتظار داریم خودمان را ببینیم وفق ندهد ، گاهی اوقات حقیقت آنقدر دردناک است که به هر قیمیتی از آن دوری می جوییم .
اجتناب از پذیرش یک حقیقت دردناک که موجب تغییراتی در ادراک ما می شود یک عمل تدافعی روانشناسی است که انکار نامیده می شود ، به عنوان یک انسان ممکن است به خاطر حفاظت از خودمان در مقابل دانش، بصیرت و آگاهی که احترام بنفس ،سلامت جسمی و روانی یا امنیت ما را مورد تهدید قرار میدهد دست به انکار بزنیم .
به گفته پاتریشیا آوون دارای دکترای روانشناسی در Hazeldon in Centre City, Minn. ،"انکار گرایشی است از طرف میخوارگان و معتادان در جهت تکذیب یا تحریف وابستگی خود با میخوارگی یا مصرف مواد مخدر بدون اینکه مدرکی در جهت خلاف آن ارائه دهند."
این یک تصور غلط است که همه میخوارگان و معتادان دست به انکار می زنند، در حقیقت مردم در سطح متفاوتی از آگاهی نسبت به مشکلات استفاده از مواد مخدر میباشند و آمادگی برای تغییررفتارشان دارند ، به گفته علی "افراد ممکن است به حقایق بخصوصی در مورد مصرف مواد مخدرخود پی ببرند ، مانند آگاهی از تعداد دستگیر شدگان یا اینکه هر چند مدت مواد مخدر را مصرف می نمایند" ، "همزمان آنها ممکن است که در مورد تأثیر گذاری اعتیادشان بر افراد پیرامون آنها در ارتباط با روابطشان ، احساسی که درباره خود دارند، یا در ارتباط با پیچیدگی های سابقه میخوارگی شان بطرز اسفناکی درک غلطی داشته باشند ."
بعضی از اظهارات معمول معتادانی که میخوارگی خود را انکار می کنند، مانند "من هر وقت بخواهم می توانم ترک کنم"، "من استفاده از مواد مخدر را ترک خواهم کرد اگر افراد از ملامت کردن من دست بکشند"، " اگر شما هم بجای من بودید الکی میشدید" . به طور مشخص، هر چه اعتیاد شدید ترباشد، انکار هم بهمان نسبت شدیدتر است ، این اغلب برای افراد خانواده و کسانیکه نگران آنها میباشند یأس آور و مشوش کننده است .
به گفته باربارا مک کرادی دارای دکترا و پروفسورروانشناس و مدیر کلینیک مرکز مطالعات درباره الکل در دانشگاه روتگرز( Rutgers ) در نیو برونزویک( New Brunswick, NJ ): " اگر فرد قبول نکند که رفتارش مشکل ایجاد می کند، در اینصورت او نیازی نمی بیند که رفتارش را عوض کند یا کمک بخواهد ، "آنها همچنین درمقابل افرادی که معتقدند آنها مشکل دارند عکسل العملی منفی از خود نشان میدهند". همچنین منبع انکار شرمساری و ننگ وابسته به میخوارگی و اعتیاد میباشد. متأسفانه بسیاری از افراد جامعه هنوز برداشتشان از اعتیاد یک نوع ضعف اخلاقی است.
اجتناب از پذیرش مشکل - در بعضی شرایط رفتار معتاد ممکن است شبیه رفتار رفقایش باشد ، برای آنها دشوار است که چیزی را خطا بحساب بیاورند ـ چون سایرین فکر نمیکنند که آنها می توانند در زندگی اشان تغییر ایجاد کنند، بنابراین از پذیرفتن اینکه مشکل دارند سربازمی زنند .
افراد معتاد در ارتباط با انکار کنترل ندارند- بسیاری از افرادی که بیماریهای مزمن مانند دیابت، بیماری قلبی، سرطان و ایدز دارند در مقابل این بیماریها از خود دفاع می کنند . افراد مبتلا به این بیماریها ممکن است انکار را برای اجتناب از پذیرش مرگ و از قبول غیرواقعی بودن کنترل یا شکست ناپذیری یا دوری گزیدن از تغییردراماتیک زندگی بکار ببرند .
در ۱۴دسامبر سال ۱٩٩۴ در روزنامه" Journal of the American Medical Association" مقاله ای با توجه باین مسئله منتشر شد که:"انکار ممکن است مانعی باشد در سهیم کردن بیمار در دسترسی به اطلاعات لازم، همچنین ممکن است باعث اختلال در توانایی شنیدن و قبول مشاوره های پزشکی گردد . "نمونه های انکار شامل عدم گزارش دردهای سینه یا سایر علایم بالقوه بیماریهای تهدید کننده زندگی و تکذیب تأثیرات مزمن یا تغییر شکل یافتگی های بدن میباشد.
در گفته های قدیمی آمده است که" مقابله مستحکم در برابر رفتار انکاری فرد به شکستن انکار آنها کمک میکند."
به گفته علی " در بیشتر مواقع افراد حتی دفاع بیشتری از خود در ارتباط با انکار کردن می کنند" . "افراد بدلیل شرم و لکه ننگ اعتیاد وحشت دارند که به درمان بپردازند، آنها از اینکه دست رد به سینه اشان زده شود ، برخورد مردم با آنها و روبرو شدن با احساس گناه و بی احترام شدن می ترسند به درمان روی آورند، موثرترین روش اینست که به افراد کمک کنیم بیشتر درباره بیماری خود بیاموزند و از طرف سایر کسانی که بیمار هستند حمایت شوند .
افراد خانواده می توانند با فرصت دادن به فرد معتاد درکسب تجر به از عواقب میخوارگی یا مصرف مواد مخدر به او کمک کنند .
به گفته مک کرادی" کسی که در حیاط خانه از هوش می رود ، در صورتیکه زندگی او مورد تهدید واقع نشود بگذارید همانجا بماند" آنها کم کم یاد می گیرند که درمقابل عواقب عملکردشان عکس العملی وجود دارد . موقعی برای خانواده زمان کمک و باز خورد به فرد فرا می رسد که او هوشیار و آماده باشد و این عمل باید بصورت مراقبت و با مهربانی انجام گیرد نه در حالت مقابله و مواجهه با او.
انکار معتاد و اعتیاد
اجتناب از پذیرش یک حقیقت دردناک که موجب تغییراتی در ادراک ما می شود یک عمل تدافعی روانشناسی است که انکار نامیده می شود ، به عنوان یک انسان ممکن است به خاطر حفاظت از خودمان در مقابل دانش، بصیرت و آگاهی که احترام بنفس ،سلامت جسمی و روانی یا امنیت ما را مورد تهدید قرار میدهد دست به انکار بزنیم .
انکار چیست؟
واژه "انکار" اغلب در حوزه بحث اعتیاد برای توصیف کسانی که مشکلات استفاده از مواد مخدر را انکار می کنند بکار میرود .به گفته پاتریشیا آوون دارای دکترای روانشناسی در Hazeldon in Centre City, Minn. ،"انکار گرایشی است از طرف میخوارگان و معتادان در جهت تکذیب یا تحریف وابستگی خود با میخوارگی یا مصرف مواد مخدر بدون اینکه مدرکی در جهت خلاف آن ارائه دهند."
این یک تصور غلط است که همه میخوارگان و معتادان دست به انکار می زنند، در حقیقت مردم در سطح متفاوتی از آگاهی نسبت به مشکلات استفاده از مواد مخدر میباشند و آمادگی برای تغییررفتارشان دارند ، به گفته علی "افراد ممکن است به حقایق بخصوصی در مورد مصرف مواد مخدرخود پی ببرند ، مانند آگاهی از تعداد دستگیر شدگان یا اینکه هر چند مدت مواد مخدر را مصرف می نمایند" ، "همزمان آنها ممکن است که در مورد تأثیر گذاری اعتیادشان بر افراد پیرامون آنها در ارتباط با روابطشان ، احساسی که درباره خود دارند، یا در ارتباط با پیچیدگی های سابقه میخوارگی شان بطرز اسفناکی درک غلطی داشته باشند ."
بعضی از اظهارات معمول معتادانی که میخوارگی خود را انکار می کنند، مانند "من هر وقت بخواهم می توانم ترک کنم"، "من استفاده از مواد مخدر را ترک خواهم کرد اگر افراد از ملامت کردن من دست بکشند"، " اگر شما هم بجای من بودید الکی میشدید" . به طور مشخص، هر چه اعتیاد شدید ترباشد، انکار هم بهمان نسبت شدیدتر است ، این اغلب برای افراد خانواده و کسانیکه نگران آنها میباشند یأس آور و مشوش کننده است .
به گفته باربارا مک کرادی دارای دکترا و پروفسورروانشناس و مدیر کلینیک مرکز مطالعات درباره الکل در دانشگاه روتگرز( Rutgers ) در نیو برونزویک( New Brunswick, NJ ): " اگر فرد قبول نکند که رفتارش مشکل ایجاد می کند، در اینصورت او نیازی نمی بیند که رفتارش را عوض کند یا کمک بخواهد ، "آنها همچنین درمقابل افرادی که معتقدند آنها مشکل دارند عکسل العملی منفی از خود نشان میدهند". همچنین منبع انکار شرمساری و ننگ وابسته به میخوارگی و اعتیاد میباشد. متأسفانه بسیاری از افراد جامعه هنوز برداشتشان از اعتیاد یک نوع ضعف اخلاقی است.
موانع موجود در راه غلبه بر انکار
موانع بسیاری در راه غلبه بر انکار وجود دارد .اجتناب از پذیرش مشکل - در بعضی شرایط رفتار معتاد ممکن است شبیه رفتار رفقایش باشد ، برای آنها دشوار است که چیزی را خطا بحساب بیاورند ـ چون سایرین فکر نمیکنند که آنها می توانند در زندگی اشان تغییر ایجاد کنند، بنابراین از پذیرفتن اینکه مشکل دارند سربازمی زنند .
افراد معتاد در ارتباط با انکار کنترل ندارند- بسیاری از افرادی که بیماریهای مزمن مانند دیابت، بیماری قلبی، سرطان و ایدز دارند در مقابل این بیماریها از خود دفاع می کنند . افراد مبتلا به این بیماریها ممکن است انکار را برای اجتناب از پذیرش مرگ و از قبول غیرواقعی بودن کنترل یا شکست ناپذیری یا دوری گزیدن از تغییردراماتیک زندگی بکار ببرند .
در ۱۴دسامبر سال ۱٩٩۴ در روزنامه" Journal of the American Medical Association" مقاله ای با توجه باین مسئله منتشر شد که:"انکار ممکن است مانعی باشد در سهیم کردن بیمار در دسترسی به اطلاعات لازم، همچنین ممکن است باعث اختلال در توانایی شنیدن و قبول مشاوره های پزشکی گردد . "نمونه های انکار شامل عدم گزارش دردهای سینه یا سایر علایم بالقوه بیماریهای تهدید کننده زندگی و تکذیب تأثیرات مزمن یا تغییر شکل یافتگی های بدن میباشد.
در گفته های قدیمی آمده است که" مقابله مستحکم در برابر رفتار انکاری فرد به شکستن انکار آنها کمک میکند."
به گفته علی " در بیشتر مواقع افراد حتی دفاع بیشتری از خود در ارتباط با انکار کردن می کنند" . "افراد بدلیل شرم و لکه ننگ اعتیاد وحشت دارند که به درمان بپردازند، آنها از اینکه دست رد به سینه اشان زده شود ، برخورد مردم با آنها و روبرو شدن با احساس گناه و بی احترام شدن می ترسند به درمان روی آورند، موثرترین روش اینست که به افراد کمک کنیم بیشتر درباره بیماری خود بیاموزند و از طرف سایر کسانی که بیمار هستند حمایت شوند .
افراد خانواده می توانند با فرصت دادن به فرد معتاد درکسب تجر به از عواقب میخوارگی یا مصرف مواد مخدر به او کمک کنند .
به گفته مک کرادی" کسی که در حیاط خانه از هوش می رود ، در صورتیکه زندگی او مورد تهدید واقع نشود بگذارید همانجا بماند" آنها کم کم یاد می گیرند که درمقابل عواقب عملکردشان عکس العملی وجود دارد . موقعی برای خانواده زمان کمک و باز خورد به فرد فرا می رسد که او هوشیار و آماده باشد و این عمل باید بصورت مراقبت و با مهربانی انجام گیرد نه در حالت مقابله و مواجهه با او.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر