دی ان ای می تواند به وسیلۀ کلام و فرکانس خاص امواج برنامه ریزی شود
دی ان ای(DNA) یک اینترنت بیولوژیکی و در بسیاری جنبه ها از نوع مصنوعی آن، برتر است.
تحقیقات علمی دانشمندان روسی، مستقیم و غیرمستقیم، پدیده هایی مانند؛ روشن بینی، شهود، اعمال خودبخود، شفای از راه دور، خود بهبودی، تمرین روش های به کارگیری جملات تاکیدی، نورهای غیرعادی در محدودۀ برخی افراد خاص (به ویژه اساتید معنوی)، تاثیر ذهن بر الگوهای اقلیمی و بسیاری دیگر از این نمونه ها را توضیح می دهد.
علاوه بر این، شواهد برای یک نوع کاملاً جدید دانش پزشکی وجود دارد که انسان می تواند دی ان ای را توسط کلمات و امواج و بدون جایگزینی و یا برش ژن های منفرد، تحت تاثیر و برنامه ریزی قرار دهد.
تنها 10% از دی ان ای های انسان برای ساخت پروتئین استفاده می شود که برای دانشمندان غربی جالب توجه است و باقی 90% آن به عنوان "دی ان ای ناخواسته" تلقی می شود. از طرف دیگر پژوهشگران روسی متقاعد شده اند که طبیعت؛ معیوب و ناقص نیست و به همین دلیل هم به دنبال تحقیق به روی آن 90% دی ان ای ناخواسته، سرمایه گذاری کرده اند که این سرمایه گذاری به نتایج انقلابی نیز منتهی گشته است. به نظر این دانشمندان؛ دی ان ای، تنها مسئول ساخت بنای بدن ما نیست بلکه به عنوان یک انبار ذخیره سازی داده ها و ارتباطات نیز خدمت می کند. زبانشناسان روسی کشف کردند که کد ژنتیکی موجود در دی ان ای، به ویژه در نوع "ناخواسته" آن، از همان قوانین زبان انسانی ما پیروی می کند.
برای این منظور آنها قوانین دستور زبان (روشی که در آن واژه ها در کنار هم قرار می گیرند تا جمله ساخته شود) و معناشناسی (مطالعۀ معنا در شکل زبان) و همچنین قوانین اساسی دستور زبان را با یکدیگر مقایسه کردند. آنها دریافتند که بازهای آلی موجود در دی ان ای، پیرو دستور زبان منظم و انجام مجموعه ای از قوانین همانند زبان هستند. بنابراین، به نظر نمی رسد که زبان های انسانی به طور اتفاقی شکل گرفته باشند، بلکه بازتابی از واکنش ذاتی دی ان های ما هستند.
زیست شناس و بیولوژیست مولکولی روسی دکتر"پیوتر گارجاجف" و همکارانش، همچنین رفتار ارتعاشی در دی ان ای را کشف کردند. کروموزوم های زنده درست مانند کامپیوترهای سولیتون - هولوگراف با استفاده درون زای تابش لیزر در دی ان ای عمل می کنند. این بدین معنی است که آنها، برای نمونه، موفق به تلفیق نقش های امواج بر روی یک تابش لیزر شده اند و همراه با آن ، دی ان ای و در نتیجه داده های ژنتیکی را تحت تاثیر قرار داده اند. از آنجا که ساختار اساسی بازهای آلی دوگانه در دی ان ای و زبان (همان گونه که قبلاً توضیح داده شد) یکسان هستند، در این زمینه به هیچگونه رمزگشایی دی ان ای نیاز نبود.
به این ترتیب این موضوع که یک دی ان ای زنده می تواند به سادگی واژه ها و جملات زبان انسانی را استفاده کند، به صورت علمی اثبات شده است. اگر از فرکانس های مناسب استفاده شود، یک نمونۀ دی ان ای زنده، همیشه می تواند به تابش لیزر تلفیق شده و حتی امواج رادیویی واکنش نشان دهد.
این امر در نهایت و به صورت علمی توضیح می دهد که چرا تمرین جملات تاکیدی، تمرینات مدیتیشن، هیپنوتیزم و اعمالی مانند این ها می تواند چنین اثرات نیرومندی در روح و بدن انسان داشته باشد. این موضوع برای دی ان ای ما کاملاً عادی و طبیعی است که پاسخگوی زبان ماست.
معلمان علوم باطنی و اساتید معنوی از روزگاران دیرین می دانسته اند که بدن ما با زبان کلمات و اندیشه برنامه ریزی شده است و این امر در حال حاضر از نظر علمی ثابت شده، البته اگر انسان از امواج مناسب استفاده کند و به همین دلیل هم همۀ ما توانایی مساوی برای کسب موفقیت و نیروی یکسان در این موضوع را نداریم. افراد باید در فرآیندهای درونی و بلوغ معنوی به منظور ایجاد یک ارتباط آگاهانه با دی ان ای خود، همکاری کنند. پژوهشگران روسی روی یک روش که به عوامل دیگری بجز استفاده از فرکانس مناسب وابسته نیست، کار کردند و این روش همواره کارآیی دارد.
در افرادی با آگاهی بالاتر، نیازی به تلاش زیاد برای رسیدن به این هدف ارزشمند نیست. ایشان به راحتی می توانند به نتایج دلخواه خود دست یابند و در پایان، علم دست از تمسخر این گونه اعمال دست برخواهد داشت و به توضیح و تایید این نتایج خواهد پرداخت. ولی کار در اینجا پایان نمی پذیرد! پژوهشگران روسی همچنین دریافتند که دی ان ای انسان می تواند به وسیلۀ ایجاد تولید کرمچاله های مغناطیسی، باعث الگوهای اخلال در خلأ شود. کرمچاله ها معادل میکروسکوپی برای اصطلاح "پل اینشتین - روزن" در اطراف سیاه چاله ها (بقایای ستاره های سوخته) هستند. این اتصالات تونل مانند در نقاط متفاوت جهان هستی وجود دارند و از طریق آنها می توان اطلاعات و داده ها را در خارج از مکان (فضا) و زمان انتقال داد. دی ان ای، این داده ها را جذب کرده و آنها را از آگاهی ما عبور می دهد. این فرآیند فرا ارتباطی در حالت استراحت (ریلکس) یا مراقبه موثر است. استرس، نگرانی و یا فعالیت بیش از حد تفکری، از فرا ارتباط موفق جلوگیری می کند و این اطلاعات و داده ها به صورت تحریف شده و بی فایده بدست ما خواهند رسید.
در طبیعت این فرا ارتباط برای میلیون ها سال در زندگی سازمان یافتۀ حشرات، با موفقیت و به شکل چشمگیری جریان دارد. انسان امروزی این فرا ارتباط را تنها در سطح بسیار ظریف و با نام "شهود" می شناسد ولی ما می توانیم از آن، دوباره استفادۀ کاملی بکنیم. جالب است بدانیم که در طبیعت، برای نمونه؛ اگر ملکۀ مورچه از کلونی(کندو) خود به دلیلی جدا شود، برنامه های کلونی با شور و شوق و با توجه به طرح موجود همچنان ادامه می یابد ولی اگر ملکه کشته شود، همۀ کارهای کلونی متوقف می گردد و هیچ مورچه ای از کارگران و اعضای دیگر آن کلونی نمی دانند که چه باید بکنند و در نتیجه؛ کلونی از بین می رود. پس در نتیجه؛ ظاهراً ملکه تا زمانی که زنده است و از طریق فرا ارتباط، امواج "نقشۀ راه" و برنامه ریزی را ارسال می کند که حتی از راه دور هم آگاهی افراد، این فرکانس را دریافت می کند. در انسان این فرا ارتباط به طور ناگهانی حاصل می شود و داده ها در دسترس انسان قرار می گیرد، به طوری که خارج از توضیح علمی است. چنین فرا ارتباطی به صورت الهام یا شهود تجربه شده است. آهنگساز ایتالیایی، جوزپه تارتینی، در یک شب خواب می بیند که شیطان بر بالینش در حال تواختن ویلون است و صبح روز بعد تارتینی توانست از روی نت هایی که دقیقاً به کمک حافظۀ خود نوشته بود، قطعۀ "رای غلیظ شیطان" را بسازد.
یک پرستار 42 سالۀ مرد برای سال ها رویای شرایطی را می دید که گویا به نوعی دانش سی دی رام (دسیک فشرده ای که می توان داده های کامپیوتر را در آن ذخیره کرد) وارد است. دانشی که قابل اثبات و در تمام زمینه ها قابل تصور بود، یک سیل اطلاعاتی که به نظر می رسد در یک شب به اندازۀ یک دایره المعارف در رویا ، به وی منتقل گشت و در بیداری صبح تمام آن رویا را به یاد آورد. بیشتر وقایع و اطلاعات همراه با جزییاتی که براساس تحقیقات علمی ثابت شده و همچنین اثبات شده که از حوزۀ دانش شخصی وی نیز خارج بود.
هنگامی که فرا ارتباط رخ می دهد، می توان در انسان و در دی ان ای او پدیده های خاصی را مشاهده کرد. دانشمندان روسی نمونه ای از دی ان ای را با استفاده از لیزر مورد تابش قرار دادند. بر روی صفحۀ نمایش، یک نقش عادی موج شکل گرفت و هنگامی که آنها نمونۀ دی ان ای را برداشتند، نقش موج ناپدید نگشت و باقی ماند. بسیاری از آزمایشات کنترل دقت، نشان داد که نقش موج، از نمونۀ دی ان ای دور شده از محیط آزمایش ارسال می شد زیرا میدان انرژی ظاهراً از طریق خود باقی مانده بود. این اثر، امروزه به نام اثر فانتوم دی ان ای معروف است. گمان این است که انرژی خارج از مکان و زمان و از طریق کرمچالۀ فعال شده توسط دی ان ای دور شده از محیط آزمایش، جریان دارد. با این اثر، اغلب در فرا ارتباط و در میدان انرژی غیرقابل توضیح در مجاورت انسان نیز برخورد می کنیم.
خانم "گرازینا گوسار" و آقای "فرانز بلودورف" در کتاب خود به نام "شبکۀ هوشیار" این نوع ارتباط را به طور روشن و دقیق توضیح می دهند. نویسندگان همچنین به نقل از منابعی این گونه نقل قول می کنند که انسان ها در زمان های گذشته، مانند حیوانات، ارتباط بسیار قوی گروهی با یکدیگر داشتند و همگی همراه با گروه خود بسیار هماهنگ عمل می کردند. همراه با پیشرفت و کسب تجارب انفرادی، ما انسان ها، فرا ارتباط را تقریباً به طور کامل فراموش کرده ایم. حال که آگاهی فردی ما به پایداری نسبی رسیده است، می توانیم شکل جدیدی از آگاهی جمعی ایجاد کنیم، بدین معنی که بدون اجبار و برنامه ریزی برای کنترل اطلاعات دریافت شده از کل هستی، به این داده ها از طریق دی ان ای خود دسترسی یابیم. ما در حال حاضر می دانیم که، درست مانند اینترنت، دی ان ای موجود درونمان توانایی تغذیه سالم از داده های شبکۀ کل را دارد و می توانیم از طریق این شبکه با دیگر شرکت کنندگان فرا ارتباط برقرار کنیم. شفا از راه دور، تله پاتی (ارتباط افکار از راه دور) یا احساس کردن از را دور در مورد احوال عزیزان و غیره می تواند توضیح داده شود. برخی از حیوانات، هنگامی که از خانۀ خود دور می شوند توسط خواست قلبی صاحبان خود، به خانه باز می گردند. این به راحتی می تواند به وسیلۀ مفهوم فرا ارتباط و آگاهی جمعی تعریف گردد.
فرا ارتباط در هزارۀ جدید مفهومی کاملاً متفاوت دارد. پژوهشگران فکر می کنند که اگر انسان به وسیلۀ فردیت کامل، آگاهی جمعی را بازیابی کند؛ آنگاه یک قدرت خداگونه در خود خلق خواهد کرد که می تواند همه چیز را، به بهترین نحو، در روی کرۀ زمین تغییر شکل دهد. این انسانیت است که به سمت چنین آگاهی گروهیِ نوآورانه ای در حرکت می باشد. امروزه، نیمی از جمعیت کودکانی که به مدارس ابتدایی می روند با مشکل روبرو هستند. سیستم آموزشی موجود آنها را در کنار یکدیگر می نشاند و به آنان دستور نظم همگانی می دهد. ولی فردیت در کودکان امروز آنقدر قوی است که آنها این نظم را قبول نمی کنند و ویژگی های ذاتی خود را از طریق انجام متنوع ترین روش ها نگهداری می کنند.
در این هنگام، کودکان روشن بینِ بیشتری پا به عرصۀ زندگی می گذارند. چیزی در این کودکان آنها را بیش از پیش به سوی آگاهی جمعی، از نوع تازه ای، هدایت می کند و این آگاهی جمعی جدید قابل سرکوب نخواهد بود. برای نمونه؛ شرایط آب و هوایی چیزی نیست که به وسیلۀ آگاهی فردی تغییر کند ولی می تواند به وسیلۀ آگاهی جمعی تحت تاثیر قرار گیرد و این امر چیز جدیدی نیست. انسان از دیرباز در قبیلۀ خود به رقص و دعای باران مشغول بوده است. شرایط اقلیمی به شدت تحت تاثیر طنین امواج زمین قرار دارد، این امر معروف به امواج شومان است. فراموش نکنیم که همین امواج در مغز ما تولید می شود و اگر گروهی از مردم، همگام و یک صدا به آن فکر و تمرکز کنند، یک دگرگونی اقلیمی تعجب آور نخواهد بود.
پژوهشگران، آگاهی را به شکل تئوری در دو گروه تمدن انسانی معنی کرده اند؛ گروه اول، یک نوع انسانیت است که در آگاهی جمعی رشد کرده و این نوع جدید تمدن، مشکل محیط زیست و کمبود انرژی ندارد. این تمدن با استفاده از قدرت ذهنی خود، به عنوان یک تمدن واحد، انرژی و پیامدها و حتی فجایع طبیعی سیارۀ خود را کنترل می کند. تمدن نوع دوم، حتی توانایی کنترل انرژی کهکشان خود را هم خواهد داشت. اگر گروه بسیار زیادی از مردم توجه یا آگاهی خود را معطوف یک مسئلۀ مشترک سازند، می توانند در کل پیرامون خود هماهنگی ایجاد کنند. در این هنگام پتانسیل خشونت نیز حل می گردد و به نظر می رسد که نوعی آگاهی انسانی، تمامی بشریت را فراگرفته است. این موضوع همان پروژۀ آگاهی جهانی است.
حال به دی ان ای باز می گردیم! ظاهراً دی ان ای، یک ابررسانای آلی است که در دمای معمولی بدن انسان کار می کند. ابررساناهای مصنوعی در دمای بین 140 تا 200 درجۀ سانتی گراد کار می کنند. همان گونه که یکی از مطالعات اخیر نشان داده؛ تمامی ابر رساناها توانایی ذخیره سازی نور، در نتیجه اطلاعات را دارند. این یک اثبات دیگر برای چگونگی توانایی دی ان ای برای ذخیزه سازی اطلاعات است. یک پدیدۀ دیگر که ارتباط دی ان ای و کرمچاله را توضیح می دهد این است که به طور معمول، این کرمچاله های فوق کوچک بسیار ناپایدار هستند و تنها برای زمان ناچیزی در ثانیه عمل می کنند. تحت شرایط ویژه ای، کرمچاله های متعادل می توانند خود را سازماندهی کرده و سپس تشکیل دهندۀ حوزه های خلأ متمایزی گردند که در آن، برای نمونه؛ نیروی گرانش می تواند به نیروی برق تبدیل شود.
حوزه های خلأ ، گلوله های خود نورانی گاز یونیزه شده ای هستند که حاوی مقادیر قابل توجه ای از انرژی می باشند. چنین گلوله های نورانی اغلب در مناطقی از روسیه وجود دارند. روس ها به دنبال سرگرمی بعدی، برنامه های تحقیقاتی خود را با شدت بیشتری گسترش دادند و سرانجام این تحقیقات منجر به برخی اکتشافاتی که در بالاتر اشاره شد، گشت. بسیاری از مردم عادی می دانند که حوزه های خلأ در نقش این گلوله های نورانی در آسمان بوجود می آیند. اگر با دقت و تعجب به آنها نگاه کنید و از خود بپرسید که آیا این ها اشیای پرنده از سیارات دور دست هستند پس می توانند در یک مثلث پرواز کنند، گلوله های نورانی در یک چشم بهم زدن، در یک مثلث تغییر مسیر می دهند. برخی مواقع، آنها به شکل گوی هاکی از سرعت صفر به سرعتی دیوانه وار شتاب می گیرند و در پیرامون افراد شروع به چرخش می کنند. حال روس ها دریافتند که در مناطقی که حوزه های خلا وجود دارد، گاهی این گلوله های نورانی از زمین به سمت آسمان پرواز می کنند و در یکی از تحقیقات خود آموختند که این گلوله ها را می توان با قدرت فکر هدایت کرد و در مطالعه ای دیگر دریافتند که حوزۀ خلأ همان امواجی از فرکانس پایین را منتشر می کند که مغز ما نیز می تواند تولید کند.
به دلیلِ این شباهت، این گونه امواج می توانند در ذهن ما فعال باشند. هیجان زدگی؛ ایدۀ خوبی برای برقراری فرا ارتباط نمی تواند باشد، زیرا این گلوله های نورانی دارای انرژی بسیار زیادی هستند که توانایی جهش و دگرگونی ژن های ما را دارند. داشتن این توانایی به انجام حتمی آن منجر نمی گردد، برای نمونه؛ بسیاری از اساتید معنوی، در حالت مراقبه، قادر به تولید و مشاهدۀ این گلوله ها یا ستون های نورانی بوده اند که همراه با احساس روشن دلپذیری برایشان بوده و هیچ گونه آسیبی هم به ایشان وارد نشده. ظاهراً این نیز مربوط به برخی نظم درونی و کیفیت روحی و یا منشأ ایجاد حوزۀ خلأ می گردد. در برخی از تجربیات این اساتید معنوی، برای نمونه "آنادا"، هنگامی که تلاش بیش از حد برای عکسبرداری در زمان مراقبه و فرا ارتباط کردند، تنها عکسی از ابری سفید روی صندلی ظاهر شد.
دانش امروزی دربارۀ موارد غیرعادی گرانش زمین که منجر به شکل گیری حوزه های خلأ می شود، نیز بسیار ناچیز است.
برای این منظور آنها قوانین دستور زبان (روشی که در آن واژه ها در کنار هم قرار می گیرند تا جمله ساخته شود) و معناشناسی (مطالعۀ معنا در شکل زبان) و همچنین قوانین اساسی دستور زبان را با یکدیگر مقایسه کردند. آنها دریافتند که بازهای آلی موجود در دی ان ای، پیرو دستور زبان منظم و انجام مجموعه ای از قوانین همانند زبان هستند. بنابراین، به نظر نمی رسد که زبان های انسانی به طور اتفاقی شکل گرفته باشند، بلکه بازتابی از واکنش ذاتی دی ان های ما هستند.
زیست شناس و بیولوژیست مولکولی روسی دکتر"پیوتر گارجاجف" و همکارانش، همچنین رفتار ارتعاشی در دی ان ای را کشف کردند. کروموزوم های زنده درست مانند کامپیوترهای سولیتون - هولوگراف با استفاده درون زای تابش لیزر در دی ان ای عمل می کنند. این بدین معنی است که آنها، برای نمونه، موفق به تلفیق نقش های امواج بر روی یک تابش لیزر شده اند و همراه با آن ، دی ان ای و در نتیجه داده های ژنتیکی را تحت تاثیر قرار داده اند. از آنجا که ساختار اساسی بازهای آلی دوگانه در دی ان ای و زبان (همان گونه که قبلاً توضیح داده شد) یکسان هستند، در این زمینه به هیچگونه رمزگشایی دی ان ای نیاز نبود.
به این ترتیب این موضوع که یک دی ان ای زنده می تواند به سادگی واژه ها و جملات زبان انسانی را استفاده کند، به صورت علمی اثبات شده است. اگر از فرکانس های مناسب استفاده شود، یک نمونۀ دی ان ای زنده، همیشه می تواند به تابش لیزر تلفیق شده و حتی امواج رادیویی واکنش نشان دهد.
این امر در نهایت و به صورت علمی توضیح می دهد که چرا تمرین جملات تاکیدی، تمرینات مدیتیشن، هیپنوتیزم و اعمالی مانند این ها می تواند چنین اثرات نیرومندی در روح و بدن انسان داشته باشد. این موضوع برای دی ان ای ما کاملاً عادی و طبیعی است که پاسخگوی زبان ماست.
معلمان علوم باطنی و اساتید معنوی از روزگاران دیرین می دانسته اند که بدن ما با زبان کلمات و اندیشه برنامه ریزی شده است و این امر در حال حاضر از نظر علمی ثابت شده، البته اگر انسان از امواج مناسب استفاده کند و به همین دلیل هم همۀ ما توانایی مساوی برای کسب موفقیت و نیروی یکسان در این موضوع را نداریم. افراد باید در فرآیندهای درونی و بلوغ معنوی به منظور ایجاد یک ارتباط آگاهانه با دی ان ای خود، همکاری کنند. پژوهشگران روسی روی یک روش که به عوامل دیگری بجز استفاده از فرکانس مناسب وابسته نیست، کار کردند و این روش همواره کارآیی دارد.
در افرادی با آگاهی بالاتر، نیازی به تلاش زیاد برای رسیدن به این هدف ارزشمند نیست. ایشان به راحتی می توانند به نتایج دلخواه خود دست یابند و در پایان، علم دست از تمسخر این گونه اعمال دست برخواهد داشت و به توضیح و تایید این نتایج خواهد پرداخت. ولی کار در اینجا پایان نمی پذیرد! پژوهشگران روسی همچنین دریافتند که دی ان ای انسان می تواند به وسیلۀ ایجاد تولید کرمچاله های مغناطیسی، باعث الگوهای اخلال در خلأ شود. کرمچاله ها معادل میکروسکوپی برای اصطلاح "پل اینشتین - روزن" در اطراف سیاه چاله ها (بقایای ستاره های سوخته) هستند. این اتصالات تونل مانند در نقاط متفاوت جهان هستی وجود دارند و از طریق آنها می توان اطلاعات و داده ها را در خارج از مکان (فضا) و زمان انتقال داد. دی ان ای، این داده ها را جذب کرده و آنها را از آگاهی ما عبور می دهد. این فرآیند فرا ارتباطی در حالت استراحت (ریلکس) یا مراقبه موثر است. استرس، نگرانی و یا فعالیت بیش از حد تفکری، از فرا ارتباط موفق جلوگیری می کند و این اطلاعات و داده ها به صورت تحریف شده و بی فایده بدست ما خواهند رسید.
در طبیعت این فرا ارتباط برای میلیون ها سال در زندگی سازمان یافتۀ حشرات، با موفقیت و به شکل چشمگیری جریان دارد. انسان امروزی این فرا ارتباط را تنها در سطح بسیار ظریف و با نام "شهود" می شناسد ولی ما می توانیم از آن، دوباره استفادۀ کاملی بکنیم. جالب است بدانیم که در طبیعت، برای نمونه؛ اگر ملکۀ مورچه از کلونی(کندو) خود به دلیلی جدا شود، برنامه های کلونی با شور و شوق و با توجه به طرح موجود همچنان ادامه می یابد ولی اگر ملکه کشته شود، همۀ کارهای کلونی متوقف می گردد و هیچ مورچه ای از کارگران و اعضای دیگر آن کلونی نمی دانند که چه باید بکنند و در نتیجه؛ کلونی از بین می رود. پس در نتیجه؛ ظاهراً ملکه تا زمانی که زنده است و از طریق فرا ارتباط، امواج "نقشۀ راه" و برنامه ریزی را ارسال می کند که حتی از راه دور هم آگاهی افراد، این فرکانس را دریافت می کند. در انسان این فرا ارتباط به طور ناگهانی حاصل می شود و داده ها در دسترس انسان قرار می گیرد، به طوری که خارج از توضیح علمی است. چنین فرا ارتباطی به صورت الهام یا شهود تجربه شده است. آهنگساز ایتالیایی، جوزپه تارتینی، در یک شب خواب می بیند که شیطان بر بالینش در حال تواختن ویلون است و صبح روز بعد تارتینی توانست از روی نت هایی که دقیقاً به کمک حافظۀ خود نوشته بود، قطعۀ "رای غلیظ شیطان" را بسازد.
یک پرستار 42 سالۀ مرد برای سال ها رویای شرایطی را می دید که گویا به نوعی دانش سی دی رام (دسیک فشرده ای که می توان داده های کامپیوتر را در آن ذخیره کرد) وارد است. دانشی که قابل اثبات و در تمام زمینه ها قابل تصور بود، یک سیل اطلاعاتی که به نظر می رسد در یک شب به اندازۀ یک دایره المعارف در رویا ، به وی منتقل گشت و در بیداری صبح تمام آن رویا را به یاد آورد. بیشتر وقایع و اطلاعات همراه با جزییاتی که براساس تحقیقات علمی ثابت شده و همچنین اثبات شده که از حوزۀ دانش شخصی وی نیز خارج بود.
هنگامی که فرا ارتباط رخ می دهد، می توان در انسان و در دی ان ای او پدیده های خاصی را مشاهده کرد. دانشمندان روسی نمونه ای از دی ان ای را با استفاده از لیزر مورد تابش قرار دادند. بر روی صفحۀ نمایش، یک نقش عادی موج شکل گرفت و هنگامی که آنها نمونۀ دی ان ای را برداشتند، نقش موج ناپدید نگشت و باقی ماند. بسیاری از آزمایشات کنترل دقت، نشان داد که نقش موج، از نمونۀ دی ان ای دور شده از محیط آزمایش ارسال می شد زیرا میدان انرژی ظاهراً از طریق خود باقی مانده بود. این اثر، امروزه به نام اثر فانتوم دی ان ای معروف است. گمان این است که انرژی خارج از مکان و زمان و از طریق کرمچالۀ فعال شده توسط دی ان ای دور شده از محیط آزمایش، جریان دارد. با این اثر، اغلب در فرا ارتباط و در میدان انرژی غیرقابل توضیح در مجاورت انسان نیز برخورد می کنیم.
خانم "گرازینا گوسار" و آقای "فرانز بلودورف" در کتاب خود به نام "شبکۀ هوشیار" این نوع ارتباط را به طور روشن و دقیق توضیح می دهند. نویسندگان همچنین به نقل از منابعی این گونه نقل قول می کنند که انسان ها در زمان های گذشته، مانند حیوانات، ارتباط بسیار قوی گروهی با یکدیگر داشتند و همگی همراه با گروه خود بسیار هماهنگ عمل می کردند. همراه با پیشرفت و کسب تجارب انفرادی، ما انسان ها، فرا ارتباط را تقریباً به طور کامل فراموش کرده ایم. حال که آگاهی فردی ما به پایداری نسبی رسیده است، می توانیم شکل جدیدی از آگاهی جمعی ایجاد کنیم، بدین معنی که بدون اجبار و برنامه ریزی برای کنترل اطلاعات دریافت شده از کل هستی، به این داده ها از طریق دی ان ای خود دسترسی یابیم. ما در حال حاضر می دانیم که، درست مانند اینترنت، دی ان ای موجود درونمان توانایی تغذیه سالم از داده های شبکۀ کل را دارد و می توانیم از طریق این شبکه با دیگر شرکت کنندگان فرا ارتباط برقرار کنیم. شفا از راه دور، تله پاتی (ارتباط افکار از راه دور) یا احساس کردن از را دور در مورد احوال عزیزان و غیره می تواند توضیح داده شود. برخی از حیوانات، هنگامی که از خانۀ خود دور می شوند توسط خواست قلبی صاحبان خود، به خانه باز می گردند. این به راحتی می تواند به وسیلۀ مفهوم فرا ارتباط و آگاهی جمعی تعریف گردد.
فرا ارتباط در هزارۀ جدید مفهومی کاملاً متفاوت دارد. پژوهشگران فکر می کنند که اگر انسان به وسیلۀ فردیت کامل، آگاهی جمعی را بازیابی کند؛ آنگاه یک قدرت خداگونه در خود خلق خواهد کرد که می تواند همه چیز را، به بهترین نحو، در روی کرۀ زمین تغییر شکل دهد. این انسانیت است که به سمت چنین آگاهی گروهیِ نوآورانه ای در حرکت می باشد. امروزه، نیمی از جمعیت کودکانی که به مدارس ابتدایی می روند با مشکل روبرو هستند. سیستم آموزشی موجود آنها را در کنار یکدیگر می نشاند و به آنان دستور نظم همگانی می دهد. ولی فردیت در کودکان امروز آنقدر قوی است که آنها این نظم را قبول نمی کنند و ویژگی های ذاتی خود را از طریق انجام متنوع ترین روش ها نگهداری می کنند.
در این هنگام، کودکان روشن بینِ بیشتری پا به عرصۀ زندگی می گذارند. چیزی در این کودکان آنها را بیش از پیش به سوی آگاهی جمعی، از نوع تازه ای، هدایت می کند و این آگاهی جمعی جدید قابل سرکوب نخواهد بود. برای نمونه؛ شرایط آب و هوایی چیزی نیست که به وسیلۀ آگاهی فردی تغییر کند ولی می تواند به وسیلۀ آگاهی جمعی تحت تاثیر قرار گیرد و این امر چیز جدیدی نیست. انسان از دیرباز در قبیلۀ خود به رقص و دعای باران مشغول بوده است. شرایط اقلیمی به شدت تحت تاثیر طنین امواج زمین قرار دارد، این امر معروف به امواج شومان است. فراموش نکنیم که همین امواج در مغز ما تولید می شود و اگر گروهی از مردم، همگام و یک صدا به آن فکر و تمرکز کنند، یک دگرگونی اقلیمی تعجب آور نخواهد بود.
پژوهشگران، آگاهی را به شکل تئوری در دو گروه تمدن انسانی معنی کرده اند؛ گروه اول، یک نوع انسانیت است که در آگاهی جمعی رشد کرده و این نوع جدید تمدن، مشکل محیط زیست و کمبود انرژی ندارد. این تمدن با استفاده از قدرت ذهنی خود، به عنوان یک تمدن واحد، انرژی و پیامدها و حتی فجایع طبیعی سیارۀ خود را کنترل می کند. تمدن نوع دوم، حتی توانایی کنترل انرژی کهکشان خود را هم خواهد داشت. اگر گروه بسیار زیادی از مردم توجه یا آگاهی خود را معطوف یک مسئلۀ مشترک سازند، می توانند در کل پیرامون خود هماهنگی ایجاد کنند. در این هنگام پتانسیل خشونت نیز حل می گردد و به نظر می رسد که نوعی آگاهی انسانی، تمامی بشریت را فراگرفته است. این موضوع همان پروژۀ آگاهی جهانی است.
حال به دی ان ای باز می گردیم! ظاهراً دی ان ای، یک ابررسانای آلی است که در دمای معمولی بدن انسان کار می کند. ابررساناهای مصنوعی در دمای بین 140 تا 200 درجۀ سانتی گراد کار می کنند. همان گونه که یکی از مطالعات اخیر نشان داده؛ تمامی ابر رساناها توانایی ذخیره سازی نور، در نتیجه اطلاعات را دارند. این یک اثبات دیگر برای چگونگی توانایی دی ان ای برای ذخیزه سازی اطلاعات است. یک پدیدۀ دیگر که ارتباط دی ان ای و کرمچاله را توضیح می دهد این است که به طور معمول، این کرمچاله های فوق کوچک بسیار ناپایدار هستند و تنها برای زمان ناچیزی در ثانیه عمل می کنند. تحت شرایط ویژه ای، کرمچاله های متعادل می توانند خود را سازماندهی کرده و سپس تشکیل دهندۀ حوزه های خلأ متمایزی گردند که در آن، برای نمونه؛ نیروی گرانش می تواند به نیروی برق تبدیل شود.
حوزه های خلأ ، گلوله های خود نورانی گاز یونیزه شده ای هستند که حاوی مقادیر قابل توجه ای از انرژی می باشند. چنین گلوله های نورانی اغلب در مناطقی از روسیه وجود دارند. روس ها به دنبال سرگرمی بعدی، برنامه های تحقیقاتی خود را با شدت بیشتری گسترش دادند و سرانجام این تحقیقات منجر به برخی اکتشافاتی که در بالاتر اشاره شد، گشت. بسیاری از مردم عادی می دانند که حوزه های خلأ در نقش این گلوله های نورانی در آسمان بوجود می آیند. اگر با دقت و تعجب به آنها نگاه کنید و از خود بپرسید که آیا این ها اشیای پرنده از سیارات دور دست هستند پس می توانند در یک مثلث پرواز کنند، گلوله های نورانی در یک چشم بهم زدن، در یک مثلث تغییر مسیر می دهند. برخی مواقع، آنها به شکل گوی هاکی از سرعت صفر به سرعتی دیوانه وار شتاب می گیرند و در پیرامون افراد شروع به چرخش می کنند. حال روس ها دریافتند که در مناطقی که حوزه های خلا وجود دارد، گاهی این گلوله های نورانی از زمین به سمت آسمان پرواز می کنند و در یکی از تحقیقات خود آموختند که این گلوله ها را می توان با قدرت فکر هدایت کرد و در مطالعه ای دیگر دریافتند که حوزۀ خلأ همان امواجی از فرکانس پایین را منتشر می کند که مغز ما نیز می تواند تولید کند.
به دلیلِ این شباهت، این گونه امواج می توانند در ذهن ما فعال باشند. هیجان زدگی؛ ایدۀ خوبی برای برقراری فرا ارتباط نمی تواند باشد، زیرا این گلوله های نورانی دارای انرژی بسیار زیادی هستند که توانایی جهش و دگرگونی ژن های ما را دارند. داشتن این توانایی به انجام حتمی آن منجر نمی گردد، برای نمونه؛ بسیاری از اساتید معنوی، در حالت مراقبه، قادر به تولید و مشاهدۀ این گلوله ها یا ستون های نورانی بوده اند که همراه با احساس روشن دلپذیری برایشان بوده و هیچ گونه آسیبی هم به ایشان وارد نشده. ظاهراً این نیز مربوط به برخی نظم درونی و کیفیت روحی و یا منشأ ایجاد حوزۀ خلأ می گردد. در برخی از تجربیات این اساتید معنوی، برای نمونه "آنادا"، هنگامی که تلاش بیش از حد برای عکسبرداری در زمان مراقبه و فرا ارتباط کردند، تنها عکسی از ابری سفید روی صندلی ظاهر شد.
دانش امروزی دربارۀ موارد غیرعادی گرانش زمین که منجر به شکل گیری حوزه های خلأ می شود، نیز بسیار ناچیز است.
Opium.Site وبلاگ رسمی دکتر رضا یزدان نیاز: فرکانس بدن ...
ترجمه و تلخیص: فرشاد سجادی
منبع:
http://www.collective-evolution.com/2011/09/02/scientist-prove-dna-can-be-reprogrammed-by-words-and-frequencies
ترجمه و تلخیص: فرشاد سجادی
منبع:
http://www.collective-evolution.com/2011/09/02/scientist-prove-dna-can-be-reprogrammed-by-words-and-frequencies
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر