سال 1393 رو به پایان است و به نظر می اید که منهم به پایان راه خود رسیدم
در دی ماه سال قبل زمانی که مادرم فوت کرد هم چیز برای مهاجرت من اماده بود و به راحتی می توانستم در هر کشوری ساکن شوم
اما احساس کردم که عشق دیگری در من هنوز وجود دارد و ان کمک به مردمی است که من از انها هستم .
کار سختی است اگر بخواهی در این کشور وابسته به گروه و دسته خاصی نباشی و در راه خود ازاد اندیش اختیار کنی .
در هر کشوری دو گروه مهم هستند که با هم در جدال مناقشه دائم
موافقین و مخالفین
یا به عبارت دیگر یا باید با دزدان ناکسان باشی یا با شحنه شهر داروغه اما کاسبان !!
هیهات که هنوز نمی دانم انکه دزد است واقعا دزد است و انکس که پاسبان است براستی پاسبان
زیرا دزد پاسبان در این کشور هر دو یک جامه بر تن کرده و هر دو چیزی می گویند که مخالف ان عمل اما مذهبشان یکی است و ان لامذهبی است
اگر پرچمی دال بر موافقت با این یا مخالفت با ان بلند نکنی هر دو دو گروه تو را زیر ضربت می گیرند .و سرانجام چون کشته شوی از هر نه شهیدی نه محلد !
در شش ماه اول سال 1393 در ترس بیم ان بودم که ناکسی در تاریکی شب زمانی که داروغه ای در ان نزدیکی نباشد کارد بر پشت من زده و در شش ماه دوم ترس از انکه شحنه شهر بر من تهمتی زند و ابروی حیثیت من زائل!!
قسمتی از خطبه 147 نهج البلاغه
هر آينه ، بعد از من بر شما روزگارى خواهد آمد كه در آن هيچ چيز پنهانتر از حق نباشد و هيچ چيز آشكاراتر از باطل نبود و دروغ بستن به خدا و پيامبرش از هر چه رايجتر باشد.
در نزد مردم آن زمان ، كالايى كاسدتر از قرآن نيست ، اگر آن را چنانكه بايد بخوانند و باز كالايى پرسودتر از قرآن نخواهد بود، اگر معنيش را تحريف كنند.
در سراسر بلاد، چيزى ناشناخته تر از كار نيك و شناخته تر از زشتكارى نباشد.
حاملان قرآن ، قرآن را واگذارند. و حافظان قرآن ، قرآن را فراموش كنند. پس قرآن و اهل قرآن رانده شدگان باشند و از جمع مردم به دور.
قرآن و اهل قرآن هر دو در يك راه روان باشند و كس آن دو را احترام و نگهداشت ننمايد.
در اين روزگار، قرآن و اهل قرآن در ميان مردم اند و در ميان مردم نيستند با مردم اند و با مردم نيند.
زيرا گمراهى و هدايت را با هم سازگارى نباشد، هر چند در كنار هم آيند. آن قوم بر آن نهاده اند كه از قرآن جدايى جويند و از اهل قرآن خود را به يك سو كشند، گويى ، كه آنها پيشواى قرآن اند، نه قرآن پيشواى آنها.
در نزد ايشان ، از قرآن جز نامى باقى نماند و از آن نشناسند، مگر، خطش را و نوشته هايش را.
پيش از آنكه چنين زمانى رسد، صالحان را تا چه حد شكنجه كنند و سخن راستشان را دروغ بستن به خدا فرانمايند و نيكيهايشان را به بدى پاداش دهند.
كسانى كه پيش از شما بودند به سبب آرزوهاى درازى كه در سر مى پروردند و باور نداشتن مرگى كه از آن گريزى نبود، هلاك شدند تا آنكه وعده خداوند، يعنى مرگ ، گريبانشان بگرفت . مرگى كه با آمدنش عذرها پذيرفته نيايد و توبه ها برداشته شود. و خشم خدا و عذاب سخت او همراه آن در رسد. -
مبارزه با اعتیاد به شیشه شعور می خواهد اجرای طرح انانتیومر ...
اما احساس کردم که عشق دیگری در من هنوز وجود دارد و ان کمک به مردمی است که من از انها هستم .
کار سختی است اگر بخواهی در این کشور وابسته به گروه و دسته خاصی نباشی و در راه خود ازاد اندیش اختیار کنی .
در هر کشوری دو گروه مهم هستند که با هم در جدال مناقشه دائم
موافقین و مخالفین
یا به عبارت دیگر یا باید با دزدان ناکسان باشی یا با شحنه شهر داروغه اما کاسبان !!
هیهات که هنوز نمی دانم انکه دزد است واقعا دزد است و انکس که پاسبان است براستی پاسبان
زیرا دزد پاسبان در این کشور هر دو یک جامه بر تن کرده و هر دو چیزی می گویند که مخالف ان عمل اما مذهبشان یکی است و ان لامذهبی است
اگر پرچمی دال بر موافقت با این یا مخالفت با ان بلند نکنی هر دو دو گروه تو را زیر ضربت می گیرند .و سرانجام چون کشته شوی از هر نه شهیدی نه محلد !
در شش ماه اول سال 1393 در ترس بیم ان بودم که ناکسی در تاریکی شب زمانی که داروغه ای در ان نزدیکی نباشد کارد بر پشت من زده و در شش ماه دوم ترس از انکه شحنه شهر بر من تهمتی زند و ابروی حیثیت من زائل!!
قسمتی از خطبه 147 نهج البلاغه
هر آينه ، بعد از من بر شما روزگارى خواهد آمد كه در آن هيچ چيز پنهانتر از حق نباشد و هيچ چيز آشكاراتر از باطل نبود و دروغ بستن به خدا و پيامبرش از هر چه رايجتر باشد.
در نزد مردم آن زمان ، كالايى كاسدتر از قرآن نيست ، اگر آن را چنانكه بايد بخوانند و باز كالايى پرسودتر از قرآن نخواهد بود، اگر معنيش را تحريف كنند.
در سراسر بلاد، چيزى ناشناخته تر از كار نيك و شناخته تر از زشتكارى نباشد.
حاملان قرآن ، قرآن را واگذارند. و حافظان قرآن ، قرآن را فراموش كنند. پس قرآن و اهل قرآن رانده شدگان باشند و از جمع مردم به دور.
قرآن و اهل قرآن هر دو در يك راه روان باشند و كس آن دو را احترام و نگهداشت ننمايد.
در اين روزگار، قرآن و اهل قرآن در ميان مردم اند و در ميان مردم نيستند با مردم اند و با مردم نيند.
زيرا گمراهى و هدايت را با هم سازگارى نباشد، هر چند در كنار هم آيند. آن قوم بر آن نهاده اند كه از قرآن جدايى جويند و از اهل قرآن خود را به يك سو كشند، گويى ، كه آنها پيشواى قرآن اند، نه قرآن پيشواى آنها.
در نزد ايشان ، از قرآن جز نامى باقى نماند و از آن نشناسند، مگر، خطش را و نوشته هايش را.
پيش از آنكه چنين زمانى رسد، صالحان را تا چه حد شكنجه كنند و سخن راستشان را دروغ بستن به خدا فرانمايند و نيكيهايشان را به بدى پاداش دهند.
كسانى كه پيش از شما بودند به سبب آرزوهاى درازى كه در سر مى پروردند و باور نداشتن مرگى كه از آن گريزى نبود، هلاك شدند تا آنكه وعده خداوند، يعنى مرگ ، گريبانشان بگرفت . مرگى كه با آمدنش عذرها پذيرفته نيايد و توبه ها برداشته شود. و خشم خدا و عذاب سخت او همراه آن در رسد. -
مبارزه با اعتیاد به شیشه شعور می خواهد اجرای طرح انانتیومر ...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر