شنبه ۸ آذر ۱۳۹۳ - ۱۴:۴۸
بچهخلافهای این روزهای دبیرستانهای تهران با گذشته فرق دارند.
آن وقتها که دختر و پسرهای دبیرستانی بزرگترین خلافشان دیر آمدن به مدرسه بود و نهایتا فرار از روی دیوارها برای دور دور کردن خیابانهای اطراف. بچهخلافهای دبیرستانی اما اگرچه تعدادشان زیاد هم نباشد ولی با همین چندسال پیش هم فرق دارند.
به گزارش ایسنا، «شهروند» با این مقدمه نوشت: حمیدرضا حاجیبابایی، وزیر آموزش و پرورش دولت دهم وقتی خبرنگارها دورش را گرفتند و از او درباره تعداد دانشآموزان معتاد پرسیدند، گفت «دانشآموز معتاد؟ نداریم» و بعد صورتش را به ضبط صوتهای آنها نزدیکتر کرد و گفت: «نداریم. دانشآموزی که معتاد باشد که دیگر دانشآموز نیست.»
بعدها که دولت عوض شد، حرف آقای وزیر جدید هم همان بود: «دانشآموز معتاد نداریم. اگر هم کسی معتاد باشد، در خانه معتاد شده و بعد دانشآموز شده.» و حرف آقای معاون جدید سلامت وزیر هم همان بود، وقتی در گفتوگویی گفت: «من نمیگویم که در مدرسه معتاد نیست، میگویم دانشآموزی که معتاد است، معتاد بوده و آمده به مدرسه. بیشتر دانشآموزانی که مواد مصرف میکنند، از بیرون مدرسه دچار این آسیب شدهاند.»
اما پسرانی که زیر نگاه بچهدرسخوانهای کلاسشان، الکل مصرف میکنند و در خیابان مست میکنند و دخترانی که بعد از کلاس حرفه و فن، وقتی دامنهایشان را دوختند، در دورهمیهایشان مواد میزنند، نه به حرفهای آقای وزیر قدیم کاری دارند، نه اخبار سخنرانیهای وزیر جدید و معاونانش را دنبال میکنند؛ آنها کار خودشان را میکنند، راه خودشان را میروند.
«امیرحسین» و «مهدی» از وقتی اول راهنمایی بودند، کاری به این حرفها نداشتند. آنها وقتی دستهایشان بوی سیگار را شناخت که نه خانوادههایشان فکرش را میکردند، نه معلمها و مدیر و معاونانشان. حالا هم که روی چمنهای پارک کوچکی، پایینتر از فلکه دوم صادقیه، پشت یک بوته دراز کشیدهاند و با نگاه به آسمان سیگار پشت سیگار روشن میکنند، کسی از دور و بریهایشان نمیداند که در بساط روزانه آنها، غیراز کیف و کتاب و برگههای امتحانی، هم سیگار هست، هم «گُل»، هم الکل!
«امیرحسین» تازه پشت لبش سبز شده؛ کت فرم مدرسهاش را تا کرده و گذاشته داخل کیفش، آن را پرت کرده گوشهای و سیگار میکشد. او سوم دبیرستان و مدرسهاش در منطقه پونک تهران است. هتلداری میخواند و با آن صدای تازه بمشدهاش میگوید ٦ سال است که سیگار میکشد: «اولین بار توی پارک چیتگر و با دوستام سیگار کشیدم. الان هم خیلیها سیگار میکشند اما نمیگن که میکشن.»
او و «مهدی» در هنرستانی در جنتآباد درس میخوانند و میگویند در مدرسهشان تعدادی از دانشآموزان مواد مصرف میکنند. اولش میگویند فقط سیگار میکشند ولی بعد کمکم شروع میکنند به فهرست کردن موادمخدری که در سالهای گذشته مصرف کردهاند. آنها خودشان را معتاد نمیدانند ولی قیافههایشان و حرفهایشان و دندانهای زرد و لبهای سیاهشان چیز دیگری میگوید.
«امیرحسین» و «مهدی» هم حشیش میکشند، هم بنگ، هم ترامادول بالا میاندازند. همه فوت و فن مصرف مواد را هم بلدند: «ممکنه اولش فازش خوب نباشه ولی برای بار دوم به بعد فاز خوبی داره.»
«مهدی» هنوز مانده تا تجربهاش به «امیرحسین» برسد، صدایش هم هنوز مثل «امیرحسین» دورگه نشده است. میخندد و میگوید این «ناکِس» منو معتاد کرد: «امیرحسین اولین بار سیگار رو داد دستم. حالا هر چی دم دستم باشه میکشم؛ معمولا هم بیرون مدرسه. نمیشه داخل مدرسه کشید، میگیرنمون. چند روز پیش هم جاساز یکی از بچهها رو پیدا کردن و کارش به اخراج کشید.
مواد و سیگار توی باغچه قایم کرده بود. من بیشتر پنیر میکشم یا همون حشیش، چون فکر آدمو باز میکنه. وقتایی که پول نداشته باشم، ترامادول میخورم! چون ارزونتره. قبل مدرسه یه دونه میندازم بالا و میرم مدرسه. خب بعضی از بچهها مواد میکشن، چون میخوان بگن که بزرگ شدن!»
مصرف مواد و الکل در بین بعضی دانشآموزان در سالهای گذشته وارد فاز جدیدی شده است.
خودشان میگویند از وقتی گوش دادن موزیک رپ و رپنویسی بین آنها راه افتاده، مصرف انواع مواد هم بیشتر شده. مهدی میگوید او و دوستهایش برای اینکه بتوانند بهتر متن و آهنگ رپ بنویسند، «پنیر» میزنند.
موسیقی هیپ هاپ Hip-hop سکس ماری جوانا و مخدر جدید مالی ...
Opium.Site وبلاگ رسمی دکتر رضا یزدان نیاز: ماده مخدر پنیر ...
ساخت هروئین پنیر با عصاره میمون (مانکی جویس ) - Opium ...
کراک ایران تقلیدی از ماده مخدر پنیر (هروئین ) است - Opium ...
اهریمن اعتیاد در کمین دانش آموزان - Opium.Site وبلاگ رسمی ...
Opium.Site وبلاگ رسمی دکتر رضا یزدان نیاز: از دانش اموزان ...
آموزش دانشآموزان با هدف توانمندی آنها برای مبارزه با اعتیاد
رواج ماری جوانا گل (مخدر گل ) در بین دانش آموزان دبیرستان های ...
آن وقتها که دختر و پسرهای دبیرستانی بزرگترین خلافشان دیر آمدن به مدرسه بود و نهایتا فرار از روی دیوارها برای دور دور کردن خیابانهای اطراف. بچهخلافهای دبیرستانی اما اگرچه تعدادشان زیاد هم نباشد ولی با همین چندسال پیش هم فرق دارند.
به گزارش ایسنا، «شهروند» با این مقدمه نوشت: حمیدرضا حاجیبابایی، وزیر آموزش و پرورش دولت دهم وقتی خبرنگارها دورش را گرفتند و از او درباره تعداد دانشآموزان معتاد پرسیدند، گفت «دانشآموز معتاد؟ نداریم» و بعد صورتش را به ضبط صوتهای آنها نزدیکتر کرد و گفت: «نداریم. دانشآموزی که معتاد باشد که دیگر دانشآموز نیست.»
بعدها که دولت عوض شد، حرف آقای وزیر جدید هم همان بود: «دانشآموز معتاد نداریم. اگر هم کسی معتاد باشد، در خانه معتاد شده و بعد دانشآموز شده.» و حرف آقای معاون جدید سلامت وزیر هم همان بود، وقتی در گفتوگویی گفت: «من نمیگویم که در مدرسه معتاد نیست، میگویم دانشآموزی که معتاد است، معتاد بوده و آمده به مدرسه. بیشتر دانشآموزانی که مواد مصرف میکنند، از بیرون مدرسه دچار این آسیب شدهاند.»
اما پسرانی که زیر نگاه بچهدرسخوانهای کلاسشان، الکل مصرف میکنند و در خیابان مست میکنند و دخترانی که بعد از کلاس حرفه و فن، وقتی دامنهایشان را دوختند، در دورهمیهایشان مواد میزنند، نه به حرفهای آقای وزیر قدیم کاری دارند، نه اخبار سخنرانیهای وزیر جدید و معاونانش را دنبال میکنند؛ آنها کار خودشان را میکنند، راه خودشان را میروند.
«امیرحسین» و «مهدی» از وقتی اول راهنمایی بودند، کاری به این حرفها نداشتند. آنها وقتی دستهایشان بوی سیگار را شناخت که نه خانوادههایشان فکرش را میکردند، نه معلمها و مدیر و معاونانشان. حالا هم که روی چمنهای پارک کوچکی، پایینتر از فلکه دوم صادقیه، پشت یک بوته دراز کشیدهاند و با نگاه به آسمان سیگار پشت سیگار روشن میکنند، کسی از دور و بریهایشان نمیداند که در بساط روزانه آنها، غیراز کیف و کتاب و برگههای امتحانی، هم سیگار هست، هم «گُل»، هم الکل!
«امیرحسین» تازه پشت لبش سبز شده؛ کت فرم مدرسهاش را تا کرده و گذاشته داخل کیفش، آن را پرت کرده گوشهای و سیگار میکشد. او سوم دبیرستان و مدرسهاش در منطقه پونک تهران است. هتلداری میخواند و با آن صدای تازه بمشدهاش میگوید ٦ سال است که سیگار میکشد: «اولین بار توی پارک چیتگر و با دوستام سیگار کشیدم. الان هم خیلیها سیگار میکشند اما نمیگن که میکشن.»
او و «مهدی» در هنرستانی در جنتآباد درس میخوانند و میگویند در مدرسهشان تعدادی از دانشآموزان مواد مصرف میکنند. اولش میگویند فقط سیگار میکشند ولی بعد کمکم شروع میکنند به فهرست کردن موادمخدری که در سالهای گذشته مصرف کردهاند. آنها خودشان را معتاد نمیدانند ولی قیافههایشان و حرفهایشان و دندانهای زرد و لبهای سیاهشان چیز دیگری میگوید.
«امیرحسین» و «مهدی» هم حشیش میکشند، هم بنگ، هم ترامادول بالا میاندازند. همه فوت و فن مصرف مواد را هم بلدند: «ممکنه اولش فازش خوب نباشه ولی برای بار دوم به بعد فاز خوبی داره.»
«مهدی» هنوز مانده تا تجربهاش به «امیرحسین» برسد، صدایش هم هنوز مثل «امیرحسین» دورگه نشده است. میخندد و میگوید این «ناکِس» منو معتاد کرد: «امیرحسین اولین بار سیگار رو داد دستم. حالا هر چی دم دستم باشه میکشم؛ معمولا هم بیرون مدرسه. نمیشه داخل مدرسه کشید، میگیرنمون. چند روز پیش هم جاساز یکی از بچهها رو پیدا کردن و کارش به اخراج کشید.
مواد و سیگار توی باغچه قایم کرده بود. من بیشتر پنیر میکشم یا همون حشیش، چون فکر آدمو باز میکنه. وقتایی که پول نداشته باشم، ترامادول میخورم! چون ارزونتره. قبل مدرسه یه دونه میندازم بالا و میرم مدرسه. خب بعضی از بچهها مواد میکشن، چون میخوان بگن که بزرگ شدن!»
مصرف مواد و الکل در بین بعضی دانشآموزان در سالهای گذشته وارد فاز جدیدی شده است.
خودشان میگویند از وقتی گوش دادن موزیک رپ و رپنویسی بین آنها راه افتاده، مصرف انواع مواد هم بیشتر شده. مهدی میگوید او و دوستهایش برای اینکه بتوانند بهتر متن و آهنگ رپ بنویسند، «پنیر» میزنند.
موسیقی هیپ هاپ Hip-hop سکس ماری جوانا و مخدر جدید مالی ...
Opium.Site وبلاگ رسمی دکتر رضا یزدان نیاز: ماده مخدر پنیر ...
ساخت هروئین پنیر با عصاره میمون (مانکی جویس ) - Opium ...
کراک ایران تقلیدی از ماده مخدر پنیر (هروئین ) است - Opium ...
اهریمن اعتیاد در کمین دانش آموزان - Opium.Site وبلاگ رسمی ...
Opium.Site وبلاگ رسمی دکتر رضا یزدان نیاز: از دانش اموزان ...
آموزش دانشآموزان با هدف توانمندی آنها برای مبارزه با اعتیاد
رواج ماری جوانا گل (مخدر گل ) در بین دانش آموزان دبیرستان های ...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر