این چند گرم وابستگی
اعترافات دانشجویان معتاد از مصرف مواد مخدر روانگردان
«خداوند توجیه را آفرید.» خودش هم می دانست کشیدن تریاک به خاطر نبودن تفریحات مناسب توجیه است.
هفته نامه چلچراغ - بدری مشهدی: در خیالم شبی رازآلود را به تماشا می نشینم... صداها را می بینم، صورت رنگ پریده مهتاب را می شنوم، نبوغ چکیده بر پیانو را می بویم، نت ها همین جا بود بین بازوهایم، سونات مهتاب، باشکوه و رازآلود. همین می شود بهانه دلبستگی ام، لذت عمیق در آغوش کشیدن نت ها، صداهای رنگی، رنگ های شنیدنی، ذهن بیدار... حیف! تمام می شوند. صداها کمرنگ می شود، رنگ ها یواشکی شکل هذیان دم مرگ می شوند، حس تهی، تهی، تهی و ... افیونی است مرا تنگ در آغوش کشیده، رد پنجه هایش بر بازویم.
میانه پاییز، نمِ باران و وسوسه پیاده روی بی چتر، حال ناخوب امروزم را مرهم نمی شود. دودها را باران می شوید، دردها را اما نه! درد افیونی چنبره زده بر گرد کسانی که این چند روز شناختم.
افسون شب بیداری با متامفتامین (شیشه )
معید، 24 ساله، دانشجوی ارشد ریاضیات محض، ساکن تهران است. «جام شوکران؟ شوکران نقاب بر صورت ندارد. زهر مطلق است. ذات و ماهیت، یکپارچه زهر!» معید این را می گوید. این شوکران نقاب دار را می شناسد و باز دل می دهد به فریبش. معید یک سال است به کریستال معتاد شده. به دنبال یک دوره خمودگی و کم کاری، به دنبال تجویزهای دوستانه.
میانه پاییز، نمِ باران و وسوسه پیاده روی بی چتر، حال ناخوب امروزم را مرهم نمی شود. دودها را باران می شوید، دردها را اما نه! درد افیونی چنبره زده بر گرد کسانی که این چند روز شناختم.
افسون شب بیداری با متامفتامین (شیشه )
معید، 24 ساله، دانشجوی ارشد ریاضیات محض، ساکن تهران است. «جام شوکران؟ شوکران نقاب بر صورت ندارد. زهر مطلق است. ذات و ماهیت، یکپارچه زهر!» معید این را می گوید. این شوکران نقاب دار را می شناسد و باز دل می دهد به فریبش. معید یک سال است به کریستال معتاد شده. به دنبال یک دوره خمودگی و کم کاری، به دنبال تجویزهای دوستانه.
«کنار درس، موسیقی کار می کردم اما به تمرین درست و حسابی نمی رسیدم. راهم را اشتباه رفته بودم. آدم این رشته نبودم. اول به اصرار خانواده ریاضی را انتخاب کردم، بعد نشد که رها کنم. دوست نداشتم بقیه فکر کنند از پس این رشته برنمی آیم. اولین باری که استفاده کردم فقط یک تجربه جالب بود. 28 ساعت بیداری، گوش کردن سونات مهتاب بتهوون وسط زمین و آسمان! هیجان، لذت، جرئت، ذهنم شفاف می دید، جزء به جزء. بیشتر پیانو می زدم و تمرکزم روی درس بیشتر بود. افسون شب بیداری شده بودم. قرار بود چند بار بیشتر نباشد اما شد، خیلی بیشتر شد.
معید از بی اشتهایی و کاهش وزن ناشی از مصرف مواد می گوید. از اعتیادآوری و وابستگی روانی که ایجاد می کند، از بی رمقی این روزهایش، از نت های خاموش... می گوید و هنوز هم می کشد.
دوست نداشتم چشم های پر از اشک کسی را ببینم که به خاطر دیده شدن، به خاطر بلند پریدن، به خاطر رویایی شیرین، خواب از چشمش جسته.
اسم رمز افسونش دی متامفتامین هیدرو کلراید(مخدر شیشه ) است. ماده اعتیادآور و مخدر محرک مصنوعی است که با نام های مت، آیس، شیشه و کریستال به فروش می رسد.
مسافری از آمریکای جنوبی
با بهزاد مهندس عمران دانشگاه علم و صنعت در یکی از کافه های مرکز شهر گپی دو ساعته زدم. بهزاد گاهی سیگار مصرف می کند، با تعدادی محدود. البته دوره های یکماهه یا بیشتر کنار گذاشتن سیگار را تجربه کرده است اما دوستان دانشجویش خلاف شان کمی سنگین تر است و ماری جوانا می کشند.
ماری جوانا گیاهی است بومی آمریکای جنوبی. تترا هیدروکانا بینول THC ماده اصلی ماری جوانا یا همان شاه دانه، ترکیب نشاط آوری است که باعث تمدد اعصاب و افزایش اشتها می شود. اثر این ماده چند دقیقه بعد از مصرف ظاهر می شود و تا چند ساعت باقی می ماند.
بهزاد می گوید: «علف، گرس یا همان شاه دانه، گاهی توی باغچه ها درمی آید یا توی گلدان می کارند. جزو موادی است که مصرفش بین بچه ها بیشتر از بقیه مواد رواج دارد. این ماده را به تنهایی یا مخلوط با توتون سیار مصرف می کنند. گاهی هم مستقیم قندک می کشند زیر برگ های بوته شاه دانه. دودی که بلند می شود سرحالشان می کند. شاید چون وابستگی کمتری نسبت به بقیه مواد دارد، تصور همه این است که اعتیاد ایجاد نمی کند. به خاطر همین هم بیشتر مصرف می کنند اما بزرگترین خطر این است که گرس خالص به دست مصرف کننده نمی رسد. موادی که با آن مخلوط می کنند خیلی خطرناکتر از خود گرس است.»
بهزاد می گوید برای جوون امروزی یک گزاره تعریف شده؛ موفقیت! و راهش هم ورود به دانشگاه است. بعد از مدتی روزمرگی هجوم می آورد و انگیزه ها را کمرنگ می کند: «وقتی انگیزه تازه ای نیست و وضعیت خنثی است، انگار میل به تجربه حس های تازه به وجود می آید. گاهی هم تابوشکنی برای بعضی جوان ها جذاب است. وقتی این همه تبلیغ منفی می شود علیه اعتیاد و تبدیل می شود به تابو، شکستنش کار متفاوتی است که بعضی ها از آن لذت می برند.»
فاز متفاوت
«استو می زنم. این یک فقره فقط مال ونک به بالاست. 120 هزار تومن خرج هپی شدن یک دانشجوی کوچولو؛ گرونه، نیست؟»
هیربد، دانشجوی ترم پنج پزشکی دانشگاه آزاد تهران از اعتیاد 17 ماهه اش به کوکایین می گوید: «نمی دونم، واقعا نمی دونم چرا می کشم. مشکل خاصی ندارم. نه توی زندگی شخصی، نه توی درس و دانشگاه، نه از نظر مالی. کلا اهل نه گفتن به کسی نیستم. اولین بار هم توی یه مهمونی کشیدم. فازش با بقیه مواد فرق می کنه. دودی نیست. زود شارژت می کنه، زود هم از سرت می پره.»
هیربد به عواض مصرف کوکایین آگاهی کامل دارد، با اینحال وقتی می پرسم کی قصد ترک کردن داری شانه بالا می اندازد. از این بی خیالی مفرط در عجبم. از امکان سوراخ شدن تیغه بینی اش در اثر استنشاق مواد جوری حرف می زند نه انگار بخشی از بدن اوست. از سر تفنن به جان خود افتادن.
کوکایین، آلکالویید اصلی برگ کوکاست. پودر سفید و نرمی که با نام های اسنو، هپی، داست و کوک در بازار موجود است و وابستگی روانی و جسمی شدیدی ایجاد می کند.
تفریحات خاکستری
«خداوند توجیه را آفرید.» خودش هم می دانست کشیدن تریاک به خاطر نبودن تفریحات مناسب توجیه است. با فرید 29 ساله دانشجوی کارشناسی ارشد حسابداری دانشگاه شهید بهشتی، در مکالمه ای تلفنی حرف زدم. هفت سال است مصرف می کند و در حال حاضر میزان مصرفش، متوسط هفته ای سه گرم است.
از فرید در مورد مکان زندگی اش می پرسم: «با خانواده ام زندگی می کنم اما هیچ وقت توی خونه چیزی غیر از سیگار مصرف نمی کردم. دلم نمی خواد حریمی از بین بره. تعطیلات آخر هفته رو پیش دوستام هستم. همونجا مصرف می کنم. معمولا دور همی. اهل مواد مخدر صنعتی نیستیم. هیچ کدوم! هم خطرش بیشتره، هم اینکه اساسا دنبال هیجان و سرخوشی نیستیم. یه جور آرامش، تخدیر، رها شدگی از قید فکر و خیال می خوام. تفریح نیست ولی خب ما جای تفریح گذاشتیمش توی برنامه.»
نگاهش از نسل امروز دور است. از سلیقه اش در موسیقی تا کتاب هایی که مطالعه می کند. بیشتر به انتلکت های دهه 40 می ماند و شاید فقط در بی محابایی با هم سن و سال هایش شریک باشد. فرید نگران اعتیادش نیست و قصدی برای ترک کردن ندارد. وقتی علت را می پرسم، می گوید: «من قواعد درست مصرف کردن رو رعایت می کنم. مقدار مصرفم اضافه نمی شه. موقع خواب نمی کشم. منظم مصرف می کنم نه هر روزی که شد. مفت کشی هم نمی کنم. مرفین هر تریاکی با تریاک دیگه فرق می کنه. قرار باشه هر کس بفرما بزنه بکشم فقط خودمو داغون می کنم.»
می پرسم: «و اینکه قبل از 45 سالگی مصرف می کنی چی؟ خلاف قواعد مصرف نیست؟»
فرید پاسخی ندارد جز اینکه: «این یه چراغ قرمز رو ناخواسته رد کردم.»
شاید بهترین راه خلاصی از این عبور ناخواسته پرداخت کردن به موقع قبض جریمه باشد، نه عبور از چراغ های قرمز بعدی.
دوپینگ علمی
میترا، 27 ساله، دانشجوی دکترای دانشگاه شریف از ریتالین می گوید: «اولین بار به توصیه یکی از دوستام که دانشجوی پزشکی بود، مصرف کردم. امتحان های پایان ترم بود. ترم آخر ارشد بودم و سودای قبولی امتحان دکترا رو داشتم. تمرکزم بیشتر شده بود، کمتر احساس خستگی و خواب آلودگی می کردم.
می خواستم از همه ظرفیتم استفاده کنم. خب تونستم اما ریتالین رو نتونستم کنار بذارم. به عبارتی الان معتادم...»
متیل فنیدیت یا ریتالین خواصی شبیه آمفتامین ها دارد، وابستگی روانی و جسمی نیز ایجاد می کند اما چون بدنامی بقیه مواد مخدر را ندارد، مصرف آن رایج است، به خصوص در بین دانشجویان و در شب بیداری های قبل از امتحان.
از میترا سوال می کنم که خانواده اش از این موضوع اطلاع دارند یا نه؟ می گوید: «برای خونواده من درس خوندن اونقدر مهم هست که هر اتفاقی رو به حاشیه بکشه. یعنی اینکه دخترشون دکترا می خونه ته رسیدن به آمال و آرزشونه. حالا من این وسط بیام بگم ریتالن مصرف می کنم، واقعا نمی دونم واکنششون چیه.»
میترا در حال حاضر قصد کنار گذاشتن ریتالین را ندارد و تنها دلیلش این است که قطع دارو راندمان کاریش را پایین می آورد و باعث افسردگی اش می شود. ترس از عوارض افزایش دوز مصرف مثل افزایش اضطراب، کاهش توجه بعد از مدتی، از دست دادن برخی از کلاس ها به دلیل خستگی های مفرط و در نهایت احتمال مشروط شدن هم برای انصراف میترا از تصمیمش کافی نیست.
شب نشینی
احمد 21 ساله دانشجوی ادبیات، ساکن خوابگاه است: «ترم اول که بودم یه هم اتاقی سال بالایی داشتم با دو سه تا از همکلاسی هاش جمع می شدن توی اتاق و سیگاری حشیش دست گردون می کردن. بعد از چند وقت، من هم هر بار، دو سه تا پک باهاشون می کشیدم. اولش تجربه بود بعد شد عادت، کم کم مقدار مصرفم بیشتر شد و وزنم بالا رفت. الان دیگه غذا باید گاو سیر کن باشه تا جوابگوم بشه.»
احمد و هم اتاقی هایش در این شب نشینی ها گاهی تا صبح بیدارند و حشیش مصرف می کنند. محور بحث هایشان نقد ادبیات داستانی و فیلمنامه و نمایشنامه است. احمد از رابطه رسمی با والدینش می گوید، از وقتی که بچه ها اشتباهی مرتکب شدند، جرأت نمی کنند در مورد آن با خانواده صحبت کنند؛ مثل خودش که بعد از چند بار مصرف پشیمان شده ولی جسارت مطرح کردن آن را با خانواده نداشته است.
حشیش از صمغ بوته کانابیس یا همان شاه دانه به دست می آید و در پیپ یا سیگاری های دست پیچ استفاده می شود با تصور تسکین دهندگی، رفع بی خوابی و افزایش درک حس بینایی توسط جوانان استفاده می شود و جزو مواد شدیدا اعتیادآور است.
خوددرمانی
علی 22 ساله دانشجوی علوم اجتماعی دانشگاه اصفهان است و به معنای واقعی تصادفی معتاد شده. می گوید: «ترم پیش تصادف کردم و مچ دستم شکست. بعد از جراحی، درد اذیتم می کرد. یکی از دوستام پیشنهاد کرد ترامادول مصرف کنم. بعد از چند روز دردم خیلی آروم تر شد اما فقط همین نبود. حسابی سر کیف شده بودم و کارآمدتر. همین شد که بیشتر ادامه دادم. باورم نمی شد در این حد اعتیاد بیاره. الان با اینکه تصمیم گرفتم بذارم کنار ولی واقعا نمی تونم.»
گاهی یک اتفاق زمینه ساز اتفاقات دیگر می شود. ترامادول با خاصیت تسکین دهندگی با یک دهم مرفین، در صورتی که بیش از پنج روز استفاده شود ایجاد اعتیاد می کند و علائم ترک آن شدیدتر از ترک تریاک است.
آمار چه می گوید
شاید اعلام ابتلای اعتیاد 6.2 درصدی دانشجویان دانشگاه های دولتی وزارت علوم و 6.1 درصدی دانشگاه های وزارت بهداشت که طبق بررسی ها حدود نیمی از آنها بعد از ورود به دانشگاه معتاد شده اند، جای تامل داشته باشد. این آمار را مدیرکل دفتر تحقیقات و آموزش ستاد مبارزه با مواد مخدر در اسفند ماه گذشته اعلام کرده است. فراوانی مصرف مواد بین دانشجویان در جمعیت نمونه 2 درصد حشیش، 3.1 درصد تریاک، 7 درصد اکس و مورفین، 6 درصد شیشه، 5 درصدکراک، 4 درصد هروئین، 9 درصد کدئین و 8.1 درصد ترامادول بوده است.
آمار بحث برانگیز بر سر ریتالین است که در حدود نیمی از جمعیت نمونه را دربر می گیرد؛ موضوعی که باعث شده است وزارت بهداشت هر بار با شروع فصل امتحانات، خطرات بیدار ماندن با استفاده از این قرص اعتیادآور را گوشزد کند.
شهریور ماه امسال دکتر محمد رضا داود آبادی فراهانی معاون فرهنگی و دانشجویی وزارت بهداشت از نگران کننده بودن آمار اعتیاد دانشجویان سخن گفت. او در گفتگو با خبرگزاری مهر گفت درصد اعتیاد دانشجویان را می داند اما اعلام نمی کند.
دکتر محمود توکلی، کارشناس اعتیاد
خاموش کردن سیستمی که روشن کرده ایم، دشوار است
دانشجویانی که سابقه مصرف مواد مخدر را دارند، در گفتگو با چلچراغ اصلی ترین علل گرایش به مصرف را متفاوت بودن، میل به دیده شدن، بلندپروازی، تابوشکنی، ارضای حس کنجکاوی، افزایش کارایی و احساس نارضایتی از اوضاع موجود مطرح می کنند. با دکتر محمود توکلی، پژوهشگر حوزه اعتیاد گفتگویی کردیم تا نظرش را در این باره بپرسیم.
توکلی می گوید: «در تحقیقات جامعی که بین دانشجویان انجام شده، متفاوت بودن برایشان هدفی مهم تلقی می شود. دلایل دیگر هم قابل توجیه و مورد تایید است به ویژه ارضای حس کنجکاوی، چون جوان ها یک گزاره برای خودشان تعریف می کنند که یک بار تست کردن هر چیز هیچ عیبی ندارد؛ در حالی که همین یک بار ممکن است به اعتیاد دائم منجر شود.»
توکلی علت تمایل به مصرف دوباره را تجربه یک لذت خارق العاده و فراتر از لذت های سالم و عادی می داند که فرد تا قبل از مصرف مواد تجربه کرده است. میل به تجربه دوباره این لذت، عامل ترغیب به مصرف دوباره است.
سوالی که مطرح می شود این است که چرا طبقه تحصیلکرده با وجود آگاهی کامل به عوارض مواد مخدر باز به مصرف ادامه می دهند؟ پاسخ توکلی به این پرسش این است که در مغز سیستمی وجود دارد به نام سیستم پاداش. این سیستم با هر لذتی فعال می شود و باعث میل به تجربه دوباره آن لذت می شود.
در فرد معتاد که لذت خلسه یا سرخوشی را تجربه می کند، محور پاداش چند برابر زمانی که با یک لذت طبیعی فعال می شود، تحریک می شود. در واقع فرد با مصرف مخدر این سیستم را روشن می کند اما خاموش کردن این سیستم بعد از فعال شدن دشوار است و همین باعث می شود که فرد دچار اجبار به استفاده دوباره شود.
او معتقد است آثار فریبنده مواد، مثل افزایش تمرکز، اعتماد به نفس بیشتر، افزونی خلاقیت، افزایش قدرت درک موسیقی، دقت بیشتر در دریافت صداها و بهتر و شفاف تر دیدن رنگ ها مختص چند ماهه اول مصرف است. با افزایش دوز ماده و دفعات مصرف سیر معکوس آغاز می شود: افزایش اضطراب، پرخاشگری، عصبانیت، اختلال خواب و ... گاهی تجویز داروهای روانپزشکی نیز کمکی به درمان نمی کند.
مشکلات بزرگتر زمانی آغاز می شود که عوارض اعتیاد، فعالیت های روزمره را نشانه می رود. توکلی در مورد این مشکل چنین می گوید: «هر کسی برای گذران زندگی روزمره به حداقلی از آرامش و تدبیر نیاز دارد. فردی که زود از کوره در می رود در ارتباطاتش دچار مشکل می شود؛ به اضافه اینکه مصرف طولانی مدت روی ظاهر فرد تاثیر می گذارد. اشاره اطرافیان به این تغییر ظاهر می تواند حس ناخوشایندی برای شخص به وجود بیاورد؛ زمانی هم که صرف مصرف می شود، در بازده کار موثر است و ممکن است باعث از دست رفتن شغل شود.
مجموع این علت ها باعث ضعف عملکرد و رسیدن به زندگی نباتی خواهد شد؛ به طوری که انگار مواد فرمان شخص را در دست می گیرد و در هر مسیری که بخواهد هدایت می کند و تا زمانی که در ذهن مصرف کننده کفه مضرات بر لذت حاصل از مصرف نچربد، همچنان به مصرف مواد ادامه خواهد داد مگر اهرم فشاری مثل اصرار خانواده به ترک کردن بتواند موثر واقع شود.»
او به سیستم تربیتی غلط نیز اشاره می کند و معتقد است سیستم سهل گیر یا مستبدانه هر دو به یک اندازه در ابتلا به اعتیاد نقش دارند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر