ورود مباحث «بلوغ» و «اعتياد» به كتاب‌هاي درسي

«نترس! اين اتفاق طبيعيه» اين جمله شايد يكي از نخستين تجربه‌هاي صحبت‌هاي مادر- دختري در اكثر خانواده‌هاي ايراني باشد. بين ٩ تا ١٢ سالگي براي بسياري از دختر بچه‌ها همان سني بود كه مادرهاشان آرام آرام به اين فكر مي‌افتادند كه آنها را كناري بكشند و در خلوت توضيح دهند كه خيلي زود با تغييرات و اتفاقاتي در بدنشان مواجه مي‌شوند كه نبايد از آن بترسند و البته سخني هم به آشكار در مورد اين تغييرات نگويند.
بیشتر  بخوانیم

چگونگی شناسایی جن شیطانی به نام ایمپتس (impetus) که روح نوجوان 14 ساله ای را تسخیر و بر علیه خدا قیام کرده بود

به گزارش اعتماد، صحبت‌هاي مادر دختري تا سال‌هاي قبل معمولا نخستين مواجهه دختران با پديده بلوغ جسمي بود.

 حالا دختران كلاس هفتم (دوم راهنمايي سابق) سرتيتر آن صحبت‌هاي مادرانه را با جملاتي كتابي‌تر و رسمي‌تر در كتاب «تفكر و سبك زندگي» مي‌يابند. مديركل دفتر تاليف كتاب‌هاي ابتدايي وزارت آموزش و پرورش روز دوشنبه اعلام كرد كه بر اساس برخي «نيازها» در مقطع هفتم و هشتم موضوع اعتياد و بلوغ جنسي گنجانده شده است.

كتاب سبك زندگي ويژه دختران در سال هفتم در ١٤ صفحه اول خود دختران را با مفهوم بلوغ و نشانه‌هايش از جمله عادت ماهيانه آشنا مي‌كند، پسرها هم يك سال ديرتر، در كتاب سبك زندگي ويژه پسران در سال هشتم با مساله بلوغ و بعد از آن هم «اعتياد» مواجه مي‌شوند. گفت‌وگوهاي پنهاني و حرف‌هاي مگو رفته رفته از گوشه خانه‌ها و جمع‌هاي دوستانه خارج شده‌اند و براي خودشان كتاب و ساعت درسي پيدا كرده‌اند.

دختران اگر پيش از رسيدن به كلاس هفتم از مادرشان هم چيزي نشنيده باشند در متن كتاب درسي خود با حقيقت بلوغ روبه‌رو مي‌شوند: «عادت ماهيانه يا قاعدگي اتفاقي است كه طي هر ماه در پوشش داخلي رحم دختران و زنان اتفاق مي‌افتد. در اين حادثه طبيعي كه با درد همراه است، تخمك زنان همراه با خون و فشار از رحم خارج مي‌شود.»تعريف بلوغ، نشانه‌هاي بلوغ، بهداشت و تغذيه در دوران بلوغ از جمله مسائلي است كه به صورت مختصر و مفيد براي دختران و پسران به صورت جداگانه در اين كتاب‌ها توضيح داده شده‌اند و البته به هر دو گروه توصيه مي‌شود كه «افكار مزاحم و غلط را از ذهن خود دور كنيد و با مطالعه، سرگرمي و تماشاي تلويزيون خود را سرگرم سازيد».

سيد امير رون، رييس گروه برنامه‌ريزي درسي آداب و مهارت‌هاي زندگي آموزش و پرورش در خصوص مباحث گنجانده شده در مقطع هفتم و هشتم براي دختران و پسران مي‌گويد: «مباحث مربوط به بلوغ بر اساس مطالعات كارشناسي و كاملا مطابق با تغييرات رشدي كه در دختران و پسران رخ مي‌دهد در كتاب‌ها گنجانده شده است. با توجه به اينكه در حال حاضر با توجه به تغييرات اجتماعي، رابطه در ميان اعضاي خانواده كمرنگ‌تر شده و سوالاتي براي دانش‌آموزان پيش مي‌آيد كه گاه خانواده‌ها از پاسخ به آن طفره مي‌روند، مدرسه بهترين نهادي است كه مي‌توانست وظيفه اين دسته از آموزش‌ها را بر عهده بگيرد».

رون تاكيد دارد كه مباحث با در نظر گرفت «خط قرمزها» و حساسيت‌هاي موجود در دين و فرهنگ ايراني تعريف و مطرح شده‌اند اما معلم‌ها اين آمادگي را دارند كه پس از مطرح شدن بحث‌هاي كلي كتاب به سوالات و مشكلات دانش‌آموزان در سر كلاس درس پاسخ گويند. او در پاسخ يه اين سوال كه آيا معلم‌ها براي اين بخش از كلاس آمادگي دارند؟ مي‌گويد: «حتما همين‌طور است. در مرحله اول ما در تابستان گذشته مدرسان كشوري را براي مطرح كردن اين بحث‌ها آموزش داديم كه آنها هم به نوبه خود معلمان سطح مدارس را آموزش دادند، به علاوه جداي از كتاب درسي، معلم‌ها يك راهنما هم دارند كه به صورت مفصل درخصوص چگونگي مطرح كردن اين مباحث در كلاس و برخورد و نحوه مواجهه با سوالات دانش‌آموزان به آنها آموزش داده است. ما در راهنماي معلم حتي سايت‌هاي اينترنتي مفيدي را معرفي كرده‌ايم تا همكاران ما به دانش‌آموزان بگويند در اين دنياي گسترده مجازي با سايت‌ها و منابع مختلف به كدام سايت مي‌توانند مراجعه كنند تا پاسخ سوالات خود را به صورت صحيح دريافت كنند». او اطمينان مي‌دهد كه اگر معلمي نتواند از پس پاسخگويي به سوالات دانش‌آموزان برآيد نتيجه سهل‌انگاري است و نه ضعف در آموزش معلمان.

«رون» تبديل شدن اين مباحث به بخشي از برنامه درسي دانش‌آموزان را پيشرفت قابل توجهي مي‌داند: « قبل از اين معلم‌هاي پرورشي در صورت مراجعه دانش‌آموزان به سوالات آنها پاسخ مي‌دادند.  اما حالا اين مباحث دو ساعت زمان درسي را به خود اختصاص داده‌اند. تاليف و آموزش اين موضوعات به اين شكل براي نخستين‌بار است كه در مدارس كشور صورت مي‌گيرد.» حالا كه بلوغ و اعتياد به عنوان بخشي از نياز جامعه كه مرتب از سوي كارشناسان گوشزد مي‌شد سرانجام راهي در ميان كلاس‌هاي درس باز كرده‌اند، كارشناسان ديگري هم هستند كه به نحوه بيان كلي مطالب و مقطع تحصيلي كه اين موضوعات در آن مطرح مي‌شوند انتقاد دارند.

آموزش ندادن بهتر از آموزش ناقص است

«بايد بگويم خسته نباشيد! دختر و پسري كه اين كتاب را پيش رو دارد معمولا در اين سن به بلوغ رسيده است يا از والدين و دوستان خود تمام جزييات آن را شنيده. اين كتاب‌ها و كليات مطرح‌شده در آنها چه دستاوردي براي دانش‌آموزان دارند؟» رييس انجمن علمي مددكاران ايران به نحوه مطرح شدن و زمان ارايه درس‌هاي مربوط به بلوغ و اعتياد به كتاب‌هاي درسي چندان خوشبين نيست. مصطفي اقليما معتقد است كه بحث آموزش را نمي‌توان در چاپ يك كتاب و يك مقطع خاص تحصيلي محدود كرد و البته تاكيد دارد كه نكته مهم پس از آشنايي با بلوغ پاسخ دادن به سوالات نوجواناني است كه در مورد نيازهاي جنسي پديدار‌شده در بدن‌شان اطلاع كافي ندارند و بايد بدانند با اميال تازه‌اي كه در خود احساس مي‌كنند چگونه مواجه شوند. اگر جز اين باشد نوجوانان و حتي كودكان امروز خوب مي‌دانند كه براي برطرف كردن سوال‌هاي خود به چه منابع غيررسمي مراجعه كنند: «حالا كه ديگر مانند زمان گذشته نيست كه بچه‌ها تا به آنها نگفته‌ايم از مسائل بي‌خبر باشند. با اين مسائل از طريق اينترنت و رسانه‌ها و همسالان خود آشنا مي‌شوند، خيلي زودتر از اين سني كه در كتاب درسي برايشان در نظر گرفته شده. ما فرهنگ پاسخگويي به سوالات كودكان را بايد داشته باشيم. در همه جاي دنيا در مورد سوالات مرتبط با اين موضوعات و حتي تفاوت‌هاي بدني دختران و پسران و مسائل جنسي از كودكي به سوال بچه‌ها پاسخ داده مي‌شود. با تاليف يك كتاب نمي‌شود فكر كرد كه به مسائل دانش‌آموزان پاسخ داده‌ايم. اگر قرار است اين مسائل مطرح شوند و در حد كليت باقي بمانند آموزش ندادن آنها بهتر است. آموزش ناقص تنها سبب مي‌شود كه يك مساله در ذهن آنها پررنگ‌تر شود بدون اينكه پاسخ‌هاي قانع‌كننده‌اي بگيرند».

اعتياد پسرانه

بخش «اعتياد و خطرات آن» در كتاب سبك زندگي ويژه پسران سال هشتم با داستاني در مذمت اعتياد آغاز مي‌شود: «يادم مي‌آيد در ۱۵‌سالگي بودم كه پا جاي پدر گذاشتم. با او مشروب خوردن را تجربه كردم. كراك و شيشه كشيدم و به خريد و فروش آن پرداختم. پدرم نمي‌دانست شاگرد پرورش مي‌دهد؛ هركاري كه او انجام مي‌داد من هم تكرار مي‌كردم. » و با تعريف معتاد و نشانه‌ها و علائم اعتياد و... ادامه پيدا مي‌كند. بحث اعتياد مختص كتاب پسران است هر چند دختران هم در كتاب سبك زندگي سال هفتم (مشترك ميان دختران و پسران) ذيل بحث رفتار پرخطر و سوء مصرف مواد با كليات بحث و انواع مواد مخدر آشنا مي‌شوند اما به نظر مي‌رسد پسرها نياز به گوشزد بيشتري در خصوص اعتياد دارند. «رون» در پاسخ به اينكه چرا در مورد اعتياد پسران آموزش‌هاي بيشتر و دقيق‌تري مي‌بينند تا دختران مي‌گويد: «به هر حال بحث سوءمصرف را ما در كتاب مشترك سبك زندگي هم مطرح كرده‌ايم اما بيشتر از آن صحيح به نظر نمي‌رسد. نمي‌شود با مطرح كردن صريح‌تر مساله اعتياد در كتاب دختران حريم‌ها را شكست. به علاوه پسران به دليل ويژگي‌ها و آزادي‌هاي بيشتري كه دارند بيشتر از دختران در معرض ابتلا به مواد مخدر هستند و بايد آموزش بيشتري ببينند». اما اقليما با اين نگاه به مساله آموزش پيشگيرانه اعتياد هم موافق نيست، به گفته او بچه‌ها اعم از دختر و پسر بسيار پيش از آنكه فكرش را بكنيم با مساله اعتياد مواجه مي‌شوند: «بچه‌اي كه كنار دست خانواده‌اش تلويزيون ببيند هم از كودكي مي‌فهمد كه اعتياد چيست، گذشته از آن ما طبق اعلام رسمي دو ميليون نفر معتاد داريم، در دنيا رسم بر اين است كه مي‌گويند در لايه زيرين هر آمار رسمي به همان اندازه جمعيت پنهان وجود دارد. يعني چهار ميليون نفر معتادي كه اگر هر كدام در يك خانواده چهار نفره باشند ١٦ ميليون آدم از جمله هشت ميليون بچه را تحت تاثير آثار مستقيم و غيرمستقيم اعتياد قرار مي‌دهند. چرا فكر مي‌كنيم نوجواني آن زماني است كه بايد در مورد اعتياد و آثار آن به دانش‌آموزان هشدار بدهيم؟ اين پيشگيري و آموزش بايد از سنين پايين‌تر آغاز شود».

جداي از جانبداري يا انتقاد از نحوه مطرح شدن مسائلي همچون بلوغ و اعتياد در كتاب‌هاي دوره اول متوسطه، به نظر مي‌رسد در ادامه روند آموزش‌هاي پيگيرانه در مدارس، آموزش و پرورش گامي ديگر برداشته است. حركتي كه پيش از اين با انتشار كتابچه آموزشي «پيشگيري از ايدز» براي دانش‌آموزان سال نخست متوسطه آغاز شده بود حالا در حال پيشرفت است. شايد در ادامه اين پيشرفت لزوم آموزش‌ها از سنين پايين‌تر نيز به ميان آيد اما در حال حاضر كتاب‌هاي سبك زندگي و كلاس‌هاي درس، گوي و ميداني هستند در اختيار دانش‌آموزان و معلمان، آنچه در كلاس‌هاي درس مي‌گذرد و سوال و جواب‌هايي كه در اين دو ساعت واحد درسي در كلاس‌هاي مدارس كشور مطرح مي‌شوند، مشخص مي‌كند كه بودن يا نبودن اين موضوعات در مدرسه تا چه اندازه در روشن شدن ذهن دانش‌آموزان و پاسخ گذاشتن در برابر علامت‌ سوال‌هاي ذهن آنها تا چه اندازه موثر يا غيرموثر است.

هیچ نظری موجود نیست: