فیلم ساکن طبقه وسط یک فیلم کاملا سایکدلیک است .

فیلم ساکن طبقه وسط یک فیلم کاملا سایکدلیک است .
ساکن طبقه وسط نخستین اثر سینمایی شهاب حسینی در نقش کارگردان می‌باشد که در مهر ۱۳۹۳ مورد اکران عمومی قرار گرفت.
 شهاب حسینی در این فیلم ۳۸ نقش مجزا و متفاوت را بازی کرده و با این کار رکوردی را به نام خود به جای گذاشت که تاکنون کسی موفق به انجام آن نشده است. وی قصد دارد این رکورد را در کتاب رکوردهای گینس ثبت کند.
 محمدهادی کریمی فیلم‌نامه‌نویس این کار نیز نقش واقعی زندگی خویش یعنی یک روانکاو را در فیلم بازی کرده‌است

نقد فیلم ساکن طبقه وسط

روایت داستان گونه ابتدای فیلم در واقع  خلاصه کل  فیلم است کودکی که در ابتدای فیلم به جای ختنه اخته می شود و در حضور خداوند الموت به عنوان فدایی به دنبال گرفتن انتقام می رود و بعد از  استفاده از دانه های توهم زا در بین راه به این نتیجه می رسد که باید از توهم دوری و به سوی واقعیت برود .

خط کلی داستان نشان دهنده یک انتخاب است انتخاب بین جهنم و یا بهشت .

کارگردانی فیلم و سناریو داستان به خوبی پرداخته شده است اما تدوین فیلم در بعضی قسمت ها دارای اشکالاتی است مثلا زمانی که هنرپیشه اول فیلم در بین مارپیچ ها در روی چمن می خوابد نسبت به  ضرب اهنگ کلی  فیلم کمی کند و زیادی به نظر می رسد  .

بعضی جزئیات به خوبی نشان دهنده اگاهی نویسنده از روند داستان و جزئیات ان  است که گاهی از نگاه تماشگر نیز  دور می ماند مثل شماره 69 روی درب اپارتمان پائین که کمتر کسی به مفاهیم  ان توجه می کند

نویسنده به خوبی توهمات ناشی از مصرف انواع مواد روانگردان را روایت کرده است  به غیر از زمانی که هنرپیشه اول فیلم از کتامین استفاده می کند که کمی به دور از واقعیت است و چه بهتر بود سناریست و کارگردان از یک فضای k -hol به جای طناب و خفگی در اب استفاده می کردند و یا با نشان دادن هنرپیشه اول در داخل جهنم و یا نمای از چای ویل جهنم که هنرپیشه فیلم در ان در حال یک نزول بدون پایان است   بسیار ملموس تر بود .

قسمت های از فیلم دارای  طنز های پنهان بود مثلا  سکانس مراقبه هیتلر و استالین و نفر سوم ؟

به نظر می اید دیدن فیلم ساکن طبقه وسط کمی احتیاج به معلومات عمومی داشته باشد و مخاطبین خاصی را برای خود می طلبد  زیرا ارتباط خواننده جاز و شلیک ناگهانی و پاشیدن خون بر دیوار (کرت کوبین ) و یا طناب اعدام در زیر اب بعد از مصرف کتامین از جمله مواردی است که  اکثرا عموم مردم   از درک ان عاجزند .
کارگردانی شهاب حسینی  بسیار خوب  بود اما دیالوگ ها و بازی روانشناس که نقش ان را دکتر محمد هادی کریمی به عهده داشت در بسیاری از سکانس ها  بسیار ضعیف بود و حتی گاهی  خلاف جهت روند سناریو بود  و این ناشی از ناپختگی و ضعف سناریست در نوشتن دیالوگ های مربوط به روانشناس بود.
 با اینکه بارها چه در ابتدای فیلم  با اخته شدن کودک و چه در وسط فیلم با نشان دادن دو تخم مرغ سوخته  به ناتوانی هنرپیشه  اول فیلم در باروری همسر مطلقه خود  تکیه شده بود ولی در یکی از سکانس های نزدیک به پایان فیلم روانشناس به شهاب حسینی می گوید چاکرات مختل شده و اکسیتوسین تو زده بالا ؟
که البته بهتر بود گفته شود تازه چاکرات باز شده و داری مولانا می شوی و فنتیلامین زده بالا ؟
دکتر یزدان نیاز