خودکشی Suicide

چطور خودکشی بدون رد پا کنیم
سلام دکتر
خواهشا نصیحت نکنین فقط
من گرفتار چیزی شدم که چند هفته دیگه کشته میشم با ابروریزی و چندنفر دیگه هم به دنبالش
دنبال راهی هستم که خود کشی کنم ولی فکر کنن مسمومیت بوده
کاری به نظرپزشک قانونی ندارم
فقط برا دهن مردم بسته بشه
23 سال دارم
وزنم 80 بوده تو این هفته شده 67 از ترس
تو شهر کوچیکم دسترسی به سیانور ندارم
با قرص خوابی
ترکیب قرصای دیگه
ترکیب چیزیای شیمیایی
جلو ابروریزی و کشته شدن خیلی ها بگیر
داشتم در مورد دوز قرص های خواب سرچ میکردم صفحه شما دیدم.
 
خودکشی
مهمترین علل خودکشی   نا امیدی است . از مهمترین  علت های که می تواند منجر به خودکشی شود   اختلالات روحی و روانی مثل افسردگی  اختلالات دو قطبی اسکیزوفرنی و اختلالات شخصیتی و اعتیاد به الکل و مواد مخدر است .
عوامل استرس زا  مثل مشکلات مالی و یا  مشکل در ارتباط با دیگران می تواند  ریسک خودکشی را بالا به برد .
در ایران  روازنه حدود 11 نفر خودکشی می کنند
آمارها نشان می‌دهد در نه ماه ابتدایی سال ۹۲ روزی بیش از ۱۱ نفر در کشور خودکشی کرده‌اند، بر اساس آمار اعلام شده از سوی سازمان پزشکی قانونی کشور در ۹ ماهه سال گذشته ۳۱۲۵ نفر خودکشی کرده‌اند، از میان این افراد ۹۸۲ تن را زنان و ۲۱۴۳ تن را مردان تشکیل می‌دهند. بر همین اساس در مدت مشابه سال ۹۱ نیز ۲۷۴۰ تن به علت آنچه که پزشکی قانونی آن را خودکشی تشخیص داده بود، جان خود را از دست داده‌اند.
در سال ۹۱، از کل مرگ‌های مشکوک به خودکشی در کشور، بیشترین موارد خودکشی در گروه سنی ۱۸ تا ۲۴ سال ثبت شده است که ۲۸.۲ درصد از کل موارد خودکشی این سال‌ها را در برمی‌گیرد و پس از آن گروه سنی ۳۰ تا ۳۹ سال با ۲۲.۲ درصد، ۲۵ تا ۲۹ سال با ۱۷.۶ درصد، بالای ۵۰ سال با ۱۲.۹ درصد، ۴۰ تا ۴۹ سال با ۱۱.۱ درصد و زیر ۱۸ سال با ۷.۹ درصد به ترتیب بیشترین موارد خودکشی را به خود اختصاص داده‌اند.

ایران در ﺑﯿﻦ ﮐﺸﻮر ﻫﺎى دﻧﯿﺎ در زﻣﯿﻨﻪ ﺧﻮدﮐﺸﻰ ﺗﻮﺳﻂ ﺑﺮﺧﻰ از اراﺋﻪ دﻫﻨﺪﮔﺎن آﻣﺎر رﺗﺒﻪ ۴۸ و ﺑﺮﺧﻰ دﯾﮕﺮ رﺗﺒﻪ ۵۸ را دارد. اﻣﺎ از ﻃﺮف دﯾﮕﺮ در ﺣﺎﻟﻰ ﮐﻪ آﻣﺎرﻫﺎى اراﺋﻪ ﺷﺪه ﺑﻪ ﺳﺎزﻣﺎن ﺑﻬﺪاﺷﺖ ﺟﻬﺎﻧﻰ ﻣﯿﺰان ﺧﻮدﮐﺸﻰ در اﯾﺮان را ﺳﻪ در ۱۰۰ ﻫﺰار ﺑﺮاى زﻧﺎن و ﯾﮏ در ۱۰۰ﻫﺰار ﺑﺮاى ﻣﺮدان ﻧﺸﺎن ﻣﻰ دﻫﺪ ﺷﻮاﻫﺪ ﮔﻮﻧﺎﮔﻮن اﯾﻦ آﻣﺎرﻫﺎ را ﻧﺰدﯾﮏ ﺑﻪ واﻗﻌﯿﺖ ﻧﻤﻰ داﻧﺪ.

میزان خودکشی در سال ۱۳۶۳ برابر ۳/۱ در صد هزار نفر بود، در اوایل انقلاب هم میزان خودکشی بسیار کم بود، اکنون آمارهایى وجود دارد که حاکى از آنکه سالیانه ۵ تا ۷ هزار نفر از طریق خودکشى جان خود را می‌گیرند که نیمى از آن‌ها در شهرهاى بزرگ، یک چهارم در شهرها کوچک و متوسط و بقیه در روستاها انفاق می‌افتد.

نمودار زیر میزان فوتی‌های خودکشی از سال ۷۵ تا آذر ۹۲ را در حوزه استحفاظی نیروی انتظامی نشان می‌دهد.

طبق نمودار زیر، بررسی آمار اقدام به خودکشی طی ۱۵ سال اخیر نشان می‌دهد، خودکشی در میان ۱۸ تا ۲۴ ساله‌ها بیشتر است.

در ایران مطالعه‌ی دقیقى در مورد خودکشى صورت نگرفته است زیرا آمار پزشکى قانونى گویا نیست و بسیاری از افراد خودکشى افراد خانواده‌ی خود را ننگ و بى آبرویى تلقى کرده و از افشاى آن خودداری می‌کنند.

دکتر قرایى مقدم معتقد است که نگاه سنتى خانواده‌ها به مسئله خودکشى که در کشور ما وجود دارد موجب گردیده است تا به آمار دقیق و صحیح دسترسى نداشته باشیم زیرا در بسیارى از شهرها خودکشى هر یک از افراد خانواده موجب بى حیثتى و بى آبرویى خانواده می‌شود همین دلیل به مخفى کردن نوع مرگ می‌انجامد.
خودکشی در ایران علت های مختلفی دارد، از علل خودکشی در ایران می توان به :

۱. اختلافات زناشویى، عشق و تمایلات شدید عاطفى وعلل ناموسى

۲. ناراحتى هاى روانى، شکست در عشق و اختلالات روانى و شخصیتى

۳. مشکلات ناشى از شکست هاى تحصیلى و استرس ها وفشار هاى روانى و روحى ناشى از آنها (فشارهاى عاطفى، فشار هاى تحصیلى مانند کنکور، نقایص جسمى و فیزیکى در نسل جوان) و احساس پوچى وبى هدفى و افسردگى

۴. فقر و تنگدستى، بیکارى، اخراج از کار و شرایط نامساعد اقتصادى

۵. مسائل و معضلات زندگى شهرى و وضعیت نا به سامان زندگى

۶. ازهم پاشیدگى گروه هاى اجتماعى مانند خانواده، شغلى، خویشاوندى، دوستى و ...

۷. اعتیاد به مواد مخدر، الکل و داروهاى توهم زا

۸. ضعیف شدن اعتقادات مذهبى

۹. عدم استقلال واجبار در پیروى از مقررات سنتى

۱۰ . بر ملا شدن اسرار و حقایق خصوصى زندگى فرد. (علوم تربیتی، اصلاح و تربیت، بهمن ۱۳۹۰، سال دهم- شماره ۱۱) اشاره کرد.

باید بپذیریم گاهی برخی مواردی که از جانب سیستم حاکمیتی کشور بر افراد اتفاق می‌افتد باعث خودکشی آنان می‌شود، نمونه این مدعا فردی است که در وزارت نفت اقدام به خودسوزی کرد و تنها خواسته‌اش دیدار با یکی از مسئولین وزارتخانه بود، ابراهیم نیز که در ایستگاه متروی گلبرگ خودکشی کرد، به دلیل طرح جمع آوری دست فروشان از مترو و در نتیجه فشار آمده به وی خودکشی کرد. از نمونه دیگری که می‌توان به خودکشی دانش آموز شیرازی به دلیل اخراج از مدرسه به جرم بردن تلفن همراه به مدرسه اشاره کرد.

بر اساس تحلیلى که سازمان بهداشت جهانى در مورد بیلان خودکشى از ایران ارائه داده، ایران جزو کشورهاى در بدو ورود به مرحله صنعتى شدن است که در جدا شدن و بریدن از سنت‌ها و بافت سنتى و در ورود به جهان صنعتى دچار دوگانگى و تضاد فرهنگى و اجتماعى و اقتصادی گردیده است. این دوران گذار به دلیل ایجاد تضادهاى شدید بین باورها و واقعیت‌ها، انگیزه خودکشى را در افراد زیاد کرده است و به همین دلیل آمار خودکشى در ایران بالا است!
دکتر عباس محمد اصل خودکشى را عملى تعمدى براى نابودى فرد می‌داند و آن را در سه سطح کلان، میانه و خرد بررسى می‌کند.

سطح کلان: از سویى ضعف هنجارها و درهم ریختگى ارزشى و از سوى دیگر فقدان حمایت‌های مدنى از فردیت رو به رشد شخص، موجب بروز خودکشى می‌شود.

سطح میانه : فقدان تناسب میان فردیت افراد با هنجارهاى اجتماعى و تضاد نمادهاى معرفتى الگوهاى جدید با ذهنیت و باورهاى افراد که به دلیل وجود مدیریت ناکار آمد در سطح جامعه به وجود می‌آید.

سطح خرد: مجموع این عوامل موجب بروز یک کنش اعتراضى می‌شود که فرد طى آن تلاش در آسیب رساندن به خود یا جامعه را دارد.

در بررسی آمار تعداد افرادی که اقدام به خودکشی کرده و افراد فوت به ضعف در عملکرد پیشگیری و اقدامات حمایتی پی می‌بریم. نزدیک به نیمی از کسانی که اقدام به خودکشی می‌نمایند جان خود را از دست می‌دهند، این در حالی است که در برخی کشورها از هر ۸ -۲۰ نفر که اقدام به خودکشی می‌نمایند فقط یک نفر جان خود را از دست می‌دهد

خود كشی را می توان به سه نوع تقسیم بندی نمود:

1- خودكشی موفق: افرادی كه به طور جدی خودكشی می كنند و با روشی كه انتخاب می نمایند به زندگی خود پایان می دهند.2- خودكشی ناموفق : آنهایی كه با هر روش انتخابی اقدام به خودكشی می كنند و نجات می یابند.3- خودكشی پنهان یا مزمن: آمار خودكشی در این نوع ، بسیار بالاتر از دیگرانواع خودكشی است. در این مورد با وجودی كه فرد از انجام بعضی رفتارها و یا عادات آگاهی دارد و می داند كه ادامه آن رفتار و یا عادات موجب عارضه جسمی، معلولیت و یا مرگ  وی می شود و با وجودی كه در مورد آن رفتار و یا عادات مخرب با وی مكرراً صحبت شده وعواقب آن به وی گوشزد می گردد ، اما وی به رفتار وعادت خود ادامه داده و به سلامتی خود بی توجهی می نماید. شاید بتوان این نوع خودكشی را "خودكشی محترمانه" نامید، به عنوان مثال: اعتیاد به مواد مخدر، الكل، سیگار، استفاده غیرمجاز از داروهای زیان آور، و یا بیماران قلبی ، فشار خونی ، و دیابتی ها ؛ كه این بیماران در مورد استفاده از داروهای تجویزی بی توجهی می نمایند و رژیم غذایی خود را رعایت نمی كنند. درهمین زمینه بعضی از تصادفاتی كه منجر به مرگ راننده شده و نمی توان دلیل و یا علت مشخصی را برای آنها پیدا كرد، نمونه ی این گونه خودكشی است.

بررسی خودكشی از دیدگاه آماری و جوانب گوناگون

جالب است بدانیم كه سفید پوستان بیشتر از رنگین پوستان خودكشی می كنند و آمار خودكشی در افرادی كه از كشوری به كشور دیگر مهاجرت می نمایند بیشتر است.مردان سه برابر بیشتر از زنان ، خودكشی موفق دارند و زنان چهار برابر بیشتر از مردان اقدام به خودكشی می نمایند كه نجات می یابند و یا این كه زنان بیشتر تظاهر به خودكشی می نمایند.در زمینه سن و سال : هرچه سن بالاتر می رود میزان خودكشی افزایش می یابد . به طور كلی مردان از سن 45 سالگی به بعد و زنان از سن 55 سالگی به بعد اقدام به خودكشی بیشتری دارند و آمار خودكشی در سنین حدود 75 سالگی سه برابر جوانان است، اما بیشترین آمار خودكشی از سن 15 تا 24 سالگی است كه در پسران كمی بیشتر از دختران است.اعتقادات مذهبی : دین و مذهب در خودكشی نقش مهمی دارد . در بسیاری ادیان، خودكشی رفتاری گناه آمیز و ممنوع  و در نتیجه حرام اعلام شده  و این عاملی است كه افراد را از اقدام به خودكشی باز می دارد. به طور كلی آنان كه اعتقادات مذهبی پایدار و محكمی دارند كمتر خودكشی می كنند. مسیحیان كاتولیك و مسلمانان آمار كمتری از خودكشی دارند، و یهودیان بیشتراز مسیحیان پروتستان خودكشی می كنند . از سوی دیگر در بعضی از گروه ها برای اعتقادات خاصی كه دارند و برای هدف و یا اهدافی كه دارند به عنوان نوعی قربانی ، برای آن هدف ، خودكشی می كنند.مكان زندگی : آمار خودكشی در روستاها و شهرهای كوچك در مقایسه با شهرهای بزرگ كمتراست و این می تواند به دلیل وجود قید و بندهای خانوادگی و اجتماعی و ارتباطات خاص محلی باشد؛ همچنین در روستاها و شهرهای كوچك فشارهای روانی كمتری به انسان ها وارد می شود تا در شهرهای بزرگ.ازدواج : افرادی كه ازدواج كرده اند كمتر به فكر خودكشی می افتند و خانواده هایی كه فرزند دارند كمتر از خانواده های بدون فرزند خودكشی می كنند. همچنین افرادی كه بعد از ازدواج ، زندگی شان منجر به جدایی شده است بیشتر از افرادی كه همسر خود را از دست داده اند خودكشی می كنند.از دیدگاه اجتماعی : افرادی كه از نظر اجتماعی منزوی و گوشه گیر هستند و ارتباطات اجتماعی كمتری دارند اقدام به خودكشی بیشتری دارند و آنها كه ارتباطات اجتماعی بیشتر و پایدارتری دارند كمتر به فكر خودكشی می افتند. درحقیقت عدم توانایی دربرقراری ارتباطات اجتماعی و عدم توانایی همسویی با گروه های مختلف اجتماعی و تنهایی ، احتمال اقدام به خودكشی را افزایش می دهد.داشتن كار و شغل : كاركردن و داشتن شغل ، خطر خودكشی را كم می كند. بعضی از كارهای سخت و طاقت فرسا و فشارهای روانی محیط كار كه خستگی جسمی و روانی را ایجاد می نماید احتمال اقدام به خودكشی را بالا می برد . به همین دلیل است كه آمارها نشان می دهد خودكشی در پزشكان دو برابر دیگران است . عوامل دیگری مانند ورشكستگی ، تنزل مقام و... نیز احتمال خودكشی را بالا می برد.سلامتی و بیماری : سلامتی و بیماری در خودكشی نقش دارند، افرادی كه از سلامت جسمی  برخوردارند كمتر اقدام به خودكشی می نمایند. 50 % از مردانی كه دچار بیماری سرطان هستند و 70% از زنانی كه دچار انواع سرطان و یا انواع دیگر سرطان هستند خودكشی می كنند. به طور كلی بیماری های سخت جسمی و درازمدت ، بیماری هایی كه ایجاد معلولیت های حركتی می كنند و یا باعث دردهای مزمن می گردند، بیماری هایی كه روابط اجتماعی را محدود می نمایند ، احتمال و یا آمار خودكشی را بالا می برند.
Opium.Site وبلاگ رسمی دکتر رضا یزدان نیاز: خودکشی با ...
OPIUM.SITE : آمار بالای خودکشی ميان نظاميان آمريکا Army ...
New Photos From Kurt Cobain Death Investigation Found ...