رواج "ازدواج سفید" در ایران؛ زندگی مشترک بر پایه تفاهم
در ایران شماری از زنان و مردان بدون ازدواج رسمی باهم زیر یک سقف زندگی میکنند. گفته میشود این شکل از زندگی مشترک بی سرو صدا در حال رواج یافتن است. با این حال جامعه هنوز تا پذیرفتن آن فاصله زیادی دارد.
"ازدواج سفید" نامی است ابتکاری که در سالهای اخیر در ایران به انواع ازدواج اضافه شده است. عنوانی برای زندگی مشترک زن و مرد بدون خواندن خطبه عقد، چه دائمی، چه موقتی و بدون ثبت رسمی آن در محضر. روزنامه "ابتکار" در شماره دیروز خود (سهشنبه، ۱۶ اردیبهشت / ۶ مه) گزارشی درباره این پدیده منتشر کرده است. این گزارش حاصل گفتگو با یک زوج جوان و یک جامعهشناس است.
در این گزارش آمده که این شکل از پیوند زن و مرد در ایران در سالهای اخیر "به شکل چشمگیری افزایش پیدا کرده است"، اما آماری درباره آن وجود ندارد، چون مخفیانه انجام میشود.
در این نوع از "ازدواج" افراد بدون جاری شدن خطبه عقد یا صیغه، زندگی مشترک خود را مانند یک زن و شوهر عادی شروع میکنند.
در گزارش به نقل از مژگان و حامد، دو جوانی که به این شکل زندگی مشترک را آغاز کردهاند، آمده است که "علاقهای برای ثبت ازدواجشان ندارند". خانوادههای هر دو نفر از این موضوع خبر دارند و آن را پذیرفتهاند.
مژگان گفته است: «بعد از چند سال دیدیم که میتوانیم با هم زندگی کنیم و از هر نظر با هم توافق نظر داریم. حتی هر دو اعتقادی به ازدواج نداشتیم به همین خاطر زمانی که با خانوادههایمان مطرح کردیم در ابتدا چندان راضی نبودند اما وقتی دیدند که ما تصمیم جدی گرفتهایم پذیرفتند.»
و حامد گفته است که نوع زندگیشان به گونهای نیست که "هر کس وارد آن شود احساس کند همخانه" هستند و رفتار یک زن و شوهر معمولی را دارند.
از زبان حامد میشنویم: «صبح با هم به سر کار میرویم و بعد از ظهر به خانه میآیم و شام میخوریم. نه از رفیق بازی خبری است و نه دوران مجردی. خرج خانه را به صورتی درمیآوریم که مانند همخانهها به اصطلاح به صورت "دنگی" نباشد بلکه هرکس هر آنقدر که در توان داشته باشد میگذارد و حتی یک حساب مشترک پس انداز داریم.»
زندگی مشترک زن و مرد در ایران همچنان تابو است اگر در دفتری رسمی به عنوان ازدواج دائم ثبت نشده یا در برخی موارد زیر لوای صیغه (ازدواج موقت) "شرعی" نشده باشد. کسانی که به این نوع زندگی مشترک انتقاد دارند، این "معصیت" را نه انتخاب آزاد، که ناشی از فلاکت اقتصادی و بیکاری توانایی جوانان برای ازدواج رسمی میدانند.
«ایران جای اینجور کارها نیست»
گاهی برخواسته از جامعه مردسالار که به دختران هشدار میدهد وارد شدن به این نوع از رابطه به زیان آنهاست.
گزارشگر به سراغ یک کارشناس هم رفته است که میگوید این تحولات "برخلاف جوامع غربی به ضرر دختران ایرانی است".
مصطفی اقلیما، رئیس انجمن علمی مددکاران اجتماعی ایران، درباره موارد زندگی مشترک بدون ثبت رسمی گفته است: «بیشتر از ۹۰ درصد رابطه دختر و پسرها به ازدواج نمیرسد؛ چون معمولا خود پسر یا خانواده او حاضر نمیشوند چنین دختری که با پسرش در ارتباط است را برای پسر خود بگیرند. آن درصد باقیمانده نیز اگر به ازدواج ختم شود به این خاطر بوده که دختر از نظر سطح خانوادگی و مالی بالاتر از خانواده پسر است و پسر به این دلیل ازدواج میکند تا از امکانات دختر و خانوادهاش به نفع خود بهره ببرد.»
به گفته اقلیما، در این نگاه، دختری که با پسری در ارتباط بوده، قابل "گرفتن برای پسر خود" نیست. یا اگر هم قابل باشد به خاطر وضع مالی خانواده دختر است. او معتقد است که "در ایران جای" این جور کارها نیست و "چنین اتفاقی موجب فروریختن فرهنگی خواهد شد".
تفاهمی دو طرفه
زمینهساز زندگی بدون ازدواج رسمی در کشورهای پیشرفته قبل از هرچیز مبارزه زنان برای برابری حقوقی و اجتماعی و وارد شدن آنان به بازار کار بوده است. استقلال مالی زن به او این امکان را داده که با آزادی عمل بیشتری شریک زندگی خود را و نوع زندگی با او را انتخاب کند.
امروزه زندگی مشترک بدون ازدواج رسمی تفاهمی دوطرفه است که جدایی در آن نه به "زیان" زن و نه به "زیان" مرد تمام میشود؛ "زیان" با معیاری که در جوامعی مانند ایران دیده میشود به معنای "دختری که با مرد دیگری رابطه داشته" یا به عبارتی "دست اول" نبوده است.
در این نگاه زندگی زیر یک سقف بدون ازدواج رسمی "بیمسئولیتی" است که تاوانش را در نهایت زن میدهد.
قابل تامل آن است که با وجود متداول بودن این طرز فکر در ایران، در گزارش "ابتکار" سخن از رواج چشمگیر این شکل از زندگی مشترک در میان نسل جوان ایران است.
این گونه زندگی مشترک مدتهاست که در کشورهای غرب رواج دارد. آمار اداره ثبت احوال آلمان نشان میدهد که شمار ازدواجها در این کشور در سال ۱۹۵۰ بیش از ۷۵۰ هزار در سال بوده است و در سال ۲۰۱۲ به کمتر از نصف این رقم رسیده است.
یکی از سرشناسترین آلمانیهایی که با شریک زندگی خود بدون ازدواج رسمی به سر میبرد، یوآخیم گاوک، رئیس جمهوری آلمان است.
در این گزارش آمده که این شکل از پیوند زن و مرد در ایران در سالهای اخیر "به شکل چشمگیری افزایش پیدا کرده است"، اما آماری درباره آن وجود ندارد، چون مخفیانه انجام میشود.
در این نوع از "ازدواج" افراد بدون جاری شدن خطبه عقد یا صیغه، زندگی مشترک خود را مانند یک زن و شوهر عادی شروع میکنند.
در گزارش به نقل از مژگان و حامد، دو جوانی که به این شکل زندگی مشترک را آغاز کردهاند، آمده است که "علاقهای برای ثبت ازدواجشان ندارند". خانوادههای هر دو نفر از این موضوع خبر دارند و آن را پذیرفتهاند.
مژگان گفته است: «بعد از چند سال دیدیم که میتوانیم با هم زندگی کنیم و از هر نظر با هم توافق نظر داریم. حتی هر دو اعتقادی به ازدواج نداشتیم به همین خاطر زمانی که با خانوادههایمان مطرح کردیم در ابتدا چندان راضی نبودند اما وقتی دیدند که ما تصمیم جدی گرفتهایم پذیرفتند.»
و حامد گفته است که نوع زندگیشان به گونهای نیست که "هر کس وارد آن شود احساس کند همخانه" هستند و رفتار یک زن و شوهر معمولی را دارند.
از زبان حامد میشنویم: «صبح با هم به سر کار میرویم و بعد از ظهر به خانه میآیم و شام میخوریم. نه از رفیق بازی خبری است و نه دوران مجردی. خرج خانه را به صورتی درمیآوریم که مانند همخانهها به اصطلاح به صورت "دنگی" نباشد بلکه هرکس هر آنقدر که در توان داشته باشد میگذارد و حتی یک حساب مشترک پس انداز داریم.»
زندگی مشترک زن و مرد در ایران همچنان تابو است اگر در دفتری رسمی به عنوان ازدواج دائم ثبت نشده یا در برخی موارد زیر لوای صیغه (ازدواج موقت) "شرعی" نشده باشد. کسانی که به این نوع زندگی مشترک انتقاد دارند، این "معصیت" را نه انتخاب آزاد، که ناشی از فلاکت اقتصادی و بیکاری توانایی جوانان برای ازدواج رسمی میدانند.
رابطه زن و مرد در ایران بدون ثبت رسمی تنها مخفیانه ممکن است.
«ایران جای اینجور کارها نیست»
گاهی برخواسته از جامعه مردسالار که به دختران هشدار میدهد وارد شدن به این نوع از رابطه به زیان آنهاست.
گزارشگر به سراغ یک کارشناس هم رفته است که میگوید این تحولات "برخلاف جوامع غربی به ضرر دختران ایرانی است".
مصطفی اقلیما، رئیس انجمن علمی مددکاران اجتماعی ایران، درباره موارد زندگی مشترک بدون ثبت رسمی گفته است: «بیشتر از ۹۰ درصد رابطه دختر و پسرها به ازدواج نمیرسد؛ چون معمولا خود پسر یا خانواده او حاضر نمیشوند چنین دختری که با پسرش در ارتباط است را برای پسر خود بگیرند. آن درصد باقیمانده نیز اگر به ازدواج ختم شود به این خاطر بوده که دختر از نظر سطح خانوادگی و مالی بالاتر از خانواده پسر است و پسر به این دلیل ازدواج میکند تا از امکانات دختر و خانوادهاش به نفع خود بهره ببرد.»
به گفته اقلیما، در این نگاه، دختری که با پسری در ارتباط بوده، قابل "گرفتن برای پسر خود" نیست. یا اگر هم قابل باشد به خاطر وضع مالی خانواده دختر است. او معتقد است که "در ایران جای" این جور کارها نیست و "چنین اتفاقی موجب فروریختن فرهنگی خواهد شد".
تفاهمی دو طرفه
زمینهساز زندگی بدون ازدواج رسمی در کشورهای پیشرفته قبل از هرچیز مبارزه زنان برای برابری حقوقی و اجتماعی و وارد شدن آنان به بازار کار بوده است. استقلال مالی زن به او این امکان را داده که با آزادی عمل بیشتری شریک زندگی خود را و نوع زندگی با او را انتخاب کند.
امروزه زندگی مشترک بدون ازدواج رسمی تفاهمی دوطرفه است که جدایی در آن نه به "زیان" زن و نه به "زیان" مرد تمام میشود؛ "زیان" با معیاری که در جوامعی مانند ایران دیده میشود به معنای "دختری که با مرد دیگری رابطه داشته" یا به عبارتی "دست اول" نبوده است.
در این نگاه زندگی زیر یک سقف بدون ازدواج رسمی "بیمسئولیتی" است که تاوانش را در نهایت زن میدهد.
قابل تامل آن است که با وجود متداول بودن این طرز فکر در ایران، در گزارش "ابتکار" سخن از رواج چشمگیر این شکل از زندگی مشترک در میان نسل جوان ایران است.
این گونه زندگی مشترک مدتهاست که در کشورهای غرب رواج دارد. آمار اداره ثبت احوال آلمان نشان میدهد که شمار ازدواجها در این کشور در سال ۱۹۵۰ بیش از ۷۵۰ هزار در سال بوده است و در سال ۲۰۱۲ به کمتر از نصف این رقم رسیده است.
یکی از سرشناسترین آلمانیهایی که با شریک زندگی خود بدون ازدواج رسمی به سر میبرد، یوآخیم گاوک، رئیس جمهوری آلمان است.