گزارش سفر - تجربه مصرف هورس اسید Horus LSZ .


گزارش سفر - تجربه مصرف هورس اسید  Horus LSZ               
این هورس اسید “ Horus Acid “امروز به دستم رسید و می خوام اولین تجربم رو با شروع سفرم بنویسم .
بیشتر بخوانیم

من و دوست قدیمیم باهم قراره این اسید رو تجربه کنیم.

 معمولا دوز های بالای اسید رو شب تجربه می کنیم، شب زمان مناسب تری برای سفرهای سنگین هست، هر دوی ما به مقدار مساوی از دوز این اسید رو مصرف کردیم ، یک بلاتر رو نصف کردم و پشت لب پایینم قرار دادم ، این دستورالعملی بود در اکثر سایت ها برای بهره مندی و جذب کامل دوز مصرفی و افزایش سرعت تاثیرات و یک سفر راحت پیشنهاد می شد . بعد از گذشت 5 دقیقه می تونم طعم نسبتا طلخ و خاصش رو حس کنم ، من پشت کامپیوتر شخصیم نشستم و دارم یکی از تجربیات مصرف این اسید رو می خونم و دوستم رو مبل نشسته ، یکی از نکاتی که در مورد این نوع اسید جالبه، کیفیت بلاترهاش هست که از جدیدترین تکنولوژی برای افزایش طول عمر و جذب آسان و سریع این ماده استفاده شده .


حدود 10 دقیقه از مصرف این ماده می گذره و حس می کنم لب پایینم در حال بی حس شدن هست ، توی سرم احساس سنگینی می کنم ولی خیلی خفیف . دوستم هنوز چیزی جز طعم و بی حسی جزئی لب پایین حس نکرده .
15 دقیقه از مصرف هورس می گذره و من به طرز عجیبی در حال گیج شدنم ، نور خونه بطور ناگهانی عوض میشه و دوستم هم مثل من از نحوه عملکرد جالب این اسید متعحب شده و داریم با هم در مورد نوع عملکردش صحبت می کنیم در حالی که صحبت کردن در طول این مدت کار آسونی به نظر نمیاد .


با گذشت 25 دقیقه الان که آهنگ Owl Stretching time از “ OTT “ پلی کردم می تونم بگم که مسمومیت رو کاملا احساس می کنم بدنم ضعیف شده و بی حالم ، کم کم همه چیز داره یک حالت رویاگونه به خودش می گیره . سرم سنگین شده و نمی تونم روی موضوع خاصی تمرکز کنم . ماهیچه هام گرفته و حرف زدن به دلیل لمس شدن صورت و عدم تمرکز کار آسونی نیست . تایپ کردن سخت شده، خطوط رو نمیشه تفکیک کرد . رنگ ها کاملا داره تغییر می کنه . علائم دوستم هم مثل منه ولی به نظر می رسه تاثیرات روی من سریع تر رخ می ده . شفافیت دید خیلی بالا رفته ، ابعاد در حال تغییر هست و جنس صدا عوض شده . تشخیص منبع صداها دیگر آسون نیست و با سرعت خاصی در حال تغییر هستیم که خبر از یک تریپ سنگین رو میده .


الان حدود 45 دقیقه گذشته شرایط برای نوشتن خیلی سخته ، سطح تاثیرات خیلی بالا، قدرت این اسید فوق العادست دیگه نمی تونم به نوشتن ادامه بدم ترجیح می دم از تریپم استفاده کنم .
الان حدود 5 ساعت می گذره و در حالی که آرامش درونی عجیبی دارم، قصد دارم ادامه این تجربه فوق العاده را بنویسم .
با گذشت 45 دقیقه متوجه شدم که نمی تونم به نوشتن ادامه بدم ، کاملا سردرگم بودم ، احساس بیگانه ای داشتم . سفر نسبتا سنگین و غافلگیر کننده ای بود ، ساختار های فراکتال پر از رنگ یکی از رایج ترین توهمات بصری این اسید هست ، به نظر تمامی طیف های موجود در نور رو میشه دید . دوستم هم مثل من تحت تاثیر قدرت این اسید قرار گرفته بود و از دیدن الگوهای هندسی و سطح توهمات بصری لذت می برد .


حس خیلی عجیبی داشتیم ، در عین حال که سخت در حال سفر کردن بودیم در همین حال در مورد مسائل مختلفی که به ذهنمان می رسید صحبت می کردیم ، درک نسبت به مسائل کاملا عوض شده بود ، اینطور به نظر می رسید که سر تا پای وجودمان احساس بود و با تمام وجود همه چیز را درک و حس می کردیم . زمان کاملا مفهوم خودش رو از دست داده بود و تمامی اجسام در حال حرکت بود. با گذشت حدود 2 ساعت در حالی که در اوج این اسید بودیم از دوستم خواستم تا بریم قدم بزنیم و بیرون خونه رو هم تجربه کنیم، در عین حال که تصمیم گیری راجع به یک مسئله خیلی سخت بود.
لباس پوشیدن کار آسونی نبود ، انجام هر کار جدید فهم جدیدی از مسائل رو بهم منتقل می کرد که وقعا فوق العاده بود . لباس پوشیدیم و در اولین مرحله وقتی وارد راه پله ساختمان شدیم به نظر می رسید درون یک آکواریوم قرار داریم ، صدای همسایه ها از داخل خونه هایشان به راحتی و سطح بالای توهمات شنیداری به گوشمان می رسید .
در بیرون از خونه وقتی قدم می زدم در حالی که پر از انرژی بودم همه چیز کاملا بیگانه بود که این بیانگر سنگینی سفر من و دوستم بود ، دیدن آدم ها روی این اسید درک جدیدی از انسان رو بهم منتقل کرد. حس خیلی عجیبی بود . سطح توهمات دیداری بالا بود ، رنگها فوق العاده بود و صداها در محیط معلق به نظر می رسید . وقتی برای خریدن آب معدنی وارد سوپر مارکت شدیم متوجه این موضوع شدیم که خیابون جای مناسبی برای این سفر نیست و تصمیم گرفتیم برگردیم خونه .
بعد از گذشت 6 ساعت فشار جسمی رو میشه کاملا حس کرد ، موقع پایین آمدن حس آرامش عجیبی داشتیم و در مورد مسائل مختلفی صحبت می کردیم که بار این سفر رو خیلی بالا برد ، میلی به خوردن غذا نداشتیم و همچنان آب می خوردیم و صحبت می کردیم .


بعد از گذشت حدود 11 ساعت نشونه ای از خواب نیست . اثرات اصلی اسید داره از بین می ره . و دیگه وقتشه که یه چیزی بخوریم . مصرف ماریجوانا می تونه به خوابیدن و باز شدن اشتها کمک کنه .


این تجربه یکی از بهترین تجربیات من محسوب میشه ، یک سفر کامل و سنگین که می تونه مسیر زندگی رو عوض کنه . کیفیت و خلوص این اسید می تونه یک تجربه اسیدی کامل رو برای مصرف کننده به همراه داشته باشد . این اولین تجربه هورس بود و برای تجربه دوم نمی تونم منتظر بمونم
ترجمه پرشین سای

هیچ نظری موجود نیست: